بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

[nymeria 0]

راستش فکر می کنم یکی از تفاوت های سریال و کتاب در این مورد باشه.

 

تا جاییکه یادمه در سریال اشاره ای به این موضوعی که مطرح کردید نشده و بازیگر نایت کینگ همون مردیه که لیف ابسیدین در قلبش فرو کرد.

 

اون ویژن هم مربوط به ساخت اولین آدر توسط بچه های جنگل بود که در جنگ با انسان ها از روی ناچاری دست به همچین کاری زدن.

ویرایش شده در اوت 18, 2017 توسط مهمان

[R-FAARAZON 70]

البته آریا هم با حمله به جافری و تحقیرش مرتکب اشتباه شد. قصدش کمک به مایکا بود ولی با عکس العمل عجولانش اوضاع رو بدتر کرد. اینکه ند تصمیم گرفت برای حفاظت از دخترش اعتراف کنه تقصیر سانسا نیست.

در مورد آریا نمیدونم کجای کار آریا اشتباه بود؟ وقتی برن در بستر مرگ افتاده بود و رابرت به این مضمون اشاره کرد که یکی به این طفلک ترحم کنه و به این زجرش پایان بده اونوقت جافری کاری رو کرد که سلسله ای از فجایع رو به دنبال داشت. وقتی جافری مایکاه رو اذیت کرد خیلی طبیعی بود آریا از مایکاه حمایت کنه. آریا جافری رو خلع سلاح کرد و نشون داد که هیچی بار جافری نیست. امثال جافری دچار عدم تعادل اند یا اعتماد به نفس بالایی دارند یا دچار حس خود حقیر پنداری دارند. اگه کسانی مثل آریا چند بار به خدمت جافری می رسیدن اون گل وجودی اش لگد می خورد و این قدر بی ملاحظه و سبک سر نمیشد. سانسا در جنایت های جافری بخاطر انگیزه ای که به خوی اهریمنی اش میدن شریکه. سانسا با دروغی که گفت در خون مایکاه شریک و باعث کشته شدن لیدی شد.

[nymeria 0]

R-FAARAZON:

 

سانسا از سوء قصد جافری به جون برن خبر نداره.

 

در مرد حادثه ی ترایدنت.

حمله به خاندان سلطنی جرمه. این یه قانونه که هم اشراف و هم مردم عادی خوب ازش باخبرن.

 

کار آریا شجاعانه ولی یه اشتباه بزرگ بود. مایکا قبل ازینکه محاکمه برگزار بشه به دستور سرسی توسط سندور کشته شد. دروغ سانسا تاثیری در سرنوشت اون نداشت.

 

چرا کشته شد؟ چون شاهد تحقیر ولیعهد بود و کسیکه اون رو تحقیر کرد آریا بود. آریا در جایگاهی نبود که بخواد ولیعهد مملکت رو تنبیه و ادب کنه. اگر هم میخواست از مایکا دفاع کنه راهش صدمه زدن به جافری نبود. اینکارش فقط اوضاع رو خرابتر کرد.

 

آریا هم متوجه اشتباهش شد و به همین دلیل مدتی پنهان شد و نایمریارو هم فراری داد.

 

و اینکه اگر سانسا در جنایت های جافری شریکه آریا هم در جنایات رورج و بایتر شریکه. از خوی اهریمنیشون آگاه بود. میدونست اینقدر خطرناکن که یورن مجبور بود تو قفس جابجاشون کنه ولی با اینهمه بهشون کمک کرد. بعد ها این دو نفر قتل، غارت و تجاوز کردن و تا وقتی خود آریا و سندور مجبور بشن شرشون رو بکنن خون کلی آدم بیگناه رو ریخته بودند.

ویرایش شده در اوت 18, 2017 توسط مهمان

[تینا استارک 217]

برخی از دوستان گفتن که شاید سانسا و آریا و برن برای بیلیش تله گذاشتن. بله ممکنه نویسنده ها برای بالا بردن هیجان دست به همچین کار بیمعنی بزنن. اما اینکه شخصیت سانسا در این شش فصل و خوردی یک دفعه تو دو قسمت پایانی فصل هفت تغییر 180 درجه ای کنه برای من زیاد قابل قبول نیست. این اتفاقی که الان افتاده یعنی درگیری بین آریا و سانسا خیلی منطقی تر هست.

[Pezhman_t 0]

به نظر من نایت کینگ خیلی با سیاسته.۸۰۰۰ ساله که دیوار پابرجا مونده.همونطورم که تو سیتادل میگن خیلی تهدید شده ولی نتونسته دیوار رو خراب کنه نایت کینگ منتظر اژدها بود نه یخ بستن دریاچه واسه رد شدن از دیوار به اژدها نیاز داشت دلیل کند حرکت کردنشم همینه

[Shield of the Life 30]

House Lannister » جمعه مرداد 27, 96 1:28 pm[/url]"]

الان یکم من گیج شدم خب شاه شب که اولین آدر نیست،طبق اون اطلاعاتی که ازش موجوده مگه شاه شب خودش یه زمانی از طریق دروازه سیاه قلعه نایت فورت به ادر ها قربانی تقدیم نمیکرد!(مثل کاری که کرستر میکرد)

 

ببینید

اگه از کتاب ها و اسم گذاری هاشون صرفنظر کنیم، توی سریال اولین آدر که توسط فرزندان جنگل برای مقابله با نخستین انسان ها ایجاد شد و بعدها کنترلش از دست فرزندان دررفت رو بهش میگن نایت کینگ.

این نایت کینگ اولین آدره و ربطی به نایتز کینگ کتاب که عضوی از نایتز واچ بوده نداره و صرفا نام گذاری مشابه سریال باعث ایجاد سوءتفاهم شده

ویرایش شده در سپتامبر 1, 2017 توسط مهمان

[روزبه 0]

شاه شب زنجیر از کجا گیر اورد؟

 

سوال خوبیه شاید مال وحشیا بوده ولی خب از کجا وسط اون برهوت پیداش کردن

 

می تونم بفهمم کسی که 8000 سال عمر کرده چقدر صبر و تمانینه داره و با فکر و بدون خطا میتونه عمل کنه. ولی با این وجود انگار شاه شب میدونه چی می خواد و مطمئه که اتفاق بعدی چیه. حس میکنم اصلا منتظر بود که اژدها بیاد تا شکارش کنه و به خدمتش بگیره و بعنوان کلید یک اقدام بزرگ بعدی لازمش داره. انگار که این پلن را از اول تا آخر میدونه و درست و به موقع در دامی که پهن کرده اژدها را میگیره تا مرحله بعدی را انجام بده. برای این کار از اول جان را زیر نظر داشت، به اندازه کافی نفر جمع کرد و حتی چنین زنجیری را هم فراهم کرده و همه اینها اگه دهها سال هم طول کشیده باشه براش مثل یه صبح تا ظهره. یک موجود هوشمند و دقیق 8000 ساله از همه اساتید سیتادل هم علم و آگاهی بیشتری داره و مطمئنا هدف بسیار بالاتری از فتح وستروسی داره که اصلا نمیتونه توش زندگی کنه. تمام این اهداف کوچکتر را میتونست ظرف هزاران سال گذشته بهش رسیده باشه. این لشکر کشی نمیتونه یک فتح قلرو یا منابع متعارف باشه.

ولی همه اینها به کنار فکر میکنم شاه شب خیلی دقیق منتظر این اژدها و شکارش بود. شما چی فکر میکنید؟

[Shield of the Life 30]

روزبه » جمعه مرداد 27, 96 2:28 pm[/url]"]شاه شب زنجیر از کجا گیر اورد؟

می تونم بفهمم کسی که 8000 سال عمر کرده چقدر صبر و تمانینه داره و با فکر و بدون خطا میتونه عمل کنه. ولی با این وجود انگار شاه شب میدونه چی می خواد و مطمئه که اتفاق بعدی چیه. حس میکنم اصلا منتظر بود که اژدها بیاد تا شکارش کنه و به خدمتش بگیره و بعنوان کلید یک اقدام بزرگ بعدی لازمش داره. انگار که این پلن را از اول تا آخر میدونه و درست و به موقع در دامی که پهن کرده اژدها را میگیره تا مرحله بعدی را انجام بده. برای این کار از اول جان را زیر نظر داشت، به اندازه کافی نفر جمع کرد و حتی چنین زنجیری را هم فراهم کرده و همه اینها اگه دهها سال هم طول کشیده باشه براش مثل یه صبح تا ظهره. یک موجود هوشمند و دقیق 8000 ساله از همه اساتید سیتادل هم علم و آگاهی بیشتری داره و مطمئنا هدف بسیار بالاتری از فتح وستروسی داره که اصلا نمیتونه توش زندگی کنه. تمام این اهداف کوچکتر را میتونست ظرف هزاران سال گذشته بهش رسیده باشه. این لشکر کشی نمیتونه یک فتح قلرو یا منابع متعارف باشه.

ولی همه اینها به کنار فکر میکنم شاه شب خیلی دقیق منتظر این اژدها و شکارش بود. شما چی فکر میکنید؟

 

در مورد صبرش و دانشش باهاتون موافقم، در مورد خبر داشتنش از اومدن اژدها و احتمال اینکه آدرها هم به نوعی پیشگویی داشته باشن قبلا گفتم، چون در غیر این صورت انتظارشون منطقی به نظر نمی رسه.

 

در مورد هدف نهایی شاه شب هم، همون طور که تو یه تاپیک دیگه گفتم:

 

 

 

امیدوارم سازندگان سریال یا مارتین در نهایت مشخص کنن که آدرها به چی فکر می کنن و هدف نهایی نایت کینگ چی هست. اینکه صرفا از زندگی متنفرن یه جوریه! گیرم که همه زنده هارو نابود کردن، بعدش می خوان چه کار کنن؟!

و همین طور در مورد هویت و پیشینه کلاغ سه چشم که البته این مورد به نظرم قطعا در نهایت جواب داده خواهد شد.

[R-FAARAZON 70]

nymeria » جمعه مرداد 27, 96 2:36 pm[/url]"]R-FAARAZON:

 

سانسا از سوء قصد جافری به جون برن خبر نداره.

 

در مرد حادثه ی ترایدنت.

حمله به خاندان سلطنی جرمه. این یه قانونه که هم اشراف و هم مردم عادی خوب ازش باخبرن.

 

کار آریا شجاعانه ولی یه اشتباه بزرگ بود. مایکا قبل ازینکه محاکمه برگزار بشه به دستور سرسی توسط سندور کشته شد. دروغ سانسا تاثیری در سرنوشت اون نداشت.

 

چرا کشته شد؟ چون شاهد تحقیر ولیعهد بود و کسیکه اون رو تحقیر کرد آریا بود. آریا در جایگاهی نبود که بخواد ولیعهد مملکت رو تنبیه و ادب کنه. اگر هم میخواست از مایکا دفاع کنه راهش صدمه زدن به جافری نبود. اینکارش فقط اوضاع رو خرابتر کرد.

 

آریا هم متوجه اشتباهش شد و به همین دلیل مدتی پنهان شد و نایمریارو هم فراری داد.

 

و اینکه اگر سانسا در جنایت های جافری شریکه آریا هم در جنایات رورج و بایتر شریکه. از خوی اهریمنیشون آگاه بود. میدونست اینقدر خطرناکن که یورن مجبور بود تو قفس جابجاشون کنه ولی با اینهمه بهشون کمک کرد. بعد ها این دو نفر قتل، غارت و تجاوز کردن و تا وقتی خود آریا و سندور مجبور بشن شرشون رو بکنن خون کلی آدم بیگناه رو ریخته بودند.

در خیلی از موارد تاریخ و قانونو افراد پرزور و فاتح برای فشار بر روی قشر ضعیف تر درست می کنن. فرقی بین مایکاه و جافری نیست. این تفاوت نداشتن رو آریا حس کرد ولی سانسا نه. سانسا بدترین شخصیت ممکن رو انتخاب و برای اهریمن خویی اش بهش انگیزه داد. در مورد شاهد دروغ به نظر من هم در خون مایکاه شریک بود سانسا هم لیدی. شهادت سانسا باعث کشته شدن لیدی شد. درسته مایکاه قبلش کشته شد ولی شهادت دروغ سانسا یعنی تایید عمل جافری و شریک شدن در جرم جافری و خون مایکاه. اگه سانسا حقیقت رو می گفت رابرت باراتیون جافری رو طوری ادب می کرد که خون مایکاه هدر نره و باعث عبرت جافری بشه. قضیه گربه حامله که جافری برای دیدن بچه اش کشت و عکس العمل رابرت رو مسلما ازش خبر دارید. تازه اون در مورد یه حیوان خونگی بود دیگه تصور کنید که خشم رابرت چقدر افزون تر میشد در مورد کشته شدن یه انسان وقتی حقیقت رو می فهمید. اگه جافری درست و حسابی ادب میشد هم خون مایکاه هدر نمیرفت هم چندین و چند هزار مایکاه دیگه بعدا قربانی بی ملاحظگی و اهریمن خویی جافری نمیشن پس سانسا هم در خون مایکاه شریکه و هم در خون مایکاه های بعدی.

 

آریا پنهان شد چون مطمئنا یه تنبیه درست و حسابی در انتظارش بود و دلیل اینکه نایمریا رو قراری داد رو هم خودتون بهتر می دونید

[nymeria 0]

R-FAARAZON:

 

اتفاقا رابرت از حقیقت خبر داشت و خودش بعدها در کتاب به ند اعتراف کرد. به روش نیاورد چون نمیخواست با سرسی در بیفته. اگر یادتون باشه سرسی بعد از کتکی که رابرت به جافری برای گربه زد تهدیدش کرد که اگر اینکارو تکرار کنه در خواب می کشتش. ازون به بعد رابرت به جافری کاری نداشت. پس اینکه فکر کنید جافری رو درست حسابی تنبیه می کرد یه مقدار خوش خیالیه.

 

در مورد سانسا موافقم. خودخواه بود، حماقت کرد و تاوانشم داد. ولی آریا هم به خاطر بی فکری مقصر بود. همونطور که گفتم آریا در جایگاهی نبود که ولیعهد رو تنبیه کنه. میتونست التماس و خواهش کنه ولی حمله اشتباه بود و دیدیم که نتیجه ی عکس داد. سرسی حتی به جیمی دستور قتل آریارو هم داده بود و آریا شانس اورد که مردان پدرش زودتر از جیمی و مردان ملکه پیداش کردن.

 

و اگر سانسا در خون مایکاه های بعدی شریکه آریا هم در خون تمام قربانی های بیگناه بایتر و رورج شریکه.

 

***

 

یه نکته اینکه آریا و سانسا هر دو کاراکتر مورد علاقه ی من هستن ولی از سانسا زیاد دفاع می کنم چون اونه که در اکثر موارد مورد نفرت و غضب قرار میگیره و فقط اشتباهاش دیده میشه. پس اینکه آریارو هر از گاهی مثال میزنم به خاطر این نیست که ازش بدم میاد. به این دلیله که بر عکس سانسا معمولا اشتباهات و حماقت هاش و نقشش در یکسری اتفاقات نادیده گرفته میشه.

[وایت ولف 223]

می تونم بفهمم کسی که 8000 سال عمر کرده چقدر صبر و تمانینه داره و با فکر و بدون خطا میتونه عمل کنه. ولی با این وجود انگار شاه شب میدونه چی می خواد و مطمئه که اتفاق بعدی چیه. حس میکنم اصلا منتظر بود که اژدها بیاد تا شکارش کنه و به خدمتش بگیره و بعنوان کلید یک اقدام بزرگ بعدی لازمش داره. انگار که این پلن را از اول تا آخر میدونه و درست و به موقع در دامی که پهن کرده اژدها را میگیره تا مرحله بعدی را انجام بده. برای این کار از اول جان را زیر نظر داشت، به اندازه کافی نفر جمع کرد و حتی چنین زنجیری را هم فراهم کرده و همه اینها اگه دهها سال هم طول کشیده باشه براش مثل یه صبح تا ظهره. یک موجود هوشمند و دقیق 8000 ساله از همه اساتید سیتادل هم علم و آگاهی بیشتری داره و مطمئنا هدف بسیار بالاتری از فتح وستروسی داره که اصلا نمیتونه توش زندگی کنه. تمام این اهداف کوچکتر را میتونست ظرف هزاران سال گذشته بهش رسیده باشه. این لشکر کشی نمیتونه یک فتح قلرو یا منابع متعارف باشه.

ولی همه اینها به کنار فکر میکنم شاه شب خیلی دقیق منتظر این اژدها و شکارش بود. شما چی فکر میکنید؟

کاش اینی که میگید باشه ولی من به نظرم تهیه کننده ها فقط میخاستن ی حالی به نایت کینگ بدن

[R-FAARAZON 70]

nymeria » جمعه مرداد 27, 96 4:22 pm[/url]"]R-FAARAZON:

 

اتفاقا رابرت از حقیقت خبر داشت و خودش بعدها در کتاب به ند اعتراف کرد. به روش نیاورد چون نمیخواست با سرسی در بیفته. اگر یادتون باشه سرسی بعد از کتکی که رابرت به جافری برای گربه زد تهدیدش کرد که اگر اینکارو تکرار کنه در خواب می کشتش. ازون به بعد رابرت به جافری کاری نداشت. پس اینکه فکر کنید جافری رو درست حسابی تنبیه می کرد یه مقدار خوش خیالیه.

 

در مورد سانسا موافقم. خودخواه بود، حماقت کرد و تاوانشم داد. ولی آریا هم به خاطر بی فکری مقصر بود. همونطور که گفتم آریا در جایگاهی نبود که ولیعهد رو تنبیه کنه. میتونست التماس و خواهش کنه ولی حمله اشتباه بود و دیدیم که نتیجه ی عکس داد. سرسی حتی به جیمی دستور قتل آریارو هم داده بود و آریا شانس اورد که مردان پدرش زودتر از جیمی و مردان ملکه پیداش کردن.

 

و اگر سانسا در خون مایکاه های بعدی شریکه آریا هم در خون تمام قربانی های بیگناه بایتر و رورج شریکه.

 

***

 

یه نکته اینکه آریا و سانسا هر دو کاراکتر مورد علاقه ی من هستن ولی از سانسا زیاد دفاع می کنم چون اونه که در اکثر موارد مورد نفرت و غضب قرار میگیره و فقط اشتباهاش دیده میشه. پس اینکه آریارو هر از گاهی مثال میزنم به خاطر این نیست که ازش بدم میاد. به این دلیله که بر عکس سانسا معمولا اشتباهات و حماقت هاش و نقشش در یکسری اتفاقات نادیده گرفته میشه.

 

در مورد رابرت، اینکه رابرت پیش خودش حدسی بزنه با اینکه با شهادت درست سانسا قضیه مشخص میشد و رابرت مجبور میشد که تنبیهش کنه فرق داشت.

اینکه سرسی یه چیز بگه و رابرت با اون اخلاقش از سرسی بترسه به نظرم محلی از اعراب نداره یادتون نرفته که رابرت صورت سرسی رو با سیلی سرخ کرد . سرسی ( نقل به مضمون) گفت که به عنوان نشان افتخار این جای سیلی رو حفظ می کنم و رابرت گفت حواست باشه تا دوباره مفتخرت نکردم!

فرقی بین آریا و جافری نیست بجز اینکه آریا شجاع بود و جافری ترسو ولی خیره سر. پدرشون در یک مرتبه بودند بلکه ند استارک بالاتر بود. ند این فرصت رو داشت که وقتی بعد از قیام علیه شاه دیوانه با جیمی روبرو شد روی تخت آهنین بشینه ولی خودش نخواست (یا به ذهنش نرسید). آریا درنده و شجاعه چرا التماس کنه ؟ ایشون درست با جافری رفتار کرد.

من تاکیدی رو اشتباهات آریا ندارم. شما استارک منطقی و معقول پیدا نمی کنید

اگه شکست بخورن ناشی از حماقتشونه و اگه پیروز شن صرفا در یک ریسک فوق العاده خطرناک شانس اوردن. سانسا فقط حماقت نکرد خیانت هم کرد و در زمانی که باید خانوادشو انتخاب می کرد جافری و سرسی رو انتخاب کرد و نتیجه شو دید.

 

البته من علاقه ای به شخصیت خاصی ندارم اینکه صرفا کتاب نغمه یا سریالو دنبال می کردم برای این بود که ببینم انتقام چه تغییراتی رو در آریا ایجاد می کنه و البته فعلا که هم سیر روایی کتاب در مورد شخصیت آریا متوسط تا ضعیف و در سریال ضعیف و بسیار سطحی بود. وگرنه شخصیتی مثل تیریون عمق و طراحی شخصیتی بهتره داره.

[nymeria 0]

ند و رابرت در یک جایگاه نبودن. رابرت شاه بود و ند دست شاه. جافری ولیعهد بود و آریا دختر دست شاه. چه اهمیتی داره که در گذشته ند فرصت شاه شدن داشت و رد کرد؟ مهم اینه که رابرت شاه شد نه ند.

 

من هم موافقم، آریا شجاع بود ولی حملش به جافریو یه اشتباه بزرگ میدونم که نتیجشم دید.

 

دروغ سانسا برای رابرت یه راه فرار بود. چون همونطور که گفتم نمیخواست با تنبیه جافری با سرسی در بیفته. آخرش هم دستور قتل لیدی بیگناه رو داد و به ند گفت تو دخترتو تنبیه کن من پسرم رو ولی جافری رو تنبیه کرد؟ نه.

رابرت از سرسی نمی ترسید ولی به هیچ وجه اعصاب سر و کله زدن باهاش رو نداشت.

 

بله سانسا خیانت کرد. تاوانشم داد. بعدها هم با نجات دانتوس از دست جافری ثابت کرد که تغییر کرده.

 

***

 

به نظر من هم نه فقط آریا و تیریون بلکه خیلی از کاراکترهای سریال عمق و پیچیدگی کاراکترهای کتاب رو ندارن.

ویرایش شده در اوت 18, 2017 توسط مهمان

[R-FAARAZON 70]

ند و رابرت در یک جایگاه نبودن. رابرت شاه بود و ند دست شاه. جافری ولیعهد بود و آریا دختر دست شاه. چه اهمیتی داره که در گذشته ند فرصت شاه شدن داشت و رد کرد؟ مهم اینه که رابرت شاه شد نه ند.

خب این تفاوت سلیقه و دیدگاه ما در این بحثه. من ارزش انسان ها رو در انسانیت و شخصیتشون می بینم یعنی چیزی که به دست میارن و معیار مقایسه ام اینطوره. بعضی انسان ها صرفا از جایگاهشون قدرت یا اعتبار می گیرن مثل رابرت، جافری یا سرسی . این افراد اگه مقامی نداشتن اصولا شخصیت مهم و ماندگاری نداشتن شاید اصلا دیده نمیشدن و صرفا یک انسان عادی بودند. شاید رابرت با خوش شانسی یه شوالیه میشد ولی مثلا ند اینطور نیست ند به جایگاهش چه محافظ شمال باشه و چه دست اعتبار میده و بیشتر ایشون شایستگی شاه بودن رو داشت تا رابرت. خود رابرت هم اینو می دونه یه زمانی جان ارن هوای رابرت رو داشت و بعد جان ارن ، ند ند استارک.

آخرش هم دستور قتل لیدی بیگناه رو داد و به ند گفت تو دخترتو تنبیه کن من پسرم رو ولی جافری رو تنبیه کرد؟ نه.

این صحبت رابرت بیشتر یه نوع تعارفه اونم بعد از شهادت دروغ سانسا که جافری رو تبدیل به نجیب زاده و جنتلمن واقعی و آریا رو دختری وحشی نشون داد.

 

بله سانسا خیانت کرد. تاوانشم داد. بعدها هم با نجات دانتوس از دست جافری ثابت کرد که تغییر کرده.

تاوان و راه جبران خیانت سانسا به خانوادش و در اولویت قرار دادن لنیسترها نجات دانتوس نیست. سانسا تغییر کرد ولی نمیتونه گذشته رو تغییر بده و تا زمانی که بخواد آلت دست یه نفر دیگه باشه این وضعیت وجود داره حالا می خواد اون شخص جافری، سرسی و یا بیلیش باشه.

[nymeria 0]

در اینکه ند و آریا انسانهای ارزشمندتری از جافری و رابرت و سرسی هستن که شکی نیست. ولی منظور من که از مقام شان انسانیشون نبود، جایگاه اجتماعی و سیاسیشون بود. این مقام بود که در اون موقعیت اهمیت داشت.

 

منظورم از جبران، خیانت به خانوادش نبود البته. این بود که نشون داد در مقابل ظلم جافری بی تفاوت نیست و تلاش کرد به انسان بیگناه رو نجات بده. در کتاب نه فقط دانتوس رو نجات داد بلکه قبل از شورش کینگزلندینگ مانع ازین شد که جافری یه زن بیچاره رو با اسبش زیر بگیره.

 

در ضمن سانسا تنها استارکی بود که فکر و ذهنش پس گرفتن وینترفل بود. میتونست پیشنهاد جان رو برای رفتن به جنوب قبول و از رمزی فرار کنه ولی نکرد چون وینترفل براش ارزشمند بود.

 

درباره ی مورد آخر هم موافقم. سانسا نباید به بیلیش اعتماد کنه و آلت دست باشه. ولی هنوز فرصتش تموم نشده و میتونه آینده ای متفاوت برای خودش رقم بزنه.

[FaN 50]

درباره هويت نايت كينگ و قربانى براى ادرها يكى از عزيزان سوالى مطرح كرده بود كه اينجا به طور خلاصه جواب ميدم:

ببينيد عزيزان در داستان مارتين دو تا شخصيت مجزا از يكديگر وجود دارند:

1. يكى را با عنوان Night King ميشناسيم كه همون شاه شب هستش و توسط فرزندان جنگل براى مقابله با هجوم انسانها ايجاد شد، و در سريال در قسمت The Door نحوه ايجادش در ويژن برن نشون داده شد، و سوال و جواب برن با اون بازمونده فرزندان جنگل در ارتباط با ايشون بود.

2. اما يك شخصيت ديگر به اسم Night's King وجود داره كه همونيه كه يكى از دوستان به قربانى دادن‌هاش براى ادرها اشاره كردن، و در يكى از قسمتهاى Histories & Lore كه ييگريت درباره نگهبانان شب صحبت ميكنه، به ايشون و نحوه پيوستنش به افراد شاه شب اشاره خيلى كوتاهى ميكنه. ايشون اگر اشتباه نكنم سيزدهمين لرد فرمانده نگهبانان شب بوده و الان درست يادم نيست كه از استاركها بود يا از بولتونها. اما به هرحال اطلاعات دقيق درباره ايشون را هم ميتونيد از ويكى نغمه به دست بياريد.

[ali_gh 0]

به نظرم سطحی ترین قسمت تا حالا تو بین تمام قسمتها بوده

[JonTarG 0]

خب می دونیم ک آدرها موجودات باهوشی هستن

در مورد زنجیرم که از کجا پیدا کردن همچین زنجیرهایی رو غول ها استفاده می کردن که یه سری شون رو دیدیم برای کشیدن دروازه کسل بلک استفاده کردن

این فصل مشکل زمانی داره که شاید از دو اپیزود نهایی سیزن شش شدت گرفت ولی من باهاش کنار اومدم و الان برام مشکلی ایجاد نمی کنه

دوستانی ک به بحث باگ زمانیش اشاره می کنن خیلی دارن ایراد می گیرن

شاه شب هشت هزار سال سن داره. فرض کنید چه دانش کهنی داره موجودی ک کار احمقانه ای نمی کنه

ب نظرم اینکه دستور توقف واکرها رو داد تا اژدهایان دنریس برسن برای گرفتن اژدها و استفاده از جادوشون برای تخریب دیوار بود

شاید بگین توجیه می کنم ولی به نظر خودم اینطوری میومد

یکی از دوستان نظری در مورد اینکه ویسریون تو اولویت قرار داشت رو داد ک من باهاش موافقم

رابطه ی دنی و جان به نظرم اتفاق افتادنش حتمی بود ولی باید وقت بیشتری روش می ذاشتن تا طبیعی تر جلوه کنه

اکشن و جلوه های ویژه این سیزن عالیه

داستان پردازیشم خوبه

در مورد شخصیت پردازیم ب نظرم نیاز نیست چون فصول گذشتخ ب همین اختصاص داده شده بود

در مورد حضور بنجن

بنجن ک کلا بیرون دیوار بود نمی تونست رد بشه از دیوار

اینکه اسبشم ب جان داد دلیل داشت:

اولا از دیوار ک نمی تونه رد شه

دوما یه اسب برای بهترین عملکردش باید 60-70 کیلو وزن پشتش سوار باشه. بیشتر سرعتش متعاقبا کم می شه

سوما ب نظرم می خواست حواس وایت واکرا رو پرت کنه. وایت هایی ک دیدیم تو صحنه دویدن جان و همراهاش که به اطراف پخش شدن بعضیاشون واقعا سریع هستن

اون صحنه که وایت واکره رو جان کشت همه وایت ها مردن جز یکی، ب نظرم می تونستن برای طبیعی جلوه دادن بیشتر از یکی رو زنده بذارن. مثلا سه چهارتا.

در مورد اینکه گروه جان هفت نفره بود خیر اشتباهه

تو اپیزود قبلی می بینیم ک این هفت نفر جلو هستن و چند نفر پشت سرشون دارن یه سورتمه رو می کشن

خود تورموند یه تبر به کمرش اویزون بود یکی تو دستش. اول اونی ک تو دستش بود رو استفاده کرد ک ب نظرم دراگون گلس نبود. بعد دومی رو

جان ک شمشیرش فلز والریایی بود

جورا دوتا خنجر کج و معوج دراگون گلس بیرون کشید

هاوندم پتک گندری رو انداخت و اونم همینطور

بریکم که شمشیرش اتشین بود

سرعت گندری رو میشه رو این حساب گذاشت که فاصله ی زیادی رو از ایست واچ طی نکرده بودن

البته ایرادی ک خودم می گیرم توانایی تشخیص مسیر تو اون بوران بود

ولی در کل بعضی ایراداتی که دوستان می گیرن بنی اسرائیلیه ولی بعضی ایرادها درسته که ناشی از برنامه ریزی برای اتمام سریال تو 13 اپیزود بعد سیرن شیش بود

در کل گات همیشه عالیه و همیشه عالی هم خواهد موند

هیچی بی نقص نیست مهم اینه که ازش لذت ببریم

[nymeria 0]

یه نکته ی عجیب این بود که در این قسمت جنازه ها انگار شعور داشتن. سنگ انداختن سندور باعث شد متوجه بشن دریاچه یخ زده و شروع به حرکت کردن که به نظر من منطقی نیست.

 

تا جاییکه من میدونم جنازه ها شعور و اراده ندارن و آدرها هستن که کنترلشون می کنن. درسته؟

[barndon the builder 0]

nymeria » جمعه مرداد 27, 96 7:11 pm[/url]"]یه نکته ی عجیب این بود که در این قسمت جنازه ها انگار شعور داشتن. سنگ انداختن سندور باعث شد متوجه بشن دریاچه یخ زده و شروع به حرکت کردن که به نظر من منطقی نیست.

 

تا جاییکه من میدونم جنازه ها شعور و اراده ندارن و آدرها هستن که کنترلشون می کنن. درسته؟

Wights are not particularly intelligent, and it is debatable if these creatures are truly sapient and possess self-awareness. They lack the ability to speak, uttering only bestial growls and hisses. They do seem to be able to carry out the basic attack commands of the White Walkers, but seem to function on more of a "zombie" level of instinct. They can remember how to use a sword, albeit in a crude hack-and-slash attack, but they haven't been observed using bows and arrows or other complex tools. Exactly how much wights remember of their previous lives is unclear, or if they remember them at all. The wight of Othor, a member of the Night's Watch, did seem to remember the way to Lord Commander Jeor Mormont's quarters to try to attack him.

[وایت ولف 223]

یه نکته ی عجیب این بود که در این قسمت جنازه ها انگار شعور داشتن. سنگ انداختن سندور باعث شد متوجه بشن دریاچه یخ زده و شروع به حرکت کردن که به نظر من منطقی نیست.

 

تا جاییکه من میدونم جنازه ها شعور و اراده ندارن و آدرها هستن که کنترلشون می کنن. درسته؟

حالا علاوه بر این مسئله راه رفتن این اسکلتا جالبه بدون ماهیچه چطوری حرکت می کنند؟

احتمالا به بنی اسرائیلی بودن متهم شم

******

[shah994 17]

nymeria » جمعه مرداد 27, 96 7:11 pm[/url]"]یه نکته ی عجیب این بود که در این قسمت جنازه ها انگار شعور داشتن. سنگ انداختن سندور باعث شد متوجه بشن دریاچه یخ زده و شروع به حرکت کردن که به نظر من منطقی نیست.

 

تا جاییکه من میدونم جنازه ها شعور و اراده ندارن و آدرها هستن که کنترلشون می کنن. درسته؟

خب آدر ها از بالاي اون صخره داشتان اين صحنه را نظاره ميكردن و آدر ها اينجور كه بنظر ميرسه هوشمندن و ميتونن وايت ها را كنترل كنن(مثل اون وايت ها كه فرستاده بودن فرمانده مورمونت را بقتل برسونن) اول يه وايت را فرستادن تا ببينن درياچه يخ زده يا نه بعدش باقيشون را فرستادن

[barndon the builder 0]

وایت ولف » جمعه مرداد 27, 96 7:24 pm[/url]"]

یه نکته ی عجیب این بود که در این قسمت جنازه ها انگار شعور داشتن. سنگ انداختن سندور باعث شد متوجه بشن دریاچه یخ زده و شروع به حرکت کردن که به نظر من منطقی نیست.

 

تا جاییکه من میدونم جنازه ها شعور و اراده ندارن و آدرها هستن که کنترلشون می کنن. درسته؟

حالا علاوه بر این مسئله راه رفتن این اسکلتا جالبه بدون ماهیچه چطوری حرکت می کنند؟

احتمالا به بنی اسرائیلی بودن متهم شم

******

[attachment=0]DHhan8cXkAILSpk.jpg[/attachment]

 

وایت برای راه رفتن نیاز به ماهیچه ندارد چون نیروی که او را به حرکت در می آورد نیروی عضلانی نیست بلکه نیروی آدرها ست.

آدم یاد نیروگاه هسته ای می افته با دیدن این آدرها. با این تفاوت که فرایندشون معکوس هست و انرژی را از محیط می گیرند و باعث سرمای هوا می شوند.

[وایت ولف 223]

وایت برای راه رفتن نیاز به ماهیچه ندارد چون نیروی که او را به حرکت در می آورد نیروی عضلانی نیست بلکه نیروی آدرها ست.

آدم یاد نیروگاه هسته ای می افته با دیدن این آدرها. با این تفاوت که فرایندشون معکوس هست و انرژی را از محیط می گیرند و باعث سرمای هوا می شوند.

دقیقا به خاطر همین مسائل من اصرار داشتم وایتا هم فقط بوسیله درگون گلس میمیرن حتی اگه سرشونم قطع کنی نباید بمیرن چون با جادو سر پان حتی تاثیر آتیشم مسخرست مگه اینکه بگیم آتیش خاصیت ضد جادویی داره یا ی جور شیلده که جلوی کانکشن با واکر اصلی رو میگیره

[JonTarG 0]

Ser Duncan The Tall » پنج شنبه مرداد 26, 96 4:22 pm[/url]"]راجب درگون گلس :

وایت واکر ها بدنشون(یا زرهشون) جوریه که سلاح های معمولی مثل فولادی و اهنی و ... کارایی نداره در برابرشون و نمیتونه از زرهشون(یا پوستشون) رد بشه. برای مثال : قسمتی که سم و گیلی داشتن به سمت دیوار میرفتن و یکی از وایت واکر ها برای گرفتن پسر گیلی اومد دیدیم که دستشو به شمشیر سم گرفت و شمشیر خرد شد ولی سم با استفاده از درگون گلس کشتش. در قسمت هاردهوم هم یکی از تن ها با اون تبر گندش با یکی از وایت واکرها درگیر شد که وقتی تبرش با شمشیر(شایدم نیزه یادم نیست) وایت واکر برخورد کرد خورد شد ولی کمی بعد جان با لانگ کلاو که فولاد از جنس والریایی هستش باهاش مبارزه کرد و کشتش. پس درگون گلس و فولاد والریایی برای کشتن وایت واکرها کارایی داره

نحوه کشتن وایت ها:

تو فصل اول که وایت به مورمونت حمله کرد و جان نجاتش داد در نبرد بین جان و وایت جان شمشیرشو تو شکم وایت کرد و یک دستشو قطع کرد ولی تا وقتی که اتشش نزد وایت کماکان میجنگید و از بین نرفته بود. در فصل های بعدی هم چندین بار توسط وحشی ها و بقیه گفته شد که برای کشتن وایت ها یا جلوگیری از وایت شدن مرده ها باید اتششون زد. ولی در نبرد هاردهوم و نبرد این قسمت دیدیم وایت ها با فولاد و بدون اتش کشته شدن (بعضی جاها کشته میشدن بعضی جاها کشته نمیشدن ولی خب نظر تهیه کنندس این چیزا کسی هم حق انتقاد نداره وگرنه جواب شکننده ای از دوستان میگیره!)

پس نتیجه میگیریم درگون گلس و فولاد والریایی برای کشتن وایت واکر هاست نه وایت ها چون فقط اینها هستن که توانایی عبور از زره و در کل صدمه زدن بهشون رو دارند. و سلاح های فولادی عادی توانایی صدمه زدن به وایت هارو دارن و درگون گلس تفاوتی ایجاد نمیکنه.

 

البته من خودم درست نگرفتم تو این قسمت چی به چی بود یه جا سندور با پتک گندری چند تا از وایت هارو زد و فقط یکیش جون سالم به در برد. شایدم میخوان درگون گلس رو به عنوان قاتل وایت ها هم نشون بدن ولی همچین چیزی توی فصل های قبل رد شده بود. کلا به طور گیج کننده ای گیج کنندست!

 

 

کلا بهترین فصل تاریخ گیم اف ترونز رو داریم میبینیم .. من کتاب رو نخوندم.. لذت دیدن سریال با موزیک های زیبا و جلوه های ویژه چیزه دیگه ای هس

درسته که سریال دیدن لذت خاص خودشو داره و خصوصا گات ولی این فصل به هیچ وجه بهترین فصل سریال نیست!

اون موقع ک جان جون لرد فرمانده رو نجات داد فولاد والریایی نداشت بعد ازین قضیه لانگ کلو رو گرفت

تو این اپیزود جدید هم دیدیم که هاوند هر چقدر به اون وایته با پتگ گندری زد هی بلند شد اخرشم انداختش تو یخ و بعد تبر والریانیش رو کشید.

تو هاردهومم که جان شمشیر والریایی داشت و بقیه هم می زدن و قطعه قطعه می کردن