رفتن به مطلب
ریگار

بحث و پیش بینی آنچه در کتاب ششم رخ خواهد داد

Recommended Posts

اول از همه این که این تاپیک متعلق به انجمن کتاب پنجمه و رسما توش هرگونه اسپویلی آزاده . استفاده از اسپویلر لزومی نداره .

 

بله خیلی از گمانه زنی ها حاکی از اینه که جان وارد بدن گوست می شه و مدت زمان بین مرگ و تولد دوباره اش رو در بدن گوست سپری می کنه .

تو این تاپیک هم تا این جا که بحث شده اکثر بچه ها از جمله خود من معتقدند که جان reborn می شه .

کلا یه مقدار بی معنی می شه اگه جان به داستان برنگرده . کلی سوالات بی جواب و معما در مورد جان وجود داره که اگه جان بمیره همشون قبل از این که جواب داده بشن بی ارزش می شن .

 

مثل این می مونه که یک نویسنده هزار صفحه مطلب بنویسه و بعد بدون این که داستان تموم شه یک ضربدر قرمز بزرگ روی کل کارش بکشه .

 

------

در مورد مرگ پایسل هم بگم که واریس دنبال راهی می گشت که بتونه به وسیله ی اون سر کوان رو بکشه . حالا اگه توی اون راه مجبور می شد که یک موش کثیف رو هم از سر راه برداره چندان ناراحت نمی شد .

 

سر کشته شدن ند استارک بیشتر از تمام دست اندرکاران اصلی کار از این پایسل بدم اومد . تصور این که این موجود حقیر و پست به ند استارک گفت خائن باعث چندش آدم می شه . بدیش اینه که این قدر حقیره که مرگش هم موجب خوشحالی آدم نمی شه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من هنوز امیدوارم تو آخرین لحظه یکی بیاد کمک جان و نذاره بمیره ( ولی فکر کنم احتمال چنین چیزی زیر یک درصد باشه ) ... آخه این ایده ی ادامه ی زندگی جان تو Ghost جالب نیست .

این قضیه ی بازگشت شخصیت ها هم لوس شده دیگه ؛ Catelyn ، Robert Strong ، Beric Dondarrion ، دنی هم میره تو آتیش چیزی نمیشه !

 

فقط خدا کنه در صورت مرگ جان ، شیوه ی Reborn شدنش مسخره نباشه . و این دنریس احمق هم نقشی تو این ماجرا نداشته باشه ؛ کلا آرزو دارم این ملکه ی گدا قبل از رسیدن به وستروس تیکه تیکه بشه . ( هر چند با توجه به خونه ی نامیرا ها : روشن کردن آتش برای عشق و قضیه روییدن اون گل آبی رنگ از دیوار انگار باید حالا حالا این ملعون رو تحمل کرد ) .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

واریس چرا سر کوان رو کشت؟ اگه می خواست رهبری لنیستر ها رو ضعیف کنه بهتر نبود سرسی و جیمی رو بکشه تا بقیه لنیستر ها خود به خود از دور خارج بشن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
واریس چرا سر کوان رو کشت؟ اگه می خواست رهبری لنیستر ها رو ضعیف کنه بهتر نبود سرسی و جیمی رو بکشه تا بقیه لنیستر ها خود به خود از دور خارج بشن؟

واریس داره وستروس رو برای اگان ( پسر ریگار ) آماده می کنه . بعد مرگ تایوین با حماقت های سرسی ( و همچنین کارنامه پربار روابط جنسی ) ، اتحاد بین لنیستر ها و تایرل ها متزلزل و وضعیت پایتخت به هم ریخت . دقیقا همون چیزی که واریس می خواست ، ولی سر کوان وارد صحنه شد و داشت کار ها رو درست می کرد که واریس زد کشتش تا مملکت دوباره متحد نشه .

سرسی باید زنده باشه تا خراب کاری کنه ، جیمی هم که فعلا سد راه اهداف واریس نیست ، قدرت سیاسی هم نداره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من نمی فهم کیبورن چطور تونست رابرت استرانگ رو ریبورن کنه.توروس که تونست بریک دندارین رو برگردونه یه راهب روهلور بود ولی کیبورن فقط یه استاد ساده است .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به نظر میاد که Qyburn خیلی بیشتر از یه استاد ساده ست. کایبرن کسی هست که از Citadel انداختنش بیرون و به نظر میرسه که اونجا فراتر از باز کردن ِ دل و روده ی ملت کار میکرده. اونطوری که از Cersei طلب امکانات میکرد ( چند تا زن و اون چنگزنه که اسمش بلو فلان بود :دی ) نشون میده Black Magic یا حالا به زبون ِ RPG باز ها Blood Magic رو بلد هست.

 

من معتقدم Robert Strong رو نباید ریبورن به حساب بیاریم چون اصن زنده نیست ( گرچه بقیه شونم همین بودن ) ولی به نظر میاد توی کلاهخود Strong چیزی وجود نداشته باشه با توجه به خوابی که برن دیده بود.

البته اگه توی کلاهخودش خالی باشه ، بقیه باید اشاره کنن ولی چیزی که اشاره میشه غذا نخوردن و نخوابیدن هست ... به هر حال این موجود بیشتر فرانکشتاین هست و من موندم چه کسی در محاکمه ی Cersei باهاش خواهد جنگید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یادمه یه جا خوندم که کیبورن استاد میری ماز ذور بوده همون استادی که ماز دور ادعا میکرد ازش فن شفای وستروسیا رو یاد گرفته و با همین حرفم دنی رو خام کرد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اینکه زره رابرت استرانگ خالی باشه خیلی بعیده!‏ بیشتر که احتمال داره یه چیزی در مایه های فرانکشتاین باشه!‏ فکر کنم چون از بدن گرگور گلگان درست شده برای حفظ هویتش کلاهخود رو در نمیاره یا شایدم نور خورشید باعث نابود شدنش میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یادمه یه جا خوندم که کیبورن استاد میری ماز ذور بوده همون استادی که ماز دور ادعا میکرد ازش فن شفای وستروسیا رو یاد گرفته و با همین حرفم دنی رو خام کرد.

 

اون که ماز دور رو آموزش داده Marwyn هست که آخر کتاب پنج Sam رو میسپاره به Sarella و خودش میره که به دنی کمک کنه. خیلی هم آدم خفنی هست و احتمالا" ازش خیلی بیشتر میشونیم. از Archmaester هایی هست که با سیاست های Citadel همسویی نداره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یادمه یه جا خوندم که کیبورن استاد میری ماز ذور بوده همون استادی که ماز دور ادعا میکرد ازش فن شفای وستروسیا رو یاد گرفته و با همین حرفم دنی رو خام کرد.

 

اون که ماز دور رو آموزش داده Marwyn هست که آخر کتاب پنج Sam رو میسپاره به Sarella و خودش میره که به دنی کمک کنه. خیلی هم آدم خفنی هست و احتمالا" ازش خیلی بیشتر میشونیم. از Archmaester هایی هست که با سیاست های Citadel همسویی نداره.

 

حالا آیا واقعا هدفش کمک کردنه؟ یا مثل ویکتاریون و کوئنتین دنبال چیز دیگه ایه (مثلا قدرت)؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یادمه یه جا خوندم که کیبورن استاد میری ماز ذور بوده همون استادی که ماز دور ادعا میکرد ازش فن شفای وستروسیا رو یاد گرفته و با همین حرفم دنی رو خام کرد.

 

اون که ماز دور رو آموزش داده Marwyn هست که آخر کتاب پنج Sam رو میسپاره به Sarella و خودش میره که به دنی کمک کنه. خیلی هم آدم خفنی هست و احتمالا" ازش خیلی بیشتر میشونیم. از Archmaester هایی هست که با سیاست های Citadel همسویی نداره.

 

حالا آیا واقعا هدفش کمک کردنه؟ یا مثل ویکتاریون و کوئنتین دنبال چیز دیگه ایه (مثلا قدرت)؟

 

فکر نمیکنم دنبال چیز دیگه ای باشه. لااقل جوری که مارتین اون سکانس رو نوشته بود که اینطوری بود. ضمن اینکه از قدیم دورنی ها اژدها دوست بودن و وجود Sarella در کنار مارتین میتونه معنیش همون کمک کردن به دنریس باشه.

احتمالا یه بلایی سر یکی توی Meereen میاد و ماروین خودش و هنرش رو اونجا ثابت میکنه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رندیل جان اصرارت رو برای دونستن اتفاقات پیش از خوندن کتاب درک نمی کنم . اگه جزئیات قسمتایی که نخوندی رو اسپویل کنیم که کل لذت و زیبایی کتاب برات خراب می شه . توضیح رو می دم ولی دوستانه توصیه می کنم نخون .

 

وحشی ها چند دسته می شن . عده ای از اون ها توسط استنیس اسیر می شن . استنیس در ازای کنار گذاشتن خدایانشون و پذیرفتن خدای جدید و پذیرفتن صلح شاهی و سلطنت استنیس بهشون اجازه ی اقامت توی این طرف دیوار رو می ده به علاوه ی سر پناه و غذایی که البته این ها رو نایت واچ بهشون می ده . برخی از این ها حتی به برادران شب توی حفاظت از دیوار کمک می کنند .

دسته ی دیگری از وحشی ها تحت فرماندهی تورموند قرار دارند و جان وال خواهر زن منس رایدر رو می فرسته دنبالشون و در ازا طلا و جواهرات و چیزهای قیمتی که دارند بهشون اجازه ی عبور از دیوار رو می ده .

دسته های دیگری به فرماندهی افراد دیگه پشت دیوار می مونند . اکثر وحشی ها اما به پیروی از یک پیرزن خل و چل به شهر ویران شده و قدیمی در شرق می رن ( تنها شهر پشت دیوار که در گذشته وجود داشته و الان ویران شده ، اسمش رو یادم نیست ) دو کشتی لایسنی عد ای از اون ها رو با یه سری وعده وعید سوار می کنند . هدف صاحبین این کشتی ها برده کردن اونهاست . جان هم کشتی های نایت واچ رو می فرسته دنبالشون که اون ها رو با خودشون به جنوب دیوار بیارند . ملسانده به جان خبر می ده که این کشتی ها هیچ کدومشون برنخواهند گشت .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عالی.. جا داره از همت و تلاش تک تکتون تشکر کنم .. مخصوصا کینگ رابرت و renly baratheon که با چه دقتی کمک می کنن !!

بچه ها من فقط دوتا سئوال داشتم ! نمی خواد که کامل بهش جواب بدید .. فقط برای اینکه یکمی این عطش نغمه اییم بخوابه .. کلی جوابشونو بدین ممنون می شم.!! ( اینو هم بگم که من دارم با انگلیسی دست و پا شکسته ایی که دارم روزی 2-3 صفحه از فصل 3 رو به زحمت می خونم و میام جلو..)

فقط بگید چه بلایی سر همین جورجورا مورمونت و برن میاد !! کمی تا حدودی... ممنون

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
ع

بچه ها من فقط دوتا سئوال داشتم ! نمی خواد که کامل بهش جواب بدید .. فقط برای اینکه یکمی این عطش نغمه اییم بخوابه .. کلی جوابشونو بدین ممنون می شم.!! ( اینو هم بگم که من دارم با انگلیسی دست و پا شکسته ایی که دارم روزی 2-3 صفحه از فصل 3 رو به زحمت می خونم و میام جلو..)

فقط بگید چه بلایی سر همین جورجورا مورمونت و برن میاد !! کمی تا حدودی... ممنون

 

Jorah فعلا به عنوان اسیر اطراف Meereen به همراه Tyrion داره میچرخه و امیدواره که با Tyrion دوباره به Daenerys برسه. چون از طرف دنی طرد شده از یه جای داستان.

 

Bran هم با کمک Jojen و Meera رسیده Three Eyed Crow یا همون Brynden Rivers و قراره ازش آموزش ببینه.

 

من الان اینارو گفتم و تو به جای اینکه حالت بهتر بشه ، عطشت بیشتر شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
موکورو ( کاهن سرخ ) اصالت شیپور ویکتاریون رو تایید کرده و به اون میگه که باید شیپور رو با

 

خون تصاحب کنه . در فصلی از کتاب ششم که مارتین اونو خونده ، ویکتاریون با ریختن خون خودش در شیپور و مجبور کردن سه پاروزن به دمیدن در اون ، قصد داره تا قدرت کنترل اژدها رو به دست بیاره.

ولی من تصورم اینه که منظور موکورو چیزی متفاوت از این باشه. یعنی این قدرت باید در خون فرد باشه. از طرف دیگه همه هدایای euron ، زهرآگین و مشکوک هستن و اینکه شیپورو به ویکتاریون داده ، خودش خیلی جای تامل داره!

 

از همه اینا که بگذریم آخرین جمله استاد ایمون ( تارگرین ) رو نباید فراموش کرد که : آخرین امید ما دنریسه. ( شاهزاده وعده داده شده ، دنریسه . همون Azor ahai )

 

به نظر من این شیپور ه و مالک اش یه چیزی مثل چوب های داستان جی کی رولینگ ه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من پیش بینی خاصی ندارم ولی دو تا نگرانی اصلی دارم تو کتاب 6

 

یکی سرنوشت جیمی ه. یعنی کتلین جیمی رو بکشه جا داره کتاب رو نخونم دیگه. تیان یا والدر فری آدم رو بکشن این کتلین ملعون نه.

 

دومی ش هم اون شوالیه هایی که بیلیش باهاشون رفت بیش سانسا، یکیشون شادریخ ه که با برین دنبال سانسا بود. یحتمل یه خطری واسه پیتر داره متاسفانه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

سلام...من کتابو خوندم ولی ندیدم که جان بمیره......فقط چاقو خورده..

قبلن این اتفاق واسه خیلیا افتاده که آخر فصل انگار مردن ولی زنده مونده بودن.....

واسه برین خوشگله دو بار این اتفاق میفته...واسه آشا گریجوی هم میفته...

 

الان دور جان پر آدمه امکان زیادی هست که ببرنش و درمانش کنن...ولی احتمال زیاد دیگه رئیس نمیمونه.

 

راجب اژدهای دروغین مگه نگفته بود کراکن و شیر و اژدها و بقیه میان پیش دنی..اگان که برگشت رفت .؟؟؟؟؟؟شاید اژدهای دروغین یکی دیگس.

 

من فقط دوس دارم این برن پاهاش سالم بشه بقیه بمیرنم اشکال نداره.

 

الان که جادو نقش بیشتری پیدا کرده کتاب خیلی جذاب تر شده...امیدوارم جلد 6 زود بیاد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چاقو خوردن که چه عرض کنم، مثل ژولیوس سزار شونصد تا ضربه خورد.

 

کوایته نمی گه اونا می رن پیش دنریس، می گه Soon comes پس دلیلی نداره خدمت دنریس برسن.

 

این برنی که من می بینم خیلی ها حاضر اند پاهاشون رو بدن مثلش شن.

 

خیلی به سرعت عمل مارتین دل نبند که ناامیدت می کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این که می گه coming soon برا دنیه نه برا ما...ما الان داریم داستان همه جارو می خونیم...ولی دنی تا بخواد اژده بیا پیشش دیگه زود نیست...البته من نمیدوم فقط گفتم شاید.

 

بعدشم خوب شدن پاها منافاتی با قدرت های بسیار برن نداره....من دوست دارم اون موقع که برن یکی از اژدهاهای دنریس می گیره تحت کنترلش(انشالا ) همچین مثل ببر بدوا با پاهای سالمش سوارش بشه.

 

بعد این نکته که اون گرینسینر ا به برن می گه می تونی پرواز کنی احتمالا باید همین باشه...چون اگه منظورش تسخیر یه پرنده باشه که معنی نمیده خیلی مسخره می شه...

اگه این جور باشه برن الان داره تو هودور را می ره...و توی سامر.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من منظورم اینه که اگه خبر کارای جان کانینگتون و اگان به دنریس برسه هم این soon comes محقق شده نیازی نیستش که حتماً برن پیش دنریس.

 

خواستم بگم حالا برن پاهاش هم مثل سابق نشه همچنان تواناست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان نظرتون راجع به Ashara Dayne, چیه؟؟؟؟؟؟

 

یه جااو یارو ند به آریا می گه که ادارد و آشارا عاشق هم بودن..و میگه اگه نه پس اون حروم زاده(جان) از زیر برگ کلم اومده؟..و می گه تو سال بهار دروغین این اتفاق افتاده

بعد این که ند سر آرتورو کشت شمشیرشو برد داد به آشارا.. حتما یه قضایای بینشون بوده که این کارو کرده.....

 

از اون جا که تو اون زمان ند قرار نبوده با کتلین عروسی کنه و برادرش قرار بود این کارو( قبل قیام رابرت) بکنه احتمال داره که ند اون موقع امید داشته که با آشارا عروسی کنه.....گفته ما که می خوایم عروسی کنیم دیگه صبر کار شیطونه.

چون داداششم قبلا این کارو با یه زن شمالی کرده بوده ( تو فصل شبه وینترفیل زنه به تیان می گه) شاید اداردم این کارو کرده بوده.که اون موقع خیانت نبوده.

بعدم که ند مجبور می شه با کتلین عروسی کنه آشارا خودشو می کشه..که سر بریستان می گه

آشارا خودشو کشت به خاطر غم از دست دادن بچش و شایدم به خاطر مردی که آبرو شو بردهperhaps for the man who had dishonored her at

Harrenhal as well.

به نظرتون امکان داره جان پسر آشارا باشه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خب این یکی از دو فرضیه ی اصلی در مورد والدین جانه. این که جان فرزند آشارا و ند هستش. اون برگ کلم رو البته جندری گفت نه ادریک دین.

البته شایعاتی هم هست که رابطه بین آشارا و برندون استارک بوده و نه ند استارک. ضمن این که یه نکات عجیبی تو اون خطابه ی باریستان سلمی هست از جمله این که باریستان می گه بچه ی آشارا دختر بوده. من موندم باریستان این جزئیات رو از کجا می دونسته. ضمنا باریستان می گه که امیدوار بوده بتونه قهمان بشه تا بتونه توجه آشارا رو از استارک به خودش برگردونه ولی دقیقا مشخص نمی کنه کدوم استارک. همین دامن می زنه به اون شایعاتی که اون بالا گفتم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خوب یه سوال دیگه هم به نظرم رسید.......

 

از اون جا که زمانی که جان چاقو خورد ..او قوله یکی از شوالیه های ملکرو داغون کرده بود.((((فک کنم شوایه هه رفته بود ول رو بدزده.)))))...و یه عده می خواستن بهش حمله کنن اما جان داشت جلوشونو می گرفت....یه عده از مردم آزادم اونجا بودن.....

 

به نظرتون امکان داره که بعد چاقو خوردن جان اونجا بین مردم آزاد و شوالیه ها و برادران سیاه خونو خون ریزی بشه و تو کتاب بعدی تو دیوار نیرویی نمونده باشه؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×