رفتن به مطلب
جورامون

بحث اپیزودیک قسمت ششم Beyond the wall

شما به قسمت ششم چه امتیازی میدید؟  

83 رای

  1. 1. شما به قسمت ششم چه امتیازی میدید؟

    • 1
      3
    • 2
      0
    • 3
      1
    • 4
      0
    • 5
      2
    • 6
      2
    • 7
      2
    • 8
      11
    • 9
      16
    • 10
      46


Recommended Posts

سلام واقعا قسمت خوب و نفسگيرى بود حتى با اينكه فيلم نامه اسپويل شده رو خونده بودم باز بعضى از صحنه هاش مثل حمله ى اون خرس وايت شده يا وقتى كه تورمند روى زمين افتاده بود و وايت ها داشتن ميكشتنش واقعا ميخكوبم كرد كشته شدن اژدها هم واقعا غم انگيز بود اصلا انتظار نداشتم نايت كينگ خودش مستقيما اژدها رو بكشه عجب قدرتى داره

به هر حال مثل همه ى سريال ها يك سرى ايراد داشت بزرگترين ايرادشم هم همين رسيدن دنريس با اون سرعت به جان و افرادش بود كه تقريبا همه دربارش گفتن براى همين چيزى دربارش نميگم مطمئنم هستم كه هر چقدر هم سريع بود به پاى يورون نميرسيد چيز ديگرى هم كه برام عجيب بود پرتاب سنگ توسط هوند به مرده ها بود حوصلش سر رفته بود با هدف ديگرى داشت پيدا كردن همچون زنجيرى هم وسط اون برهوت هم واقعا عجيب بود توى كتاب اشاره شده بود كه وحشى ها خيلى آهنگر هاى خوبى نيستن و سلاح هاى فلزى كمى دارن نميدونم كه توى سريال هم همچين چيزى درسته يا نه به هر حال بعيد ميدونم وايت واكر ها درستش كرده باشن مگر اينكه از يخ باشه كه نبود قسمت وينترفل هم دقيقا طبق انتظار و ترسم پيش رفتت تنش بين آريا و سانسا خيلى بيشتر شد كه باعث شد سانسا به ليتل فينگر نزديك تر بشه و برن هم طبق انتظارم هم هيچ كارى نكرد از نظرم الان نميشه هيچ ايده اى داد و فقط بايد صبر كنيم تا قسمت آخر بياد كمى هم براى هوند نگران هستم چون همراه اون جنازه اى كه گرفتن و جان و دنريس به سمت كينگزلندينگ رفتن توى تريلر فصل هفت هم صحنه اى از درگيرى هوند با يكى توى جايى شبيه كينگزلندينگ ديديم با توجه به اينكه معمولا قسمت آخر سريال معمولا اتفاق هاى خيلى مهم كه معمولا با مرگ يكى يا چندتا از كاراكتر ها هم همراهه بايد انتظار كشته شدن يك يا دونفر رو داشته باشيم كه اميدوارم هوند جزوشون نباشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Old bear » شنبه مرداد 28, 96 1:49 pm[/url]"]سلام واقعا قسمت خوب و نفسگيرى بود حتى با اينكه فيلم نامه اسپويل شده رو خونده بودم باز بعضى از صحنه هاش مثل حمله ى اون خرس وايت شده يا وقتى كه تورمند روى زمين افتاده بود و وايت ها داشتن ميكشتنش واقعا ميخكوبم كرد كشته شدن اژدها هم واقعا غم انگيز بود اصلا انتظار نداشتم نايت كينگ خودش مستقيما اژدها رو بكشه عجب قدرتى داره

به هر حال مثل همه ى سريال ها يك سرى ايراد داشت بزرگترين ايرادشم هم همين رسيدن دنريس با اون سرعت به جان و افرادش بود كه تقريبا همه دربارش گفتن براى همين چيزى دربارش نميگم مطمئنم هستم كه هر چقدر هم سريع بود به پاى يورون نميرسيد چيز ديگرى هم كه برام عجيب بود پرتاب سنگ توسط هوند به مرده ها بود حوصلش سر رفته بود با هدف ديگرى داشت پيدا كردن همچون زنجيرى هم وسط اون برهوت هم واقعا عجيب بود توى كتاب اشاره شده بود كه وحشى ها خيلى آهنگر هاى خوبى نيستن و سلاح هاى فلزى كمى دارن نميدونم كه توى سريال هم همچين چيزى درسته يا نه به هر حال بعيد ميدونم وايت واكر ها درستش كرده باشن مگر اينكه از يخ باشه كه نبود قسمت وينترفل هم دقيقا طبق انتظار و ترسم پيش رفتت تنش بين آريا و سانسا خيلى بيشتر شد كه باعث شد سانسا به ليتل فينگر نزديك تر بشه و برن هم طبق انتظارم هم هيچ كارى نكرد از نظرم الان نميشه هيچ ايده اى داد و فقط بايد صبر كنيم تا قسمت آخر بياد كمى هم براى هوند نگران هستم چون همراه اون جنازه اى كه گرفتن و جان و دنريس به سمت كينگزلندينگ رفتن توى تريلر فصل هفت هم صحنه اى از درگيرى هوند با يكى توى جايى شبيه كينگزلندينگ ديديم با توجه به اينكه معمولا قسمت آخر سريال معمولا اتفاق هاى خيلى مهم كه معمولا با مرگ يكى يا چندتا از كاراكتر ها هم همراهه بايد انتظار كشته شدن يك يا دونفر رو داشته باشيم كه اميدوارم هوند جزوشون نباشه

منم سر همین زنجیر آماده کردن و بیکار ننشستن نایت کینگ میگم که نایت کینگ خودش میدونست این اتفاقا میفته انگار که سالها منتظر بود اژدها بیاد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
arya » شنبه مرداد 28, 96 12:50 pm[/url]"]این قسمت عالی بود همنجور که حدس می زدم جلو رفت دوستان به نظر شما بریک از هویت پدر و مادر جان خبر داره؟؟ چون گفت شبیه پدرت نیستی بیشتر به مادرت رفتی!!!خب جان شبیه ند استارک که هست شبیه ریگار نیست

فکر نکنم. قسمت قبل هم گندری به جان گفت که قدت از پدرت(در اصل داییش ند) کوتاه تره و به نحوی اشاره کرد که بهش شباهت نداره. این قسمت هم بریک گفت بهش شباهت نداری. به احتمال قوی برای تاکید بر اینه که جان پسر ریگاره

 

بنظر من رو عددا زیاد فک نکردن اصلا این اعداد و آمار که از ارتشا میدن منطقی نیست. راب یه ارتش خیلی بزرگ داشت | همشونم تو عروسی سرخ نمردن که پس چی شدن؟؟ ینی بنظر شما همشون پیوستن به ارتش رمزی و تو نبرد بستردز کشته شدن؟

اینکه روی اعداد و ارقام زیاد فکر نکردند به نظر منم درسته برای خودمم سوال بود ولی دوستان اشاره کردن اون 20 هزار نفر سانسا احتمالا زن و بچه ها یا ارتش ویل هستند

نیروهای وفادار به راب کاملا در عروسی سرخ نابود شدند اگر تعداد ناچیزی هم زنده مونده احتمالا به یاغی گری رو اوردن و پراکنده شدن تنها خاندانی که از عروسی سرخ صدمه ندید بولتون بود که خودش باعث عروسی سرخ بود. و کارستارک ها که قبل از اون راب رو ترک کردند که برای رمزی جنگیدند

 

یه جای فیلم سم گفت که درگون گلس همون سنگ ابسیدین هستش ینی سنگه

Obsidian blades are sharper than steel but far more brittle

ترجمه: خنجر های ابسیدین تیزتر از فولاد هستند ولی بسیار شکننده تر

منبع: ویکی

منبع خود ویکی: کتاب دوم فصل 43 جان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 2:58 pm[/url]"]شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

از کجا پیداش کردی!!!!!!!!!! وای باورم نمیشه اچ بی او shame

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
fire&blood » شنبه مرداد 28, 96 3:03 pm[/url]"]
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 2:58 pm[/url]"]شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

از کجا پیداش کردی!!!!!!!!!! وای باورم نمیشه اچ بی او shame

 

تو یکی از همون سایتایی که قبلتر هم لیکها توش بودن

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 3:08 pm[/url]"]
fire&blood » شنبه مرداد 28, 96 3:03 pm[/url]"]
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 2:58 pm[/url]"]شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

از کجا پیداش کردی!!!!!!!!!! وای باورم نمیشه اچ بی او shame

 

تو یکی از همون سایتایی که قبلتر هم لیکها توش بودن

منم میخااااممم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دو سه تا مطلب:

1- جان به تبع پادشاهیش بر شمال و خوی جنگندگی و لجوجی شمالیها از یکسو و اخلاقیاتی که از ند استارک آموخته هیچ تمایلی به زانو زدن در مقابل دنریس نداشت

منتها گفتگوهایی که بین کارکترها در زمان پیاده روی آنطرف دیوار اتفاق افتاد و خصوصا مکالمه جان با تورموند و بریک دوندارین، تاثیر بسزایی در جان گذاشت به حدی که در پایان سریال حاضر شد در مقابل دنریس زانو بزند و او را بعنوان ملکه خود پذیرفت

در اولین مکالمه، تورموند با تذکر سرسختی جان، زنهار داد که نفرات زیادی را بخاطر غرور آقا جونشون (منس ریدر) که حاضر نشد در مقابل کسی زانو بزند از دست داده اند

در دومین مکالمه که عنوان این قسمت هم از آن اقتباس شده (Death Is the Enemy)، بریک دونداریون متذکر شد که ما سربازیم و باید بدونیم برای چی می جنگیم. وظیفه ما اینه که برای زندگی بجنگیم و تنها دشمن، مرگ است و در آخر هم گفت که ما باید بتونیم زنده بمونیم تا ازونهایی که نمیتونند از خودشون حفاضت کنند محافظت کنیم و بیش از این هم لازم نیست بدونیم و تا همینجا کافیه.

 

بنابراین، با مجموع این مکالمات، تفکر جان متحول شد و پذیرفت که برای دفاع از مردم بی دفاع، هرکاری که لازم باشه رو باید انجام بده حتی کرنش کردن در مقابل دنریس. و همین امر باعث اون گفتگوی نهایی جان و دنریس و پذیرش اون بعنوان ملکه بود.

 

2- به صحنه بیرون آمدن جان از آب دقت کنید.

توی سکانسها فقط دو تا جنازه دیده میشه که مربوط به همراهان جان هستش و هیچ جنازه ای از وایتها دیده نمیشه.

با فرض درست بودن این صحنه یک نتیجه میشه گرفت:

وایتها بعد اینکه کشته میشن (مسامحتاً در نبرد) فقط در صورتیکه با آبسیدین یا آتش ضربت خرده باشند کلا نابود میشن وگرنه مجددا با سحر شاه شب بر می خیزند.

با این حساب، ارتش شاه شب هیچوقت کم نخواهد شد و از بین نمیره مگر اینکه با آتش یا آبسیدین به خدمتشون برسند.

و این مساله، کار ارتش شمال رو بسیار سخت میکنه

 

3- عمو بنجن به جان میگه بگو نمیتونند رد بشن

هیچ بعید نیست نیروهای شمال و جان روی سحر دیوار حساب کرده و بجای تقویت نیروی دیوار، وقتشون رو صرف راضی کردن سرسی و بقیه لردهای شمال بکنند و بی خبر از اژدهای یخی، با شبیخون ارتش شاه شب مواجه بشوند.

 

 

با لحاظ اینکه قسمت آخر این فصل، با شکسته شدن دیوار توسط شاه شب و به کمک اژدهای یخی به پایان برسه

 

 

در اینصورت، وینترفل اولین نقطه هجوم ارتش شاه شب خواهد بود و با لحاظ اژدهای شاه شب، هیچ بعید نیست که این قلعه تاب مقاومت نداشته باشه

در اینصورت به احتمال زیاد، جنگ بین نیروهای جان و شاه شب، در دشت باز صورت خواهد گرفت و باید شاهد نبردی سهمگین در دو جبهه زمینی و هوایی باشیم و در فصل هشتم باید بزرگترین نبردها رو شاهد باشیم و هیجان این فصل، زاید الوصف خواهد بود.

و احتمالا بسیاری از شخصیتهای سریال هم در این نبرد کشته خواهند شد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
hodor » شنبه مرداد 28, 96 8:19 am[/url]"]سلام دوستان

من اینجا نظر همه رو خوندم ولی یه نکته از دید همه دور مونده بود که خواستم روی اون بحث کنیم

 

وقتی که لیتل فینگر با سانسا صحبت میکرد گفت که برین برای کتلین قسم خورده که از دو دخترش محافظت کنه و اگه یکی بخواد سو قصدی به اون یکی کنه مطمئنا برین خودشو دخالت میده

 

سکانش بعدی سانسا از روی قصد برین رو میفرسته که بره پیش سرسی!

 

این فقط یک معنی داره که سانسا با لیتل فینگر نقشه قتل و یا سو قصد به آریا رو کشیدن!!!!!!

 

آیا شما این نظر رو قبول می دارید؟

 

معنیش این هست که لیتل فینگر داره تو تله می افته. با وجود برن کارش تمومه. احتمالا برن خیلی چیزا به سانسا گفته. لازم نیست همه چیز در سریال نمایش داده شود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه سانسا نقشه قتل آریا رو نکشیده چرا برین رو فرستاد به وستروس واینکه خدا کنه که نقشه باشه وآریا چیزیش نشه و سانسا واسه یه بارم که شده سر عقل بیاد و دست از حماقتهاش برداره

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من یکی از طرفداران سرسختGOT هستم ،ولی متاسفانە خیلی این سیزن رو دوست نداشتم بجز قسمت چهارم که عالی بود،البتە قسمتهایی مثل هاردهوم و نبرد حرام زاده در سیزنهای قبل به تمام معنا یک شاهکار بودن و شاید کمی توقع من رو به شخصه بالا برده،یکی از خطوط داستانی در گات که دوست نداشتم رابطه عاشقانه جیمی و سرسی بود که امید میرفت برین آف تارث راهی برای رستگاری جیمی باشه که ظاهرا اتفاق نمیفته،رومنس بین دنریس و جان اگر اتفاق بیفته همین حس رو به من میده،البته این نظر شخصی منه و به عقاید بقیه دوستان احترام میگذارم ،اگر قرار باشه رومنسی شکل بگیره رابطه سانسا و جان منطقی تره چون عملا رابطه خواهر برادری خاصی بین جان و سانسا نبوده،کسانی که با دقت سریالو دیده باشن قطعا میدونن که سانسا هیچوقت به خانواده ش خیانت نکرد و اگه هاند گذاشته بود جافری رو کشته بود،در مورد رابطه سانسا و آریا هم فکر میکنم متاسفانه آریا بازیچه بیلیش شده امیدوارم سانسا بیلیش رو کیش و مات کنه و ثابت کنه که بودن در جوار سرسی و بیلیش بی تاثیر نبوده وگرنه این همه تاکید بر هوش سانسا در کتاب و فیلم کاملا مسخره ست،یکی از فانتزی های من کشته شدن بیلیش بدست سانساست وگرنه شاهد مرگ یکی دیگه از استارکها خواهیم بود،امیدوارم دیدار هاند و برین در پایتخت خصومت آمیز نباشه چون هردو شخصیت رو دوست دارم،دیدار دوباره جیمی و برین هم جذابه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

+اتفاقا منم فیلمنامه ای که ادعا میشه لیک شده و مربوط به فصل هشتمه خوندم ی موضوعی هست که میخام اینجا اشاره کنم و سعی میکنم چیزی اسپویل نشه

ما حدود ی سال قبل هم شاهد لیک فیلمنامه فصل هفتم بودیم که برخی از موارد به نظر مسخره میامد و به خودمون وعده میدادیم اینا الکیه و قرار نیست قضیه اینجوری پیش بره ولی شاهد بودیم که اکثرشون(تقریبا میشه گفت همش) اتفاق افتاد

+فیلمنامه لیک شده فصل هشتم دقیقا از همون ساختار و فرمی که در فصل هفتم شاهدش بودیم پیروی میکنه و احتمال اینکه فیلمنامه اصلی باشه زیاده با اینکه خودم به هیچ وجه علاقه ندارم

+سریالهایی رو به خاطر میارم که سیزنهای اولیشون به قدری زیبا و جذاب و از لحاظ داستانی پرکشش بودند که مخاطب برا سیزنهای بعدی لحظه شماری میکرد اما اتفاقی که عملا شاهد بودیم افت شدید سریالها و در نتیجه نارضایتی بود بطوریکه آخرشو به قدری فاجعه و مزخرف تموم میکردند که مخاطب از این همه هزینه و وقتی که برا سریال در طول چندین سال گذاشته افسوس میخورد برا خودم نمونش فرینجه

اینکه توقع داشته باشیم سریال اینجوری که ما دوست داریم تموم شده غیرمنطقیه بخصوص در مورد گات که میدونیم مارتین چه بلایی سر کاراکترا میاره ولی فیلمنامه لیک شده بدترین پایانی بود که میتونستم تصور کنم و بعد خوندنش احساس پوچی کردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
مدافع » شنبه مرداد 28, 96 4:13 pm[/url]"]دو سه تا مطلب:

1- جان به تبع پادشاهیش بر شمال و خوی جنگندگی و لجوجی شمالیها از یکسو و اخلاقیاتی که از ند استارک آموخته هیچ تمایلی به زانو زدن در مقابل دنریس نداشت

منتها گفتگوهایی که بین کارکترها در زمان پیاده روی آنطرف دیوار اتفاق افتاد و خصوصا مکالمه جان با تورموند و بریک دوندارین، تاثیر بسزایی در جان گذاشت به حدی که در پایان سریال حاضر شد در مقابل دنریس زانو بزند و او را بعنوان ملکه خود پذیرفت

در اولین مکالمه، تورموند با تذکر سرسختی جان، زنهار داد که نفرات زیادی را بخاطر غرور آقا جونشون (منس ریدر) که حاضر نشد در مقابل کسی زانو بزند از دست داده اند

در دومین مکالمه که عنوان این قسمت هم از آن اقتباس شده (Death Is the Enemy)، بریک دونداریون متذکر شد که ما سربازیم و باید بدونیم برای چی می جنگیم. وظیفه ما اینه که برای زندگی بجنگیم و تنها دشمن، مرگ است و در آخر هم گفت که ما باید بتونیم زنده بمونیم تا ازونهایی که نمیتونند از خودشون حفاضت کنند محافظت کنیم و بیش از این هم لازم نیست بدونیم و تا همینجا کافیه.

 

بنابراین، با مجموع این مکالمات، تفکر جان متحول شد و پذیرفت که برای دفاع از مردم بی دفاع، هرکاری که لازم باشه رو باید انجام بده حتی کرنش کردن در مقابل دنریس. و همین امر باعث اون گفتگوی نهایی جان و دنریس و پذیرش اون بعنوان ملکه بود.

 

2- به صحنه بیرون آمدن جان از آب دقت کنید.

توی سکانسها فقط دو تا جنازه دیده میشه که مربوط به همراهان جان هستش و هیچ جنازه ای از وایتها دیده نمیشه.

با فرض درست بودن این صحنه یک نتیجه میشه گرفت:

وایتها بعد اینکه کشته میشن (مسامحتاً در نبرد) فقط در صورتیکه با آبسیدین یا آتش ضربت خرده باشند کلا نابود میشن وگرنه مجددا با سحر شاه شب بر می خیزند.

با این حساب، ارتش شاه شب هیچوقت کم نخواهد شد و از بین نمیره مگر اینکه با آتش یا آبسیدین به خدمتشون برسند.

و این مساله، کار ارتش شمال رو بسیار سخت میکنه

 

3- عمو بنجن به جان میگه بگو نمیتونند رد بشن

هیچ بعید نیست نیروهای شمال و جان روی سحر دیوار حساب کرده و بجای تقویت نیروی دیوار، وقتشون رو صرف راضی کردن سرسی و بقیه لردهای شمال بکنند و بی خبر از اژدهای یخی، با شبیخون ارتش شاه شب مواجه بشوند.

 

 

با لحاظ اینکه قسمت آخر این فصل، با شکسته شدن دیوار توسط شاه شب و به کمک اژدهای یخی به پایان برسه

 

 

در اینصورت، وینترفل اولین نقطه هجوم ارتش شاه شب خواهد بود و با لحاظ اژدهای شاه شب، هیچ بعید نیست که این قلعه تاب مقاومت نداشته باشه

در اینصورت به احتمال زیاد، جنگ بین نیروهای جان و شاه شب، در دشت باز صورت خواهد گرفت و باید شاهد نبردی سهمگین در دو جبهه زمینی و هوایی باشیم و در فصل هشتم باید بزرگترین نبردها رو شاهد باشیم و هیجان این فصل، زاید الوصف خواهد بود.

و احتمالا بسیاری از شخصیتهای سریال هم در این نبرد کشته خواهند شد.

بعيد ميدونم كه توى اين فصل درگيرى بين نايت كينگ با نيروهاش با نيروهاى شمالى مستقر در وينترفل رو ببينيم فاصله ى بين ديوار تا وينترفل نسبتا زياد هست و تازه نيروهايى هم از شمال روى ديوار و نزديك اون وجود دارن هر چند كه نايت كينگ و ارتشش به راحتى ميتونه شكستشون بده ولى قطعا درگيرى اتفاق خواهد افتاد به خصوص كه ترموند و بريك الان تو ايست واچ هستن

ولى قطعا توى فصل هشتم درگيرى خيلى بزرگى تقريبا به سبك ميناس تيريت توى ارباب حلقه ها نزديك وينترفل خواهيم داشت كه حدس ميزنم بسيار حماسى باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » شنبه مرداد 28, 96 5:21 pm[/url]"]
شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

+اتفاقا منم فیلمنامه ای که ادعا میشه لیک شده و مربوط به فصل هشتمه خوندم ی موضوعی هست که میخام اینجا اشاره کنم و سعی میکنم چیزی اسپویل نشه

ما حدود ی سال قبل هم شاهد لیک فیلمنامه فصل هفتم بودیم که برخی از موارد به نظر مسخره میامد و به خودمون وعده میدادیم اینا الکیه و قرار نیست قضیه اینجوری پیش بره ولی شاهد بودیم که اکثرشون(تقریبا میشه گفت همش) اتفاق افتاد

+فیلمنامه لیک شده فصل هشتم دقیقا از همون ساختار و فرمی که در فصل هفتم شاهدش بودیم پیروی میکنه و احتمال اینکه فیلمنامه اصلی باشه زیاده با اینکه خودم به هیچ وجه علاقه ندارم

+سریالهایی رو به خاطر میارم که سیزنهای اولیشون به قدری زیبا و جذاب و از لحاظ داستانی پرکشش بودند که مخاطب برا سیزنهای بعدی لحظه شماری میکرد اما اتفاقی که عملا شاهد بودیم افت شدید سریالها و در نتیجه نارضایتی بود بطوریکه آخرشو به قدری فاجعه و مزخرف تموم میکردند که مخاطب از این همه هزینه و وقتی که برا سریال در طول چندین سال گذاشته افسوس میخورد برا خودم نمونش فرینجه

اینکه توقع داشته باشیم سریال اینجوری که ما دوست داریم تموم شده غیرمنطقیه بخصوص در مورد گات که میدونیم مارتین چه بلایی سر کاراکترا میاره ولی فیلمنامه لیک شده بدترین پایانی بود که میتونستم تصور کنم و بعد خوندنش احساس پوچی کردم

 

لطف می کنید لینکش یا فایلش رو برام پیام خصوصی کنید؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Shield of the Life » شنبه مرداد 28, 96 5:56 pm[/url]"]
وایت ولف » شنبه مرداد 28, 96 5:21 pm[/url]"]
شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

+اتفاقا منم فیلمنامه ای که ادعا میشه لیک شده و مربوط به فصل هشتمه خوندم ی موضوعی هست که میخام اینجا اشاره کنم و سعی میکنم چیزی اسپویل نشه

ما حدود ی سال قبل هم شاهد لیک فیلمنامه فصل هفتم بودیم که برخی از موارد به نظر مسخره میامد و به خودمون وعده میدادیم اینا الکیه و قرار نیست قضیه اینجوری پیش بره ولی شاهد بودیم که اکثرشون(تقریبا میشه گفت همش) اتفاق افتاد

+فیلمنامه لیک شده فصل هشتم دقیقا از همون ساختار و فرمی که در فصل هفتم شاهدش بودیم پیروی میکنه و احتمال اینکه فیلمنامه اصلی باشه زیاده با اینکه خودم به هیچ وجه علاقه ندارم

+سریالهایی رو به خاطر میارم که سیزنهای اولیشون به قدری زیبا و جذاب و از لحاظ داستانی پرکشش بودند که مخاطب برا سیزنهای بعدی لحظه شماری میکرد اما اتفاقی که عملا شاهد بودیم افت شدید سریالها و در نتیجه نارضایتی بود بطوریکه آخرشو به قدری فاجعه و مزخرف تموم میکردند که مخاطب از این همه هزینه و وقتی که برا سریال در طول چندین سال گذاشته افسوس میخورد برا خودم نمونش فرینجه

اینکه توقع داشته باشیم سریال اینجوری که ما دوست داریم تموم شده غیرمنطقیه بخصوص در مورد گات که میدونیم مارتین چه بلایی سر کاراکترا میاره ولی فیلمنامه لیک شده بدترین پایانی بود که میتونستم تصور کنم و بعد خوندنش احساس پوچی کردم

 

لطف می کنید لینکش یا فایلش رو برام پیام خصوصی کنید؟

برای من هم اگه لطف کنید بفرستید ممنون میشم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام میخواستم بعضی سکانس هایی که در سریال دیدم و باعقل جور درنمیاد را بگم

1.رمزی بولتون با تیر زد تو چشم غول جان اسنو در حالی که دقیقا جان بغل غول بود چرا نزد به جان؟

2.عمو بنجن اسبش برگشت به کسل بلک تو فصل 1 ولی تو فصل 6و7 دوباره با اسبش اومد ولی در کتاب بنجن به کلد هند تبدیل شده و سوار گوزنه

3.در جایی که وایت ها جان اسنو را محاصره کردن منتظرن اب یخ بزنه درصورتی که در فصل4وقتی گوست تو قفس اسیره یه برادر نایت واچ اب را میرزه جلوی گوست رو زمین وایت واکر که میاد اب یخ میزنه چرا نایت کینگ اب را یخ نمیزنه

5.تیریون و استراتژی های جنگیش که دیگه هیچی دلش برای سرباز های سوخته شده میسوزه ولی خودش لشگر استنیس را به آتش کشید عین خیالشم نبود بعد میگه یه مرده بیار تا سرسی باور کنه چه نیازیه سرسی باور کنه مگه سرسی اژدها داره مگه سرسی داره جنگا میبره که به باورش نیاز باشه بعد اون احمقا میرن مرده بیارن تا کمک میخوان به دنریس میگه نرو میخواستن نرن

خیلی چیز دیگه که حال ندارم بنویسم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » شنبه مرداد 28, 96 5:21 pm[/url]"]
شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

+اتفاقا منم فیلمنامه ای که ادعا میشه لیک شده و مربوط به فصل هشتمه خوندم ی موضوعی هست که میخام اینجا اشاره کنم و سعی میکنم چیزی اسپویل نشه

ما حدود ی سال قبل هم شاهد لیک فیلمنامه فصل هفتم بودیم که برخی از موارد به نظر مسخره میامد و به خودمون وعده میدادیم اینا الکیه و قرار نیست قضیه اینجوری پیش بره ولی شاهد بودیم که اکثرشون(تقریبا میشه گفت همش) اتفاق افتاد

+فیلمنامه لیک شده فصل هشتم دقیقا از همون ساختار و فرمی که در فصل هفتم شاهدش بودیم پیروی میکنه و احتمال اینکه فیلمنامه اصلی باشه زیاده با اینکه خودم به هیچ وجه علاقه ندارم

+سریالهایی رو به خاطر میارم که سیزنهای اولیشون به قدری زیبا و جذاب و از لحاظ داستانی پرکشش بودند که مخاطب برا سیزنهای بعدی لحظه شماری میکرد اما اتفاقی که عملا شاهد بودیم افت شدید سریالها و در نتیجه نارضایتی بود بطوریکه آخرشو به قدری فاجعه و مزخرف تموم میکردند که مخاطب از این همه هزینه و وقتی که برا سریال در طول چندین سال گذاشته افسوس میخورد برا خودم نمونش فرینجه

اینکه توقع داشته باشیم سریال اینجوری که ما دوست داریم تموم شده غیرمنطقیه بخصوص در مورد گات که میدونیم مارتین چه بلایی سر کاراکترا میاره ولی فیلمنامه لیک شده بدترین پایانی بود که میتونستم تصور کنم و بعد خوندنش احساس پوچی کردم

 

اگه ممکنه برای من هم لینک یا فایلش رو خصوصی می فرستید؟ ممنون میشم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان من هم فیلنامه لوو رفته فصل 8 رو خوندم

اگه کس دیگه ای هم خونده توی تلگرام بهم پیام بده یکم صحبت کنیم

@amrtat71

با تشکر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمی خواستم برای این فصل نظری بذارم ولی این قسمت انقدر داغون بود که نتونستم جلوی خودم رو بگیرم.

 

دقت کردید که دنریس دوباره مثل همیشه داره چاکر و مخلص پیدا می کنه؟؟

جان برای چی باید جلوی دنریس زانو بزنه؟ این روند حال به هم زن سریال برای بالا کشیدن دنریس تمومی نداره.

اگر قرار بود جان و دنریس فیلم هندی راه بندازند, چرا از اولین قسمت بین اریا و جان اون باند قشنگ رو ایجاد کرده بودند؟

سم قرار بود موفق بشه و خودش رو به پدر و برادری که پسش زدند ثابت کنه. پدر و برادرش که مردند؟!! پس اون خط داستانی رو چرا انقدر بهش پرداختند!!!

همه چیز بی منطق و بی معنیه. من خودم نویسنده ام و اگر دو نفر همچین بلایی سر اثر محبوبم می اوردند, خودکشی می کردم!!

مسیله ى نا هم خوانی زمان ها رو که دیگه واردش نمیشم.

تو فصل اول یه وایت داخل قلعه ایجاد شد و سراغ مورمونت رفت! پس چطور نمی تونند از دیوار رد بشن؟ اصلا برای به دست اوردن یه وایت چرا یه مرده رو نبردند تو قلعه تا وایت بشه و برش دارند بیارند؟ حتما باید می رفتند تو لونه زنبور که محتاج دنریس بشند؟!! چرا جان دقیقا لحظه ای که باید سوار اژدها می شد, مثل دیوانه ها شروع کرد به جنگیدن؟ چرا تو این دو فصل همه اش می بازه و بقیه باید بیان نجاتش بدند!

تنها خصوصیت تیریون عقلش بود که اون هم مدام داره اشتباه می کنه... چرا سریال فقط داره همه ى شخصیت ها رو به گند می کشه؟

 

در ضمن سرسی چه هیزم تری فروخته به ملت... تایرل ها که تشنه ى قدرت بودند و پرنس دورن هم تو مبارزه مرد. سرسی بدبخت به اجبار با رابرت ازدواج کرد و مدام از طرف پدرش کنار زده شد... بچه هاش یکی یکی مردند,حالا دنبال انتقامه کجاش ایراد داره؟

 

خلاصه اینکه خیلی شاکی ام.

پوزش اگر سرتون رو درد اوردم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 4:08 pm[/url]"]
fire&blood » شنبه مرداد 28, 96 3:03 pm[/url]"]
olenna_tyrell » شنبه مرداد 28, 96 2:58 pm[/url]"]شکر میون کلامتون

دیدین فیلمنامه فصل بعد هم کامل لیک شد؟

حالا نمیگم چی بوده و چی شده. صرفا گفتم اطلاع بدم

از کجا پیداش کردی!!!!!!!!!! وای باورم نمیشه اچ بی او shame

 

تو یکی از همون سایتایی که قبلتر هم لیکها توش بودن

ممنون میشم اگه از طریق پیام خصوصی برای منم بفرستید

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به R-FAARAZON:

برا دوستانی که میخاستن فرستادم ولی پیام خصوصی شما فعال نیست ظاهرا

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » شنبه مرداد 28, 96 8:19 pm[/url]"]به R-FAARAZON:

برا دوستانی که میخاستن فرستادم ولی پیام خصوصی شما فعال نیست ظاهرا

درستش کردم ممنون از لطفتون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد شمشیر جان

تو قسمت 2 فصل 6 که جان مرده هست تو یه سکانس سر داووس شمشیر جان رو که میخواد برداره چشم گرگ روی شمشیر جان بسته هست. آخر اون قسمت جان با یه نفس خیلی عمیق به زندگی برمیگرده. تو قسمت 6 فصل 7 (با دقت دوستان) تو سکانسی که جان داره با مورمونت حرف میزنه چشم شمشیره باز و جان هم زنده هست. جان میافته تو دریاچه یخی. قبل از بیرون اومدنش از دریاچه دوربین رو شمشیرش بی هیچ علت خاصی (!!!) زوم میکنه و چشم گرگ بسته هست. جان از آب میاد بیرون و یه نفس عمیق به عمیقی نفس زنده شدنش میکشه و چشم گرگ باز میشه. ممکنه همه این ها اتفاقی ، خطای دید و یا پاشیدن آب روی شمشیر باشه. ممکن هم هست که کارگردان منظوری داشته.

من فکر میکنم ایندفعه هم جان تو دریاچه مرد (چشم گرگ بسته شد) و دوباره توسط خدای نور تو لحظه بیرون اومدن از آب به زندگی برگشت(چشم گرگ باز شد)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در مورد شمشیر جان

تو قسمت 2 فصل 6 که جان مرده هست تو یه سکانس سر داووس شمشیر جان رو که میخواد برداره چشم گرگ روی شمشیر جان بسته هست. آخر اون قسمت جان با یه نفس خیلی عمیق به زندگی برمیگرده. تو قسمت 6 فصل 7 (با دقت دوستان) تو سکانسی که جان داره با مورمونت حرف میزنه چشم شمشیره باز و جان هم زنده هست. جان میافته تو دریاچه یخی. قبل از بیرون اومدنش از دریاچه دوربین رو شمشیرش بی هیچ علت خاصی (!!!) زوم میکنه و چشم گرگ بسته هست. جان از آب میاد بیرون و یه نفس عمیق به عمیقی نفس زنده شدنش میکشه و چشم گرگ باز میشه. ممکنه همه این ها اتفاقی ، خطای دید و یا پاشیدن آب روی شمشیر باشه. ممکن هم هست که کارگردان منظوری داشته.

من فکر میکنم ایندفعه هم جان تو دریاچه مرد (چشم گرگ بسته شد) و دوباره توسط خدای نور تو لحظه بیرون اومدن از آب به زندگی برگشت(چشم گرگ باز شد)

عجب نکته بینی دوست عزیز! من که کلا برگام ریخت

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
وایت ولف » شنبه مرداد 28, 96 7:19 pm[/url]"]به R-FAARAZON:

برا دوستانی که میخاستن فرستادم ولی پیام خصوصی شما فعال نیست ظاهرا

 

لطف کنید برای من هم بفرستید

ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×