رفتن به مطلب
alex targerin

قسمت آخر : The Dragon And The Wolf

به اپیزود آخر فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ?  

83 رای

  1. 1. به اپیزود آخر فصل هفتم از 1 تا 10 ، چه نمره ای میدهید ?

    • 1
      5
    • 2
      0
    • 3
      2
    • 4
      1
    • 5
      2
    • 6
      5
    • 7
      13
    • 8
      12
    • 9
      12
    • 10
      31


Recommended Posts

Ser Duncan The Tall

 

شما که از لیدرهای ایجادِ "ارتعاش خانه" در این فروم بودی حالا چرا انقدر زودرنج شدی؟ چون اساسا منابع ایجادِ ارتعاش، خودشون باید نسبت به اون ارتعاش مقاومتر از همه باشن تا فرو نریزن! می خوای جوری دیگه خطابت کنم؟ باشه! اما مطمئن باش که من هم شما رو پسرخاله خودم نمی دونم! منتهی واژه های محترمانه تری از "بزرگوار و دوست" برای خطاب قرار دادنِ کسی که محتوای کامنتهاش فقط فکتهای دروغ و تولیدِ ارتعاش و نشر اطلاعاتِ غلط و مردود هست پیدا نکردم!

 

درباره نبودِ قانون کپی رایت و دسترسیِ آسانِ حتی کودکانِ 9 ساله به جدیدترین فیلمها از طریق گوشی و... موافقم! اما به یقین که اون کودکان تنها بدو بدو تنها به دنبالِ دیدنِ جدیدترین فیلمهای کمیک بوکی و ابرقهرمانانه هالیوودی هستن! نه مثلا فیلمهای سوررئالیستیِ 50 سال پیشِ لوئیس بونوئل و یا مخمل آبی دیوید لینچ و فیلمهای سیاه سفیدِ دیوید لین و...! و اونطور که از کامنتهای شما متوجهم، متاسفانه شناختی از سینما و تاریخچه اش و سبکها و جریاناتِ سینمایی و اصطلاحات مروجش و سینماگرانِ برجسته و کلیدی ندارید... چیزهایی که مقدماتِ اساسی برای توانایی در بحثِ فنی درباره سینما(و تمامِ زیرمجموعه هاش از جمله سریال) هست. یعنی تسلطی اساسا به مفاهیمِ سینمایی ندارید. اینرو از حرفهای بی مایه و معناتون درباره اقتباس و... متوجه شدم. گویا مثل اون کودکانِ 9 ساله، شما هم از سینما صرفا بیگ پروداکشنهای کمیک بوکیِ هالیوود رو دنبال می کنید و کلا در فاز تخیل سیر می کنید! بلاخره به هر حال اینطوری می تونید خودتون رو فریب بدید که بله، شما هم فیلم می بینید! هنردوست هستید! ولی پیشنهادم بهتون رجوع به آثار بزرگِ کلاسیکِ دنیا و ورای تین ایجری، برای پی بردن به معنای دقیقِ هنر، سینما و البته "اقتباس" در هنر هفتم و جایگاه و شیوه های کارکردش در ارتباط با کتاب و ایماژ هست.

 

هیچگاه قصد تحقیر شما رو نداشته و ندارم. اما چون سینما رو بلدم و به آثار تاریخ سینما مسلطم، دوستان جمله شون رو تموم نکرده، من می فهمم که چند مرده حلاجن و چقدر در زندگیشون فیلمهای مهم دیدن، تاریخ سینما و مکتبها رو خونده و می شناسن و از سینما مطالعه دارن. شما از سینما مطالعه نداری عزیزم. فیلم هم ندیدی. فیلم یعنی از سینمای صامتِ آمریکا تا مکتبِ ناتورالیستیِ دهه 40 ایتالیا و موج نوی فرانسه و... رو شخم بزنی و بیای جلو. نه محدود بودن به کمیک بوکهای ابرقهرمانانه! اگر فیلم دیده بودی و سینما رو می شناختی، انقدر سرِ مقوله اقتباس و مدیوم و فرقِ رمان و هنر هفتم، وقتِ ما رو نمی گرفتی و ارتعاش ایجاد نمی کردی و حالِ خواننده های این فروم رو ناخوش نمی ساختی بزرگوار. بحث بیخود فایده نداره. برو فیلم ببین. برو کتاب بخون... از سینما و سینما و سینما. اون آبرو ریزیت درباره ندونستنِ وجودِ سیستم مکانیزه در بلیت فروشیِ سینماهای جهان که صرفا یک اسبابِ شوخیِ چند دقیقه ای برای من بود. مشکلِ شما جدی تر از این حرفهاست جناب.

 

منافعِ لیتل فینگر در کنار زدنِ جان و آریا چی بود؟ روشنه : لیتل فینگر رویای تصاحبِ تختِ آهنین رو داشت. لیتل بعد از کشتنِ لایسا ارن کنترلِ ویل رو به دست گرفت و قصد داشت با مسلط شدن بر شمال، احتمالا با به دست آوردنِ یک قدرتِ عظیمِ نظامی، نهایتا برای کسبِ تاج و تخت اقدام کنه.... مثلِ همون رویایی که از حضور خودش و سانسا بر روی تخت آهنین می گفت. این وسط چرا جان و آریا مزاحم بودن؟ چون در اینراه نیاز بود که سانسا دختری تنها باشه، دختری که به ظاهر دست پرورده و تحتِ نفوذِ افکارِ بیلیشه و اون باور داره که می تونه این دختر رو مثل موم در کنترلش بگیره. جان و آریا به عنوانِ دو فرد که هم به لیتل فینگر کوچکترین اعتمادی نداشتن و هم صاحب(جان) و مدعیِ(آریا) تاج و تختِ شمال هستن، در راهِ نقشه ی لیتل یک سدِ بزرگ بودن. لیتل، سانسا رو تنها می خواست! تنهای تنهای تنها! فقط تحتِ نفوذِ افکارِ خودش... مثل مومی در دستانش.... برای آینده ی بزرگ!

 

شما پسر شیرینی هستی! من کاملا درباره مقوله مرگِ سیاستمداران و سلحشوران توضیح دادم و گفتم که همه ی مرگهای بزرگ برای سلحشورانِ بزرگه، ولی الزاما همه ی اونها به این نوع مرگها نمی رسن... و گفتم که هیچ دسیسه چین و سیاستمدارِ خاله زنکی در طولِ تاریخ به مرگِ باشکوه نرسیده و نمی رسه. شما مخالفی؟ پس گوشه ای از این مرگهای رشک برانگیزِ امثالِ بیلیش که تمام عمرش توی پستو و لای زنها و با وز وز در گوِشِ زنها گذشته رو نام ببر! مصداق بیار جناب. همه چیز رو از من نخواه.

 

متوجه هم شدم که نامِ داریوش رو آوردی و نه کوروش رو. اما از نظر من تمام پادشاهانِ باستانی، چنین وضعی رو دارن؛ ادغامِ سیاستمداری و سلحشوری... و کوروش جزو سرآمدهاشون بوده. داریوش هم همینطور... سلحشور و سیاستمدار. توفیری نداره. شما گویا اصلا برخلافِ ادعات حتی در زمینه تاریخ هم مطالعه چندانی نداری. داریوش تاج و تختش رو در نبردی تن به تن و با شمشیر، در پای دروازه های کاخ سلطنتی از بردیای دروغین می گیره! با دستهای خودش! داریوش به اندازه کوروش در جنگ حضور نداشت چون اصولا در دورانِ او به اندازه دورانِ کوروش جنگ و لشکرکشی رخ نداد، اما تا پایانِ عمر اسطوره و سمبلِ شجاعت و سلحشوری و جنگاوری و همزمان سیاست ورزی و خرد در بینِ مردمانش بود. شما یک وز وز گوی روسپی خانه گردان که قدرتش رو از تحریک و فریبِ زنان می گیره و برای جانش گریه می کنه رو هم ردیف با شاهانِ توأمان جنگاور و سیاستمدارِ زیرک کردی، اونوقت این منم که باید برای شما دنبالِ توجیه حرفهام باشم؟! عجب! دیگه چیا بلدی شما؟!

 

من فقط بخشهایی از کامنتهای شما که دلم می خواد رو نمی بینم! بلکه در واقع کامنتهای شما کلا چکیده ست در همین چیزهایی که من می نویسم.... فکت های دروغ، اطلاعاتِ بی پایه و اساس، پیچاندن و تکرار کردنِ یک حرف و مفهومِ ساده، ناآگاهیِ مطلق نسبت به هنر و تکنیکِ سینما و اعترافِ مفتخرانه به بی سوادی در زمینه سینما، اعتراف به بلد نبودنِ نسبیِ ادبیاتِ فارسی، درکِ صفر و ندانستنِ ریشه ایهِ مفهوم و معنای اقتباس در مدیومِ تصویر و جایگاهش در هنرِ تصویر، شخص پرستی، استمناء گری، راه انداختنِ مسابقه کودکانه و جو متشنج و هیستیریک و ارتعاش و... . چیز دیگری هم در کامنتهات گفتی؟! پشت دیگران پنهان شدن هم که بهشون اضافه شده! مبارک باشه جناب. هر چی که هستی باش بزرگوار، فقط طلبکار نباش، چون این یک قلم از همه شون مضحک تره!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام به همه دوستان

به نظر شما امکان داره تیریون با سرسی همکاری یا بهتره بگیم خیانت به دنی کنه؟؟؟

اخه سرسی خیلی زود کوتاه اومد و تیریونم یه جوری به دنریس و جان توی کشتی نگاه میکرد و داستان جانشینی که با دنی مطرح کرد و.....

واریس به تیریون میگه تو دنیا رو جای بهتری واسه زندگی خواهی کرد. الان میترسم شخصیتش تغییر کرده باشه

دلیل دیگه ای که خیلی به تیریون فکر میکنم اینه که تقریبا شخصیت اول فیلمه

نظرتون چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
sami_r » پنج شنبه شهریور 9, 96 9:35 pm[/url]"]سلام به همه دوستان

به نظر شما امکان داره تیریون با سرسی همکاری یا بهتره بگیم خیانت به دنی کنه؟؟؟

اخه سرسی خیلی زود کوتاه اومد و تیریونم یه جوری به دنریس و جان توی کشتی نگاه میکرد و داستان جانشینی که با دنی مطرح کرد و.....

واریس به تیریون میگه تو دنیا رو جای بهتری واسه زندگی خواهی کرد. الان میترسم شخصیتش تغییر کرده باشه

دلیل دیگه ای که خیلی به تیریون فکر میکنم اینه که تقریبا شخصیت اول فیلمه

نظرتون چیه؟

سلام دوست عزیز به ذهن منم خیلی این مطلب رسیده اولین دلیلم اینه که وقتی وریس و تیریون دارن در مورد نامه ای که از وینترفل رسیده صحبت میکنن همون نامه ای که برن فرستاده بلافاصله صحنه بعد تیریون پیشنهاد میکنه که برن وایت بگیرن و بیان به سرسی نشون بدن دادن چنین پیشنهاد غیرعاقلانه و احمقانه ای از تیریون بعیده نمیدونم میخواست جانو از دنی دور کنه به کشتنش بده نمیدونم عجیب بود. و یکی دیگه این که در ویژن های دنی در خانه نامیرایان گفته میشه که 3بار بهش خیانت میشه و آخرین خیانت به خاطر عشق خواهد بود که هنوز اتفاق نمیفته من فقط 2نفررو با این پتانسیل میبینم یا جان و یا تیریون. ولی در مورد نگاه تیریون طی رابطه دنی و جان برای خودمم سوال بود ولی این لینکشه http://www.businessinsider.com/game-of-thrones-tyrion-jealous-jon-daenerys-se*-2017-8 کارگردان این قسمت توضیح میده نقل به مضمون میکنم که تیریون یک استراتژیسته و میدونه جان و دنی در کنار هم قوی خواهند بود ولی میدونه که اگر بینشون رابطه عاطفی برقرار خواهد بشه این میتونه شرایط رو پیچیده کنه و دیگه توضیح داده که تیریون در این فصل با اشتباهاتش در مورد دورن و هایگاردن تا حدی اعتماد دنی رو از دست داده و حالا با این رابطه عاطفی دنی به جان نزدیک تر میشه و تیریون کنترلش روی دنی رو از دست داده پس مثل اینکه اون نگاه از روی حسودی و خیانت نبوده و بیشتر حاصل از نگرانیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
sami_r » پنج شنبه شهریور 9, 96 9:35 pm[/url]"]سلام به همه دوستان

به نظر شما امکان داره تیریون با سرسی همکاری یا بهتره بگیم خیانت به دنی کنه؟؟؟

اخه سرسی خیلی زود کوتاه اومد و تیریونم یه جوری به دنریس و جان توی کشتی نگاه میکرد و داستان جانشینی که با دنی مطرح کرد و.....

واریس به تیریون میگه تو دنیا رو جای بهتری واسه زندگی خواهی کرد. الان میترسم شخصیتش تغییر کرده باشه

دلیل دیگه ای که خیلی به تیریون فکر میکنم اینه که تقریبا شخصیت اول فیلمه

نظرتون چیه؟

کاراکتر تیریون، در کل شخصیت مثبتی هست و از فصل اول هم، سریال همین رو به نمایش گذاشته.. با توجه به رویه هالیوودی که سریال در پیش گرفته بعیده که بخوان کاراکتر تیریون رو که اون همه سختی کشید تا از قصاص فرار کنه و به دنریس برسه، به شخصیتی منفی تبدیل کنند و اون بخواد تغییر جهت بده و به سمت خواهری بره که تمام عمر ازش متنفر بوده.. و اینکه خود تیریون هم در مکالمه ای که با سرسی داشت گفت به این خاطر به سمت دنریس رفته که معتقده دنریس دنیا رو به جای بهتری تبدیل میکنه.. به نظر من تیریون فقط در یک صورت خیانت میکنه اون هم موقعیه که تغییر شخصیت 180 درجه ای بده و حاضر باشه به خاطر هیچی، ملکه اش رو بفروشه که تقریبا غیر ممکنه..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Lady of winterfell:

 

به نظرم احتمال اینکه از دنریس فاصله بگیره هست، مخصوصا اینکه در این فصل شاهد اختلاف نظراتشون و کم شدن باورشون به هم دیگه بودیم.

 

ولی اینکه با سرسی علیه دنریس متحد بشه قضیش جداست و به شخصه این اتفاقو با توجه به پیشینه این دو نفر غیر ممکن میدونم. در ضمن اگر این اتفاق بیفته کاراکتر تیریون بعد از ۷ فصل در سمت قهرمان ها بودن به یکباره در سمت villainها قرار میگیره و این تغییر بزرگ منفی و ناگهانی فقط باعث نابودی این کاراکتر و رشدی که در طی این سالها داشته میشه. واقعا فکر نمیکنم همچین سرنوشتی در انتظار این کاراکتر محبوب باشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
sami_r » پنج شنبه شهریور 9, 96 10:35 pm[/url]"]سلام به همه دوستان

به نظر شما امکان داره تیریون با سرسی همکاری یا بهتره بگیم خیانت به دنی کنه؟؟؟

اخه سرسی خیلی زود کوتاه اومد و تیریونم یه جوری به دنریس و جان توی کشتی نگاه میکرد و داستان جانشینی که با دنی مطرح کرد و.....

واریس به تیریون میگه تو دنیا رو جای بهتری واسه زندگی خواهی کرد. الان میترسم شخصیتش تغییر کرده باشه

دلیل دیگه ای که خیلی به تیریون فکر میکنم اینه که تقریبا شخصیت اول فیلمه

نظرتون چیه؟

درود.

با این چیزی که من در فصل هفت دیدم و نحوه پیشرفت اتفاقات ، حتی اگر تیریون دنریس رو بکشه هم تعجب نمیکنم.

اما خب صرف همکاری تیرون با سرسی محتمل تر هست تا همکاری با سرسی و خیانت به دنریس. احتمالا به سرسی راجب نازا بودن دنی گفته و قانعش کرده که بعد از دنی فرزند سرسی به تخت مینشینه(که البته در دید من منطقی نیست) ولی از اون طرف باز سرسی هست که زیر قولش میزنه و نیروهاشو نمیفرسته و میخواد مزدور اجیر کنه که اگر توافقی وجود داشته باشه نقضش میگنه.

 

شاهزاده طلوع:

 

پس از وقوع یک انفجار اتمی، تنها جاندارانی که ازش نجات پیدا میکنن سوسک ها هستن، نه سازنده های بمب یا ...

شما برای خودتون میبرین و میدوزین و منو ارتش المان و خودتونو لهستان بی دفاع جلوه میدین، گویا علاوه بر "جشنواره رو" و "سینمارو" بودن طبع شاعری قوی ای هم دارین.

 

ابتدا از اینکه بالاخره چیزی رو قبول کردین متعجب شدم ، اما کمی که توجه کردم دیدم تغییرات خودتونو در اون دخیل کردین، دست مریزاد.

بازهم بر خلاف اونچه ادعا میکنید، شما نظر منو درست درک نکردید. بنده ادعای تسلط بر دنیای سینما و فیلم بین بودن نکردم! تماشای تمام فیلم های تولید شده از بدو تولد سینما تا فیلمی که دیروز اکران شده و از بر کردن اسم کارگردان ها و بازیگر ها و لقب هاشون و روابط مخفیانشون و ... نیازی به هنردوست و سینمارو و عالم بودن نداره، نیاز به وقت داره.

حرف من پایبند نبودن سریال به منطق داستانی خودش بود و درک این نیازی به 2 سال وردستی کردن نزد کریستوفر نولان یا پاس کردن چند واحد دروس "چگونه شاق باشیم" پیش الفرد هیچکاک نداره.

شما با سو استفاده از اعتراف من نسبت به بی اطلاعیم از سینما(منظور سینمای خارجی هست جایی که تعدادی (گاهی با سر درد و کمر درد و گاهی پس از جدال و دعوای خیابانی) میرن میشینن پیش هم فیلمی رو نگاه میکنن و نه مفهوم سینما یا به گفته شما هنر هفتم) و با استفاده از کلمات تجملی قصد دارین که به حرف های خودتون ارزش و اعتبار بیشتری ببخشین. که البته بهتون تبریک میگم، دروغ در ظاهری اراسته همیشه از حقیقت برهنه طرفداران بیشتری داره.

و بزارید این بحث سینما رو به اخر برسونیم، من به اندازه هرکسی که اوقات فراغتشو کم و بیش با فیلم و سریال پر میکنه راجب سینما اطلاعات دارم، ولی هرگز ادعای تسلط و دانشور بودن نکردم و نمیکنم.

خوشحالم که تونستم اسباب شوخی و شاد بودنتون رو حتی برای چند دقیقه فراهم کنم. البته اون حالت دپرسی و تهاجمی هنوز در دیدگاهتون هست ولی امیدوارم که ورای این سایت و دیدگاه ها لبخندی به لبتون اومده باشه(;

 

پی ریزی نقشه های لیتل فینگر بر اساس اینه که خودش رو به عنوان خطری جدی نشون نده و دیگران رو راجب هدفش بی خبر بگزاره. خب ما میدونیم که بیلیش به هدفش اعتراف کرده و همه میدونن چی میخواد، از اون طرف خودتون میگید جان و اریا بهش اعتمادی ندارن و سانسا هم خودش میگه که بهش بی اعتماده و همه هم در عمل ثابت میکنن این بی اعتمادی رو و کاملا هم مشخصه.

خب تا اینجا دو اصلی که بیلیش نقشه هاش رو بر اساسش میچینه براش مهیا نیستن، سوالی که میمونه اینه که چرا باید به این نقشه احمقانه به تصویر کشیده شده ادامه بده؟ لیتل فینگر شخصی نیست که تا پای جونش طبق نقشه پیش بره و همیشه از اب گل الود ماهی میگیره ولی هیچوقت برای ماهی گرفتن اب رو گل الود نمیکنه!

 

پسر، استاد، بزرگوار، بی اطلاع. کمی به خلاقیتتون فشار بیارید مطمئنم حرفای جدیدی پیدا میکنید.

شما کلا تعریف مرگ های بزرگ رو اشتباه متوجه شدید، طبق درک شما هرکس شمشیر به دست و فحش به لب بمیره مرگش شکوهمنده!

و شما فکر میکنید چون توضیح دادید و چون "شما" توضیح دادید همه باید بیان تعظیم کنن و دستتونو ببوسن و بگن عجب دانش درخشانی!

به اندازه کافی در دیدگاه های قبلیم برای براتون دلیل و مدرک اوردم ولی شما اساسا دلایل و مدارک رو در مقابل دانش خودتون منبع ناموثقی میدونید و حرفتون همونه که بود: من توضیح دادم نیازی نمیبینم دیگه چیزی اضافه کنم! دیگه نه فایده ای در این کار میبینم و نه اهمیتی این وقت رو اگر روی سیری و الکسا صرف کرده بودم تا الان فارسی صحبت کردنو یاد گرفته بودن.

 

همونطور که گفتم از اوردن دلیل و مدرک خسته شدم. ولی این واقعا عجیبه. گئومات مغ که فقط به خاطر شباهت ظاهریش به بردیا و توطئه و دسیسه و با بی لیاقتی تخت رو غصب می کنه(که هیچ جا هم ازش به عنوان سلحشور یاد نشده) چرا باید بیاد دست اوردشو پای یک نبرد تن به تن بزاره؟ دادن اطلاعات غلط راجب سریال و کتاب و تشر زدن به نظرات کاربران کافی نبود حالا دیگه اطلاعات غلط راجب تاریخ رو هم به عنوان فکت میخواید به مردم بخورونید؟ شما لابد از همون کسایی هستید که میگن ایرانیان قبل از اسلام وحشی بودن و همیشه در حال خونریزی و زنای با محارم. اخه این داستان برکناری بردیای دروغین از تاج و تخت راز مخفی ای نیست و حتی نیازی به مطالعه حرفه ای و گسترده هم نداره و هر کسی میتونه به راحتی با جستجویی در گوگل و حتی کانال های تلگرامی پیداش کنه!

در کشورداری و حکومت مثلی وجود داره که میگه برای نگه داشتن و ایجاد نظم در یک منطقه اشغالی چندین برابر سخت تر از فتحشه(راجب فتح ها و جدایی های چند باره مصر که اطلاع دارید؟) خصوصا یک امپراتوری به اون عظمت با اون گستره و اون تعداد کشورهای اشغالی. پنج سال اولیه حکومت داریوش به سرکوب شورش های مختلف گزشت که خودش به ندرت شخصا در اونها حضور داشته. خواشها دامنه اون اطلاعت گستره ای که مدعی هستید دارین رو به همون سینما محدود کنید!

 

من پس از همون اولین کامنتی که در جواب من دادید فهمیدم اوضاع به اینجا میکشه و از اگاه کردن شما نا امید شدم و بیخیالش شدم. تا حالا هم به اندازه کافی توضیح دادم و هر کس با خوندن نظرات من و شما متوجه میشه که چه کسی درست و چه کسی اشتباه میگه. از این پس هم دیگه جوابی به دیدگاه هاتون نمیدم چون فایده ای درش نمیبینم. قضاوت رو هم به دوستان میسپرم.

موفق باشید.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاهزاده طلوع عزیز مرز بین رک بودن و برنده بودن و بی ادبی خیلی باریکه و ظاهرا شما نمی تونید این مرز رو رعایت کنید. من عباراتی مثل بت پرست و شخص پرست و بی سواد و ... توهین میدونم یک بار دیگه نوشتتون رو صادقانه بخونید اگه متوجه توهین آمیز بودنش نمی شید که دیگه نمیدونم چی بگم. نکته بعدی اینکه من مثل شما تازه واردم در این سایت و این تاپیک اولین تاپیکیه که توش پست میذارم پس هیچ کدوم از افراد رو اینجا نمیشناسم و کاملا عادیه که وقتی مطلبی یا شخصی به دیدگاهم نزدیکه ازش حمایت میکنم. نکته بعدی اینه که حتما میدونید با توجه به اطلاعاتتون در زمینه سینما که ظاهرا خیلی بالاست که کارگردان ها برای اینکه بازیگرها نقششون رو به خوبی ایفا کنن با بازیگرها در مورد احساسات و اینکه تو ذهن کاراکتر چی میگذره آگاه میکنن به عنوان مثال در سیزن اول به شان بین بازیگر نقش ند استارک در مورد والدین واقعی جان اطلاع داده بودن و اگر برگردین صحنه هاشو با ابرت به خصوص جاهایی که در مورد ریگار صحبت میکنن رو ببینی این مسئله مشخصه. اینجا به وضوح بازیگر میگه آریا فریب خورده شما باز میگی من نمی پذیرم. و اتفاقا بعد از هرقسمت اپیزود چیزی به اسم inside the episode پخش میشه میتونید تو یوتیوب ببینید . که ازیگرها در مورد صحنه هاشون صحبت میکنن و اطلاعات تکمیلی میدن. من با نظر شما موافقم انتظار داشتم آریا پختگی بیشتری از خودش نشون بده و این همون ضعف شخصیت پردازی این سیزنه که شما نمیخوای قبول کنی و با اینکه بقیه رو بت پرست میدونین خودتون از سریال یه بت ساختی و حاضر نیستین هیچ نقدیو راجع بهش بپذیری.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان برای همه ی ایراداتی که به این فصل داشتین یا من یا دوستان دلیل منطقی اوردن نمیدونم دیگه مشکلتون چیه و چرا هنوز حرف خودتونو میزنین .جالب اینجاس که برای 90 درصد ایراداتون به این فصل مثال های مشابهی تو کتابها هست اما چون اون ها رو مارتین نوشته پس خیلی عالیه اما اتفاقات مشابهشون در این فصل خیلی غیر منطقی و بده؟؟؟؟؟

(باز هم میگم که هر وقت واسه اتفاقاتی مثل شکست لشکر 100 هزاری منس توسط لشکر 1500 نفری استنیس یا نبودن یه محافظ در فاصله 1000000000 کیلومتری تایون که تریون رو متوقف کنه یا نابودی لشکر استنیس در یک ثانیه توسط وایلد فایر دلیل منطقی داشتین اونوقت بیاین به اتفاقات مشابهی مثل پیروزی های یورن یا مرگ بیلیش یا فرو ریختن دیوار گیر بدید)دقیقا یه ترتیب این 6 اتفاق مثل هم هستن

 

یه موضوعی هم بود در مورد استنیس و نبرد وینترفل که دوس داشتم بگم.دوستان یه جوری میگن که فری ها با شمال اشنایی ندارن که انگار استنیس شمالو مثل کف دستش بلده؟؟ در مورد استنیس هم به نظرم غیر ممکنه که وینترفل رو تصرف کنه و قطعا مثل سریال سرنوشت وینترفل توسط جان اسنو و نبرد حران زاده ها مشخص میشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Ser Duncan The Tall

شما هر بار میگین که سریال به منطق خودش پایبند نیست لطفا چند مورد مثال که در اون سریال به منطق داستانیش پایبند نبوده رو بگید تا ما هم قانع شیم ؟؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

Stannis Baratheon@

در مورد کیفیت: اشتباه بزرگ شما اینه که تو تعیین کیفیت نیروها فقط به مهارت رزمی اونها تکیه میکنید و به شرایط جنگ، مکان جنگ، آب و هوای میدان جنگ، هدف جنگ، چشم انداز جنگ و پیش زمینه ها و وقایع قبل از جنگ که همگی روی روحیه و انگیزه نیروها اثر شارژ کننده یا خرد کننده دارن هیچ توجهی ندارین.

بله نیروهای جنوبی در دفاع از قلعه ها و وطن خودشون کیفیت خیلی بالایی رو به نمایش خواهند گذاشت همونطور که الان بولتن ها در دفاع از شمال کیفیت بالایی خواهند داشت.

نیروهای استنیس زمانی که به عنوان ناوگان سلطنتی و به پشتگرمی حمایت قانونی تخت آهنین به مصاف شورشی های آهنزاد میرن روحیه فوق العاده ای خواهند داشت همونطور که الان بولتن ها به عنوان محافظ جدید شمال در مصاف با شورشی های آواره و متجاوز روحیه بهتری دارن.

قوای استنیس وقتی که قدرتمندترین مدعی پادشاهی (رنلی) رو به راحتی از سر راه برداشتن و نزدیک به نیمی از بزرگترین ارتش وستروس رو تصاحب کردن و به مصاف لنیسترهای محاصره شده و تنها مونده میرن قطعا نسبت به زمانی که شکست خوردن، له شدن، بسیاری از همقطاران شون نابود شدن، مجبور به جلای وطن شدن، زمین ها و قلعه هاشون مصادره شده و احتمالا دیگه هرگز خونه هاشون رو نخواهند دید، با لباس نامناسب تو برف و بوران و سرمایی که به عمرشون ندیدن گرفتار شدن، اسب هاشون مرده و خودشون بدون آذوغه و گرسنه موندن، روحیه و کیفیت بهتری خواهند داشت.

در مورد نبرد دیپوودماوت: قوای استنیس اول سعی کردن از دیوار شرقی قلعه بالا برن که شکست خوردن و به پایین پرت شدن، بعد با دژکوب به دروازه شمالی حمله کردن که باز هم توفیقی نداشتن، اینجا اشتباه آشا گریجوی که سعی کرد شبانه با جا گذاشتن اکثر نیروهاش خودش و اطرافیان نزدیکش رو به کشتی هاش برسونه و فرار کنه و لو رفتن این نقشه باعث هرج و مرج تو اردوگاه آهنزاده ها شد و مسابقه اونها برا رسیدن به کشتی ها باعث شد که دروازه جنوبی رو از داخل باز کنن و بی نظم و دیوانه وار به بیرون قلعه بریزن که به خاطر ناآشنایی با محل تو جنگل پراکنده شدن و نیروهای استنیس به راحتی همه شون رو شکار کردن.

یعنی اگر خیال زرنگ بازی به سر آشا نمیزد و تو قلعه به مقاومت ادامه میداد، استنیس حداقل چند ماهی باید جلو دویست نفر آهنزاد تو دیپوودماوت در جا میزد

در مورد مندرلی ها و کارستارک ها: مجددا یادآوری میکنم که هر چی راجع به تفاوت های کارستارک ها و مندرلی ها گفتم مستند به توصیفات و ارزیابی های کتلین استارک تو دو جلد اول کتاب بود. که قطعا منبع موثق و قابل استنادی محسوب میشه. و اما اینکه کارستارک ها بعد دستگیری لردشون چه راهی دارن و چی کار میکنن قبلا یه بار تو ریوران موقع دستگیری و اعدام ریکارد کارستارک به صورت عملی این رو نشون دادن

بله از قول و قرارهای جلسه سری وایت هایبور سر داوس و وایمن مندرلی و لرد گلاور و همین طور حواشی عروسی رمزی کاملا خبر دارم ولی منطق شما که وجود 300 نفر نفوذی از یه خاندان نه چندان جنگاور و کارآمد تو سپاه حدودا 8000 نفری روس بولتن رو برا نابودی اون سپاه و سقوط وینترفل کافی میدونید برام قابل هضم نیست ! حداکثر کاری از مندرلی ها برمیاد اینه که تو درگیری فری ها با سپاه استنیس از پشت بهشون خنجر بزنن و بعدش هم به اردوگاه استنیس ملحق بشن که همین کار رو کارستارک های سپاه استنیس هم میتونن بکنن و باز موازنه برقرار میشه

در مورد نامه صورتی: و جالب تر ازون اینه که علیرغم اینکه نسخه نسخه سریالیزه نامه صورتی و نبرد حرامزادگان سرنوشت نهایی خط داستانی شمال رو کاملا اسپویل کرده و مثل آفتاب عالم تاب مشخصه که جان اسنوی ریبورن شده با کمک ارتش ویل که همراه سانسا میان نابود کننده بولتن ها و آزاد کننده وینترفل خواهد بود شما هنوز دلخوشین که نامه صورتی دروغه و استنیس فاتح وینترفل و لابد بعدش هم تخت آهنین خواهد شد خوش باشین

ناراحتی مارتین و سرنوشت استنیس کتاب: اونچه که در مورد علت ناراحتی مارتین گفتم حدس خودمه نه خبر مستند و البته در مورد سکانس مرگ استنیس هم باید بگم که اعدام شدن به دست بریین از تارث به خاطر قتل رنلی رو یه خورده کج سلیقگی میدونم و کاراکتر استنیس لیاقت یه پایان حماسی مشابه اونچه که تو همون سیزن برا باریستان سلمی به تصویر کشیده شد رو داشت.

و اما اونچه که به عنوان فصل های لو رفته بادهای زمستان تو نت منتشر شده در اصل فصل های حذف شده رقص با اژدهایان و اونچه که مارتین شیاد در مورد استنیس و سایر شخصیت های مرده سریال گفته صرفا بازارگرمی برای تضمین فروش کتابش هست وگرنه چهارچوب کلی کتاب و سریال یکیه و شرح ماجرا در کتاب جز تو خطوط فرعی و شرح و توضیح بیشتر جزئیات تفاوتی نخواهد داشت.

تعداد سپاه استنیس: وقتی شما که تخصص خودتون رو استنیس میدونید میگید از 100 هزار سپاه رنلی فقط 15 هزار به استنیس ملحق شدن و 85 هزار زیر پرچم تایرل ها موندن از من جز لبخند زدن کاری ساخته نیست

و برای اینکه این بحث نامربوط جمع بشه یه بار رقم تخمینی و تنوع سپاه استنیس رو فهرست میکنم:

از سپاه 100 هزار نفره رنلی:

دستکم 25 الی 35 هزار نفر متعلق به پرچمداران استورمزلند بود که تقریبا همه شون به استنیس ملحق شدن

10 الی 15 هزار نفر از پرچمداران ریچ شامل خاندان قدرتمند فلورنت و متحدین و واسال هاشون هم به استنیس ملحق شدن

نیروی اولیه استنیس حداقل حدود 7 هزار نفر بود که شامل پرچمداران دریای باریک+دزدان دریایی لیسی+دریانوردان مزدور میری میشد

حدود 3 هزار نفر سرباز مزدور و شوالیه آواره تو مسیر استورمزلند تا کینگزلندینگ بهش ملحق شدن

پس سرجمع حداقل 50 هزار نیرو باید داشته باشه

hamid.dnd@

اگه مطلبی که راجبه وضوح ویژن های برن و مهارت سبز بینی اش گفتم تا دیشب حدس و گمان خودم بود با مصاحبه ای که امروز از آیزاک همپستد راجبه اپیزود هفتم خوندم تبدیل به منطق رسمی سریال شد و جالبتر اینکه گفته برن هنوز نمیتونه تو گذشته سفر آزاد و بی هدف کنه و وقایع نشناخته رو کشف کنه بلکه اول باید از وقوع حادثه ای مطلع بشه بعد روش فوکوس کنه تا بتونه اون رو ببینه

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winter King » پنج شنبه شهریور 9, 96 11:21 pm[/url]"]دوستان برای همه ی ایراداتی که به این فصل داشتین یا من یا دوستان دلیل منطقی اوردن نمیدونم دیگه مشکلتون چیه و چرا هنوز حرف خودتونو میزنین .جالب اینجاس که برای 90 درصد ایراداتون به این فصل مثال های مشابهی تو کتابها هست اما چون اون ها رو مارتین نوشته پس خیلی عالیه اما اتفاقات مشابهشون در این فصل خیلی غیر منطقی و بده؟؟؟؟؟

(باز هم میگم که هر وقت واسه اتفاقاتی مثل شکست لشکر 100 هزاری منس توسط لشکر 1500 نفری استنیس یا نبودن یه محافظ در فاصله 1000000000 کیلومتری تایون که تریون رو متوقف کنه یا نابودی لشکر استنیس در یک ثانیه توسط وایلد فایر دلیل منطقی داشتین اونوقت بیاین به اتفاقات مشابهی مثل پیروزی های یورن یا مرگ بیلیش یا فرو ریختن دیوار گیر بدید)دقیقا یه ترتیب این 6 اتفاق مثل هم هستن

 

یه موضوعی هم بود در مورد استنیس و نبرد وینترفل که دوس داشتم بگم.دوستان یه جوری میگن که فری ها با شمال اشنایی ندارن که انگار استنیس شمالو مثل کف دستش بلده؟؟ در مورد استنیس هم به نظرم غیر ممکنه که وینترفل رو تصرف کنه و قطعا مثل سریال سرنوشت وینترفل توسط جان اسنو و نبرد حران زاده ها مشخص میشه

ببخشید لشکر منس اول به دیوار حمله میکنه شکست سختی میخوره اکثر نیروهاشو از دست میده یه اپیزود کاملو به این مسئله اختصاص دادن عجیبه یادتون نیست بعد اون نیروهای پراکنده ای که باقی موندن و نه زره و اسلحه و نه آرایش و نظم درست حسابی ندارن رو استنیس شکست میده. اتاق دست فضای بسیار بزرگیه که اندازه اتاقای ما نیست و محافظا بیرونش وایمستن نه جایی که تایوین داره با شی همبستر میشه که نمیان بالاسرش وایسن تیریون از راه مخفی وارد میشه و تایوین اصلا جیغ و داد نمیکنه که کسی بخواد بیاد تو چون یه لحظه ام احتمال نمیده تیریون واقعا جرئت کنه بکشتش. همه نیروهای استنیس با وایلدفایر از بین نمیرن اپیزود رو دوباره نگاه کنین. دارن پیروز میشن که تایوین و نیروهای هایگاردن میرسن بله این سربزنگاه رسیدنشون ضعفه قبول دارم. یه بار به دوستمون توضیح دادم مسئله سر جزئیات نیست. دیالوگ ها،شخصیت پردازی ها و خطوط داستانی به شدت افت کرده تو نظرات قبل مفصل توضیح دادم اگر دوست دارین بخونین تکرار مکررات میشه. دوستمون نمره دهی منتقدین و مردم رو گذاشته بود در هردو مورد ضعیف ترین سیزن بود من انتظارشو داشتم در مورد سریال های دیگه ام دیده بودم معمولا فصل ماقبل آخر چندان قوی درنمیاد چون به نوعی مقدمه چینی برای فصل آخره باز هم به نظر من ضعیف ترین سیزن گات هم از اگثر سریال های دیگه بهتره و در نهایت ممکنه یکی از خطوط داستانی پیچیده خوشش بیاد یکی از صحنه های عظیم هالییودی یکی فیلم کمدی دوست داشته باشه یکی فیلم رزمی یکی به نظرش این فصل بهترین باشه یکی بدترین در نهایت هنر سلیقه ایه به نظر من بپذیریم که هرکس نظر خوشو داره و از قانع کردم همدیگه دست برداریم.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد تیریون هم به نظر منم شخصیت منفیش نمیکنه ولی احتمال اینکه از دنی فاصله بگیره زیاده یه دلیلی داشت که زوم کرد رو نگاهش

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جناب محمدمهدی در مورد ویژن های برن جالب بود ممنون. در مورد اینکه چرا اسم 2تا بچه ریگار ایگانه توضیح نداده بودن؟ببخشید هی میپرسم واقعا رفته تو مخم اگر اطلاعی کسی داشت ممنون میشم بگین.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lady of winterfell » جمعه شهریور 9, 96 1:31 am[/url]"]جناب محمدمهدی در مورد ویژن های برن جالب بود ممنون. در مورد اینکه چرا اسم 2تا بچه ریگار ایگانه توضیح نداده بودن؟ببخشید هی میپرسم واقعا رفته تو مخم اگر اطلاعی کسی داشت ممنون میشم بگین.

والا من که مصاحبه های دیوید بنیوف و جرمی پودسوا و دو سه نفر از بازیکنان رو خوندم راجبه اسم ایگان چیزی ندیدم. بیشتر راجبه جادوی دیوار و سبزبینی برن و پایان کار بیلیش و روابط دنی و جان و سرسی و جیمی و اینا حرف زده بودن

ولی ما براساس اونچه که تو کتاب ضمیمه تاریخ یخ و آتش اومده میدونیم که طبق پیشگویی ها اسم پرنس وعده داده شده خاندان تارگاریان باید همنام بنیان گذار خاندان یعنی ایگان باشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد تیریون و امکان خیانتکار بودنش سوال خوبی مطرح شد

نگاههای خاص و چهره در هم کشیده او هنگام معاشقه جان و دنریس هم مزید بر علت و تقویت کننده این دیدگاه هست

بخاطر داشته باشیم که همزمان با لت و پار شدن ارتش لنیسترها بدست دوتراکیها، تیریون با چه جوش و نگرانی شاهد مبارزه بود و بنظرم نگرانی او برای نابودی خاندانش حتی بسیار بیشتر از نگرانیش برای نابودی دو خاندان دورن و تایرل یا آنسالیدها و ناوگان گریجوی بود

در مذاکره با سرسی هم تا جایی که بخاطر دارم، مضمون صحبتهای تیریون این بود که بر پایبندیش به حفظ امنیت خاندان خودش تاکید کرد و اصرار داشت که تمام سعیش رو کرده که خانوادش نابود نشه و حتی تاکید کرد که اگر او نبود دنریس به پایتخت حمله می کرد و همه رو با آتش اژدهاهاش نابود می کرد

 

در نقطه مقابل اما، سرزنش سرسی نسبت به تیریون و دلیلش برای رد ادعاهای تیریون این بود که من تمام سعیم رو کردم که دو تا دشمنام رو از هم جدا کنم اما تو باعث نزدیکتر شدن اونها به هم شدی

 

بنظرم با توجه به اینکه تیریون فهمید که سرسی بارداره و خاندان لنیستر امید تازه ای برای استمرار سلطنتش پیدا کرده دور از ذهن نخواهد بود که حرفهای سرسی اثر خودش رو گذاشته باشه و تیریون نسبت به نزدیکتر شدن هر چه بیشتر جان و دنریس ناراحت و نگران باشه

یادآوری این مطلب هم لازمه که تیریون سابقا در مورد بلا عقب بودن دنریس و وارث نداشتنش به او تلنگر زده بود و الان با ملاحظه معاشقه او و جان، احتمال این رو میده که نطفه وراثت دنریس هم ایجاد بشه و وارث ایندو یا حتی جانشین بعدیش (جان)، از حمایت خاندانهای بزرگ شمال و سایر مناطق وستروس برخوردار باشه

در نقطه مقابل، تیریون می دونه که سرسی تحت هیچ شرایطی و حتی اگر تمام خاندان لنیستر و ساکنین هفت پادشاهی رو هم به فنا بده، دست از ادعاش بر تاج و تخت بر نمی داره و به نفع دنریس کنار نخواهد رفت

در اینصورت منطقیه که تیریون باید بیش از پیش برای آینده خاندانش نگران باشه

 

با این وجود اما گمان نمی کنم تیریون بخاطر حفظ خانواده و خواهر سنگدلش که از قضا تشنه به خون او هست و او رو مقصر همه اتفاقات ناگوار برای خانوادش میدونه، حاضر باشه دست از رویاها و تعهداتش برداره و با خیانت به دنریس و اطرافیانش، او رو فدای خانواده و خواهر ستمگرش کنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lady of winterfell » جمعه شهریور 9, 96 12:31 am[/url]"]جناب محمدمهدی در مورد ویژن های برن جالب بود ممنون. در مورد اینکه چرا اسم 2تا بچه ریگار ایگانه توضیح نداده بودن؟ببخشید هی میپرسم واقعا رفته تو مخم اگر اطلاعی کسی داشت ممنون میشم بگین.

ظاهرا ریگار وقتی درنورد آزورآهای بودن نا امید میشه میره سراغ بچه هاش و میبینه بچه اولش نشونه هارو نداره و بعد میره سراغ لیانا.کلا ظاهرا خیلی ریگار خودشو با مسئله آزور آهای نشغول کرده بود که نکرده بود مطمئن اتفاقات یه طور دیگه میشد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمیونم بحثش شده یا نه:

آیا افراد روی نگهبانی ها بخصوص ایست واچ به درگون گلس مجهز نشده بودن؟ یعنی تنها علت نگهبانی دادن روی دیوار درگیری با وایت ها بود (در غیر این صورت خب خالیش میزاشتن بهتر بود) و سلاحشون قطعا باید درگون گلس باشه و تیر های درگون گلس هم جزوشون هست. اگر از این تیر ها داشتن چرا چهار تا پرت نکردن طرف نایت کینگ؟ هم نزدیکشون بود و هم موضع پایین داشت و میتونستن بزننش. تعداد نگهبان های آماده به کار روی دیوار هم که زیاد بود. با زدن نایت کینگ همه چیز تموم میشد. اگر فرض هم کنیم اینا از اژدها خبر نداشتن، بالاخره انتظار وایت واکر ها رو که داشتن! یعنی نباید برای زدن سران وایت ها برنامه ای از قبل تدارک دیده باشن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من تا جایی که میدونم جنسیت پرنس وعده داده شده هم قطعی نیست چه برسه به اسمش مگه تو همین فصل میساندی نگفت پرنس یا پرنسس. بعضیا میگن ممکنه دنریس باشه یا دنریس و جان با هم. احتمالا شخص ریگار این برداشتو داشته و دیده پسر اولش این نشانه هارو نداره و به نظرش حتما اسمش باید ایگان میبوده با توجه به اینکه تو ویژن های دنی میبینیم میگه ایگان چه اسمی بهتر از این برای یک پادشاه ظاهرا خیلی رو این اسم کلید بوده. در مورد سوال دوستمون هم فکر کنم به محض اینکه شاه شب رو سوار اژدها دیدن چنان غافلگیر شدن و ترسیدن که تنها فکر ذکرشون فرار بود.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

lady of winterfell. تعداد نگهبانان شب ١٠٠ نفر بود و حتي اگه هركدومشون ٢٠ نفر از افراد منس رو كشته باشن بازم حداكثر ٢٠٠٠ نفر از افراد منس كشته شدن و از دست دادن ٢٠٠٠ نفر از يك لشكر ١٠٠هزار نفري اصلا شكست به حساب نمياد چه برسه به شكست سنگين.در مورد تايون هم درسته كه اتاق دست پادشاه بزرگه ولي قطعا توي راه روها يا توي راه سياهچال ها تا اتاق دست و يا جلو در اتاق تايون حداقل يه نگهبان بايد باشه. و خوشحالم كه با يكم غير منطقي بودن سر وقت رسيدن تايون موافق بودين

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winter King » جمعه شهریور 10, 96 11:10 am[/url]"]lady of winterfell. تعداد نگهبانان شب ١٠٠ نفر بود و حتي اگه هركدومشون ٢٠ نفر از افراد منس رو كشته باشن بازم حداكثر ٢٠٠٠ نفر از افراد منس كشته شدن و از دست دادن ٢٠٠٠ نفر از يك لشكر ١٠٠هزار نفري اصلا شكست به حساب نمياد چه برسه به شكست سنگين.در مورد تايون هم درسته كه اتاق دست پادشاه بزرگه ولي قطعا توي راه روها يا توي راه سياهچال ها تا اتاق دست و يا جلو در اتاق تايون حداقل يه نگهبان بايد باشه. و خوشحالم كه با يكم غير منطقي بودن سر وقت رسيدن تايون موافق بودين

شما اون اپیزود حمله به دیوارو ببینین من نمیگم که کشته شدن همشون بعد از شکست اکثرشون پراکنده شدن. و وحشی ها همونطور که تو کتاب و سریال گفته شده خیلی جنگجو و دلاور هستن لی زره و سلاح قوی آرایش نظامی و اینا ندارن زیاد. بله منم که گفتم نگهبان پشت در بوده وقتی صدا و مسئله مشکوکی نیست چرا اون نگهبان پشت در باید بیاد تو. من کاملا موافقم که سریال ایراداتی داشته فصل های قبل صرفا برای این موردهایی که شما گفتی جواب داشتم.مثلا تو سیزن 1 اونجایی که ویسریس رو دارن میکشن طلا در عرض چندثانیه ذوب میشه در صورتی که در واقعیت امکان نداره به خاطر سرعت داستان مجبورا یه جاهایی اینجوری کنن و سربزنگاه رسیدن ا مثل نبرد بلک واتر و نبرد حرامزادگان به خاطر بالا بردن هیجانه مثل سررسیدن های یوران تو این فصل راستش من خیلی با این مسائل مشکلی ندارم مگر یه جاهایی مثل اپیزود 6 که دیگه به حد مسخرگی میرسه گفتم بیشتر مشکلاتم با این فصل کلیاتی بود که توضیح دادم بازم نظر شخصی منه به نظر شما ممکنه اینطور نباشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

LADY OF WINTER FELL دقیقا حرف منم اینه : فصل های اولیه و کتاب ها هم مشکلات مشابهی داشتن اما به خاطر مارتین همه از این مشکلات چشم پوشی کردن اما مشکلات فصل اخر خیلی بولد شده.

در پایانهم بگم که تنها 6 قسمت به پایان یکی از بهترین سریال های تاریخ مونده و بهتره یکم باهاش مهربونتر باشیم و لذتش رو ببریم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Lady of winterfell » پنج شنبه شهریور 9, 96 11:18 pm[/url]"]شاهزاده طلوع عزیز مرز بین رک بودن و برنده بودن و بی ادبی خیلی باریکه و ظاهرا شما نمی تونید این مرز رو رعایت کنید. من عباراتی مثل بت پرست و شخص پرست و بی سواد و ... توهین میدونم یک بار دیگه نوشتتون رو صادقانه بخونید اگه متوجه توهین آمیز بودنش نمی شید که دیگه نمیدونم چی بگم. نکته بعدی اینکه من مثل شما تازه واردم در این سایت و این تاپیک اولین تاپیکیه که توش پست میذارم پس هیچ کدوم از افراد رو اینجا نمیشناسم و کاملا عادیه که وقتی مطلبی یا شخصی به دیدگاهم نزدیکه ازش حمایت میکنم. نکته بعدی اینه که حتما میدونید با توجه به اطلاعاتتون در زمینه سینما که ظاهرا خیلی بالاست که کارگردان ها برای اینکه بازیگرها نقششون رو به خوبی ایفا کنن با بازیگرها در مورد احساسات و اینکه تو ذهن کاراکتر چی میگذره آگاه میکنن به عنوان مثال در سیزن اول به شان بین بازیگر نقش ند استارک در مورد والدین واقعی جان اطلاع داده بودن و اگر برگردین صحنه هاشو با ابرت به خصوص جاهایی که در مورد ریگار صحبت میکنن رو ببینی این مسئله مشخصه. اینجا به وضوح بازیگر میگه آریا فریب خورده شما باز میگی من نمی پذیرم. و اتفاقا بعد از هرقسمت اپیزود چیزی به اسم inside the episode پخش میشه میتونید تو یوتیوب ببینید . که ازیگرها در مورد صحنه هاشون صحبت میکنن و اطلاعات تکمیلی میدن. من با نظر شما موافقم انتظار داشتم آریا پختگی بیشتری از خودش نشون بده و این همون ضعف شخصیت پردازی این سیزنه که شما نمیخوای قبول کنی و با اینکه بقیه رو بت پرست میدونین خودتون از سریال یه بت ساختی و حاضر نیستین هیچ نقدیو راجع بهش بپذیری.

 

پس شاید لازم باشه که شما یک بازنگری در معیارهاتون از اخلاقیات و همچنین در بابِ هر آنچه که توهین و وهن هست و هر آنچه که نیست، و ابزار و آلاتش بکنید. چون برای من به وضوح روشنه که الفاظی مثل بت پرستی، شخص پرستی، بی سوادی(در عینِ سخنوری) و... در واقع در نقدِ پدیده هایی بسیار زیانبار و خطرناک به کار میرن، و نه برای توهین. بیشتر باید کسانیکه دارنده چنین صفاتی هستن نقد، نکوهش و سرنش بشن، و نه یادآوران و گوشزدکنندگانِ چنین صفاتِ خطرناک و سمناکی. شما که داری کارِ همون مسئولانی رو می کنی که به کسانیکه فلان جرمهای دانه درشت رو انجام میدن کاری ندارن، اما میرن کسانیکه اون جرمها رو افشا و برملا می کنن رو به جرمِ عمومی ساختنِ گناهِ رخ داده دستگیر می کنن! درباره ماجرای آریا و مصاحبه بازیگرها هم پیشتر توضیح دادم و از لزومِ تجربه در این مورد صحبت کردم. به نظرم صحبتِ بیشتر پیرامون این مقوله فایده ای نداره. شاید با مرور زمان که یکم تجربه تون در موردی که حرفش رو زدم بیشتر بشه، خودتون به تدریج متوجهِ حرفِ مدِ نظرِ من بشید. بیشتر از این نمی تونم توضیح بدم.

 

و گفتی بُت کردنِ سریال! خدا رو سپاس که هیچگاه چنین کسی نبوده و نیستم، اما اصلا کاش می شد اینجا درباره سریال حرف زد که حالا بخوایم بتش کنیم یا نه! دردِ بسیاری از دوستان در اینجا اصلا سریال که نه، بلکه کتاب بود. مبحثهای کتابخانه وینترفل رو در انجمنِ سریالِ بازی تاج و تخت مطرح و بر اساس همونها نتیجه گیری و حکم هم صادر می کردن! کتاب بر سر نیزه میذاشتن و ناله سر می دادن! مشکلِ ما هم همین بود. شما اگر می تونستی دوستان رو وادار کنی که فقط و فقط درباره این سریال در این انجمن حرف بزنن، عالی میشد! اونوقت تازه می شد بدونِ حاشیه سرِش بحث کرد و دو دو تا چهار تا کنیم ببینیم کی بت پرسته، کی حقگو، کی حرفِ حساب می زنه و... . اصلا دوستان اجازه ندادن بحثِ خاص و درست و تهی از فرامتنی اینجا شکل بگیره!

 

ولی اگر روزی کسی هم اومد و این فصل از سریال رو "بُت" کرد، بهش خرده نگیر و فراموش نکن که "100" ها همیشه زاییده ی صفرها هستن! افراط، تفریط میاره بزرگوار... و این یک تیغِ دو لبه ست، و فقط یک سو نداره. اگر امروز حامیِ افراطیونِ آدرس غلط اومده ی صفر خوان هستی، فردا نمی تونی منتقدِ صد گوهایی باشی که صرفا تابعی مستقیم از رفتارِ همونها هستن! اینه مسئله.

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
Winter King » جمعه شهریور 10, 96 12:41 pm[/url]"]LADY OF WINTER FELL دقیقا حرف منم اینه : فصل های اولیه و کتاب ها هم مشکلات مشابهی داشتن اما به خاطر مارتین همه از این مشکلات چشم پوشی کردن اما مشکلات فصل اخر خیلی بولد شده.

به نظر من اون موقع این ضعف ها خیلی به چشم نمیومد چون پلات و شخصیت پردازی قوی داشتیم. الان به چشم میاد چون پلات افت کرده و کاراکترها و دیالوگ ها به جذابی سابق نیستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
nymeria » جمعه شهریور 10, 96 12:59 pm[/url]"]
Winter King » جمعه شهریور 10, 96 12:41 pm[/url]"]LADY OF WINTER FELL دقیقا حرف منم اینه : فصل های اولیه و کتاب ها هم مشکلات مشابهی داشتن اما به خاطر مارتین همه از این مشکلات چشم پوشی کردن اما مشکلات فصل اخر خیلی بولد شده.

به نظر من اون موقع این ضعف ها خیلی به چشم نمیومد چون پلات و شخصیت پردازی قوی داشتیم. الان به چشم میاد چون پلات افت کرده و کاراکترها و دیالوگ ها به جذابی سابق نیستن.

خوب این موضوع خیلی خیلی طبیعیه. سریال دیگه تقریبا به اخرش رسیده و در حال جمع بندیه و نه شخصیت پردازی( به نظر من بیشتره شخصیت پردازی ها باید توی فصول اولیه باشه نه فصول اخر)

و به نظرم دیالوگ های این فصل هم خوب بود به ویژه دو قسمت اخر

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شاهزاده طلوع

 

می دونید نکته ی عجیب چیه؟ این که شما با این همه ادعای فرهنگ و اطلاعات فراوان هنوز به این درک نرسیدید که بدون پرخاش و توهین بحث کنید. واقعا کار سختیه که با افرادی مثل شما که خودشون رو علامه ی دهر می دونن و فکر می کنن دیگران به جز صفحه ی موبایلشون هیچ چیز در زندگی شون ندیدن و نشنیدن بحث کرد! شما فکر می کنید که کسانی که هم نظر شما نیستن در «دالان و باریکه ی کوچکی» محدود شدن چون شما جزو کارشناسان و صاحبنظران هنر هفتم هستید و خوب بقیه سطح فکر و درکشون در حد جلبکه و نظر هاشون به درد مجله های فکاهی می خوره.

 

خیلی خوب با هنر هفتم آشنا هستم و معنی اقتباس و ... رو می دونم و نیازی به آموزش افراد صاحب نظری مثل شما ندارم. فعالیت من در این چند سال در این سایت خوشبختانه باعث شده کسانی که این سایت و فروم رو دنبال می کنن خوب من رو بشناسن. من با بازیگر های این سریال صحبت و مصاحبه کردم. با خود شخص مارتین حرف زدم. در نشست های مختلف برای ده ها فردی که خودشون رو مثل شما صاحب نظر می دونن صحبت کردم. (که البته انقدر سطح فکریشون بالا بود که مراقب طرز صحبتشون باشن)

شما فکر می کنید که صحبت من «فاجعه و لایق تمشک طلایی هستن». باشه مسئله ای نیست. بی صبرانه منتظر برنده شدن جایزه ی بهترین فیلمنامه اقتباسی توسط شما در مراسم آکادمی اسکار هستم.

لطفا بیشتر وقت من رو با سخنان و آموزه های گهربارتون تلف نکنید!

What goes around comes around!

 

جناب محمد مهدی

 

ببینید بحث ما دو حالت داره. یا شما کتاب دیگه ای رو خوندید یا من دچار فراموشی شدم. ولی خوب برای فراموشی راه چاره هست. این مطلب رو مطالعه کنید.

 

ابتدا در مورد تعداد سپاه رنلی و استنیس. امیدوارم با خوندن این مطلب یکبار برای همیشه از اشتباه و تصورات ذهنی تون خارج بشید! متن از ویکی هست و منبع اش در کتاب نوشته شده.

 

In 299 AC, Stannis Baratheon's host includes three thousand men along the shore of Dragonstone.

نزاع شاهان - مقدمه

 

During the Siege of Storm's End, Stannis's forces number five thousand, with less than four hundred horse.

نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین

 

طبق این دو فصل کل نیروهایی که استنیس تونسته جمع کنه تا و به استورمزاند بیاره 5000 نفر هستن که از این تعداد حدود 400 نفر سواره هستن. شاید چیزی حدود 100 نفر (تعداد دقیق رو نمی دونم ولی چندان زیاد نیستن) در درگون استون مونده باشن.

 

In 299 AC, supported by Highgarden and Storm's End, the host of Renly Baratheon is said to number a hundred thousand.

نزاع شاهان - فصل ۱۷ - تیریون

 

Renly himself claims to have eighty thousand with him at Bitterbridge, while another ten thousand are with Lord Mace Tyrell at Highgarden.

نزاع شاهان - فصل ۲۲ - کتلین

 

During the siege of Storm's End, Renly brings his cavalry of ten thousand, and claims they will soon be reinforced with a hundred thousand swords and spears.

نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین

 

After Renly's assassination, Catelyn thinks that Renly's ten thousand cavalry will go over to Stannis.

نزاع شاهان - فصل ۳۳ - کتلین

 

Stannis later tells Ser Cortnay Penrose that he now has twenty thousand men. Renly's foot, near sixty thousand, remains at Bitterbridge, however, and some—especially those of House Florent—are put to death by Lord Randyll Tarly.

نزاع شاهان - فصل ۴۲ - داووس

نزاع شاهان - فصل ۴۴ - تیریون

 

Exactly how many men from Renly's host were from the Reach, and how many from the stormlands, is unknown, but as House Tyrell is later stated to be able to field seventy thousand men,

نزاع شاهان - فصل ۳۸ - تیریون

 

and Renly previously had ninety thousand,

نزاع شاهان - فصل ۲۲ - کتلین

 

 it is implied that there were some twenty thousand stormlanders among Renly's forces.

 During the Battle of the Blackwater, Stannis's host numbers near twenty thousand knights, light horse, and freeriders.

نزاع شاهان - فصل ۵۸ - داووس

 

As he previously had five thousand soldiers,

نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین

 

fifteen thousand men have joined him since Renly's death. As Renly's force at Storm's End only was ten thousand men strong,

نزاع شاهان - فصل ۳۱ - کتلین

 

made up out of both forces from the stormlands and the reach, the additional five thousand appear to come solely from the stormlands.

 

با توجه به این متن مشخصه که کل نیروهایی که بعد از مرگ رنلی به استنیس ملحق شدن 15 هزار نفر هستن. که کل نیروهای استنیس رو در نبرد بلک واتر به 20 هزار نفر می رسونه. از این تعداد 5 هزار نفر متعلق به درگون استون و پنج خاندان قسم خورده به درگون استون هستن. 5 هزار نفر فقط از سرزمین های طوفان و 10 هزار نفر از ریچ و سرزمین های طوفان (تعداد دقیق افراد ملحق شده به استنیس از ریچ به صورت تنها مشخص نیست. و این 10 هزار نفر مخلوطی از نیروهای ریچ و سرزمین های طوفان هستن.) در کل طبق طبق اطلاعاتی که وجود داره کل نیروهایی که سرزمین های طوفان می تونه داشته باشه 30 هزار نفر هستن (در بهترین شرایط نه در زمان وقوع داستان کتاب) چون سرزمین های طوفان کم جمعیت هستن. در حالی که طبق اطلاعات کتاب (اگه نیازه باز هم مدرک بیارم) تنها خاندان تایرل چیزی حدود 70 هزار نیرو دارن و کل منطقه ی ریچ خیلی بیشتر از این چون ریچ منطقه ای حاصلخیز و پرجمعیته. چیزی که شما نوشتید هیچ پایه و اساسی نداره و همه از روی حدس و گمانه خودتونه. بد نیست کتاب رو دوباره مطالعه کنید!

 

اما در مورد نبرد دیپ وود مات : من دیگه مطمئن شدم که شما یه کتاب دیگه رو خوندید. پنج نفر از نیرو های استنیس از دیوار بالا میان و در درگیری با آهن زاده ها کشته میشن. (فقط دو نفرشون به پایین پرت میشن.) و بعد با دژکوب به دروازه ی شمالی حمله می کنن. آشا صدای برخورد و ناله ی دروازه رو می شنوه و می دونه که نمی تونن مقاومت کنن پس تصمیم به فرار می گیرن. (پس واضحه که دروازه ی شمالی خیلی راحت فتح میشه.) حتی اگه آشا و 200 نفر افرادش مقاومت هم می کردن شانسی جلوی 4000 نفر نداشتن و خیلی زود شکست می خوردن. (مطالب ذهنی و خیالی شما نمی دونم از کجا اومده ولی قطعا نیاز به مطالعه ی دوباره کتاب دارید. البته اگر اصلا خوندینشون واقعا! چون هر چیزی که میگید اشتباه یادتون مونده.)

 

در مورد نامه ی صورتی : دروغ بودن این نامه از اون جایی مشخصه که رمزی به جان میگه که من ریک و عروسم رو می خوام. در حالی که می دونیم ریک (تیان) در اسارت استنیسه. پس اگه رمزی واقعا استنیس رو شکست داده و کشته قاعدتا باید ریک رو بین نیروهای استنیس پیدا می کرده. همین ثابت می کنه که حداقل بخش شکست استنیس دروغه. و تئوری که من گفتم (که مندرلی ها شمشیر استنیس و شاید یک سر رو به عنوان سر استنیس برای رمزی می برن بسیار محتمله) این که شما مارتین رو شیاد می دونی و فکر می کنی بازار گرمی می‌کنه به نظرم خیلی مسخره است چون هیچ دلیل و منطقی پشتش نیست. صرفا به خاطر این که عقاید خودتو رو درست می دونی خود نویسنده کتاب رو دروغ گو می دونی بله حتما مارتین دروغ میگه و شما حقیقت داستان رو می دونی )

در مورد مسائل دیگه هم نیاز به بحث نیست و فایده ای هم نداره. شما مطالب مسلم کتاب و صحبت های خود نویسنده رو قبول نداری و به یه سری مسائل تخیلی و ذهنی خودت چسبیدی. چرا من باید با شما در مورد تئوری های کتاب ششم که اصلا نیومده بحث کنم!؟

 

پ.ن: اون کاربری هم که هی میاد اکانت جدید میسازه! جناب محترم کاربر ها احمق نیستن متوجه میشن که شما کی هستی. حتی اینقدر به خودت زحمت نمیدی نوع نوشتنت رو عوض کنی. بهتره دیگه دست از این مسخره بازی برداری!

ویرایش شده در توسط مهمان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×