رفتن به مطلب
negar27

بحث اپیزودیک قسمت اول Winterfell

به اپیزود اول فصل هشتم از یک تا ده چه نمره ای می دهید؟  

122 رای

  1. 1. به اپیزود اول فصل هشتم از یک تا ده چه نمره ای می دهید؟

    • 1
      3
    • 2
      0
    • 3
      0
    • 4
      2
    • 5
      1
    • 6
      9
    • 7
      23
    • 8
      44
    • 9
      25
    • 10
      15


Recommended Posts

بعد از دو سال ، بالاخره می فهمیم قراره چی بشه ... ^_^ 

ورود دنریس و جان خوب بود. استقبال سرد شمالی ها و دیدن اون آمبر کوچولو که عین برن فصل یک ، با شور و هیجان داشت ورود ملکه رو نگاه می کرد. همون جا فهمیدم قراره بمیره اونم به وحشتناک ترین شکل ممکن :)) سانسا رو به نظرم زیادی تو سریال شاخ کردن :/ رفتار سردش کاملا قابل پیش بینی بود. دیدار جان با آریا عالی بود و بهترین صحنه ی قسمت اول. با برن... خب خیلی برن بعد از کلاغ ۳ چشم شدن ، عجیب غریب و ساکت شده که من دوس ندارم. حس می کنم مصنوعی ه چون کلاغ سه چشم قبلی هم دیگه این قد ساکت و مرموز نبود! :) بدترین صحنه هم به گفتن حقیقت به جان مربوط می شه که من حدس می زنم ، تو قسمت اول ، همه ی بحث جان با سم رو نشون ندادن و احتمال اش هست که در قسمت دو ، باقی صحبت رو نشون بدن. در هر صورت سم به بدترین شکل ممکن به جان حقیقت رو گفت. حتی از برن باهاش صحبت نکرد. حتی نگفت که دیده ازدواج ریگار و لیانا ثبت شده و کاملا قانونی بوده. فقط گفت تو اگان تارگارینی:/ . ایشالله تو قسمت دو ادامه بدن صحبت شون رو ^_^ دیدار آریا و سگ شکاری واقعا زشت بود ! حداقل می تونست کم تر زشت باشه :) گندری هم ... بهتر می تونستن درش بیارن! 

در هر صورت ، کتاب واقعا از سریال غنی تر و زیبا تره و تناقض نداره. که البته حق می دم به سازندگان سریال چون اونا محدودیت زمان و مکان و پول دارن درحالی که مارتین نویسنده ی کتاب ، هرچه قدر که بخواد می تونه به داستان شاخ و برگ بده ! تعداد شخصیت های اصلی و فرعی کتاب خیلی زیادن در حالی که در سریال به هیچ وجه نمی تونن این کارو بکنن چون ۹۰٪ بیننده ها کتاب رو نخوندن و از زیادی تعداد شخصیت ها و داستان ها ، حسابی گیج می شن. بنابراین فک می کنم بهترین و بیشترین تلاش ممکن شده و البته همون طور که می دونیم بهترین سریال تلویزیونی ساخته شده اس تا الان :) اما دوستان پیشنهاد می کنم کتاب ها رو بخونین که لذت اصلی در اونجاست ^_^ 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

هوووم نمیدونم

۲شب پیش داشتم فصل های قبلی رو نگاه میکردم عروسی جافری و مارجری ۱فصل و نیم طول کشید.همه چی خیلی دقیق و حساب شده بود ولی از فصل ۷ به بعد خیلی خیلی هول هولکی شد

و آره توقع رو خیلی بالا بردن،☹

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این سلاح جدید آریا یکم ذهنمو درگیر کرده

میخواد نایت کینگ رو بکشه ؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نکته جالبی که من تو این قسمت به چشمم اومد اون سکانسی بود که تیریون و برن چشم تو چشم میشن دقیقا بعد از صحبتهای تیریون با سانسا.
یه حالتی که انگار برن میدونه محتوای صحبتای تیریون با سرسی تو فصل قبلو و به نظرم این سکانس این تئوری که میگن تیریون به دنریس خیانت میکنه و یکم تایید میکنه.
حالا باز مطمئن نیستم. 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 3 ساعت قبل، john stark گفته است :

خب بعد از بيشتر از 1 سال بد نبود

بيشتر راضي بودم به خاطر اينكه تقريبا 90 درصد فيلنامه لورفته معروف اشتباه بود

نقاط قوت اين قسمت

1-ورود باحال ارتش دنريس

2-ورود گلدن كمپاني

3-نگاه غضب آلود دراگون

نقاط ضعف زياد نبود ولي ديگه از نظر من ليدي مورمنت زيادي داره اداي آدم بزرگا رو در مياره

سرسي هم شده ج خيابوني  هركي قيمت بالاتر بده ميگه بفرما

نگاهش از رو محبت بود

لبخندو میشد حس کرد... 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 3 ساعت قبل، Ari گفته است :

خیلی خوب بودش من کلا اضطراب داشتم 

و مطمعن شدم که ازور اهای جیمی هستش

از کجا به این نتیجه رسیدین؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فیلم به شدت ماست مالی شده

نمیدونم چرا تو لشکر کشیای دنریس، اژدها هاش همیشه از پشت سر میان میرن جلو

اما زودتر نمیرسن

موقع رسیدن دوباره از پشت میان میرن جلو... 

حداقل یه جا جلوتر رو زمین منتظر بشینن 

چرا بازیگرا انقدر خشک و مصنوعی بازی کردن

چرا وقتی برن گفت دیوار ریخته

جان بی خیال بود رفت اژدها سواری

به جای این که بگه از کجا میدونی

یا اظطراب و استرس حمله داشته باشه

خبرچین بفرسته ببینه نایت کینگ کجاس کی میرسه... 

چرا وقتی فهمید مادرش کیه دیالوگ درست حسابی نگفت تعجب نکرد

سریع باور کرد

چرا نایت کینگ هنوز نرسیده....؟ 

چرا برن انقدر ساکته

اون علامت نایت کینگ چرا کلش شعله ور شد

مگه روش نفت ریخته بودن که با سوختن یه تیکش که به بقیه جاها متصل نبود، کلش سوخت

چرا اژدها ها غذاشونو مثل شیر خوردن

اون شیره که نمیتونه استخون بخوره

نه اژدها که نفسش استخون رو هم میسوزونه و قابل خوردن میکنه مخصوصا وقتی که استخونا خیلی کوچیکتر از دهن و دندون اژدهان... 

 

این اتفاقات باید تو  دو قسمت میفتاد با نمایش کاملتر جزئیات... 

ویرایش شده در توسط Daren

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 20 دقیقه قبل، Aliiii_72_ch گفته است :

از کجا به این نتیجه رسیدین؟

 

در 21 دقیقه قبل، Aliiii_72_ch گفته است :

از کجا به این نتیجه رسیدین؟

حسیه

همون طور که شما خشمو حس کردید

فقط جان وقتی نگاهو دید شوکه شد

من نگاه اژدهارو دوبار دیدم دوبارم حس محبتو دیدم... 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی ها میگن چرا اینقدر زود سرو ته قضیه هارو بهم میارن!!!!!!! برای این فصل خرج های بیش از اندازه ای شده طوری که صحنه های جنگ با نایت کینگ گرون ترین صحنه جنگ در دنیای سینما شده!!! پس دیگه کش دادن موضوع های فیلم خرج بیشتری رو روی دستشون میذاره!!!!!!!!! دیگه  پول خرج کردن واسه وقت گذاشتن روی سکانس ها ((مثل حمله نایت کینگ به لست هارث و نمیدونم فهمیدن قضیه توسط جان و دیدارهای خواهر برادری)) واقعا جایز نیست!!!!! همین فصل پر خرج بر ترین فصل تو دنیای سینماست دیگه اگه میخواستن همه چیزو مفصل بهش برسن دیگه چی میشد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ای کاش هم فصل هفتمو و هم هشتمو همون ده تا اپیزود می ساختن که همه چی انقدر هول هولکی پیش نره ولی برای شروع اپیزود خوبی بود

یک نکته ای که خیلی رو اعصابه این لرد های شمالین..تو اون هاگیر واگیر به چه چیزایی گیر میدن بزار اول نجات پیدا کنید بعد بزنید تو سر هم که کی باید حکومت کنه اون لرد گلاور هم که هر وقت عشقشه میاد هر وقت عشقشه میره امیدوارم شاه شب اول بزنه اونو ناکار کنه.

این وسط جان خیلی مظلوم واقع شده تنها کسی که به فکر ملته همون یه نفره شمالی ها هنوز وایت واکرا رو ندیدن واسه دنریس کلاس میزارن به نظرم چشمشون به اونا بیفته میفهمن جان واسه چی زانو زده.

ملاقات ها خیلی بدم نبود ولی دلچسب ترین تجدید دیدار از نظر من مال جان و سانسا بود...من یکی که انتظار نداشتم آریا بره بپره بغل هاوند دیدارشون خیلی منطقی بود به نظرم چون جفتشون با این که از هم خوششون میاد ولی هیچ وقت به هم رو نمیدن?

سرسی هم که بیچاره خیلی تنها شده فکر کنم سر همین جریان یورون به بران گفته که حتی جیمی رو هم بکشه چون ترکش کرده..گلدن کمپانی هم که زیاد چنگی به دل نمیزد.

یه چیزی که تو این اپیزود ذهنمو مشغول کرده اینه که چرا برن منتظر جیمی بود؟!انگار بیشتر از این که منتظر جان باشه منتظر جیمی بود:classic_huh:

اژدها سواری جان هم صحنه ی فوق العاده ای بود و آخرش که دروگون داشت جانو دید میزد.

سانسا هم نه به اون که هر چی بهش میگفتن میگفت باشه نه به الان که با همه چی مخالفه کلآ تعادل نداره این بشر

 

 

 

ویرایش شده در توسط Prince Rhaegar

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا here's a crazy idea

صحنه ای که جان و دنریس پرواز کردن و بعد فرود اومدن روی اون کوه برفی با آبشار ، حس کردم صحنه ی جان و ایگریت طداعی شد و همون جا بود که جان عاشق ایگریت شد. اینو داشته باشین ، اما نکته اصلی بعد صحنه ای که دراگون زل زد به جان ، فک نمی کنین برن بوده که رفته تو جلدش؟ ( من هیچ کلاغی اونجا ندیدم ! )  حالا صحنه ی جان و سانسا رو داریم که سانسا بهش گفته به خاطر شمال تسلیم شدی یا چون  عاشق اش شدی ، سر خم کردی جلوی دنریس و از سلطنت ات گذشتی؟  ( همون تیکه ی آبشار و ایگریت رو به یاد بیارین! این یعنی این که جان عاشق دنریس شده اما هنوز نه خودش فهمیده بود و نه حالا که سانسا بهش گفته،  می خواد باور کنه! )  بعد از اون صحنه ، ما سم و دنریس رو داشتیم که سم بدو اومد بیرون قلعه و برن بهش گفت که وقت گفتن حقیقت به جان ه! به نظرم اینم می تونه یه نشونه باشه که برن جان و دنریس رو دیده از چشم دراگون و احتمالا به دلایلی که هنوز نمی دونیم ، نمی خواد این دو تا باهم باشن. هر چند بعضی جاها نشون می ده که برن می تونه گذشته رو چک کنه بدون این که به بدن فرد یا حیوانی وارگ کنه ، بعضی موقع هم در واقعیت ، می بینیم که برای دیدن مسائل در زمان حال ، حتما باید وارگ کنه !! 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 3 ساعت قبل، Ari گفته است :

خیلی خوب بودش من کلا اضطراب داشتم 

و مطمعن شدم که ازور اهای جیمی هستش

بر چ اساسی میگی میگی جیمی هس؟؟؟?

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 31 دقیقه قبل، Daren گفته است :

فیلم به شدت ماست مالی شده

نمیدونم چرا تو لشکر کشیای دنریس، اژدها هاش همیشه از پشت سر میان میرن جلو

اما زودتر نمیرسن

موقع رسیدن دوباره از پشت میان میرن جلو... 

حداقل یه جا جلوتر رو زمین منتظر بشینن 

چرا بازیگرا انقدر خشک و مصنوعی بازی کردن

چرا وقتی برن گفت دیوار ریخته

جان بی خیال بود رفت اژدها سواری

به جای این که بگه از کجا میدونی

یا اظطراب و استرس حمله داشته باشه

خبرچین بفرسته ببینه نایت کینگ کجاس کی میرسه... 

چرا وقتی فهمید مادرش کیه دیالوگ درست حسابی نگفت تعجب نکرد

سریع باور کرد

چرا نایت کینگ هنوز نرسیده....؟ 

چرا برن انقدر ساکته

اون علامت نایت کینگ چرا کلش شعله ور شد

مگه روش نفت ریخته بودن که با سوختن یه تیکش که به بقیه جاها متصل نبود، کلش سوخت

چرا اژدها ها غذاشونو مثل شیر خوردن

اون شیره که نمیتونه استخون بخوره

نه اژدها که نفسش استخون رو هم میسوزونه و قابل خوردن میکنه مخصوصا وقتی که استخونا خیلی کوچیکتر از دهن و دندون اژدهان... 

 

این اتفاقات باید تو  دو قسمت میفتاد با نمایش کاملتر جزئیات... 

اون علامت نایت کینگ، اگه دقت کنین ، با دست و پای انسان های مرده و زامبی ساخته شده بود که به محض تماس با آتیش ، می سوزن.  تو فصل های قبلی هم دیدیم اینو. استخوان ها هم از فصل اول ، ندیدم اژدها ها بخورنش. بقیه ایرادات هم کاملا وارده و به نظرم درست می گین ^_^

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در ۱ ساعت قبل، لیانا مورمونت گفته است :

یه تئوری جدیدن پخش شده میگن نایت کینگ تارگرینه

چون سوار اژدها میشه

نظرتون چیه

درست نمیتونه باشه. اون اژدها که یه اژدهای معمولی نیست. وایت شده. مرده بوده و چون با توانایی های نایت کینگ زنده شده، توسط خود نایت کینگ هم هدایت میشه. در اصل قدرت نایت کینگه که باعث شده اون بتونه اون اژدها رو هدایت کنه، نه خونِ توی رگِش، اونم خونی که مربوط میشه به چند هزار سال پیش! 

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 7 ساعت قبل، V1ctarion گفته است :

چقدر این قسمت اشاره داشت به اپیزود اول سیزن یک. از پسر بچه که از درخت بالا رفت بگیر ( کی بود اصن؟! :|  شاید از جاسوس‌های کایبرن بود ) تا حتی آهنگی که play شد وقتی جان و دنریس ( کینگ رابرت و سرسی ) رسیدن وینترفل.

 

و اینکه آریا هم احتمالا عاشق گندری شده. :D و اگه یادتون باشه تو قسمت اول رابرت به ند میگه: تو یه دختر داری، منم یه پسر، وقتشه خاندانمون رو بهم پیوند بدیم :D گندری هم که پسره رابرته. پس .... :))

 

و در آخر هم فکر میکنم نایت کینگ از همون اول اول گفت هدفش چیه! اون علامتی که رو دیوار درست کرد همون علامتی بود که اپیزود یک سیزن اول با جنازه ها درست کرد. و دقیقا اون علامت شبیه نقشه جایی بود که در اول بچه های جنگل اونو تبدیل به واکر کردن!

 

کجاش غضب آلود بود؟! :|

اون پسربچه،  لرد آمبر بود که بعد به دستور سانسا می ره به قلعه ی خودش و در اونجا توسط نایت کینگ کشته و به زامبی تبدیل و علامت گذاری می شه ( آخر اپیزود)

 

در 4 ساعت قبل، تینا استارک گفته است :

این سلاح جدید آریا یکم ذهنمو درگیر کرده

میخواد نایت کینگ رو بکشه ؟

دقیق نگاه نکردم چی می خواد درست کنه، ولی آره باید جالب باشه ^_^

 

ناظر فروم:پست ها ادغام شد. از زدن پست های تک خطی و پشت سر هم خودداری کنید. سپاس گزارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان یه سوالی برام پیش اومده. لحظه‌ی دیدار جان و آریا، آریا به جان گفت سانسا عضو خانوده‌ست، جان تعجب کرد و گفت من هم هستم. آریا با مکث به جان گفت هیچوقت اینو فراموش نکن.

این دیالوگ آریا به نظرم یجوری بود، انگار آریا از هویت واقعی جان خبر داشت.

نظر شما چیه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک لرد بود که اول جلسه سانسا صداش کرد و در نهایت آخر داستان پیام پادشاه شب شد رو دیوار قلعه اش 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 4 ساعت قبل، BranTheNightKing گفته است :

کسی میدونه اون علامت نایتکینگ میخواد چیو برسونه؟

فک کنم منظورش این بود که به سمت فردی بخصوص میره مثلا برن 

در 1 ساعت قبل، تینا استارک گفته است :

این سلاح جدید آریا یکم ذهنمو درگیر کرده

میخواد نایت کینگ رو بکشه ؟

نه سرسی رو میخواد بکشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام دوستان 

من این قسمت رو دیدم و واقعا به نظرم سازندگان سریال از لحاظ فیلمنامه بسیار ضعیف دارند عمل میکنند.

بدترین لحظات این قسمت برخورد های خیلی کوتاه ، سرسری ، کاراکتر ها با هم بود مخصوصا برخورد جان و برن و نحوه گفتن سم تارلی به جان در مورد پدر و مادر واقعیش که واقعا میتونست بهتر باشه یا مثلا ما طبق تئوری ها میدونیم که کسی که بتونه غیر از دنریس سوار اژدها بشه بسیار کاراکتر مهمی خواهد بود و این اتفاق خیلی مهمی هستش که جان سوار اژدها شد اما خیلی بهتر میتونست کار بشه و اصلا اشاره ای به این موضوع اژدها سواری جان و اهمیتش نشد.

ولی چیزی که واقعا عجیبه نوع شخصیت پردازی در مورد سرسی هستش سازندگان جوری دارند عنوان می کنند که انگار سرسی آدم خیانت کاری هستش که لشگرش رو نفرستاد با دنریس و جان برند  شمال ، اما اگر دقت کنید تصمیمش واقعا درست بود ، اگر لشگرش رو میفرستاد 2 تا سناریو پیش میامد یا نایت کینگ شکست میخورد که خب نیروهای سرسی اغلبشون از بین میرفتند و با توجه به مسافتی که هستش دیگه قابلیت بازگشت نخواهند داشت و به راحتی در شمال توسط استارک ها و تارگرین ها از بین میرند اونا که اجازه نمیدند نیروهای لنیستر برگردند به قلعشون بعدشروع کنند بجنگند همشون اونجا کشته میشدند و تارگرین ها و استارک ها به راحتی سرزمین لنیسترها رو درو میکردند:classic_biggrin:

اگر نایت کنیک پیروز میشد خب وقتی تاگرین ها با 3 اژدها و استارک ها نتونن اونا رو شکست بدند پس بودن لنیسترها خیلی تغییری ایجاد نمیکنه و سرسری آماده میشه تو سرزمین خودشون با وایت واکر ها بجنگه که خب با توجه به اندازه بزرگ 7 پادشاهی و همچنین اون اتیش هایی که از قبل دارند میتونند واقعا ارتش نایت کینگ رو اذیت کنند تا اینکه تو سرزمینی باشه که هیچ شناختی ازش ندارند و اگر اونجا شکست بخورند دیگه نمیتونند عقب نشینی کنند و برگردند عقب.

 

پس واقعا سرسری راهی جز اینکه نیروهاش رو نفرسته نداشت حالا اصلا شما فرض کن بفرسته اگر تو این فاصله یک ارتش پیدا بشه به راحتی میتونه کینگز لندینگ بدون نیرو رو تصرف کنه این ارتش میتونه ارتش مارتل ها ، ارتش یورون گریجوی ها باشه نیتونه سرزمینش رو بدون نیرو رها کنه پس سرسی از همه با سیاستتر رفتار کرده و دنریس از همه احمقانه تر چون بدون اینکه از سرسری تضمین بگیرند رفتند به سمت شمال خب پیش خودشون فکر نکردند که اگر رفتند و سرسری نیرو نفرستاد چی اگر اونا نباشند احتمال شکستشون خیلی بیشتره و اگر هم پیروز بشه دیگه نمیتونه حمله کنه و فاتح 7 پادشاهی باشه ؟

از طرفی واقعا سرسری حق داره به دنریس و جان و دور و بری هاش اعتماد نداشته باشه : یکیشون دختر شاه دیوانه است ، یکیشون استارکه که داشتند یه عمر باهاشون میجنگیدند ، یکیشون هم که پدرش رو کشته پس سازندگان چطور انتظار دارند ما سرسری رو بخاطر ندادن نیروهاش بد بدونیم خب در هر صورت حساب کنی بهتره سرسری نیروهاش رو نگه داره ، 

اما سرسری با این حال توی قسمت اخر فصل 7 گفت حاضر به ترک مخاصمه خواهد بود اگر جان اسنو در این جنگ بی طرف باشه که جان اسنو گفت من بی طرف نیستم و طرف تارگرین ها رو میگیرم ، خب دیگه واقعا باید چیکار کنه ؟ ، میدونه که اگر استارک ها و تارگرین ها پیروز بشند یه لحظه هم صبر نمیکنند تا سرسری رو از  تخت اهنی پایین بکشند اگرم شکست بخوردند که خب سرسری با توجه به وسعت 7 پادشاهی میتونه ارتش نایت کینگ رو زمین گیر کنه 

تمام این باگ های سریال به خاطر عدم همکاری جرج مارتین بوده که انقدر قصه ضعف داره.

و به نظر من قشنگترین رویارویی میتونه رویارویی سرسی با نایت کینگ باشه که من براش لحظه شماری میکنم.

5- هرگونه تبلیغ اعم از تبلیغ سایت ها، وبلاگ ها، چت روم ها، انجمن ها و تبلیغ هر نوع محصول در پیام خصوصی، آواتار، امضا و پست ممنوع است.

پست اصلاح شد

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اون صحنه سرسی با گریجوری منو یاد سریال شهرزاد انداخت .اونجایی که شهرزاد بلاخره به قباد  اجازه میده بره تو اتاق ??

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 3 ساعت قبل، لرد تایوین لنیستر گفته است :

موافقم.

در عین حال ؛ یه جورایی هم داره قطره چکونی اطلاعات منتشر شده رو رد میکنه هم ببیننده رو برای اتفاقات اصلی آماده میکنه. بعد از این همه انتظار کشیدن، اگه ایرادی هم داشته از دیدمون حالا حالا ها پنهان میمونه. اما اگه بخوایم صادق باشیم. با این حال کاملا ارضا کننده بود!
بقول رامین جوادی: هربار که فصل جدیدی میسازیم ، با خودم میگم دیگه بهتر از این نمیشه ساخت، ولی اونا میسازن!

قبول دارم فقط این وسط نفهمیدم چطوری یه سری از نگهبانان شب تونستن از  سقوط دیوار جون سالم بدر ببرن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خطاب به makhzanplus دقیقا سرسی چطور میخواد نایت کینگ رو زمین گیر کنه؟ این از اون حرفای شاخ دار بودش.

ویرایش شده در توسط Khosi.P

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خطر اسپویل



اول از همه چیز باید اینو در نظر داشت که قسمت اول سریال بودش و نمیشه زیاد انتظار خارق العاده از سریال داشتش
سریال اولش خیلی خوب شروع شد
شخصیت های شمال با همدیگه(یه سری میگن چرا جان اسنو اونطوری برخورد کرد با برن خب میخواستین بلندش کنه بندازتش هوا!!)
رو به رو شدن دنریس با سانسا و مشخصه علت اصلی ناراحتیش بخاطر زانو زدن جان جلوی دنریس
چون که تو فصل دوم سریال شمالی ها خودشون رو حکومت جداگانه میدونستن و زانو زدن رو نوعی توهین به خودشون در میدونن
یکی از جاهایی که من خوشم نیومد تو سریال قسمتی که به بران سرسی پول میده که تریون رو بکشه!در حالیکه خود تیریون پیشش اومده بود  میتونست همونجا کوه بکشتش اما نکشت ولی اینجا یهویی و خیلی بی دلیل یاد پدرش میفته و میخواد بکشتش
درسته تو فصل های قبل هم پول داده بود و میخواست تریون رو به قتل برسونه اما وقتی بهترین شانس رو داشت اینکار رو نکرد
و یک بدی دیگه اینه که سریال خیلی سریع داره جلو میره و اونطوری که طبق گفته های کارگردانان قرار بود 6قسمت باشه ولی در مدت بیشتر به طوری که گقته بودن هرقسمت سریال مثل یک فیلم سینمایی میمونه ولی اینطوری نبود مثل فصل های قبل بود زمانش
خیلی ها خیلی سختگیرانه نسبت به سریال نگاه میکنن که البته تا حدودی هم حق دارند بالاخره نسبت به دو سال صبر کردن انتظار یک فصل و پایانی با شکوه رو دارند
هنوز تازه قسمت اول سریال پخش شده و نمیشه کاملا راجع بهش نظر داد باید تا اخر فصل صبر کنیم بعدش نقد کنیم کامل
مرسی که تا اینجا خوندین
نمره من به این قسمت 6 از 10 بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 3 ساعت قبل، Mimzar گفته است :

دوستان یه سوالی برام پیش اومده. لحظه‌ی دیدار جان و آریا، آریا به جان گفت سانسا عضو خانوده‌ست، جان تعجب کرد و گفت من هم هستم. آریا با مکث به جان گفت هیچوقت اینو فراموش نکن.

این دیالوگ آریا به نظرم یجوری بود، انگار آریا از هویت واقعی جان خبر داشت.

نظر شما چیه؟

منم فکر کردم هویتشو آریا لو میده

 

در 3 ساعت قبل، دنریس تارگاریان گفته است :

اون علامت نایت کینگ، اگه دقت کنین ، با دست و پای انسان های مرده و زامبی ساخته شده بود که به محض تماس با آتیش ، می سوزن.  تو فصل های قبلی هم دیدیم اینو. استخوان ها هم از فصل اول ، ندیدم اژدها ها بخورنش. بقیه ایرادات هم کاملا وارده و به نظرم درست می گین ^_^

دست و پای رو دیوار به هم متصل نبودن... 

ناظر فروم:پست ها ادغام شد. از زدن پست های تک خطی و پشت سر هم خودداری کنید. سپاس گزارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعد از دوسال انتظار شاهد یه اپیزود اول معمولی و در بعضی جا ها ضعیف بودیم. کل اپیزود در یک سری دید و بازدید خلاصه میشه که خیلی هاشون هم اصلا خوب اجرا نشده بودن. ملاقات آریا با سندور و گندری، سم با جان، آریا با جان و جان با برن اصلا خوب نبودن. نحوه معرفی گلدن کمپانی به سرسی هم به ساده ترین و کوتاه ترین حالت ممکن نشون داده شد در حالی که می شد خیلی به یاد ماندنی تر باشه. صحنه شورایی که در وینترفل تشکیل شده بود با سطحی ترین دیالوگ ها و نگاه های مصنوعی سانسا و دنریس یکی از بخش های ضعیف این اپیزود بود و بعد هم بخش پرواز جان با اژدها با این که می دونستیم اتفاق خواهد افتاد اصلا خوب در نیومده بود. همین طور کشف پیام شاه شب در قلعه آمبرها فعلا بی معنی و اضافه به نظر می رسه. همه می دونن شاه شب با یک ارتش بزرگ و اژدها داره میاد پس چه نیازی به پیام تهدید آمیز هست؟ شاید بعدا متوجه شدیم.

اما بخش هایی که دوست داشتم. به نظرم بهترین بخش این اپیزود صحنه ورود جیمی به وینترفل و مواجه اش با برن بود (همون طور که بهترین سکانس اپیزود آخر فصل هفت صحنه خروج جیمی از بارانداز شاه بود.) نیکولای کاستر والدو بازی بی کلام خیلی خوبی رو انجام داد و در این فصل در کنار داووس، گندری، آریا و تیان شخصیت های محبوب من هستن. سکانس قوی خداحافظی تیان و یارا هم جزو سکانس های خوش ساخت بود که آلفی آلن تونسته بود خیلی عالی احساسات رو در نگاه و چهره اش مشخص کنه.

نکته کلی که می تونم بگم اینه که سازنده ها سعی کردن با ایجاد یک حس آشناپنداری مخاطب ها رو راضی کنن. شباهت صحنه ورورد ارتش دنریس با ورورد رابرت براتیون در اپیزود اول با همون موسیقی یکی از این شباهت ها بود که باعث ایجاد رضایت می شد. اپیزود خوب شروع شد، بعد افت کرد و در آخر به بهترین حالت به پایان رسید. من به این اپیزود نمره 6 رو میدم.

این پست 900 ام من در فرومه :)

ویرایش شده در توسط Stannis Baratheon

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×