رفتن به مطلب
جورامون

بار ِ عام، باری برای عموم [گفتگوی آزاد 2]

Recommended Posts

استاد آمون » پنج شنبه آذر 27, 93 7:12 pm[/url]"]کمیک ها به درده داستان های کوتاه خسته کننده با توصیفات زیاد میخورن. کتابای نغمه با اون حجم بالاشون یه عمر طول میکشه که کمیک بشن. ولی مثلا کتابای دانک و اگ قشنگ واسه ی کمیک شدن خلق شدن. هم حجمشون کمه و هم توصیفاته کسل کننده خیلی دارن!!! خصوصا کتاب دومشون!!!

 

پ.ن:هویت اون شاهزاده ای که اکسل دربارش گفته بود مشخص شد:میگور تارگرین! البته کسی تاییدش نکرده ولی کاملا هماهنگی داره.

 

فعلا که این شرکت از 2011 تا الان داره کمیک ها رو منتشر می کنه امیدوارم تا آخرین کتاب ادامه بدن و به کتابای جانبی هم گوشه چشمی داشته باشن

 

 

اون وقت این میگور بچه ی کیه دقیقا؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تا اینا بیان هفتا کتاب رو کمیک کنن من به دیدار ند مشرف شدم!

 

پسر ایریون. خیلی به اون شاهزاده میخوره. احتمالا دلیل اینکه هیچ بچه ای هم نداشته و قیامی هم نکرده همینه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ممنونم برای لینکها.

 

استاد آمون » پنج شنبه آذر 27, 93 7:13 pm[/url]"]تا اینا بیان هفتا کتاب رو کمیک کنن من به دیدار ند مشرف شدم!

 

حالا کو تا مارتین 7 تا کتاب رو بنویسه. من که امیدی ندارم یه روزی بتونم فصل اخر نغمه رو بخونم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

از اینکه این همه امیدواری نسبت به کتاب هفتم می بینم واقعا مشعوف میشم

ایریون که دیوونه بود بچه شم عین خودش

 

وینترفل@ خواهش می کنم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نمیدونم تا حالا در مورد کتابخانه وینترفل اینجا بحث شده یا نه ولی به این جمله توجه کنید

(کتاب ها رو به قفسه ها برگردون. طومارهاي والريايي رو خيلي با احتياط جا به جا کن، کاغذشون خيلي خشکه. کتاب ابزارآلات جنگي آيرميدون خيلي نادره و اوني که دست توست، تنها نسخه

کامليه که من به عمرم ديد)

صحبتهای تیریون با یکنفر دیگه توی کتابخونه وینترفل در مورد کتابهای کتابخونه. یک کتابخونه پر از کتابهای ارزشمند باید برای منحرف کردن توجهات از برن اتش میگیره یکم مشکوک نیست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

کتاب ششم که گویا تا 2016 ریلیز نمیشه.دوستانی که کتاب 5 رو یک یا دو سال پیش خوندن چجوری تحمل میکنن؟!من چند ماهه کتاب رو تموم کردم تو خماری ادامه ی داستان موندم! با خودم میگم ایکاش چند سال دیگه با مجموعه آشنا میشدم که کامل بود ولی خب اونم زیاد مزه نمیداد چون دیگه تب کتاب میخوابید و بحث نمیشد روش زیاد.ولی خدا کنه تا اواسط 2015 چاپ کنن کتابو 4-5 سال خیلی زیاده.بیچاره اونایی که چندین سال دارن این مجموعه رو دنبال میکنن پیر شدن از بس انتظار کشیدن.

ایکاش وقتی کتاب 7 چاپ میشد ساخت سریالو شروع میکردن.این سریال هم خیلی وقت نویسنده رو گرفت خودش گفته بود 2014 چاپ میشه کتاب ولی دو سال به تاخیر افتاد.

خودش که تو یه توییت گفته بوده نمیدونم چرا فنها انقدر برای کتاب 6 هیجان زدن این کتاب اشکتون رو در میاره!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فصل های منتشر شده از کتاب 6 رو بخون تا یه ذره آروم بگیری! :دی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بهتره فعلا کتاب دنیای یخ و آتش رو بخونید.

فکر نمی کنم کتاب 6 برای سال 2016 آماده بشه در تصویر زیر که منبعش واشنگتن پست هست پیش بینی شده که کتاب 6 سال 2017 و کتاب هفتم سال 2023 منتشر می شه(خوشبختانه و متاسفانه خود مارتین جایی گفته که شاید این مجموعه رو در 8 کتاب بنویسه)

اما واقعا این مجموعه و تلاش مارتین شاهکاره هم از نظر کمیت(تعداد صفخات مجموعه) و هم از نظر مدت زمان صرف شده تمام مجموعه های مشهور سبک فانتزی رو پشت سر گذاشته از نظر کیفیت هم که شخصا معتقدم فقط کارهای تالکین توان رقابت با این مجموعه رو داره.

10277221_10205211917278378_4220441690250858292_n.jpg.e91e57a1e8622dc78f4ecc1d96dbc2ec.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

2023....پس دیگه امیدمون باید به سریال باشه که زودتر از کتاب تموم شه ببینیم آخرش چی میشه.که اونم 100% کاملا مثل کتاب تموم نمیشه.ولی فکر نمیکنم انقدر طولش بده چون حتما ناشر هم به نویسنده فشار میاره که زودتر تموم بشه.چون من فکر میکنم انتظار زیاد یه سری از طرفدارهارو دلسرد میکنه واقعا چند نفر از شما 7 یا 8 سال دیگه وقت میکنید سراغ این کتاب برید و با خیال راحت بخونیدش؟مخصوصا اگر پایانش رو در سریال دیده باشید و سرنوشت کاراکترهای اصلی رو بدونید و حس کنجکاویتون دیگه انقدر زیاد نباشه.

سال 2011 یا 2012 گفته بود 400 صفحه نوشتم که 200 صفحه ش کاملا قابل استفاده اس بقیه ش دوباره باید بازنویسی بشه.الان 3-4 سال گذشته فکر کنم هنوز تو همون 200 صفحه گیر کرده.

کتابهای منتشر شده ی دیگه اون جاذبه و کششی که مجموعه ی نغمه داره رو ندارن.این مجموعه انقدر معمایی و هر کتاب جای حساس تموم میشه که آدم دوست داره سریع بقیه شو بخونه.مثلا دانک و اگ اصلا منو جذب نکرد.

احتمالا چند وقت دیگه دنیای یخ و آتش رو شروع میکنم.

ویرایش:البته الان که فکرشو میکنم اگر سریال رو هم بخوان حداقل 10 فصل بسازن اونم 5-6 سالی طول میکشه پس باید منتظر معجزه باشیم تا خود مارتین کتابو زودتر تموم کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بخوایم خیلی بد بینانه نگاه کنیم سال 2017 منتشر میشه به نظره من اوسط سال 2016 دیگه منتشر بشه

در ضمن من یک جایی خوندم فصل 5 سریال وقایع داووس جلوتر از کتابه

کتاب رو اسپویل میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

احتمالا ناشر با این فاصله های طولانی مشکلی نداره بدلیل اینکه اشتیاق مخاطبین رو زیاد میکنه و باعث میشه اونها سایر کتاب های مارتین(کتاب های فرعی دنیای نغمه) رو هم بخرند و بخونند.

در مورد سریال باید بگم که افرادی هستند مثل خود من که از ابتدا سریال رو دنبال نکردند و علاقه ایی به اون ندارند(برعکس این موضوع هم هست) و کتاب رو ترجیح می دند پس هر زمان که کتاب منتشر بشه اون رو می خونند. تنها نکته نگران کننده برای من مرگ خود مارتین هست که امیدوارم اتفاق نیافته اما اگه اشتباه نکنم خودش هم این موضوع رو گفته و گفته که پایان کتاب رو قبلا نوشته که در صورت مرگش براساس اون کارش ادامه پیدا کنه( در حال حاضر 66 سالشه و اگه کار به کتاب هشتم برسه واقعا نگران کننده میشه).

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

@نایمریا :

 

اتفاقاً هر چی بگذره راحت تره، از درگیری آدم با این دنیا کاسته می شه.

من خودم مثلاً وقتی TQatP و Rogues رو خوندم دوباره برگشتم به این حالتی که می گی، الان ذیگه ولی خیلی مشکلی ندارم.

 

اون که گفته نمی دونم چرا منتظرن و اشک و ... ، اصلاً اینجوری نیست که کتاب 6 Exceptionally وقایع بد توش باشه. گفته اینم مثل بقیه اشکتون رو در می یاره نمی دونم چرا انقدر براش هیجان زده این.

 

 

 

راجع به پیش بینی سال انتشار هم تازه شیب رو ثابت در نظر گرفتن اینجوری شده، من به همینم راضی ام، اگه اینان که نمودار شیبش به صفر میل می کنه و به عمر ما هم قد نمی ده.

فکر کن داره رو 6 و 7 با هم کار میکنه و نمودار نمایی شه.

: Day Dreaming

 

 

 

پ.ن: به شخصی مسلط به 5 کتاب، حساس به اسپویل و از خودگذشته که می خواد سریال رو ببینه نیازمندیم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تا حالا به این موضوع فکر کردین که اگه مارتین به وقایع اتفاق افتاده قبل ار کتاب اول توی یکسری کتاب یا کتابای دیگه بپردازه شاید جذابیتش از ادامه ای که قراره بنویسه بیشتر باشه فکرشو بکنین قرار باشه قهرمانهای داستان ند استارک ،رابرت برتیون ، ریگار، لیانا ،ارتور داین، استنیس، جان ارن، تایوین لنیستر وغیره باشند اونهم زنده ودر متن اتفاق.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فکر نکنم کتابی که درباره ی اونها نوشته بشه زیاد جالب بشه.چون کلیات اتفاقاتی که برای این شخصیتها افتاده رو توی کتاب نغمه بهشون پرداخته شده و میشه و سرنوشت شخصیتها رو دیگه همه میدونن حالا چه فرقی میکنه با جزئیات خیلی زیاد یا کلی به نظرم وقتی میدونی آخر داستان چی میشه دیگه خوندن جزئیات زیاد آدم خسته میکنه.ولی اگر یه فیلم سینمایی دربارش بسازن از تورنمت هرنهال تا پیروزی و به تخت نشستن رابرت فکر کنم خیلی جالب بشه.اگر یه کارگردانی مثل پیتر جکسون کارگردان ارباب حلقه ها ساخت همچین فیلمی رو هم در نظر داشته باشه خیلی عالی میشه.نبردهایی که در میگیره,نبرد رابرت و ریگار به نظرم میشه بسیار باشکوه به تصویر کشیده بشن.

درباره ی شخصتهایی مثل ریگار و لیانا و... نمیدونم میخواد کتاب بنویسه یا نه ولی خودش گفته وقتی کتاب تموم بشه دیگه درباره ی شخصیتهایی که توی نغمه بودن نمینوسه و داستانشونو ادامه نمیده(البته اگر کسیو آخرش زنده بزاره)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ولی باید به این هم توجه کنین که روایت جزئیات به شیوه ای که مارتین توی کتابها انجام داده حتی از نوع روایتی که توی داستانهای جانبی سراغ داریم هم جالب تره بعلاوه اینکه رازها وناگفته های زیادی برای پرداختن وجود داره.

یک چیزدیگه هم هست واونم اینه که اگه همچین کتابی بیرون بیاد جنبه جادو و افسانه توش کمرنگتره وبیشتر حالت واقعی داره که اونم برای خیلیها جاذبه خودشو داره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چند وقته شروع کردم کتابها رو دوباره میخونم موقع مرور دوباره ادم به مواردی بر میخوره که قبلا بهش توجه نکرده شاید هم تصور من اینطوریه

یکی از اون موارد اینکه که تازی یکجور توجه خاص به سانسا داره و بنظر میرسه همیشه اونو زیر نظر داره چندتا مثال میزنم

اول موقع تورنمنتی که به افتخار دست برگزار شده شب اول موقعی که تازی سانسا رو به محل اقامتش میبره سانسا بعد از تمجیدی که از مبارزه تازی میکنه ازتمایلش برای پیروزی سرلوراس صحبت میکنه ویجورایی بهش ابراز علاقه میکنه و دقیقا کسی که فردای اون روز جون سر لوراس رو نجات میده تازیه

 

دوم اینکه بعد از کشته شدن پدر سانسا و شروع ازار و اذیتهای جافری یکی از کسانی که به سانسا پیشنهاد میده تا به خواسته های جافری عمل کنه تا کمتر از سمت اون اذیت بشه تازیه

 

سوم روز فرستادن میرسلا به دورن واون شورش خیابونی درحالی که همه تو فکر نجات خودشون هستند و کسی به کسی توجه نداره فقط تازیه که متوجه جدا شدن سانسا هست و بجای اینکه بخاد از جون پادشاه یا خودش حفاظت کنه میره و سانسا رو پیدا میکنه و مجبور میشه بایکعده درگیر بشه در حالی که خود تیریون هم بعد از نجات از معرکه تازه یاد سانسا میفته

 

واخریش هم شبی که جنگ رو رهامیکنه وقصد داره شهر رو ترک کنه پیش سانسا میره و بهش پیشنهاد میده که اگه بخاد میتونه اونرو هم با خودش ببره

کسی نظری در این مورد نداره؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
واخریش هم شبی که جنگ رو رهامیکنه وقصد داره شهر رو ترک کنه پیش سانسا میره و بهش پیشنهاد میده که اگه بخاد میتونه اونرو هم با خودش ببره

و بعد ها سانسا به یاد میاره که تازی اون رو بوسیده در حالی که اون شب بوسیدنی در کار نبوده

که این اتفاق به unkiss معروفه

که مارتین گفته سانسا یک راوی غیر قابل اعتماده و این unkiss بعدا معنی و مفهوم پیدا میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من فکر می کنم که حس تازی ترکیبی از علاقه(اگه نخوام از کلمه قدرتمنتر عشق استفاده کنم) و همذات پنداری هست. علاقه بدلیل اینکه احتمالا سانسا اولین دختر غیر فاحـ*ـه ایی بوده که از تازی تعریف کرده(تا اونجا که یادم می یاد از روی ادب از تازی تعریف کرد) و زیبا هم بوده و همذات پنداری به این دلیل که سانسا در مقابل اذیت های جافری رو شبیه خودش در برابر اذیت و آزارهای گرگور برادرش می دیده(صورت تازی براثر اذیت های گرگور سوخته و هنوز تازی از آتش می ترسه).

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دقیقا من هم فکر میکنم تازی از نحوه برخورد مودبانه ای که سانسا با اون داره ونحوه تمجیدی که از مبارزش میکنه خیلی خوشش میاد ولی غرورش و خشونت ذاتی که تو وجودش هست باعث اون طور برخوردهاش نسبت به سانسا میشه واینکه نحوه جواب دادن به اون برخورد هاروهم بلد نیست

درضمن جریان اون unkiss وراوی غیر قابل اعتماد چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
تورهن استارک » یکشنبه دی 21, 93 6:49 pm[/url]"]

درضمن جریان اون unkiss وراوی غیر قابل اعتماد چیه؟

 

 

Lord of Rock گفت دیگه.

قضیه خاصی نیست، "متوهم بودن" رو باید به فضائل اخلاقی سانسا اضافه کنی.

سانسا تو یکی از فصل هاش می گه (یادش می افته) که سندور بوسیدتش در حالی که چنین اتفاقی نیافتاده.

وقتی هم از جرج راجع به این پرسیدن کفته که سانسا یه راوی غیرقابل اعتماد ه.

به همین شیکی.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان مدیر،میشه کتاب صوتی جهان آتش و یخ رو هم روی وب سایت بزارین؟کتاب های صوتی واقعا عالین.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظر میرسه یه تئوری مهم توسط مارتین رد شده! میذارم تو اسپویلر تا کسانی که نمیخوان نبینن!

 

توضیح: نسخه اصلی رقصی با اژدهایان، رنگ سبز: سوال ادیتور، رنگ قرمز: پاسخ مارتین

 

 

 

 

 

منبع: هافینگتون پست

http://www.huffingtonpost.com/2015/01/16/george-r-r-martin-game-of-thrones-fan-theory_n_6488286.html

FfI1goA.thumb.jpg.a5e0ca2b63f043fafefa1e625ad9bbc9.jpg

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
renly baratheon » شنبه دی 27, 93 10:27 pm[/url]"]به نظر میرسه یه تئوری مهم توسط مارتین رد شده! میذارم تو اسپویلر تا کسانی که نمیخوان نبینن!

 

توضیح: نسخه اصلی رقصی با اژدهایان، رنگ سبز: سوال ادیتور، رنگ قرمز: پاسخ مارتین

 

 

(نه)[/size]!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی تئوری محتملی نبود. اون تئوری های تامل برانگیز اگه معلوم شن (حتی به کتاب 6 هم امیدوار نیستم) آدم ببینه که سری داره به سمت جمع شدن پیش می ره نه Ever expanding خوبه.

 

 

@روس:

به نطرم تو دلش 4 تا فحش هم نثارش کرده.

 

 

پ.ن: همه به نارنجی می گرایند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

الان يه خبر جالب خوندم. سوفى ترنر به کست ايکس من اضافه شده قراره نقش jean gray تو x-men apocalypse رو بازى کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×