رفتن به مطلب
mohammadhoseinjj

شخصیت های مرموز

Recommended Posts

یه زنیه به اسم کوایته . هر از چند مدت یه بار پیداش می شه یه هشدار هایی به دنریس می ده . از دنریس خواست که به آشایی بره که دنریس نپذیرفت .

هویتش زیاد مشخص نیست . احتمالا اهل آشائیه و قدرت پیش بینی و جادو رو هم که مطمئنا داره . حالا این که هدفش چیه و نقشش به جز هشدار دادن قراره چی باشه زیاد مشخص نیست .

 

این رو هم اضافه کنم کوایته رو به جز دنریس هیچ کس دیگه نمی تونه ببینه . حالا این که چطوری مشخص نیست .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

خیلی ها اعتقاد دارن که Quaithe آینده ی خودش هست . یعنی یه جورایی خود ِ دنریسه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یعنی سر جورا هم نمیتونه ببیندش؟ من کتاب 2 رو نخوندم ولی تو سریال سر جورا مورمنت میدیدش و همچنین یه جایی داشت پشت یه نفر دیگه رو خالکوبی یا نقاشی میکرد(اونجا که داشتن دنبال اژدها ها میگشتن)

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این ترجمه ایه از مقاله ی ویکی وستروس در مورد مردان بی چهره . یک نکته ی خیلی جالب توش وجود داره .

 

مردان بی چهره

انجمن مردان بی چهره فرقه ای است مذهبی حشاشین ( assassins ) است که خدای بی نهایت چهره را می پرستند . خدای مرگ

 

تاریخ: همان طور که به وسیله مرد مهربان به آریا توضیح داده شد این انجمن قبل از پیدایش براووس پدید آمده و ریشه در والریای قبل از دوم دارد . داستان پیدایش انجمن اشاره به فردی نامشخص دارد که اولین مزد بی چهره بوده است . این مرد دعای برده ها را برای خدایان متنوعشان شنید و نتیجه گرفت که این خدایان در حقیقت همه یکی هستند با صدها چهره . و او ابزار این خداست . برای همین او اولین هدیه را به بی چاره ترین برده داد . مرد مهربان این را نیز اشاره کرد که بعدها اولین مرد بی چهره هدیه را به اربابان نیز اعطا کرد . و باعث شده بسیاری از خوانندگان معتقد باشند که این انجمن در دوم نقش داشته است .

 

مذهب :این انجمن از معادن آتشفشانی برده ها در والریا سرچشمه می گیرد . مبدع آن به این نتیجه رسید که جمعیت متنوع برده های والریا همه به سوی تنها خدای مرگ با بی نهایت تجسم دعا می کنند . انجمن معتقد بود خدایان مرگ در تمام مذهب ها تصاویری از یک خدای بی نهایت چهره هستند . در خانه ی سفید و سیاه انجمن پیروان لباس های سفید و سیاه می پوشند و وظایف مذهبی انجمن را انجام می دهند . از جمله رسیدگی به مردگان . این خانه یک فواره دارد به همراه شاهنشین هایی با بت هایی از خدایان مرگ بسیاری . از جمله بیگانه ی مذهب هفت . اما سرویس رسمی وجود ندارد . بعضی از پیروان شمع هایی برای خدایانشان روشن می کنند و سپس به وسیله یک فنجان سیاه رنگ از آب فواره می نوشند . آب چشمه را با سمی پر کرده اند که منجر به مرگی بی درد می شود . این را به عنوان هدیه خدای بی نهایت چهره قلمداد می کنند .

یک اصطلاح مرتبط به فرقه وجود دارد . والار مورگولیس که در زبان والریایی برین به معنی همه باید بمیرند است . جواب آن نیز این است . والار دوهیریس به معنی همه باید خدمت کنند .

مطابق با اعتقاد انجمن این خدا در بسیاری از مذاهب وجود دارد با نام هایی متفاوت . در گوهور بز سیاه در یی تی شیر شب و در ایمان سون بیگانه .

کارهای داخلی و ترور ها : پیروان خدای بی نهایت چهره معتقدند که مرگ جزئی طبیعی از هر چیز است و پایانی مهربانانه بر رنج . انجمن در ازای یک بها می پذیرد هر کسی را در دنیا بکشد و این پیمان را سوگندی برای خدایشان قلمداد می کند . این بها همواره گران یا عزیز است . قیمت بستگی به اهمیت و امنیت فرد هدف بستگی دارد . زمانی که شورای کوچک بحث می کرد در مورد احتمال استخدام یک مرد بی چهره برای کشتن دنریس تارگرین بحث می کرد پتایر بیلیش مدعی شدکه شورا می تواند با نصف پولی که مردان بی چهره برای کشتن یک تاجر مطالبه می کنند یک لشکر مزدور استخدام کند . و کشتن یک شاهزاده بسیار گران تر است . در کتاب پنجم مشخص شد که فدیه می تواند درآمد فرد یا یک کودک باشد .

گروهی زبده از پیروان به نام مردان بی چهره اموزش می بینند برای انجام دادن این وظیفه . مردان بی چهره گهگاه ( خیلی کم ) زن هستند و به ندرت یک کودک را آموزش می دهند. آن ها آموزش می یابند که از همه ی حواسشان استفاده کنند برای دروغ گفتن و مخفی نگه داشتن خود . تونایی های جادویی به آن ها اجازه تغییر چهره را نیز می دهد . بخشی از آموزش آن ها انکار هویت خود طبق یک روش نیهیلیستی است . فکر کردن به این که آن ها هیچ کس نیستند .

مردان بی چهره در خانه ی سیاه و سفید تشکیل جلسه می دهند . معبد خدای بی نهایت چهره . آن ها دور یک میز گرد درباره ی کارهای طول ماه و قراردادهای ترور بحث می کنند . آن ها از روش های زیادی برای کشتن اهداف استفاده می کنند از جمله سمی مهلک به نام استراگلر ( خفه کننده ) . آن ها همچنین چهره ی کسانی را که برای مرگ می آیند را در خزانه ای نگه می دارند . آنه را برا روی دیوار چون ماسک هایی ترسناک آویزان کرده اند و از آن ها برای تغییر قیافه در هنگام کشتن استفاده می کنند .

آن ها بیش از ماسک هستند . پوست واقعی مرد بی چهره بریده می شود و چهره جدید در جای قبل قرار می گیرد . مردان بی چهره از ابزار به عنوان بخشی از تغییر قیافه و فریب استفاده می کنند . برخلاف جادوی محضی که ملیساندره و سایر پیروان رهولار استفاده می کنند .

آریا دانست که تکنیک کشتن مردان بی چهره نباید بر حسب احتمال باشد و فقط محدود به کشتن نیست . بها برای یک قتل دقیق پرداخته شده و در بسیاری از موارد مرگ باید یک تصادف به نظر برسد تا قتل .

یک مرد بی چهر نباید کسی را که می شناسد بکشد .

 

هویت مردان بی چهره : مرد مهربان جایگاه قدرتمندی را در انجمن دارد و او کسی است که آموزش آریا را برعهده دارد . یک بچه سر راهی در خانه سیاه و سفید کار می کند و به امور سم ها می رسید . درحقیقت او یک زن 36 ساله است . او چهره ای منقبض شده و کودکانه دارد که به خاطر تماسش با سم هاست . چندین مرد بی چهره ی دیگر نیز در خانه ی سفید و سیاه توسط آریا دیده شده اند و او آن ها را چنین توصیف کرد . مرد خوش قیافه - خادم چاق - چهره عبوس - چشم لوچ - لردلینگ - مرد گرسنه و کشیش با چهره ی طاعون زده .

یک مرد بی چهره به عنوان یک مجرم لوارتی داره حمل می شه تا به شمال بره و نوآموزی از نایت واچ شود . سپس قبل از ان که چهره اش را عوض کند به همراهان شجاع می پیوندد . مردی که خود را آلچمیست ( کیمیا گر ) می نامد پیت نوآموز را مسموم می کند و جای او را در سیتادل می گیرد . به نظر می رسد هویت این 2 نفر یکی باشد برای آن که ظاهری که جیکن هگار آریا را ترک می کند با ظاهر آلچمیست یکی است .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آقا این سیستم لایک رو فعال کنید ما یه تشکر بزنیم خب.

وقتی نمیذارید من مجبورم ؛

 

رابرت جان دمت گرم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر
این ترجمه ایه از مقاله ی ویکی وستروس در مورد مردان بی چهره . یک نکته ی خیلی جالب توش وجود داره .

 

تاریخ: همان طور که به وسیله مرد مهربان به آریا توضیح داده شد این انجمن قبل از پیدایش براووس پدید آمده و ریشه در والریای قبل از دوم دارد . داستان پیدایش انجمن اشاره به فردی نامشخص دارد که اولین مزد بی چهره بوده است . این مرد دعای برده ها را برای خدایان متنوعشان شنید و نتیجه گرفت که این خدایان در حقیقت همه یکی هستند با صدها چهره . و او ابزار این خداست . برای همین او اولین هدیه را به بی چاره ترین برده داد . مرد مهربان این را نیز اشاره کرد که بعدها اولین مرد بی چهره هدیه را به اربابان نیز اعطا کرد . و باعث شده بسیاری از خوانندگان معتقد باشند که این انجمن در دوم نقش داشته است .

 

 

 

نکته ش رو نفهمیدم

یک سوال منظورش از هدیه چیه؟

مرگ؟

یا همون سکه ای که به آریا داد؟ (یعنی دعوت به گروه)؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

 

نکته ش رو نفهمیدم

یک سوال منظورش از هدیه چیه؟

مرگ؟

یا همون سکه ای که به آریا داد؟ (یعنی دعوت به گروه)؟

 

مرد مهربان این را نیز اشاره کرد که بعدها اولین مرد بی چهره هدیه را به اربابان نیز اعطا کرد . و باعث شده بسیاری از خوانندگان معتقد باشند که این انجمن در دوم نقش داشته است .

 

خودم دقیقا یک خط قبل از این جمله ای که زیرش رو با خط برجسته کردم به این نتیجه رسیدم که دوم ممکنه کار مردان بی چهره باشه .

اگه این فرضیه درست باشه مردان بی چهره می تونند حتی خیلی قوی تر از اون چیزی که تو کتاب ذکر شده باشند .

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگه این فرضیه درست باشه مردان بی چهره می تونند حتی خیلی قوی تر از اون چیزی که تو کتاب ذکر شده باشند .

 

 

ممنون از رابرت عزیز ! اگه رابرت تو کتاب هم اینقدر درایت داشت ، به این وضع دچار نمیشد

 

 

 

دوستان کسی می تونه بگه که هشت پا کجا ظاهر میشه اولین بار؟ تو فصل 3 سریال می بینیمش؟

مربوط به کدوم خاندانه؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان کسی می تونه بگه که هشت پا کجا ظاهر میشه اولین بار؟ تو فصل 3 سریال می بینیمش؟

مربوط به کدوم خاندانه؟

 

یه مقداری ( خلی زیاد :دی ) با هشت پا فرق میکنه. Kraken هست که جزو یکی از موجودات ِ Mythical هست که اسکاندیناویا و در جدیدتر ژاپنی ها خیلی بهش باور دارن . جایی هم ظاهر نمیشه. علامت ِ خاندان ِ Greyjoy هست. البته توی قسمتی که در کتاب چهار در مورد Kingsmoot هست ، در قسمتی این کینگزموت برگزار میشه که یه Kraken توسط یه Ironman ِ قدیمی که اسمش رو یادم نمیاد کشته شده و استخون هاش هنوز هست.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه مقداری ( خلی زیاد :دی ) با هشت پا فرق میکنه. Kraken هست که جزو یکی از موجودات ِ Mythical هست که اسکاندیناویا و در جدیدتر ژاپنی ها خیلی بهش باور دارن . جایی هم ظاهر نمیشه. علامت ِ خاندان ِ Greyjoy هست. البته توی قسمتی که در کتاب چهار در مورد Kingsmoot هست ، در قسمتی این کینگزموت برگزار میشه که یه Kraken توسط یه Ironman ِ قدیمی که اسمش رو یادم نمیاد کشته شده و استخون هاش هنوز هست.

 

وا! هشت پاها که اصلا استخون ندارن! و فکر میکنم کرکن هم یه جور هشت پای خیلی غول پیکر باشه! حالا هرچقدر هم که گنده باشن بازم نرم تنن استخون ندارن!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

l3iadzkcyrrac6zd2a2y.jpg

 

تو این نقاشی ، 5 حیوان نشان خاندانها رو می بینید :

 

من انتظار داشتم ، مثل 4 تای دیگه این هشت پای استخواندار که خیلی هم هشت پا نیست نشون داده بشه

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

رابرت عالی بود حال کردم

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

اگر کسی قسمت 2 از سری فیلم دزدان دریایی کاراییب رو دیده باشه کامل میفهمه قضیه چیه و کراکن چه نوع موجودیه!

شایعاتی هست که تو جلد 6 کراکن داریم!:این یه تز نیست قضیه تقریبا جدیه!

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

 

وا! هشت پاها که اصلا استخون ندارن! و فکر میکنم کرکن هم یه جور هشت پای خیلی غول پیکر باشه! حالا هرچقدر هم که گنده باشن بازم نرم تنن استخون ندارن!

 

من انتظار داشتم ، مثل 4 تای دیگه این هشت پای استخواندار که خیلی هم هشت پا نیست نشون داده بشه

 

 

بله ، درست میگید. متاسفانه من اشتباه خونده بودم کلا و فکر میکردم کرکنی که Martin معرفی کرده فرق میکنه. اونجایی که Kingsmoot هست ، و در کنار استخون ها حرف میزنن ، اون استخون ها ( Rib در واقع ) مال ِ Nagga ( یک Sea Dragon ) هست که از کرکن ها تغذیه میکرده ( و توسط Grey King کشته شده ) و کرکن نبوده ( من فکر میکردم که اونها مال ِ لاشه ی یک کرکن بزرگ بوده ). الان متوجه شدم که کلا" اون بخش ِ Kingsmoot از کتاب رو اشتباه متوجه شدم. بازم مرسی.

 

شایعاتی هست که تو جلد 6 کراکن داریم!:این یه تز نیست قضیه تقریبا جدیه!

 

 

لطف کنید برای این شایعه ، لینکی منبعی چیزی بذارید.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

دوستان کسی می تونه بگه که هشت پا کجا ظاهر میشه اولین بار؟ تو فصل 3 سریال می بینیمش؟

مربوط به کدوم خاندانه؟

 

تو فصل سوم سریال که نمی بینیمش. ولی یه نکته ی جالبی تو کتاب سوم بود که من سعی کردم به خاطر بسپارم. تو یکی از فصل های داووس اشاره میشه که شیپوری توی سلتیگار هست که کراکن ها رو از اعماق احضار می کنه. (من رو یاد شیپور جورامون انداخت که یه موقعی غول ها رو بیدار کرده.)

 

من بعید نمی بینم توی کتاب شش یا هفت کراکن ها هم وارد ماجرا بشن.

 

و یه نکته دیگه این که تو همین کتاب سه، یک بار واریس می گفت که از فینگرز خبر رسیده که یک کراکن به یک کشتی ایبنسی حمله کرده کشیدتش پایین. احتمال داره از اون شایعه های مردم باشه ولی مارتین بیخود به چیزی اشاره نمی کنه. شاید می خواد کراکن ها گوشه ی ذهنمون بمونند...

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

یه شخصیت مرموز دیگه "هالند رید"ه.

به نظر می رسه که اون تنها انسانیه که به جزیره صورت ها رفته و با مردان سبز و شاید پسران جنگل ملاقات کرده. و اونطور که میرا رید گفت، بعدش میره به مسابقه هارنهال و اونجا با ادارد و لیانا دوست میشه و بعد به صورت مرموزی چند نفر رو توی مسابقه شکست میده و فرار میکنه. (البته مستقیما نگفت که پدرش بوده. ولی کاملا مشخص بود.)

 

هالند رید با وجود جثه کوچیکش تنها کسی از شش همراه ادارده که در نبرد با گارد ایریس جان سالم در میبره.

توی یکی از فصلای برن، او یادش میاد که پدرش گفته بود اگر به خاطر هالند رید نبود، سر آرتور داین او رو کشته بود.

هالند تنها کسیه که شاهد مرگ مرموز و وصیت مرموزتر لیانا است

و به نظر من میدونه که والدین جان اسنو کیا هستن.

(بعد از مرگ لیانا، ادارد حتما تنها همراهش رو با خودش به استارفال برده. پس حتا اگه جان پسر لیانا نباشه، هالند میدونه که مادرش کیه)

پسرش جوجن قدرت خواب های سبز رو داره و سرزمینی که تحت کنترل داره هم جای عجیبیه.

 

این ها همه حکایت از قدرت خاص و نقش موثری که اون میتونه در آینده داستان بازی کنه داره.

اگه کسی اطلاعات بیشتری از این مرد داره بگه.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

مردان بی چهره مرموزتر و مطلوب تر از لرد بیلیش!

فقط وقتی انقد خفنن چرا گیر بیفته و تو راه دیوار باشه؟برای آشنا شدنش با آریا راه ظریف تری نبود؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

این سوال واسه من هم پیش اومده، چرا نیاز به کمک آریا داشت واسه فرار!!؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ازاونجایی که مارتین کارش درسته ازش نقص نمی پذیرم یعنی گاف داده یا جز برنامست؟اول چطور گرفتنش؟دوم چطور فرار نکرد؟نمی خواسته بره دیوار که؟می خواسته؟ممنون از دوستان برای روشنگری ..

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

نخیر. یه تئوری در این مورد هست که خیلی قویه. اونم اینه که Jaqen یه کاری توی Black Cellهای Red Keep داشته و چاره ای نداشته که گیر بیافته تا بتونه بره اون سلولها. حالا پیشبینیهایی هم خوندم راجع بهش ولی یادم نمیاد دقیقا واسه چه چیزایی ممکنه رفته بود اون تو ... یکیشون به Eddard ربط داشت.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چه جالب... مانوئل جان شما این تئوری ها رو کجا میخونی؟ تو ویکی که خیلی هاشون نیستن! (فقط چندتا مهماش اومده)

 

بعد من یه سوالی داشتم، Green men با Children of the Forest چه فرقی دارن؟

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

بعد من یه سوالی داشتم، Green men با Children of the Forest چه فرقی دارن؟

 

green men گروهین که از درختای جزیره چشم مراقبت میکنن.وقتی فرزندان و نخستین انسان ها داشتن صلح می کردن،همه اونجا جمع شدن.قرار شد جنگلا مال فرزندان باشه و نخستین انسان ها دیگه درختی قطع نکنن و برای اینکه خدایان شاهد باشن، رو همه درختا صورت کشیدن و یه گروه به نام green men واسه حفاظت از اون درختا ایجاد شد.فکر کنم فرزندان green men تشکیل شده.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شکر خدا این کتاب تنها چیزی که کم نداره شخصیت های مرموزه.

من به شخصه فکر میکنم که این مردان بی چهره بین همه ی شخصیت های مرموز جایگاه ویژه ای دارن. کلا من خیلی از هدف های اینا(جز هدیه دادن مرگ به دیگران)خیلی سر در نمیارم.

به اشتراک گذاری این پست


لینک به پست
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

برای ارسال نظر یک حساب کاربری ایجاد کنید یا وارد حساب خود شوید

برای اینکه بتوانید نظر ارسال کنید نیاز دارید که کاربر سایت شوید

ایجاد یک حساب کاربری

برای حساب کاربری جدید در انجمن ما ثبت نام کنید. عضویت خیلی ساده است !

ثبت نام یک حساب کاربری جدید

ورود به حساب کاربری

دارای حساب کاربری هستید؟ از اینجا وارد شوید

ورود به حساب کاربری

×