رفتن به مطلب
mohammadhoseinjj

به پادشاهی رسیدن کدام خاندان؟

Recommended Posts

جالبه با این که داستان نغمه یه داستان فانتزیه و ملزومه ی چنین داستانی جادوه، خیلی ها خواهان حذف کامل جادو از داستانند. چرا؟؟؟؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

من کلاً مشکل دارم با این چیزا، چون مسخره می شه به نظرم داستان.

مثلاً تو هری پاتر به خیلی از مشکلات می تونم اشاره کنم. (البته کتاب رو نخوندم شاید اونجا تا حدی درست بوده باشه) یا تو LOTR

مشکل اصلی اینه که طرف قدرت جادویی داره تو یه سری از مشکلات که تقریباً ساده اند عادی عمل می کنه تو پیش خودت می گی خب با جادو حلش کن دیگه. بعد می ره یه حرکات محیرالعقولی می زنه که آدم شاخ در می یاره.

 

الان فکر کن کل حرکات و ذکاوت تایوون یا بیلیش یا اشخاص دیگه به طرفه العینی از یه جادوگر از بین بره. من که به شدت مایوس می شم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مثلاً استنیس نشسته اونجا ملیساندر 3 تا زالو می ندازه تو آتیش 3 تا پادشاه می میرن، چه وضعشه آخه. (وقتی به راب گفتن بیلون مرده هیجان و شوک مردن راب و جافری گرفته می شه دیگه، چون تقریباً می شه حدس زد.)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
من کلاً مشکل دارم با این چیزا، چون مسخره می شه به نظرم داستان.

مثلاً تو هری پاتر به خیلی از مشکلات می تونم اشاره کنم. (البته کتاب رو نخوندم شاید اونجا تا حدی درست بوده باشه) یا تو LOTR

مشکل اصلی اینه که طرف قدرت جادویی داره تو یه سری از مشکلات که تقریباً ساده اند عادی عمل می کنه تو پیش خودت می گی خب با جادو حلش کن دیگه. بعد می ره یه حرکات محیرالعقولی می زنه که آدم شاخ در می یاره.

 

الان فکر کن کل حرکات و ذکاوت تایوون یا بیلیش یا اشخاص دیگه به طرفه العینی از یه جادوگر از بین بره. من که به شدت مایوس می شم.

 

هری پاتر که پر ایراده، شکی توش نیست، اصلا نویسنده مخصوصا یه شخصیت (هرمیون) ساخته که ایرادای داستانش رو برا خواننده توجیه کنه.

 

ولی خب داستان فانتزی هم که نمی تونه عنصر فانتزی نداشته باشه. البته مارتین این قدر قسمت رئال داستانش رو عالی در آورده که آدم دلش می خواد قسمت فانتزی کلا حذف بشه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

والا منم راضیم قسمت فانتزی داستان حذف بشه ! قسمت های نفس گیر داستان همون جاهایی هستش که هیچ ربطی به جادو نداره ! عروسی خونین و خیانت جذابه ، زیرکی بیلیش و روابط واریس جذابه .... نه این که دنی با یه اژدها 8000 آنسیولید بگیره . برن با بدن یه گرگ بره شکار یا ...

البته نمیگم قسمت فانتزی بده یا ضعیفه ... فقط میتونم حرف سر رابرت رو تایید کنم که قسمت رئال بینهایت جذابتره !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شمام که می گین قسمت های رئالیستیکش بهتره. اون اول همچین گفتی چرا ؟؟؟؟؟ من گفتم شدید طرفدار قسمت فانتزی شی.

درسته باید باشه این چیزا، ولی همونجور که خودش تو مصاحبه اش گفته بود تو پس ضمینه، ولی اینجور که بوش می یاد داره هی بیشتر و بیشتر می شه.

حتی به این فکر کرده بوده که اژدها ها خودشون منبع آتش نباشن، والرین ها یه مکانیزم آتش زا روشون گذاشته باشن. (فکر کن دنریس خودش رو می زد به در دیوار که بتونه همچین کاری بکنه، چه حالی می داد)

ولی مثل اینکه داره بیشتر می شه این عناصر و کاریشم نمی شه کرد. (البته باید خوند کامل و بعد نظر داد شاید برداشت من درست نباشه)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نه من فانتزیش رو دوست دارم ولی رئالش واقعا بهتره.

 

همین جواب رو همون اول هم داشتم. فقط این که آدم یه سوال رو مطرح کنه و بلافاصله هم خودش بهش جواب بده یه طوریه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

گفتم ملیساندرا گند زده به فیلم منظورم دوجاش بود:

1-انداختن زالو در اتش و کشته شدن راب.

2-وقتی ملیساندا یک سایه زایمان کرد و رنلی مظلوم رو کشت.

اگر رنلی نمی مرد فیلم خیلی تغییر میکرد و جالب تر میشد.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حتی به این فکر کرده بوده که اژدها ها خودشون منبع آتش نباشن، والرین ها یه مکانیزم آتش زا روشون گذاشته باشن. (فکر کن دنریس خودش رو می زد به در دیوار که بتونه همچین کاری بکنه، چه حالی می داد)

نه !!!!!!

یعنی چی ؟ یعنی هر بار که میخواستن با آتیش اژدها جایی رو بسوزونن ، باید فندکی چیزی میگرفتن جلوی دهن اژدها ؟!

یحتمل میخواسته بگه پکیج فرو میکردن تو حلق اژدهایان .

نه خدا خیرش بده ، این مدل رئال بودن رو نمیخوایم توبه توبه !

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

حتی به این فکر کرده بوده که اژدها ها خودشون منبع آتش نباشن، والرین ها یه مکانیزم آتش زا روشون گذاشته باشن. (فکر کن دنریس خودش رو می زد به در دیوار که بتونه همچین کاری بکنه، چه حالی می داد)

نه !!!!!!

یعنی چی ؟ یعنی هر بار که میخواستن با آتیش اژدها جایی رو بسوزونن ، باید فندکی چیزی میگرفتن جلوی دهن اژدها ؟!

یحتمل میخواسته بگه پکیج فرو میکردن تو حلق اژدهایان .

نه خدا خیرش بده ، این مدل رئال بودن رو نمیخوایم توبه توبه !

 

اژدهایان موجود در این داستان خزندگان فلس‌دار و دارای نفس آتشین هستند و از لحاظ هوشی در سطح حیوانات دیگر قراردارند. گرچه در بسیاری از نگاره‌هایی که توسط هواداران داستان کشیده شده است، اژدهایان با چهار پا و دو بال پرواز به تصویر کشیده شدند،‌ اما مارتین اصرار دارد که این تصوری اشتباه است. او در حد امکان در خلق این موجودات از روالی عقلانی و منطقی تبعیت کرده است. بدینگونه که اژدهایان می‌توانند بطور کامل وزن خود را در هوا نگه‌دارند، از این رو، اژدهایان او شباهت بیشتری به مار‌ها دارند و باریک اندام‌تر از آنچه دیگران تصور می‌کنند، هستند و بجای شش عضو(دو بال و چهار پا) چهار عضو(دو بال و دو پا) دارند.

او ابتدا در نظر داشت که تارگرین‌ها از تکنیک آتشبازی خاصی و به وسیله‌ی ابزاری خاص آتش اژدها‌ را تقلید کنند. یعنی چیزی بسازند که اژدهایان را به آتش مجهز کند اما بعدتر تصمیم گرفت که خود اژدهایان آتش داشته باشند. او هرگز قصد نداشت که اژدهایانش قدرت تکلم داشته باشند چون در نظر داشت که با انسان‌ها متمایز باشند. مارتین اژدهایان را به عنوان یک قدرت بازدارنده همچون بمب اتمی در نظر می‌گیرد که این باعث می‌شود، دینریس تارگرین به تنهایی به عنوان قدرتمندترین انسان دنیا شناخته شود.

 

تو وبلاگ وینترفل کل مطلب هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×