رفتن به مطلب
Azor Ahai

توانایی دنریس برای حکومت !؟

Recommended Posts

فکر کنم تا اینجای داستان که ترجمه شده همه به این نتیجه رسیده باشن دنریس جدی ترین شخص برای در دست گرفتن حکومت هست . شاید در آینده فرد دیگه ای هم پیدا بشه ولی در هر صورت دنریس با وجود اژدها ها و چیزی که در ذهنش داره به این راحتی ول کنه ماجرا نیست !

 

حالا به نظر شما دنریس می تونه وقتی بیاد به وستروس همه رو متحد کنه ؟ دنریس باید در چه شرایطی ( شرایط وستروس منظورم هست ) بر گرده ؟ دنریس رو لایق حکومت می دونید ؟

 

و کلا هر بحثی در مورد آینده دنریس .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

فعلا که هر کی از ننه اش قهر میکنه میره پیش دنریس. دنریسم یه شخصیتی داره که مثه بقیه مدعیان ظالم نیست و همه رو جذب میکنه.

الانم تو ایستروس نشسته تا اینا تو وستروس همدیگه رو از میدون بدر کنن.دنریس در حین اینکه داره سپاه جمع میکنه و اژدهاهاشو بزرگ میکنه در موقعیتیم هست که هیشکه عددی حسابش نمیکنه.وستروسیا حتی به اژدهاش باور ندارن و این باعث میشه اون در ارامش و دردسر کمتر و بدون اینکه لاقل از جانب وستروسیا تهدیدی علیه ش بشه،تجدید قوا کنه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من به طور کلی ( بدون توجه به آخرای کتاب 5 ) میگم ، این دنریس به درد حکومت نمیخوره. لا اقل تا اینجای کار. واقعا" بچه س. من فکر میکنم بهترین سرنوشتی که میشه براش رقم بخوره نشستن به عنوان ملکه در کنار یه پادشاه مقتدر هست. اصن حماقت و سادگی و بی عرضگی از سر و کولش میباره. شانس آورده استورم بورن و مادر اژدهاس وگرنه کلا" بی فایده میشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

در یه صورت دنریس میتونه همه وستروس رو با خودش متحد کنه. اونم اینه که آدرها از شمال دیوار حمله کنن و اونوقت تنها امید وستروس در برابر سرمای شمال آتش اژدهاهای دنریس هستن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

جای تعجبه! شخصیتی که مارتین داره این قدر بهش پر و بال میده و آینده ی روشن براش میسازه اینطوری برای اکثر ما توجیه نشده و ضعیفه! منم کاملا موافقم که دنریس بیشتر از اونی که حقش بوده به دست میاره و آورده.

دلم می خواد بدونم فقط نظر ماها این طوریه؟ یا توی فروم های انگلیسی زبان و کلا بقیه ی فن ها هم همین نظر رو درباره ی دنریس دارن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
جای تعجبه! شخصیتی که مارتین داره این قدر بهش پر و بال میده و آینده ی روشن براش میسازه اینطوری برای اکثر ما توجیه نشده و ضعیفه! منم کاملا موافقم که دنریس بیشتر از اونی که حقش بوده به دست میاره و آورده.

دلم می خواد بدونم فقط نظر ماها این طوریه؟ یا توی فروم های انگلیسی زبان و کلا بقیه ی فن ها هم همین نظر رو درباره ی دنریس دارن؟

 

توی بزرگترین فروم یعنی Westeros.org ، اولا" که تقریبا" همه جان رو دوست دارن.

ولی خیلی ها از دنی بدشون میاد اونم نه یه ذره.

تعداد کسایی که حامی ِ Stannis هستن بیشتر از دنیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

با این حساب به نظرم این محبوب نبودن دنریس با اون همه خرجی که مارتین براش میکنه باید یه تریکی قصه ای چیزی پشتش باشه وگرنه یه جورایی ضعف داستان به حساب میاد. البته نظر منه...!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
با این حساب به نظرم این محبوب نبودن دنریس با اون همه خرجی که مارتین براش میکنه باید یه تریکی قصه ای چیزی پشتش باشه وگرنه یه جورایی ضعف داستان به حساب میاد. البته نظر منه...!

 

لیانا جان من فکر میکنم به هیچ چیز هم نرسه بازم قوت به حساب میاد. "دنریس در اوج بود ولی نه کسی دوسش داشت نه به چیزی رسید" این خودش خیلی میتونه برای یک کتاب خوب باشه. از اون طرف تقریبا" همه ی استارک ها بعد از کتاب اول هیچی ندارن !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم فکر نمیکنم دنریس لیاقت فرمانروایی داشته باشه . علاوه بر این که از سیاست چیزی نمی دونه ، تنهاست و خاندانی نداره که ازش حمایت کنن ! به نظرم دنی و اژدهاهاش جز مقوله هایی هستن که تو دنیای مارتین باید پشت سر گذاشته بشن و به تاریخ بپیوندند.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من تو سریال اصلا از دنی خوشم نمیومد.خیلی جیغ جیغ میکرد.تو هر جمله اش سه تا کلمه dragon بود.ولی بعدا کتابو که خوندم و اون افکار ذهنی دنریسو خوندم ازش خوشم اومد.فکر میکنم اون به مرور پیشرفت میکنه و کشورداری و حکومت و البته سیاستو یاد میگیره.به هر حال همونطور که گفتم اون الان نسبت به رقباش مشکلات به مراتب کمتری داره،و شانس بیشتر.

به نظر من خیلی از شخصیت های این کتاب به مرور تجربه پیدا میکنن مثل سانسا ،جان و همین دنریس

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

لیانا جان من فکر میکنم به هیچ چیز هم نرسه بازم قوت به حساب میاد. "دنریس در اوج بود ولی نه کسی دوسش داشت نه به چیزی رسید" این خودش خیلی میتونه برای یک کتاب خوب باشه. از اون طرف تقریبا" همه ی استارک ها بعد از کتاب اول هیچی ندارن !

 

اینم حرفیه...ولی در صورتی که قصد مارتین همین باشه. مشکل اینه که وقتی من فصل های دنریس رو می خونم احساس می کنم نویسنده می خواد من خواننده دنریس رو تحسین کنم... (برای دنریس تا بعد ماجرای یانکای تو کتاب 3 خوندم البته تا آخرش برام اسپویل شده) مطمئنم شمام موافقی که قرار نیست ما دنریس رو دوست نداشته باشیم!

 

به ریگار: حالاحالاها در خدمتشون هستیم. حتی اگه دنی هم پشت سر گذاشته بشه اژدهاهاش تا صفحه آخر داستان حضور پررنگ دارن.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دنریس دنریس دنریس...... شخصیت محبوب من تو کتاب و تو سریال. دنریس سن کمی داره اما به نسبت خیلی از بزرگسال ها داره موفق تر عمل می کنه. اون توی کمبود و ظلم برادرش بزرگ شد. کسی که هیچ کس نبود تا بهش محبت کنه اما برعکس برادرش ظالم نیست و مردم و همه چیز و دوست داره و خیلی هنوز برای حکومت بیش از اندازه معصومه. اما داره یاد می گیره که سیاست به بی رحمی و خشونت نیاز داره و اون هم می خواد سهمشو از این دنیا بگیره. به نظر من استنیس شاه خوبی بود تا وقتی که دیدم حاضره برای بدست اوردن قدرت حتی برادر خودشو بکشه اون وقت فهمیدم کم کم به دیکتاتوری تشنه قدرت تبدیل می شه که هدف براش وسیله شو توجیه می کنه اما دنریس اینجوری نیست و تا وقتی کسی بهش اعلان جنگ نده باهاش نمی جنگه. اون داره کم کم یاد می گیره. راب اصلن تو باغ نیست استارک ها کارشون تموم همون طور که خاندان تارگرین کارشون تمومه و دنریس می تونه اخرین نغمه باشکوهشون باشه و البته استارک ها هم پایان باشکوهی خواهند داشت. این دو خاندان باستانی که از همه خاندان ها بهتر به نظر می رسن به اخر راهشون رسیدن اما ابروی خودشون رو در اخر می خرن و بعد از دنیا پاک می شن. جافری هم برای همه و برای خودش شخصیت خطرناکیه و بهترین گزینه برای پادشاهی همون دنریسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی بی خود ترین شخصیت داستان همین دنریسه . هم خودش بی خوده هم فصل هاش . یعنی خوندن فصل های دنریس اون هم به انگلیسی بی اندازه زجر آوره .

حالا باز اول که خوبه از یه جای داستان یه تکه کلام به بی نمکی خودش پیدا می کنه و همیشه می گه که به اندازه خودش حال بدکنه .

هیچ لیاقتی هم نداره . بیاید جلوتر می بینید که به اندازه ی همه ی شخصیت های دیگه روی هم تصمیم اشتباه می گیره . تنها هنری که داشته که اون هم هنر نبوده و شانس بوده اینه که از تو تخم مرغ شانسی هاش اژدها در اومده .

یعنی حاضزم رمزی اسنو ( بولتون ) شاه وستروس شه این دنریس نشه .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
یعنی بی خود ترین شخصیت داستان همین دنریسه . هم خودش بی خوده هم فصل هاش . یعنی خوندن فصل های دنریس اون هم به انگلیسی بی اندازه زجر آوره .

حالا باز اول که خوبه از یه جای داستان یه تکه کلام به بی نمکی خودش پیدا می کنه و همیشه می گه که به اندازه خودش حال بدکنه .

هیچ لیاقتی هم نداره . بیاید جلوتر می بینید که به اندازه ی همه ی شخصیت های دیگه روی هم تصمیم اشتباه می گیره . تنها هنری که داشته که اون هم هنر نبوده و شانس بوده اینه که از تو تخم مرغ شانسی هاش اژدها در اومده .

یعنی حاضزم رمزی اسنو ( بولتون ) شاه وستروس شه این دنریس نشه .

عزیز تا این جایی که کتاب نوشته اقای ار ار مارتین! فعلا بیشترین شانس و ادعا برای دنریسه! اصلا همه داستان یه طرفه! اژدهاهاش یه طرف! به نظرم دنریس خیلی از همه از همه نظر بهتره! البته خوب اینم یادت نره هنوز معلوم نشده که جان اسنو تارگرین هست یا استارک! اگه اون تارگرین باشه رسما حکومت به اسمشونه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

منم نگفتم شاه ( ملکه ) نمی شه . می گم لیاقت نداره . این که تو تخم مرغ شانسی آدم اژدها در بیاد که لیاقت نیست . شانسه .

حالا شما این کتاب رو بخونید این دنریس از همه ی شخصیت های دیگه بیشتر سوتی می ده ولی چون مارتین هواش رو داره اشتباهی که خفیف ترش برای آدم های بهتر از دنریس موجب مرگ می شه برای دنریس در حد از دست رفتن یه وعده عصرونه تموم می شه .

 

ضمن این که یک متقلب هم هست . یه دفعه از روی هوا می شه مادر برده ها .

 

خیرش هم به هیج جا نمی رسه . از هر جا رد می شه یه مصیبتی به اون جا نازل می شه . یعنی اگه سوال چند گزینه ای بذارن که دنریس بدتره یا طاعون یا قحط سالی من می گم دنریس .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
با این حساب به نظرم این محبوب نبودن دنریس با اون همه خرجی که مارتین براش میکنه باید یه تریکی قصه ای چیزی پشتش باشه وگرنه یه جورایی ضعف داستان به حساب میاد. البته نظر منه...!

 

لیانا جان من فکر میکنم به هیچ چیز هم نرسه بازم قوت به حساب میاد. "دنریس در اوج بود ولی نه کسی دوسش داشت نه به چیزی رسید" این خودش خیلی میتونه برای یک کتاب خوب باشه. از اون طرف تقریبا" همه ی استارک ها بعد از کتاب اول هیچی ندارن !

 

مشکل اینه که طبق نوشته ها دنریس برای مردمش خیلی خیلی محبوبه برای خواننده محبوب نیست .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
منم نگفتم شاه ( ملکه ) نمی شه . می گم لیاقت نداره . این که تو تخم مرغ شانسی آدم اژدها در بیاد که لیاقت نیست . شانسه .

حالا شما این کتاب رو بخونید این دنریس از همه ی شخصیت های دیگه بیشتر سوتی می ده ولی چون مارتین هواش رو داره اشتباهی که خفیف ترش برای آدم های بهتر از دنریس موجب مرگ می شه برای دنریس در حد از دست رفتن یه وعده عصرونه تموم می شه .

 

ضمن این که یک متقلب هم هست . یه دفعه از روی هوا می شه مادر برده ها .

 

خیرش هم به هیج جا نمی رسه . از هر جا رد می شه یه مصیبتی به اون جا نازل می شه . یعنی اگه سوال چند گزینه ای بذارن که دنریس بدتره یا طاعون یا قحط سالی من می گم دنریس .

شما این جمله رو دقت کنی میفهمی قضیه فقط داینریس نیست:

هنوز معلوم نشده که جان اسنو تارگرین هست یا استارک! اگه اون تارگرین باشه رسما حکومت به اسمشونه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
منم نگفتم شاه ( ملکه ) نمی شه . می گم لیاقت نداره . این که تو تخم مرغ شانسی آدم اژدها در بیاد که لیاقت نیست . شانسه .

حالا شما این کتاب رو بخونید این دنریس از همه ی شخصیت های دیگه بیشتر سوتی می ده ولی چون مارتین هواش رو داره اشتباهی که خفیف ترش برای آدم های بهتر از دنریس موجب مرگ می شه برای دنریس در حد از دست رفتن یه وعده عصرونه تموم می شه .

 

ضمن این که یک متقلب هم هست . یه دفعه از روی هوا می شه مادر برده ها .

 

خیرش هم به هیج جا نمی رسه . از هر جا رد می شه یه مصیبتی به اون جا نازل می شه . یعنی اگه سوال چند گزینه ای بذارن که دنریس بدتره یا طاعون یا قحط سالی من می گم دنریس .

شما این جمله رو دقت کنی میفهمی قضیه فقط داینریس نیست:

هنوز معلوم نشده که جان اسنو تارگرین هست یا استارک! اگه اون تارگرین باشه رسما حکومت به اسمشونه!

 

بابا حالا من چی جوابت بدم که اسپویل نباشه ؟

 

بعد این که من هم می گم دنریس با اون اژدهاهاش ملکه می شه . ولی یک ملکه نالایق . مثل بقیه ی شاه و ملکه های تارگرین .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

تا کتاب پنجم دنریس کلا" با منظور یا بی منظور داره حرص خواننده رو در میاره.

اما آخر کتاب پنج زیادی اوج میگیره. من نمیدونم آیا کسی که 5 کتاب همه رو حرص داده و با توجه به انجمن های خارجی Boring ترین POVها رو داره ، میتونه اعتمادها رو واسه کتاب 6 جلب کنه ؟ من که اصن مشتاق نیستم ببینم چی میشه. من واسه یه آدمی مث ِ Edric Dayne بیشتر ولع دارم تا دنی ِ بیفایده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

King Robert کاملاااااااااااااااااا باهات موافقم ,بی خود ترین قسمت کل نغمه دنریسه و من دوست دارم بیلون گریجوی یا بچه ی جان ارن شاه شه این مفت خور که از تو تخم مرغ شانسی 3 تا اژدها درآورده شاه یا ملکه یا هرچیزی نشه ولی از اونجا که فعلا با خرشانسی کارش جلو میرم منتظرم تکلیف جان مشخص شه دعا میکنم تارگرین-استارک باشه تا تخت پادشاهی مال اون شه و حتی امیدوارم جان انتقام برادر دنریس رو با ریختن فلز مذاب روش بگیره تا غلیان دلم پایین بیاد ولی اگه دنریس شاه یا ملکه و یا هرچیز مهمی تو وستروس بشه قول میدم تا مارتین نکشتش اون فصلا رو نخونم!!!!!!

 

ولی باید بگم که این که اژدها های دنریس مسیر تخت شاهی رو براش باز کنن تا 5 6 سال دیگه ممکن نیست جون باید بزرگ بشن و تا اون موقع امیدوارم آدر ها دنریس رو بخورن!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درود

میدونم بحث این تایپک 2 ماهه تموم شده و دیر اومدم اما واقعا نمیتونم جلو خودمو بگیرم و پستی ندم!!

من واقعا نمیدونم چرا مارتین دنریس رو تا حده یه خدا برخی جاها بالا میبره!!! یه دختر نادان و احساسی چرا اینهمه ارزش داره!؟ فقط به خاطر موی خوشگلش؟!؟!؟!

در واقع دنیرس بیشتر تو یه ف.ا.ح.ش.ه.خونه میتونه مفید باشه تا حکومت. با احترام نسبت به طرفداران دنریس(البته اگه داشته باشه!D:) من این ذات ف.ا.ح.ش.ه بودن دنریس رو وقتی شناختم که دیدم چطور عاشق یه موجود پستی مثل دروگو هست و اجازه میده برادرش جلو چشماش اونطور بمیره!(البته برادرش هم به شدت به خودش شباهت داشت از هر نظر!!)

 

کلا کتاب به نظرم گاهی اوقات غیر منطقی پیش میره.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
درود

میدونم بحث این تایپک 2 ماهه تموم شده و دیر اومدم اما واقعا نمیتونم جلو خودمو بگیرم و پستی ندم!!

من واقعا نمیدونم چرا مارتین دنریس رو تا حده یه خدا برخی جاها بالا میبره!!! یه دختر نادان و احساسی چرا اینهمه ارزش داره!؟ فقط به خاطر موی خوشگلش؟!؟!؟!

در واقع دنیرس بیشتر تو یه ف.ا.ح.ش.ه.خونه میتونه مفید باشه تا حکومت. با احترام نسبت به طرفداران دنریس(البته اگه داشته باشه!D:) من این ذات ف.ا.ح.ش.ه بودن دنریس رو وقتی شناختم که دیدم چطور عاشق یه موجود پستی مثل دروگو هست و اجازه میده برادرش جلو چشماش اونطور بمیره!(البته برادرش هم به شدت به خودش شباهت داشت از هر نظر!!)

 

کلا کتاب به نظرم گاهی اوقات غیر منطقی پیش میره.

 

مارتین ، دنی رو تو نگاه مردم اطرافش بالا برده ، نه بیشتر از اون ! چیز غیر منطقیش کجاست ؟ یعنی چه جوری برده بالا؟ اینجوری که شما گفتی در حد خدا من یاد گندالف و دامبلدور افتادم

وقتی میشه ادعا کرد ، که به صورت شخص غایب (سوم شخص) تو کتاب ازش تعریف شده باشه یا اینکه به عنوان خواننده ، یک احترامی براش قائل باشیم ، با توجه به اعمال و رفتارش ، همانطور که برای جان احترام قائلیم واسه نجابتش ، راب و آریا شجاعتشون و یا حتی شرافت مرحوم ند

به نظر من شخصیت مهم و تاثیر گذاریه دنی ولی هیچ حس خدا بودنش به من دست نداده

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
درود

میدونم بحث این تایپک 2 ماهه تموم شده و دیر اومدم اما واقعا نمیتونم جلو خودمو بگیرم و پستی ندم!!

من واقعا نمیدونم چرا مارتین دنریس رو تا حده یه خدا برخی جاها بالا میبره!!! یه دختر نادان و احساسی چرا اینهمه ارزش داره!؟ فقط به خاطر موی خوشگلش؟!؟!؟!

در واقع دنیرس بیشتر تو یه ف.ا.ح.ش.ه.خونه میتونه مفید باشه تا حکومت. با احترام نسبت به طرفداران دنریس(البته اگه داشته باشه!D:) من این ذات ف.ا.ح.ش.ه بودن دنریس رو وقتی شناختم که دیدم چطور عاشق یه موجود پستی مثل دروگو هست و اجازه میده برادرش جلو چشماش اونطور بمیره!(البته برادرش هم به شدت به خودش شباهت داشت از هر نظر!!)

 

کلا کتاب به نظرم گاهی اوقات غیر منطقی پیش میره.

 

 

من طرفدار دنی نیستم و برعکس ، ازش بدم میاد. اما موی خوشگلش نبود که باعث شد بدون ذره ای آسیب از توی تل آتیش بیاد بیرون. موی خوشگلش نبود که اون کویر رو با یه سری له و مچاله طی کرد و به Qarth رسید. موی خوشگلش نبود که از توی House of Undying برگشت. بالاخره داره 3 تا اژدها رو پرورش میده و این هم به موی خوشگلش ربطی نداره.

درسته که بی عرضه س. درسته که کارایی میکنه که غیر عقلانیه. اما یادت نره که وقتی دادنش به Drogo ، سیزده چهارده سالش بود. و از یک همچین سنی انتظار بیشتری نمیره. در ضمن ، این رو هم در نظر داشته باشید که وقتی دید سرنوشتش به دروگو پیوند خورده ( اولش راضی نبود ولی کاری ازش بر نمیومد ) ، سعی کرد Drogo رو دوست داشته باشه و واقعا" عین یک زن فداکار رفتار کرد و به واقع اینطوری فرض کرد که Drogo یار همیشگیش هست، پس سعی کرد دوسش داشته باشه. اگه کتاب رو خونده باشید میبینید ( حدس میزنم از لحنی که در مورد Drogo به کار بردید ، نخوندید ) که Drogo هم یک جورایی رام میشه و سعی میکنه به شیوه ای "انسانی" دنی رو دوست داشته باشه.

 

اما خب در کتاب های بعدی ، دنی رفتار هایی میکنه و تصمیم هایی میگیره که از یک حکمران به دوره و خب همه ی اونا جای بحث داره. این حرفم یکم خنده داره ولی یادمون نره که دنی ، پدر مادر بالا سرش نبودن و فقط توسط برادر خل و چلش تربیت میشده و همینم از اون شرایط بیرون اومدن خودش خیلیه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

درود

در مورد زنده از اتیش بیرون اومدن که باید بگیم درسته موی خوشگلش نبود علتش اما عقل و عصمت(!) هم دلیلش نبود! دلیلش فقط تخیل مارتین بود.D: موضوع همون علاقه بی مورد مارتین به ساختن نمیچه خدا از دنریس هست.

طی کویر رو هم بر حسب شانس میشه گذاشت و موضوع House of Undying هم که کلا غیر منطقی بود!!(یه مشکل بزرگ نوشته های مارتین داره اونم همینه که اتفاقات غیر منطقی زیاده تو داستاناش!)

اما اون سه تا اژدها فکر کنم واقعا برای موهاش موندن پیشش D:

 

راستی در مورد دروگو من منظورم از پست بودن دروگو نحوه همبستر شدنش با دنریس و کلا روابطشون نبود!(منظور شما در مورد شیوه دوست داشتن انسانی همین بود دیگه درسته؟) منظورم کل رفتار های دروگو و دوتراکی هاست(دوتراکی ها تو جهان ما حکم مغول و تازیرو دارن!!! نمیشه انسان حسابشون کرد.)

راستی من کلا سریالو نمیبینم به نظرم کار ضعیفیه مخصوصا تو بخش بازیگری.یه سری از دیالوگهای خفن کتاب رو هم که تو سریال نذاشتن رفتن رو مخه من تو همون قست اول!!!:(

 

بله باهاتون موافقم تتقریبا هرکسی که وسیریس تربیتش کنه میشه کسی مثل دنریس و حتی بدتر! اما گذشته و علتها اهمیتی ندارن مهم نتیجست.

 

به هر حال من که امیدوارم مارتین یکم بیخیال دنریس شه چون واقعا لیاقت چیزایی که تو داستان بهش میرسه رو نداره. اما جوری که شما حرف میزنید انگار تو کتاب 4-5 پررنگتر هم شده!!!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چقدر خوشحال میشم یکی هم مث من پیدا میشه که میگه سریال دینشو به کتاب ها ادا نکرده...

 

ببینید ، ما یک طایفه ای! داشتیم به اسم Targaryan ها که چه بخوایم چه نخوایم یک سری قدرت داشتن و یکیشون مصون بودن نسبت به آتیش بوده. خب اگه قرار باشه یکی دو تا ( یا سه تا ) تارگرین داشته باشیم و هیچکدومشون اینطوری نباشه که نمیشه. یعنی اینطوری باید گفت که تارگرین ها رو خیلی بالا برده مارتین. یعنی یا دنی یا داداش ِ دیوانه ش یا .... (:دی) باید اون قابلیت های تارگرین ها رو توی این داستان نشون میدادن . حالا قرعه به دنی افتاده. بالاخره اگه قرار باشه Targaryan ِ درست و حسابی باشی باید یک سری از اون خصوصیات رو داشته باشی و دنی رو همون خصوصیات داره مهم و خاص میکنه.

 

در مورد Dothraki ها به نظرم از Viserys آدم تر بودن به خدا ... یعنی اون Drogo به مرور زمان داشت انسان میشد ، ولی Viserys نفهم بود رسما!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×