خدایان قدیم: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
خط ۳۳: خط ۳۳:


===مراسم تشییع جنازه===
===مراسم تشییع جنازه===
تا به حال حرفی از مراسم تشییع جنازه زده نشده. با این وجود، خاندان های ارافی اجساد خود را در سرداب هایی در زیر قلعه های خود دفن می‌کنند. [[خاندان استارک|استارک ها]] [[وینترفل]]، که از گذشته خدایان قدیم را می‌پرستیدند،{{رف|بتت|53}}{{رف|بتت|57}}{{Ref|AGOT|70}}{{Ref|ACOK|43}} اجساد خود را در [[سرداب وینترفل|سردابی]] در زیر وینترفل دفن می‌کنند.{{رف|نش|69}}{{Ref|AGOT|50}} براساس گفته [[روس بولتون]]، که او هم خدایان قدیم را می‌پرستد، استخوان های پسرش [[دومریک بولتون|دومریک]] «زیر [[دردفورت]] همراه با استخوان های برادرانش دفن شده»،{{رف|ربا|32}} این امکان وجود دارد که مراسم خاصی برای تشییع جنازه وجود داشته باشد (حداقل برای اشراف زادگان).
تا به حال حرفی از مراسم تشییع جنازه زده نشده. با این وجود، خاندان های ارافی اجساد خود را در سرداب هایی در زیر قلعه های خود دفن می‌کنند. [[خاندان استارک|استارک ها]] [[وینترفل]]، که از گذشته خدایان قدیم را می‌پرستیدند،{{رف|بتت|53}}{{رف|بتت|57}}{{رف|بتت|70}}{{رف|نش|43}} اجساد خود را در [[سرداب وینترفل|سردابی]] در زیر وینترفل دفن می‌کنند.{{رف|نش|69}}{{رف|بتت|50}} براساس گفته [[روس بولتون]]، که او هم خدایان قدیم را می‌پرستد، استخوان های پسرش [[دومریک بولتون|دومریک]] «زیر [[دردفورت]] همراه با استخوان های برادرانش دفن شده»،{{رف|ربا|32}} این امکان وجود دارد که مراسم خاصی برای تشییع جنازه وجود داشته باشد (حداقل برای اشراف زادگان).


== گذشته ==
== گذشته ==

نسخهٔ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۰

خدايان قديم فرزندان جنگل(Children of the Forest)، خدايان بی نام سنگ و زمين و درخت هستند، که اين نام توسط پيروان هفت(Seven) به آن ها داده شده. کسانی که مذهبشان در همه جای وستروس(Westeros) به غير از شمال آن جايگزين اين خدايان شده است. خدايان قديم در ميان شمالی ها(Northmen)، مردان مرداب(Crannogmen) و مردمان آزاد(Free Folk) در آنسوی دیوار(Beyonde the Wall) پرستيده می شود. معمولا مردم وستروس با ادیان متفاوت به خدایان جدید و قدیم سوگند می‌خورند.

خدایان قدیم

جنگل خدایان(سریال)

پرستش خدایان قدیم «دینی بر پایه پرستش ارواح است که پیروان آن به وجود جادو اعتقاد داشتند و چندین خدا را قبول دارند» که با هم یک ساختار را تشکیل می‌دهند.[۱] آن ها بدون نام و بی شمارند.[۲]

مردمان آزاد معتقد هستند که خدایان در هر چیزی هستند، در سنگ ها، رود ها، پرندگان، و چهارپایان، و به همین سبب اجساد خود را در زیر زمین و درخت ها قرار می‌دهند.[۳] استادان باور دارند که درختان ویروود به خدایان قدیم تعلق دارند. در حالی که پیروان این دین فکر می‌کنند که خدایان از طریق این درختان می‌توانند ببینند.[۴][۵] گفته می‌شود که خدایان قدیم تنها در مکان هایی که چهره های درختان می‌توانند ببینند، قدرت دارند. و بعد از آن که بیشتر درختان در جنوب وستروس نابود شدند، آن ها، در جنوب قدرتی ندارند.[۵]

گفته می‌شود که خدایان از طریق صدای باد و خش خش برگ ها با پرستندگان خود صحبت می‌کردند .[۶] بر اساس گفته جوجن رید، خوانندگان فرزندان باور داشتند که درختان ویروود خدایان هستند، و زمانی که مردند، آن ها بخشی از خدایان می‌شوند.[۷]

پرستندگان خدایان قدیم باور دارند که هیچ کس نمی‌تواند در برابر درخت نیایش دروغ بگوید، چرا که خدایان متوجه می‌شوند که او دروغ گفته است.[۸] از راه چشم های درختان ویروود، خدایان مردم را قضاوت می‌کنند.[۹] به همین دلیل، بهتر است یک سوگند را مقابل یک درخت ویروود خورد،[۱۰] و می‌توان دستی را در دهان چهره درخت کرد.[۱۱] گفته می‌شود که فرزندان جنگل چهره ها را قرن ها قبل از ورود نخستین انسانها از طریق دریای باریک، در عصر طلوع روی درخت ها جک کردند.[۱۲] بر اساس گفته استاد لوین، چهره ها به دستور سبزبین ها، برای دیدن جنگل ها حکاکی شد.[۱۳] نخستین انسان ها باور دارند که سبزبین ها از راه چشم ها می‌توانستند ببینند.[۱۴]

خدایان قدیم توسط فرزندان جنگل، و کمی پس از بستن پیمان، توسط نخستین انسانها پرستیده می‌شدند .[۱۳] پس از ورود آندال ها، و دینشان، خدایان قدیم تسلط خود را بر جنوب وستروس از دست دادند.[۱۳] تنها چند خاندان (مانند خاندان بلک وود[۱۵]) همچنان آن ها را می‌پرستیدند، در حالی که بیشتر خاندان های اشرافی به مذهب هفت روی آوردند. البته در شمال، همچنان، بیشتر خاندان های اشرافی پیرو خدایان قدیم هستند. در شمال دیوار، مردمان آزاد به پرستش خدایان قدیم ادامه داده اند. اگرچه قبایلی ثبت شده‌اند که خدایان متفاوتی را می‌پرستند(خدایان تاریک زیرزمین فراست فنگز، خدایان برفی و یخیدر خلیج یخ، یا خدایان خرچنگی در استرولد پوینت), که برای آن مذرک قابل اطمینانی وجود ندارد.[۱۶]

آداب و رسوم

اعمالی چون زنای با محارم،[۱۷] برده داری,[۱۸] و خویشاوند کشی[۱۹] توهین به خدایان تلقی می‌شود، البته، در رابطه با خویشاوند کشی، درجه خویشاوندی و نحوه کشتن خویشاوند (برای نمونه در جنگ) قابل توجه است.[۲۰] قانون مهمانداری بسیار مقدس شمارده می‌شود.[۲۱] این باور وجود دارد که هنگام دروغ گفتن در برابر درخت نیایش خدایان متوجه می‌شوند.[۸]

عبادت

عبادت کنندگان از جنگل خدایان بازدید می‌کنند، بیشه هایی که در سراسر هفت پادشاهی در قلعه ها وجود دارد، جایی که یک درخت نیایش یافت می‌شود. این درختان، که صورتی روی آن حکاکی شده، به عنوان یک نماد مقدس در نظر گرفته می‌شود. درختان نیایش بیشتر ویروود هستند، و جنگل های خدایان تنها نقاطی هستند که درختان ویروود یافت می‌شود[۱۲] مگر آنکه بخواهید به شمال دیوار بروید.[۴] زمانی تمام خاندان های اشرافی یک جنگل خدایان با یک درخت نیایش در مرکز آن داشتند؛ البته، نخستین انسانها، در طول جنگ با فرزندان جنگل، درخت های زیادی را قطع کردند، همانطور که آندال ها بعد ها به منظور جایگزین کردن خدایان قدیم با خدایان خودشان در سرزمین های جنوبی این کار را کردند.[۱۳] اگرچه هنوز هم جنگل خدایان در جنوب یافت می‌شود، وجهه مذهبی خود را از دست داده‌اند.[۱۲]

عبادت [۲۲] و ازدواج[۲۳] در برابر درخت نیایش صورت می‌گیرد. درخت ویروود و مکانی که در برابر آن می‌ایستند مقدس شمارده می‌شود. کسی حق ندارد حیواناتی همچون اسب را به آنجا ببرد.[۴]

هیچ روحانی، کتاب مقدس، سرود های مذهبی، و تقریبا هیچ مراسم خاصی برای عبادت کردن وجود ندارد.[۲۴][۲۵] این دین توسط مردم معمولی ادامه پیدا می‌کند، و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. عبادت کنندگان اعتقاد دارند خدایان از طریق چشمان درخت ها آن ها را می‌بینند.[۴][۵] آن ها در سکوت عبادت می‌کنند.[۲۵] در گذشته رسم قربانی کردن وجود داشت، و اگر[۲۶][۲۷] قربانی خلافکار یا خائن بود بعد از قربانی شدنش ، بدنش را از یکی از شاخه های درخت ویرود آویزان می‌کردند.[۲۸]

مراسم ازدواج

محل برگزاری ازدواج در برابر درخت نیایش است.[۱۷] پدر عروس، یا فرد دیگری که به جای او قیم دختر است (معمولا یکی از خویشاوندان یا کسی که نسبت نزدیکی با آن ها دارد)، عروس را تا رسیدن به همسر آینده اش و بزرگان مجلس همراهی می‌کنند.[۲۳] تا به حال، تمام لباس های عروس پیروان خدایان قدیم به نوعی رنگ سفید داشته اند با وجود آنکه مراسم عروسی اش مانند پیروان مذهب هفت برگزار شده باشد. سانسا استارک، که هم خدایان جدید و هم خدایان قدیم را می‌پرستید، ابریشمی عاجی رنگ پوشیده بود،[۲۹] جین پول، در طول مراسم عروسی اش که به سبک پیروان خدایان قدیم برگزار شده بود لباسی سفید از پشم گوسفند پوشیده بود.[۲۳]

مراسم ازدواج کوتاه و بدون هیچ عبادتی است. عروس تا پیش همسرش، که در برابر درخت ویروود در جنگل خدایان منتظر اوست، همراهی می‌شود و بعد از آن مراسم با مکالمه شروع می‌شود، و در آنجا هویت عروس، داماد و مجری مراسم اعلان می‌شود. از عروس خواسته می‌شود که با ازدواج با همسرش موافت کند، و او عبارت مربوط به قبول کردن را می‌گوید ("من همسر این مرد می‌شوم") عروس و داماد دست یکدیگر را می‌گیرند، در مقابل درخت نیای زانو می‌زنند، و به نشانه ی فرمانبرداری سر هود را خم می‌کنند. وقتی بلند می‌شوند، دیگران لحظه ای سکوت می‌کنند تا داماد بالاپوش عروس را دربیاورد و بالاپوش خاندان خودش را روی شانه های او قرار دهد، و پس از آن داماد عروس را با دست هایش به سمت مهمانی حمل می‌کند.[۲۳] پس از مراسم عروسی یک مهمانی برگزار می‌شود و پس از آن مراسم زفاف اتفاق می‌افتد.[۲۳][۳۰]

در مراسم ازدواج کسی نباید سلاح با خود بیاورد، اما اگر عروسی در دوران جنگ اتفاق بیفتد، یک لرد می‌تواند ازدواج به خاطر (به عنوان مثال) خطرناک بودن محیط قانونی است.

زمانی لرد های وستروس حق شب اول داشتند، که یعنی لرد می‌تواند قبل از داماد با عروس همبستر شود. ملکه آلیسان پادشاه جهریس اول را متقاعد کرد که این حق را لغو کند،[۳۱][۳۲] اما همچنان در قسمت هایی از شمال این کار را می‌کنند، چرا که "جایی که خدایان قدیم خدایی می‌کنند، سنت های قدیمی ادامه می‌یابد".[۳۳]

مراسم تشییع جنازه

تا به حال حرفی از مراسم تشییع جنازه زده نشده. با این وجود، خاندان های ارافی اجساد خود را در سرداب هایی در زیر قلعه های خود دفن می‌کنند. استارک ها وینترفل، که از گذشته خدایان قدیم را می‌پرستیدند،[۵][۳۴][۲۴][۳۵] اجساد خود را در سردابی در زیر وینترفل دفن می‌کنند.[۳۶][۳۷] براساس گفته روس بولتون، که او هم خدایان قدیم را می‌پرستد، استخوان های پسرش دومریک «زیر دردفورت همراه با استخوان های برادرانش دفن شده»،[۳۳] این امکان وجود دارد که مراسم خاصی برای تشییع جنازه وجود داشته باشد (حداقل برای اشراف زادگان).

گذشته

خدايان قديم در اصل از اولين ثبت تاريخ، توسط فرزندان جنگل پرستيده می شدند، يعنی هزاران سال قبل از از راه رسيدن نخستین انسانها(First Men)از شرق. نخستين انسان ها با فرزندان جنگيدند و هر کجا که درخت نيايش می يافتند، آن را قطع ميی کردند. سر انجام نخستين ها با فرزندان صلح کردند و خدايانشان را پذيرفتند.

پرستش خدايان قديم در سر تا سر وستروس ادامه داشت تا اين کههجوم اندال ها(Andals Invation)واقع شد، کسانی که با خود مذهب هفت را از شرق آوردند. اندال ها به تدريج جنوب وستروس را فتح کردند و با قطع کردن درختان نيايش، مذهب خود را جايگزين خدايان کردند. البته به استثنایخاندان بلک وود(Blackwood) ازسرزمین های رودخانه(Riverlands). خدايان قديم هنوز در شمال و در نزد وحشی های آنسوی ديوار پرستيده می شود.

نقل قول ها

"آنسوی ديوار، آن ها تنها خدايان هستند."[۵]

اشا(Osha) به برن


"نگهبانان شب(Night's Watch) اکنون خاندان من است، هفت هرگز جواب دعا های مرا نداد. شايد خدايان قديم بدهند."[۵]

سمول تارلی(Samwell Tarly)

منابع

  1. جرج آر. آر. مارتین | سخنرانی در گوگل (منتشر شده در اوت ۶, ۲۰۱۱)
  2. چنین گفت مارتین: خدایان وستروس
  3. رقصی با اژدهایان، ضمیمه.
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ بازی تاج و تخت، فصل 48، جان.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ ۵٫۳ ۵٫۴ ۵٫۵ بازی تاج و تخت، فصل 53، برن.
  6. خدایان بی‌شمار و باور های تاریک
  7. رقصی با اژدهایان، فصل 34، برن.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ نزاع شاهان، فصل 13، جان.
  9. رقصی با اژدهایان، مقدمه.
  10. رقصی با اژدهایان، فصل 17، جان.
  11. نزاع شاهان، فصل 47، آریا.
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ بازی تاج و تخت، فصل 2، کتلین.
  13. ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ ۱۳٫۲ ۱۳٫۳ بازی تاج و تخت، فصل 66، برن.
  14. نزاع شاهان، فصل 28، برن.
  15. چنین گفت مارتین: دین خاندان بلک وود (اوت ۱۲, ۲۰۰۳)
  16. دنیای یخ و آتش، آنسوی دیوار: وحشی ها.
  17. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ نزاع شاهان، فصل 34، جان.
  18. یورش شمشیرها، فصل 24، برن.
  19. نزاع شاهان، فصل 52، سانسا.
  20. چنین گفت مارتین : خویشاوند کشی در وستروس (مه ۲۲, ۲۰۰۱)
  21. Bad reference param1.
  22. بازی تاج و تخت، فصل 47، ادارد.
  23. ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ ۲۳٫۲ ۲۳٫۳ ۲۳٫۴ رقصی با اژدهایان، فصل 37، شاهزاده وینترفل (ریک IV).
  24. ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ بازی تاج و تخت، فصل 70، جان.
  25. ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ یورش شمشیرها، فصل 53، تیریون.
  26. دنیای یخ و آتش، تاریخ باستان: عصر طلوع.
  27. رقصی با اژدهایان، فصل 29، داوس.
  28. دنیای یخ و آتش، شمال.
  29. یورش شمشیرها، فصل 28، سانسا.
  30. رقصی با اژدهایان، فصل 49، جان.
  31. شوالیه قسم خورده.
  32. رقصی با اژدهایان، فصل 43، دنریس.
  33. ۳۳٫۰ ۳۳٫۱ رقصی با اژدهایان، فصل 32، ریک.
  34. بازی تاج و تخت، فصل 57، سانسا.
  35. نزاع شاهان، فصل 43، جان.
  36. نزاع شاهان، فصل 69، برن.
  37. بازی تاج و تخت، فصل 50، آریا.