رفتن به مطلب
negar27

بحث اپیزودیک قسمت سوم The Long Night

بحث اپیزودیک قسمت سوم  

127 رای

  1. 1. به قسمت سوم فصل هشت مجموعه بازی تاج و تخت از یک تا ده چه نمره ای می دهید؟

    • 1
      4
    • 2
      4
    • 3
      0
    • 4
      0
    • 5
      2
    • 6
      3
    • 7
      9
    • 8
      12
    • 9
      30
    • 10
      63


Recommended Posts

در 8 دقیقه قبل، Khosi.P گفته است :

جدا از تمام این تعریفایی که دوستان میکنن باید بگم به طرز خیلی مسخره ای نایت کینگ رو شکست دادن یعنی از این مسخره تر نمیشد بعدش آریا چطور تونست از وسط یه لشکر خودش رو به نایت کینگ برسونه؟!!!

حالا یه سری میان میگن الکی سخت میگیری و اینجوری چیزا اما برای من واقعا غیر قابل قبوله انقدر مسخره کار نایت کینگ رو تموم کردن. فمنیسم غوغا کردش تو این قسمت.

:classic_dry:

دقت کنی کسی کاری نمیکرد حتی وقتی تیون هم گذاشتن حمله کنه ،چرا جلوشو نگرفتن دورش که پره لشکر بود این قسمت عالی بود به هرچیزی فکر میکردم به جز این 

10/10

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 4 دقیقه قبل، cancer گفته است :

کاری به فمینیسم و این داستانا ندارم داداش ولی خداییش جان کم نذاشت دیگه هرکار تونست و ازش برمیومد انجام داد دیدی که میخواست بره سمت شاه شب که اون مرده هارو زنده کرد بجای اینکه با جان روبرو بشه هیچ ریسکی نکرد حتی روی اژدها میخواست با نیزه بزنتش... در کل که میگید شاه شب مسخره کشته شد بنظرم بی انصافی میکنید هیچ راه دیگه‌ای نبود تئوری هایی که قبلا داشتیم رو مرور کن همشون محکوم به شکست بودن جوری که شاه شب ناجوانمردانه بازی میکرد و هیچ ریسکی رو به جون نمیخرید حتی کشتن تیون هم خیلی بی‌رحمانه بود مطمئنم اگه جان میتونست خودشو بهش برسونه هیچوقت باهاش تک به تک نمیجنگید کلا آریا توی سرداب هم دیدید که چجوری تیز بود منطقیه که اون بتونه یواشکی خودشو برسونه هرچند تا حدودی شکست خورده بود اونم اگه پلنی نداشت و مثل تیون احساساتی حمله میکرد!

بعدشم دیگه تا حدودی مشخص بود اون خنجرو برن الکی نداد به آریا :)

نظر شما محترمه ولی دیگه واقعا در حق نایت کینگ بی انصافی شده از اول سریال من منتظر این نبرد بودم آخرش خیلی هندی زدن کشتن نایت کینگ رو.

در 2 دقیقه قبل، Ari گفته است :

دقت کنی کسی کاری نمیکرد حتی وقتی تیون هم گذاشتن حمله کنه ،چرا جلوشو نگرفتن دورش که پره لشکر بود این قسمت عالی بود به هرچیزی فکر میکردم به جز این 

10/10

چون خطری براش به حساب نمیومد ولی وقتی یکی از پشت میاد خیلی فرق داره باز برام قابل توجیه نیست آریا از کجا اومد و چطور انقدر راحت از وسط یه لشکر رد شد!!!

این قسمت کلی باگ داشت ولی این دیگه خیلی تو چشم بودش.

به من باشه از 10 فقط 7 میدم دلیل نداره انقدر این قسمت عالی دونست .

ویرایش شده در توسط Khosi.P

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

همه چی خوب بود تا اینکه نایت کینگ به احمقانه ترین شکل ممکن کشته شد

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در هم اکنون، تینا استارک گفته است :

همه چی خوب بود تا اینکه نایت کینگ به احمقانه ترین شکل ممکن کشته شد

 

با سپاس.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خنجری که همه چیز رو بهم ریخت با حماقت جافری و دادنش به اون یارو که بره برن رو بکشه تا دروغ لیتل فینگر به استارک ها و متهم کردن تیریون به طرح قتل برندون و شروع جنگ پنج پادشاهی... تا هدیه دادنش به برن و بریده‌شدن گلوی خودش توسط این خنجر توسط آریا...

یه هینت کاملا واضح بود که این خنجر هنوز کارش تموم نشده و حتما یه جایی به کار میاد.. ما غافلگیر شدیم ولی یادمه تو یوتیوب چند نفر این تئوری خنجر رو مطرح کرده بودن که آریا باهاش نایت کینگ رو بکشه فقط توی جزییات فرق میکرد، تئوری ها بیشتر این بود آریا فیس یکی ازین واکرها رو میگیره و با ظاهر واکر میره تا نایت کینگ رو بکشه که به نظرم اونجوری تخیلی تر بود ولی این یواشکی حمله کردن با اینکه آریا هم جنگجوی خوبی بود هم فیس‌لِس خیلی منطقی تره!!

اگه آریا نقش معمولی داشت که این همه روش وقت نمیزاشتن با نشون دادنش توی براووس.. پس از همون اول قصدشون همین بوده همونطور که مارتین در مورد پایان داستان گفته بوده... حالا شاید یکم جزییاتش رو عوض کنه توی کتاب آخر ولی کلیات بازم همینه :)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 20 دقیقه قبل، ashkan.ghf گفته است :

قبول دارم اتفاقات زیاد منطقی نیوفتاد اما خوده جنگ هم کاملا غیرمنطقیه با وجود این موجودات. آریا هم جدیدا یه جورایی مثه جاکن میتونه از چشم ملت مخفی بشه مثه لحظه ای ک پشت جان در اومد. اتفاقات توی کتابخونه وینترفل هم فک کنم میخواست این رو بیشتر نشون بده. ولی از اینکه مجبور شدن جنگ با نایت کینگ رو توو یه قسمت جمع کنن به علت وقت کم سریال یکم توو ذوق میزد و واسه همین نمره ش رو زیاد نمیدن منتقدا

ولی دنریس هم تلاش کرد با آتش اژدها شاه شب رو بکشه ولی نتونست 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 15 دقیقه قبل، Khosi.P گفته است :

برام قابل توجیه نیست آریا از کجا اومد و چطور انقدر راحت از وسط یه لشکر رد شد!!!

تو حالا عجله نکن 3 قسمت دیگه مونده  شاید اصلا چهره ی یه مرده رو زده باشه قسمت بعد شاید معلوم شد

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 2 ساعت قبل، B2K گفته است :

واقعا این قسمت عالی بود ، از شروع جنگ جوری مبارزه ها و کشتار ها انجام میشد که هر لحظه نا امیدی برای بیننده بیشتر و بیشتر میشد و مدام منتظر مرگ شخصیت های اصلی بودیم و نفس ها بیشتر در سینه حبس میشد تا جایی که وقتی واکر ها میریزن تو قلعه و نفوذ میکنن به قسمت های قلعه تقریبا هیچ امیدی برای پیروزی نبود طبق معمول چیزی که از اول دیده بودیم و روالی که تا الان در داستان طی شده بود

 

فقط یه چندتا سوال و انتقاد 

 

دقیقا نقش جان اسنو تو این جنگ چی بود ؟ 

این همه اسب سوار یه ساماندهی نشده بودن برای جنگ ؟! وقتی محو شدن واقعا حالم خراب شد :))

برن دقیقا چیکار کرد وقتی وارک کرد ؟ کلاغ و پرواز داد سمت برادران نایت کینگ ؟ یهنی 2 دصد این بشر سود نداشت توی این جنگ :|

اتفاقا فک کنم بیشترین نقش رو تو این قسمت برن داشت..برن اصن نبود انگار داشت یکی رو هدایت میکرد و من فکر میکنم تو تمام این مدت داشت نایت کینگ رو هدایت میکرد تا به خودش برسه خودش رو بکشه..شاید برن میخواست که به این دنیا پایان بده نمیدونم..ولی برن داشت یکی رو هدایت میکرد از نظر من..

همینطور که یه جا توی ی مصاحبه گفته بود اخر سریال از من متنفر میشید..

بازم نمیدونم..

===================================

این قسمت عالی بود فقط حتما باید با کیفیت بالا دان میکردی?

من کسی بودم ک میگفتم نایت کینگ نباید بمیره ولی تو سریال به جایی رسید که گفتم چاره ای جز این نیست..

همه چیز عالی بود عالی..

فقط اگه برین و جیمی و سم و اون چند نفر که کنار دیوار هی شمشیر میخوردن زنده بمونن دیگ خیلی هندی بازیه خیلیییی..

و درضمن بگم که اصلن شبیه فیلم نامه ی اسپویل شده نبود اصلنننن به جز یکی دو دقیقش..

به امید مرگ سرسی??

ویرایش شده در توسط Momomo

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوتا باگ اساسی داشت اولیش این بود که انتظارم این بود که بین فرماندهای مردگان یعنی آدرها با زنده ها جنگ و مبارزه ای باشه به هر حال اینهمه شمشیر والرین و شیشه اژدها و شوالیه باید یه جا بکار میرفت که نرفت انتظار یه مبارزه تن به تن با آدرا حداقل چیزی بود که انتظارش میرفت. دوم حمله دوتراکی ها خیلی غیر منطقی بود هرچند دوتراکی ها با منطق بیگانه ان اما دیگه نه در این حد، مرگ نایت کینگ هم باید پیچیده تر و دراماتیک تر میشد در کل من نتونستم ده بدم 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 15 دقیقه قبل، Khosi.P گفته است :

نظر شما محترمه ولی دیگه واقعا در حق نایت کینگ بی انصافی شده از اول سریال من منتظر این نبرد بودم آخرش خیلی هندی زدن کشتن نایت کینگ رو.

چون خطری براش به حساب نمیومد ولی وقتی یکی از پشت میاد خیلی فرق داره باز برام قابل توجیه نیست آریا از کجا اومد و چطور انقدر راحت از وسط یه لشکر رد شد!!!

این قسمت کلی باگ داشت ولی این دیگه خیلی تو چشم بودش.

به من باشه از 10 فقط 7 میدم دلیل نداره انقدر این قسمت عالی دونست .

 اینکه حمله آریا یکم غیرمنطقی بود رو منم قبول دارم ولی قبلا هم سابقه داشته که وقتی خود نایت کینگ میخواد یه حرکتی بزنه کل مرده ها ثابت وایسن و ریکشن نشون ندن ... پس میشه یجورایی قبول کرد که رسیدن آریا به نایت کینگ اونقدرم غیرممکن نبود 

ولی خدا وکیلی چجوری دلت میاد به این قسمت 7 بدی ؟؟؟؟؟ با اون همه صحنه بینظیر و موسیقی فوق العاده ای که اونهارو تاثیرگذارتر هم میکرد :(((

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 58 دقیقه قبل، لیانا مورمونت گفته است :

لعنتی عالی بود عالی عالی

موسیقی دیوونه کننده ش

صحنه ی که تیریون دست سانسا رو میگیره و میبوسه.

اونجا که سگ بخاطر آریا میجنگه،ترس آریا و فرار کردنش و یهو به خودش اومدن،معرکه بود

فقط چه بلایی سر گوست اومد؟چرا گذاشته بودنش ردیف اول؟

و البته منو کشتن:((.خاندان مورمونت هم منقرض شد

گوست به احتمال قوی کشته شد به تصویر کشیدن دایرولف و غول و اژدها هزینه ش زیاده برا همین گوست رو گذاشتن خط مقدم تا زود از دستش خلاص شن

کشته شدن شدن مورمونتها واقعا غم انگیز بود با اینکه خاندان کوچکی بودند ولی نسبت به خیلی از خاندانهای اصلی سرتر بودن. قهرمانانه کشته شدن حیف که دنریس ی عاشق واقعیشو از دست داد و استارکها وفادارترین و شجاعترین پرچمدارشونو

در نظر بگیرید که سازندگان برای حماسی کردن مرگ مورمونت کوچولو افتخار کشتن غول برفی رو بهش دادن

در 28 دقیقه قبل، Khosi.P گفته است :

جدا از تمام این تعریفایی که دوستان میکنن باید بگم به طرز خیلی مسخره ای نایت کینگ رو شکست دادن یعنی از این مسخره تر نمیشد بعدش آریا چطور تونست از وسط یه لشکر خودش رو به نایت کینگ برسونه؟!!!

حالا یه سری میان میگن الکی سخت میگیری و اینجوری چیزا اما برای من واقعا غیر قابل قبوله انقدر مسخره کار نایت کینگ رو تموم کردن. فمنیسم غوغا کردش تو این قسمت.

:classic_dry:

نحوه مردن نایت کینگ مسخره بود واقعا فیلم هندی بود آخرشو گند زدن در مورد فمنیسم هم سریال از جنبشهای فمنیستی چند سال اخیر تاثیر گرفته و کلا فصل به فصل هم بیشتر شده


از پایانی که برای مورمونتها ملیساندرا و تئون در نظر گرفته بودن راضیم ولی نایت کینگ مطمئنا نه

جان آخر سر داشت چه غلطی میکرد دقیقا؟؟؟ شمشیری هم ندیدم دستش

 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 5 دقیقه قبل، Galiver گفته است :

تو حالا عجله نکن 3 قسمت دیگه مونده  شاید اصلا چهره ی یه مرده رو زده باشه قسمت بعد شاید معلوم شد

نمیتونه همینطوری چهره بزاره رو صورتش قبلا تو براووس دیدیم که آریا برای بدست آوردن چهره ها چکارهایی میکنه. 

اینکه اون آدره ری اکشن نشون داد مشخص بود که یه نفر داره یواشکی نزدیم میشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

عالیییییییی، یعنی بهترین قسمتی از گات که تابحال عمرم دیده بودم، همه چیز عالی بود از به تصویر کشیدن مرگ های تلخ و لحظات احساسی و اون  موسیقی شاهکار رامین جوادی، معجزه های رد وومن، ترس های آریا، شجاعت تمام کارکتر ها، لحظات خطرناک دنریس، عشق و اشک، نگرانی و اظطراب ، جنون و دیوانگی، غم و اندوه، شعف پیروزی، غیر ممکن و باور ناپذیر، دوست داشتنی و ... بهترین ترکیبی که میتونستن بسازن.

من تابحال هیچ وقت توی هیچ فیلم و سریالی انقدر احساسی نشده بودم. بی‌نظیر بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این همه تئوری و بحث در مورد شاهزاده وعده داده شده و آزوراهایی و لایت برینگر و پادشاه چشم آبی و نغمه یخ و اتش؟

تلویزیون و سینما تا حالا فیلمهای خوب فانتزی کم نداشتن ولی چیزی که بازی تاج و تخت رو متمایز میکنه (یا شاید باید بگم می کرد) روایت منطقی داستان و واقعی بودن در عین فانتزی بودن بود. هیچ اشتباهی بدون پاسخ نمی موند و کوچکترین اشتباه کافی بود که از بازی تاج و تخت حذف بشی. مارتین اصلا اهمیت نمیداد که ما چقدر این کاراکتر رو دوست داریم یا این کاراکتر چقدر شریف و نجیبه. یا این مرگ شایسته این مرد نیست.( هنوز مرگ ند رو فراموش نکردم.) اما حالا فیلم تمام این قواعد رو زیر پا گذاشته و از بازی تاج و تخت فاصله گرفته. مهم نیست چقدر اشتباه کنی در هر صورت زنده می مونی چون یه عده هستند که دوست دارن تو قسمت آخر تو رو ببینند.

ویرایش شده در توسط شوالیه درخت خندان

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در مورد شاه شب

خداییش خیلی دارین الکی سخت میگیرید اونم بعد از اون همه نبردی که نایت کینگ ازش جون سالم بدر برد مخصوصا آتیش دروگون که مستقیم تا سی ثانیه روش آتیش میریخت ولی چیزیش نشد هیچ اون لبخند خبیثانه رو هم زد من اون سکانس پشمام ریخت فقط میگفتم برو برو فرار کن ?

چیزی نمونده بود یه اژدهای دیگه روهم بزنه، با اژدهاش وینترفل رو داشت مخروبه میکرد و آتیش میزد اگه جان بهش حمله نکرده بود، توی رقص اژدهایان قشنگ معلوم بود فقط میخواست جان رو با نیزه‌اش بزنه، به سمت دنریس که نیزه‌اش پرتاب کرد اگه سرعت دروگون نبود زده بودتش حتی اونجا که یهو از پایین حمله کرد و رگباری آتیش گرفته بود رو جان و دنریس بازم دروگون بود که با سرعتش زود فلنگو بست، حتی از جنگ تک به تک با جان فرار کرد و مرده هارو فرستاد سمتش، تیون رو با خونسردی کشت و رفت تا کار برن رو تموم کنه... 

پس هیچ‌جوره نمیخواست وا بده حالا شما که رو مرگش ایراد میگیرید دقیقا چجوری میخواستید کشته بشه؟؟ بلاخره باید انتخاب‌تون بین شاه شب و شخصیت های اصلی داستان فقط یکی میتونه باشه چون اگه نمیمرد با کشتن برندون دیگه تبدیل به یک خدای یگانه میشد و هیچی جلو دارش نبود با سه تا اژدها :|

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 2 ساعت قبل، william truman گفته است :

این که شاه شب باید تو وینترفل سقوط میکرد چیز قطعی بود هیچ راه فراری تو وینترفل نیود  یا باید همه میمردن یا پیروز میشدن بانوی سرخ فوق العاده بود واقعا بیشتر از جان به جنگ کمک کرد ! تصاویر از نظر بصری عالی بود موسیقی فوق العاده یکی دو مورد فقط بود که دوست نداشتم یکی این که وایت واکر ها اصلا تو جنگ شرکت نرکدن اون اخرها حداقل چند تاشون میشد با جان درگیر بشن یکی این که شخصیت های اصلی کمی مردن یکی دو مرگ بزرگ دیگه داشتیم بهتر بود و در اخر نحوه مرگ شاه شب اریا از ناکجا اومد از بین 100 تا واکر چطوری پرید ؟ یه نبرد تک به تک بین شاه شب و جان هم حقمون بود که ندیدیم ! از اینجا به بعد نمیدونم بودجه دارن یه جنگ دیگرو بسازن یا نه بنظرم که نه !

واقعا حق با شماس.باید چندتا وایت واکر مبارزه میکردن یا اینکه شاه شب مباره میکرد با با یکی از شخصیتها .مگ بانو قرمز با کشتی برگت ب وینترفل ک اومد کمک . مرسی از کمکش ولی میتونستن بیشتر کشش بدن. نبرد رو یا اینک برندون میتونست از قدرتش استفاده کنه. مثلا چشاشو بست رفت تو قالب یه کلاغ ک چی بشه. نا سلامتی دنیا رو میخاد نجات بده. چطور ها. خیلی ایراد میشه گرفت ازش خیلی

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 9 دقیقه قبل، وایت ولف گفته است :

گوست به احتمال قوی کشته شد به تصویر کشیدن دایرولف و غول و اژدها هزینه ش زیاده برا همین گوست رو گذاشتن خط مقدم تا زود از دستش خلاص شن

کشته شدن شدن مورمونتها واقعا غم انگیز بود با اینکه خاندان کوچکی بودند ولی نسبت به خیلی از خاندانهای اصلی سرتر بودن. قهرمانانه کشته شدن حیف که دنریس ی عاشق واقعیشو از دست داد و استارکها وفادارترین و شجاعترین پرچمدارشونو

در نظر بگیرید که سازندگان برای حماسی کردن مرگ مورمونت کوچولو افتخار کشتن غول برفی رو بهش دادن

نحوه مردن نایت کینگ مسخره بود واقعا فیلم هندی بود آخرشو گند زدن در مورد فمنیسم هم سریال از جنبشهای فمنیستی چند سال اخیر تاثیر گرفته و کلا فصل به فصل هم بیشتر شده


از پایانی که برای مورمونتها ملیساندرا و تئون در نظر گرفته بودن راضیم ولی نایت کینگ مطمئنا نه

جان آخر سر داشت چه غلطی میکرد دقیقا؟؟؟ شمشیری هم ندیدم دستش

 

جان به نظرم نشون داد نایت کینگ از شمشیر والرایی میترسه بخاطر همین از دست جان فرار کرد 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 4 دقیقه قبل، hamedp715 گفته است :

واقعا حق با شماس.باید چندتا وایت واکر مبارزه میکردن یا اینکه شاه شب مباره میکرد با با یکی از شخصیتها .مگ بانو قرمز با کشتی برگت ب وینترفل ک اومد کمک . مرسی از کمکش ولی میتونستن بیشتر کشش بدن. نبرد رو یا اینک برندون میتونست از قدرتش استفاده کنه. مثلا چشاشو بست رفت تو قالب یه کلاغ ک چی بشه. نا سلامتی دنیا رو میخاد نجات بده. چطور ها. خیلی ایراد میشه گرفت ازش خیلی

برن خودش رو تو قسمت قبل معرفی کرد حافظه تاریخ همین انسان ها اگه ندونن کی بودن چی شدن دیگه انسان نیست بلکه میشن حیوون 

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بیست دقیقه اخر فیلم  صد میگیره از ده...

عالی ترین بیست دقیقه ای از یک فیلم بود که تو عمرم دیدم..این بیست دقیقه به هزار تا فیلم می ارزید..مخصوصا از اونجا به بعد که نایت کینگ همه رو زنده میکنه..عالی عالی عالییییییی

ویرایش شده در توسط Momomo

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یک مورد رو هیچکدومتون بهش اشاره نکردین...اون کلاغایی که برن گرفتشون دقیقا چیکار کردن؟ فک کنم یه نامه دستشون بود

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا اون موقع که برندون وارگ کرد امکانش نیست رفته باشه تو ذهن آریا؟ یعنی برن همچین قدرتی داشت که بره تو ذهنش و بهش راهنمایی بده چیکار کنه؟ مثل اون کاری که با هودور میکرد؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حاصل ترکیب نبرد هلمز دیپ با نبرد حرام زاده ها و بادهای زمستان و موسیقی رامین جوادی و یه کم هم world war z قاطیش کنیم میشه این اپیزود . یه شاهکار بود واقعا . یه کم روزنه توش داشت که خدایی واسه خاطر خودتون هم که شده بیاین نادیده بگیرین . یه کم کشته شدن نایت کینگ شاید عجیب بود و میشد قطعات پازل رو جوری چید که منطقی تر به چشم بیاد . ولی با این دید که اریا یه قاتل اموزش دیده است میشه چشم پوشی کرد .  اونطور که اریا از بین اون همه وایت فرار کرد که عمرا اگه کسی دیگه بود زنده نمیموند خوب رسیدن به نایت کینگ که همه تمرکز خودش و ارتشش اونجا روی برنه فکر میکنم قابل هضم باشه .

از این که بگذریم منم خیلی جاها دیدم قبل از پخش اپیزود از کشته شدن نایت کینگ توسط اریا یا جان با خنجر یادشده نقل قوله . عجبا با این ملت تئوری پرداز . هر چی واسه این ملت رو کنی یکی قبلا تئوریش رو زده .

صحنه های بیادماندنی اینقدر داشت این قسمت که نمیشه شمرد . ولی بهترینش این صحنه بود به نظرم :

قسمت حمله دوتراکی ها (بخوام فقط حسش رو بگم مثل این بود که از زیر دوش اب گرم در بیای بری زیر دوش اب سرد که عضلاتت میبنده) 

دقیقا عکس این صحنه که اغازگر نبرد بود صحنه پایانی نبرد بود با اون شاهکار رامین جوادی و کشته شدن نایت کینگ (مثل این بود از زیر دوش اب سرد بیای زیر دوش اب گرم و عضلاتت شل میشه)

ما بین این صحنه ها لحظاتی هم بود که سریال به بیننده وقت واسه تمرکز دوباره و ارامش میده . مثل صحنه ای که خندق رو اتیش میزنن .

در کل اپیزودی بود که تپش قلبم چنان بالا رفت و عرق ریختم سرش که هر ان میگفتم الان سکته رو میزنم . فکر کنم خیلی ها همین اوضاع رو داشتن . البته از نیمه اپیزود تا اخراش بهتر شد چون تقریبا دیگه وینترفل سقوط کرده بود و جنگ بیرون از قلعه به درون قلعه کشیده شد و اخر کار دیگه تیر خلاص رو زد و نفسمون جا اومد .

امتیازم به این اپیزود یه 10 کامل و فقط به خاطر اون پلوت کوچیک بالاتر از 10 نمیگیره .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 2 دقیقه قبل، arezoo گفته است :

آقا اون موقع که برندون وارگ کرد امکانش نیست رفته باشه تو ذهن آریا؟ یعنی برن همچین قدرتی داشت که بره تو ذهنش و بهش راهنمایی بده چیکار کنه؟ مثل اون کاری که با هودور میکرد؟

نه بابا برن وارگ نکرد توی کسی اصلا فقط از اول خودشو فدا کرد تا طعمه باشه چون میدونست هدف شاه شب در اصل اونه اونجایی که وارگ کرد هم بنظرم فقط داشت جنگ رو نظارت میکرد اخرش که دید دارن شکست میخورن دیگه بیخیال شد.. در ضمنهیچکس نمیدونست آریا کجاست شاید خیلی وقت بود اونجا کمین کرده بوده تا فرصت مناسب گیرش بیاد بلاخره همینجور از راه نرسید که بیاد شاه شب رو بکشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
در 7 دقیقه قبل، arezoo گفته است :

آقا اون موقع که برندون وارگ کرد امکانش نیست رفته باشه تو ذهن آریا؟ یعنی برن همچین قدرتی داشت که بره تو ذهنش و بهش راهنمایی بده چیکار کنه؟ مثل اون کاری که با هودور میکرد؟

فک نکنم تو اریا رفته باشه..بعد از اینکه وارگ کرد یهو رفت روی صحنه ی نایت کینگ و چندین بار هم نشون داد برن رو ک در این حالت هست و حتما یه نکته داره وگر نه این همه نشونش نمیداد و اینکه نمیتونه تو اریا رفته باشه چون یه چن دقیقه اخر از اون حالت اومد بیرون و بعد اریا اومد نایت رو کشت..

در 5 دقیقه قبل، cancer گفته است :

نه بابا برن وارگ نکرد توی کسی اصلا فقط از اول خودشو فدا کرد تا طعمه باشه چون میدونست هدف شاه شب در اصل اونه اونجایی که وارگ کرد هم بنظرم فقط داشت جنگ رو نظارت میکرد اخرش که دید دارن شکست میخورن دیگه بیخیال شد.. در ضمنهیچکس نمیدونست آریا کجاست شاید خیلی وقت بود اونجا کمین کرده بوده تا فرصت مناسب گیرش بیاد بلاخره همینجور از راه نرسید که بیاد شاه شب رو بکشه

چندین بار برن رو تو این حالت نشون داد و فکر کنم هدف خاصی داشتن از این کار..فقط نظاره کردن جنگ نبود به نظرم..

دقیقا وقتی نایت کینگ اومد از اون حالت اومد بیرون..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×