رفتن به مطلب
جورامون

بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

شما به قسمت ششم چه امتیازی میدید؟  

83 رای

  1. 1. شما به قسمت ششم چه امتیازی میدید؟

    • 1
      3
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      2
    • 6
      2
    • 7
      2
    • 8
      11
    • 9
      16
    • 10
      46


Recommended Posts

همونطور که میدونید قسمت ششم هم لو رفته و در دسترس هست. این تاپیک برای بحث در مورد این قسمت ایجاد شده. لطفاً نظرات خودتون رو صرفا در مورد این قسمت و بدون استناد به فیلمنامه لو رفته بیان کنید.

 

توجه:

تو این تاپیک در مورد این اپیزود صحبت میشه. اگه نمیخواید تا دوشنبه ببینید این تاپیک رو نخونید.

اگر فکر میکنید با دیدن این اپیزود زودتر از پخش به سازنده‌ها توهین میشه تا دوشنبه این تاپیک رو بخونید.

 

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظرم بسیار اپیزود خوبی بود. کاملا شوکه کننده و دیوانه کننده بود. من کاملا خودم رو از اسپویلها حفظ کرده بودم و خیلی خوشحالم. کلا چند تا اتفاق مهم افتاد و مهمترینشون افتادن ویزریون به دست نایت کینگ بود. حالا نمی دونم که این اژدها که دیگه آتش نداره چه قدرتهایی می تونه داشته باشه؟ شاید بتونه یخ پرتاب کنه شاید هم صرفا باد. هر چه هست به نظرم کار مقابله با نایت کینگ خیلی مشکل می شه. قسمت جنگ با لشکر مردگان عالی بود و کشته شدن توروس هم بسیار حماسی از اب دراومده بود. دیالوگ جان و دنی رو هم دوست داشتم گرچه کلا سریال تو پرداخت به مسایل عشقی خیلی قوی نیست ولی توی جنگها و تریلر ماجرا عالی هست. یک نکته خوب هم بود و فهمیدیم اینه که هر وایت واکری که نابود بشه اون مرده هایی را هم که زامبی شدن نابود میشه. یعنی در جنگ با واکرها باید فقط باید روی کشتن اونها متمرکز شد نه نابود کردن مرده ها.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در واقع اپیزود تراژیکی بود. یک اژدها و چند تا شمشیر زن قوی و توروس و عمو بنجن از دست رفت و زنده ها تونستن ماموریتشون که صید کردن یک مرده بود رو انجام بدن. البته فکر کنم با این شاهد می تونن همه توی وستروس رو قانع کنن که جنگ واقعی جنگ بین زندگان و مردگان هست نه جنگ بر سر تاج و تخت. به هر حال اون اساتید بدبین سیتادل و سرسی و باقی پادشاهی های وستروس حالا می تونن این مرده متحرک رو ببینن و برای جنگ بزرگ آماده بشن. این اپیزود باز هم به ما اثبات کرد که اژدها آسیب پذیرتر از اونی هست که فکر می کردیم و برای جنگ بزرگ به همه عناصر دنیای زندگان نیاز هست. داستان آریا و سانسا هم جلو رفت ولی هنوز به رودررویی کامل نرسیده. لیتل فینگر با زرنگی تونست که برین رو از وینترفل دور کنه و حالا سانسا شدیدا احساس خطر کرده. برن رو هم ندیدیم. به نظرم برن می تونه خیلی به روند داستان کمک کنه و خیلی از حقایق رو کشف کنه. مثلا شاید اگر برن باز هم از پرنده ها استفاده می کرد می تونست به همه موقعیت جان اسنو و همراهانش رو اطلاع بده. البته شاید سازندگان سریال می خواستند که هیجان رو بیشتر کنن. باز هم میگم که به نظرم سکانس جنگ عالی بود. این جان اسنو بدبخت هم که دوباره بعد از اینکه از دریاچه یخ دراومد در برابر یه لشکر کامل یک تنه قرار گرفت. یاد اون سکانس در جنگ حرامزاده ها افتادم که اسبها داشتن میومدن و یه تنه شمشیر کشید. اینجا هم مردگان اومدن و دوباره شمشیر کشید که باهاشون بجنگه. uncle Benjen هم به نظرم وظیفه تاریخیش رو انجام داد و جان رو برای تمام زنده ها نگه داشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اون قضیه جلورفتن زمان دیگه تو این قسمت زنجیر پاره کرده !

 

از لحظه ای که گندری رو میفرستن دیوار و از اونجا نامه میزنن دراگون استون و دنریس از دراگون استون میاد اونور دیوار کلا چه قد گذشت ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این قسمت هدف نهایی رو مشخص کرد دیگه، لازم نیست کل ارتش مردگان رو بکشن، همون یه دونه شوالیه شب رو بکشن حله. هر چند که خیلی یَل به نظر میرسه و تنهایی راحت از پس سه تا اژدها که تا حالا فکر میکردیم خفن ترین موجودات سریال هستن بر میاد.

من نمیدونم اون قسمت که به بچه های جنگل اشاره میکنه هم تاثیری داره تو داستان یا نه؟ اصلن مونده چیزی ازشون؟ یکی بود تو یه قسمتی تو فصل قبل.

موزیک سریال یه سر و گردن از خود سریال هم بالاتره، خیلی خوب پردازش میکنه و صحنه ها رو خیلی حماسی تر یا احساسی تر میکنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
The Hound » چهارشنبه مرداد 25, 96 4:24 pm[/url]"]اون قضیه جلورفتن زمان دیگه تو این قسمت زنجیر پاره کرده !

 

از لحظه ای که گندری رو میفرستن دیوار و از اونجا نامه میزنن دراگون استون و دنریس از دراگون استون میاد اونور دیوار کلا چه قد گذشت ؟

فکر میکنم که میخواستن نشون بدن حمل و نقل هوایی خیلی سریعتره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این اپیزود بهترین اپیزود این فصل تا الان بود. خیلی منطقی‌تر داشت پیش می‌رفت همه چی. نفس رو تو سینه حبس می‌کرد جنگهاش.

دقت کردین چشمای کلارک بنفش شده؟ خصوصا اونجا که داشت میدید ویسریون غرق میشه. البته میتونه انعکاس لباسش یا به خاطر نور پردازی باشه. به هر رو شبیه یه تارگرین تو کتاب شده بود.

کلارک این قسمت و قسمت قبل بهترین بازیهاشو تو کل سریال ارائه داد و واقعا ازش راضی بودم.

یه نکته بسیار عالی این قسمت، موزیک فوق‌العاده‌ش بود. اون تم دراکاریس یا تیتراژ پایان که تم چهارگاه داشت و موسیقی سنتی خودمونو تداعی میکرد.

آریا و سانسا درحال حاضر جفتشون غیرمنطقی شدن. امیدوارم سر عقل بیان و بفهمن چقد اتحادشون مهمه.

ولی من چشمم آب نمیخوره که سرسی با وجود این وایته باز بیاد سمت جان. تازه خوشحالم میشه که دشمناش درگیر آدران. سرسی همیشه نشون داده کسیه که دوراندیشی نداره و فقط جلو دماغشو میبینه و همون اشتباهیو میکنه که سر گنجشگ اعظم کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب در مورد اينكه كلاغ هاي وستروس سرعتي معادل فيبر نوري دارن بهتر صحبت نكنيم تا دوباره مثل تاپيك هاي قبلي بحث به بي راهه نره! اپيزود خوبي بود، ديالوگ هاي بين كاركترهاي اعزامي به ماموريت عالي بودن و اميدوارم اين گروه ويژه حتي با وجود اينكه يكيشون از دست رفت تا نبرد نهايي پايدار بمونه! مهمترين نكته اي كه وجود داره اينكه چرا شاه شب برا حمله يك شب تا صبح صبر كرد؟ ايا سنگ پرت كردن سندور باعث شد وايت ها حمله كنن يا اينكه شاه شب منتظر بهترين موقعيت بود!؟

راستي چرا دني ديگه نميتونه بچه دار شه؟

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
راستي چرا دني ديگه نميتونه بچه دار شه؟

اینو میری مازدور بهش گفت همون جادوگری که تو فصل اول کال دروگو و بچه دنریسو کشت و احتمالا نازاش کرده. اون سنگ انداختن تازی از این قرار بود که یخ دریاچه شکسته بود وایت ها منتظر بودن دوباره یخ بزنه(حالا اینکه دریاچه توی چند دقیقه یا چند ساعت یخ زد باید جغرافی دان بیاریم)

 

دیالوگ ها و صحبت های شخصیت ها خیلی جذاب بود مخصوصا تورموند و تازی

 

اتفاقات وینترفل هم داره جالب میشه. سانسا هنوزم عین بز گوشش به حرف لیتل فینگره. اریا خوب ترس به دلش انداخت.

 

نبردها هم برای من جذابیت هاردهوم و bob و حتی همین نبرد قسمت 4 رو نداشت. حمله خرسه خیلی غیرواقعی بود وقتی توروس رو زیر گرفت یک ساعت توروس تنها بود تا بالاخره یکی به یادش افتاد. گندری هم که دونده ماراتن بود. اون وایت واکره هم عین گاو چنتا وایت انداخته بود پشتش برا خودش قدم میزد. نمیدونم رفته بودن قضای حاجت کنن یا افتاب بگیرن

تو فصلای قبل ادر ها جوری میومدن و میزدن که ملت نمیفهمیدن از کجا خوردن. الان راحت ملت راه میفتن پیداشون میکنن. اونیم که با جان درگیر شد بیشتر نقش شلغم داشت.

مردم و یه قطره اشک از این دنریس در نیومد. تعجب میکنم چطور بعضیا از بازیش تعریف میکنن. این رومنس جان و دنریسم خیلی رو مخه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همینه دیگه کاریش نمیشه کرد واسه یه عده بعد وزمان مکان شده همه چیه سریال

 

هرکاریش کنی نمیشه ازبین بره

 

این که قسمت فوق العاده ای بود خب شکی نیست اما اصلی ترین نکته وجود دلهره بین سکانس ها بود

بااون که تاحدود زیادی همه میدونن قراره داستان اینجور تموم نشه بازم دلهره دارن شاید تورموند بمیره

شاید همه یخ بزنن

شاید غرق شن

شاید الان سانسا تبدیل به یهصورت شه

شاید...

واقعا مخاطب و دزگیر کردن با این همه پیگیری صحنه ها کار اثار بد وچیپ نیست

 

 

بعضی از کاربران هم که تو قسمت قبل هی میگفتن بقیه بی پرچما کوشن

چرا همش همین چند نفر ن امیدوارم جوابشونوگرفته باشن

زود قضاوت نکنید

 

برام جالبه یه عده که داشتن تاپیک قبل حرص وجوش میزدن

چرا نیومدن اینجا نظر بدن

 

خدایی همه عشق اسپویل هستنا

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لحظه سقوط ویسریون به دریاچه چه خونی ازش می رفت. یکی از دیدنی ترین و دراماتیک ترین صحنه های سریال شده بود.

از این به بعد دنی برای انتقام می جنگه. البته نمی دونم چطوری. با اژدها هم نمی شه نزدیک وایت واکر ها شد. تازه الان شاه شب سوار بر ویسریون، دیگه دیوار هم براش معنی نداره. شاید هم با نفس اژدها جادوی دیوار را از بین ببرد.

اگه وایت واکرها نابود بشوند مرده ها هم نابود می شوند. یاد چشم سائرون در ارباب حلقه ها افتادم. احتمالا برای مرگ شاه شب از آن الهام گرفته شود.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

+ دقت کردین یه موسیقی جدید ( منظور مخصوص یک تیم جدید) تو سریال اضافه شده و موقعی که دنی و جان از نظر عاطفی به هم نزدیک میشن پخش میشه ؟!

 

+ اینکه توروس مرد و هاوند اشاره میکنه ، مواظب باش بریک دیگه توروس نیست که دوباره زنده ت کنه ، ایا اشاره به اینه که بریک قسمت بعد میمیره ؟!

 

البته بریک اشاره میکنه که باز هم همدیگر رو میبینیم ، نمیدونم بریک که پیشگویی بلد نیست ، منظورت به امید دیدار بود ؟ از حرفی که میزد مطمئن به نظر میرسید.

 

 

 

 

shah994 » چهارشنبه مرداد 25, 96 5:16 pm[/url]"]چرا شاه شب برا حمله يك شب تا صبح صبر كرد؟ ايا سنگ پرت كردن سندور باعث شد وايت ها حمله كنن يا اينكه شاه شب منتظر بهترين موقعيت بود!؟

راستي چرا دني ديگه نميتونه بچه دار شه؟

 

منتظر بودن دریاچه یخببنده که غرق نشن ، وقتی سندور سنگ رو زد و اون یارو وایته اومد دیدن چیزی نشد ، فهمیدن دیگه وقتشه.

 

ویرایش : ندیدم دوستان جواب دادن.

 

barndon the builder » چهارشنبه مرداد 25, 96 6:19 pm[/url]"] یاد چشم سائرون در ارباب حلقه ها افتادم. احتمالا برای مرگ شاه شب از آن الهام گرفته شود.

 

اره منم یاد همون صحنه افتادم ( یا حتی توی هابیت که تورین مستقیم میره سراغ ازوک) ، میشه اینجور پیشبینی کرد که وایت ها تو وستروس پخش میشن و در نهایت با کشتن وایت واکر ها دنیایی که در حال سقوطه رو دراماتیک نجات میدن.

 

olenna_tyrell » چهارشنبه مرداد 25, 96 5:06 pm[/url]"]

دقت کردین چشمای کلارک بنفش شده؟

 

انگار مو هاش هم نقره ای تر شده بود یا شاید من اشتباه میکنم.

 

Ser Duncan The Tall » چهارشنبه مرداد 25, 96 5:49 pm[/url]"]
راستي چرا دني ديگه نميتونه بچه دار شه؟

اینو میری مازدور بهش گفت همون جادوگری که تو فصل اول کال دروگو و بچه دنریسو کشت

 

نظر شخص من اینه که میتونه بچه دار بشه .

 

دلیلم هم همون جمله میری مازدور ـه که میگه :When the sun rises in the west and

sets in the east

 

میگه تا این زمان نمیتونی بچه دار بشی ، خب اگر شب طولانی برسه ، دیگه خورشیدی طلوع نمیکنه که ! درسته ؟! اون زمان بچه دار میشه ، یحتمل از جان.

 

البته اون پیشگویی ادامه هم داره که کاملا شک و تردید رو از بین میبره

When the seas go dry and mountains blow in the wind like leaves. When your

womb quickens again, and you bear a living child

 

خب دریا ها داره یخ میزنه دیگه ! در واقع به یک معنیه دیگه خشک شده !

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
shah994 » چهارشنبه مرداد 25, 96 5:16 pm[/url]"]خب در مورد اينكه كلاغ هاي وستروس سرعتي معادل فيبر نوري دارن بهتر صحبت نكنيم تا دوباره مثل تاپيك هاي قبلي بحث به بي راهه نره! اپيزود خوبي بود، ديالوگ هاي بين كاركترهاي اعزامي به ماموريت عالي بودن و اميدوارم اين گروه ويژه حتي با وجود اينكه يكيشون از دست رفت تا نبرد نهايي پايدار بمونه! مهمترين نكته اي كه وجود داره اينكه چرا شاه شب برا حمله يك شب تا صبح صبر كرد؟ ايا سنگ پرت كردن سندور باعث شد وايت ها حمله كنن يا اينكه شاه شب منتظر بهترين موقعيت بود!؟

راستي چرا دني ديگه نميتونه بچه دار شه؟

 

صبر کردن تا دریاچه دوباره منجمد بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
baristan s » چهارشنبه مرداد 25, 96 5:59 pm[/url]"]همینه دیگه کاریش نمیشه کرد واسه یه عده بعد وزمان مکان شده همه چیه سریال

 

هرکاریش کنی نمیشه ازبین بره

 

این که قسمت فوق العاده ای بود خب شکی نیست اما اصلی ترین نکته وجود دلهره بین سکانس ها بود

بااون که تاحدود زیادی همه میدونن قراره داستان اینجور تموم نشه بازم دلهره دارن شاید تورموند بمیره

شاید همه یخ بزنن

شاید غرق شن

شاید الان سانسا تبدیل به یهصورت شه

شاید...

واقعا مخاطب و دزگیر کردن با این همه پیگیری صحنه ها کار اثار بد وچیپ نیست

 

 

بعضی از کاربران هم که تو قسمت قبل هی میگفتن بقیه بی پرچما کوشن

چرا همش همین چند نفر ن امیدوارم جوابشونوگرفته باشن

زود قضاوت نکنید

 

برام جالبه یه عده که داشتن تاپیک قبل حرص وجوش میزدن

چرا نیومدن اینجا نظر بدن

 

خدایی همه عشق اسپویل هستنا

اون سیاهی لشکرا فکر کنم وحشی ها بودن . بعضی از افراد تورموند . البته من صدا نداشتم دیالوگا رو نشنیدم یه بار دیگه باید این قسمتو ببینم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
فرشید واترز » چهارشنبه مرداد 25, 96 7:56 pm[/url]"]چقدر تلخ

چه نشونه گیری داره نایت کینگ

نایت کینگه فرشید جان

برگ چغندر که نیست

8000سالشه

حالا شلیک نایت کینگ و بیاید با دستگاه کایبرن مقایسه کنید

دشمن در جنوب نبوده

هیچ وقت نبوده

از فصل اول هم نبوده

ازقسمت اول از ثانیه اول

قرار بر نبرد اخرو زمان وستروس و اسوس و14دریا همین بوده

در کمیک کان شاه شب حضور پیدا میکنه

وبه تمامی ملت هشدار میده که

(اژدها و وایت ولف وخرس وشیر و خروس نمیتونن شما را نجات بدن

و این که داره میاد)

اره خب تو دنیای خارج از سریال میتونه حرف م بزنه

حالا مقایسه شاه شب با بدمن های سریال

میشه مقایسه بچه گربه های ملوس با بالریون مخوف

از قسمت اریا ب جرات بیشتر از همه ی جاها خوشم اومد

سانسا میگفت من جنگ و بردم باید جلوم زانوبزنی وتشکر کنی

یاد قپی های جافری میوفتادم جلو تایوین

میگن خدا تیرو تخته روچطور جور میکنه

اخرم اریا بش گفت که با جافری عزیزت بودی

مثه اینکه تمام بدوبیراه های عالم و به سانسا بگی

وقتی سانسا کپ کرد

:من صدها مرد تو وینتر فل دارم که بهم وفادارن

(اخه چقدر احمقه ای دختر که به خواهرش این حرفو میگه)

اریا خیلی راحت:الان اینجا نیستن!؟

گفت اونا چهره هامه خواهر بخام میتونم هرکدوم باشم

شاید بخام تو باشم

{اکثرا میدونن اریا صورت اسبی همیشه میخواست جای خواهر بزرگ ترش باشه}

اما خوب شد نبود

خدارو شکر یه موجودی تو وینترفل هست که امثال بیلیش باید بزارن در کوزه

تمامی توطِِِِءه ها جلو یه بیچهره ی حتا فینقلی یعنی پشم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
نظر شخص من اینه که میتونه بچه دار بشه .

 

دلیلم هم همون جمله میری مازدور ـه که میگه :When the sun rises in the west and

sets in the east

 

میگه تا این زمان نمیتونی بچه دار بشی ، خب اگر شب طولانی برسه ، دیگه خورشیدی طلوع نمیکنه که ! درسته ؟! اون زمان بچه دار میشه ، یحتمل از جان.

 

البته اون پیشگویی ادامه هم داره که کاملا شک و تردید رو از بین میبره

When the seas go dry and mountains blow in the wind like leaves. When your

womb quickens again, and you bear a living child

 

خب دریا ها داره یخ میزنه دیگه ! در واقع به یک معنیه دیگه خشک شده !

 

خودمم فکر میکنم که بچه دارش کنن. و احتمالا با بی توجهی به حرفای میری مازدور و ربط دادنش به جادوی والریایی یا خون اژدها. این فصل سریال نشون داده به اتفاقات فصول گزشته چندان پایبند نیست.

در ضمن هرجور حساب کنی اگر طلوع و غروب خورشید درست باشه و خشکی دریاها هم همینطور. ولی باز اون تیکه ولو شدن کوه ها در باد درست از اب در نمیاد. مگه اینکه منظور از کوه های پرنده اژدها باشه یا شاید تخریب دیوار.

یه چیز دیگه اینکه اون پیشگویی راجب بچه دار شدن دنی نبود بلکه راجب خوب شدن کال دروگو بود. ینی ممکنه مثلا دنی بچه دار شه و خورشید هم طلوع و غروبش مخفی شه ولی راجب کوه ها صدق نکنه. اینجوری دنی بچه دار میشه ولی کماکان پیشگویی تکمیل نمیشه چون اگه بشه کال دروگو باید زنده بشه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد زنده شدن کال دروگو شک دارم چون اگه دقت کرده باشید موقعی که کال دروگو تو یه حالتی مثل کما بود دنی پرسید کی مثل اولش میشه میری مازدورم گفت که نمی دونم کوه ها از هم بپاچه از این حرفا..ولی بعد دیگه دنی کشتش تو اون حالت که نگهش نداشت.

 

یعنی تو روح این سرسی که برای قانع کردنش ویسریون رو به فنا دادن ..میخوام صد سال سیاه قانع نشه.خیلی صحنه ی غم انگیزی بود.

 

بیلیش هم که موفق شد این 2تا رو بندازه به جون هم من فقط موندم این سانسا کی می خواد سر عقل بیاد هنوزم با بیلیش سلام مشورت داره!.

درسته سانسا هم خیلی سختی کشیده ولی تا حدودی با حرفای آریا در مورد سانسا موافق بودم..مخصوصآ اونجایی که با لیانا مورمانت مقایسه ش کرد.

 

دقت کردید وقتی شاه شب ویسریون رو زد ریگال سریع فلنگو بست

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چیزی که عذاب دهندست اینه که شخصیت های گات وقتی منفی هستن یا وقتی طرف لنیستر ها هستن قوی ترن . جیمی ، هاند ، واریس ، تیریون ، و...

مکالمه تورموند و هاند باحال بود

دوست دارم همکاری سمول تارلی و کایبورن رو ببینم !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من به صورت اینترنتی دیدم این قسمت را. صدا هم خوب بود از نظر من. دوستان می توانند لینک را پس از حذف ستاره ها مورد استفاده قرار دهند.

**http://**ddotomen.co**/2017/08/15/**game-of-thrones-season**-7-episode-6-leak/**2/**

البته نمی دانم این طور لینک گذاشتن مجاز هست یا نه اگر نیست لطفا اطلاع بدهید تا حذف شود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برندون جان خیلی زحمت میکشی

داداش ممنونتیم

اما نیاز به سایتهای بیگانه نیست داداش

Hastidl.net

خودمونم با کیفیت های خوب داره

۴۸۰ ۷۲۰۱۰۸۰

البته اگر پستامون و حذف نکنن ممنون میشم

گذاشتن لینک دانلود ممنوع تو سایت

اما امیدوارم یه کم کوتاه بیان

از قدیم گفتن قانون و میزارن تا بشکننش

 

درمورد اینکه باز چطور اینقدر زود همه چیز بهم رسیدم بگم

ممکنه چند روزی اونجا گیر افتاده باشن قهرمان های داستان مون حالا شاید یه خورده بزرگنمایی شده اما

ازون جا کلا همه چیز سریع بوده این فصل باید از روی چند نکته منفی چشم پوشی کرد ب نظر من دیگه

 

بازم میگم تمامی آثار برجسته هم ازنکات منفی عاری نبودن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام

قسمت قشنگی بود .. لحظه شکار شدن اژدها توسط نایت کینگ خییلی زجر اور بود واسم..

 

یه سوال ؟

وایت واکر ها با شیشه ازدها میمیرن

 

الان اژدهایی که تبدیل شده با چی میمیره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه تئوری تقریبا قطعی شده با این قسمت: نایت کینگ همون برندن استارک ه. نحوه دو تا شدنشون بخاطر سفرهای برن تو زمانهای مختلفه. مخصوصا سفری که فصل قبل به زمان درست شدن نایت کینگ داشت. تنها راه شکست وایت واکرها کشتن نایت کینگ با خنجر والریایی ه. یعنی کدوم خنجر؟ همون خنجری که اومده بودن باهاش بکشنش و الان دست آریاست. برای تموم شدن همه اینا باید برن رو با اون خنجر بکشن والسلام

برن وقتی به گذشته پیش ند استارک رفت صداش کرد و ند برگشت. اون موقع هنوز قدرت چندانی برای تغییر در گذشته نداشت. بعد رفت پیش مد کینگ تو گذشته، و برای از بین بردن خطر وایت واکر ها گفت که باید بسوزونی همشونو. اما اون دیوانه شد و میخواست مردمو بسوزونه. بعد به گذشته رفت و به عنوان bran the builder جد ند استارک the wall رو ساخت. برای آخرین بار به گذشته رفت تا با کشتن بچه های جنگل، جلوی درست شدن نایت کینگ رو بگیره. حتی تو همون صحنه درست گردن نایت کینگ وقتی بچه های جنگل میخوان با خنجر بکشنش برن احساس خفگی میکنه. و در پایان همون قسمت، از بچه های جنگل میپرسه از چی داشتین دفاع میکردین؟ و اونا میگن: از تو

دوس دارم نظر دوستان بخصوص کتابخونو بدونم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تئوری اینکه شاه شب و برندن یکی هستن ایرادات زیادی میشه بهش وارد کرد..مهمترینش پارادوکس زمان هست که دست و پای این تئوری سفر در زمان رو میگیره و مسئله دیگه اینکه تا اونجایی که من خبر دارم حین مسافرت در زمان هیچکس نتونسته از قابلیت وارگ استفاده کنه و موجود دیگه ای در حین سفر در زمان در اختیار بگیره که این مورد شامل برندن هم میشه و یک سری ایرادات دیگه که میشه به این تئوری وارد کرد...

 

یک سوالی هم در رابطه با اینکه هدف شاه شب از حمله‌ش چی هست رو داشتم؟میخواستم بدونم در این مورد بحثی صورت گرفته تو انجمن قبلا یا نه؟اگه آره که لطفاً لینک تاپیکش بدید،ممنون.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×