شمال

از دانشنامه نغمه ای از یخ و آتش
نقشه ی شمال

شمال (The North) یکی از مناطق وستروس (westeros) است و تا پیش از جنگ فتح (War of Conquest) کشوری مستقل بوده است. شمال تمامی نواحی جنوب دیوار (The Wall) تا شمال نک (The Neck) را در بر می گیرد. خاندان استارک (House Stark) برای مدت چند هزار از فراز قلعه ی وینترفل (Winterfell) بر شمال حکومت کرده اند. سایر خاندان های برجسته شمال را خاندان بولتون (House Bolton)، آمبر (Umber)، کار استارک (Karstark) و مندرلی (Manderly) تشکیل می دهند. حرام زاده های شمالی را به نام "اسنو" (Snow) می شناسند.

جغرافیای شمال

شمال بسیار وسیع است، بزرگترین قلمروی هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) است و مساحت آن تقریبا با مجموع مساحت تمام شش پادشاهی دیگر روی هم برابر است. شمال تراکم جمعیتی پایینی دارد. تعدادی معدود از برج های دیده بانی و روستا های کوچک در دل دشت های و جنگل های وسیع، تپه های پوشیده از کاج و کوه های پر از برف شمال جای گرفته اند. زمستان های شمال بسیار سرد و سخت است، و حتی در تابستان ها نیز برف می بارد.

شمال دو سد دفاعی عمده دارد. یکی دیوار در شمال، که منزل گاه مردان نایت واچ (Night Watch) است و از مرزهای شمالی در برابر تهدید وحشی های (Wildings) آن سوی دیوار (Beyond the Wall) حفاظت می کند. مانع دیگر باتلاق ها و مرداب های غیر قابل گذر نک در جنوب است. باریکی این ناحیه و دشواری عبور از آن، نک را تبدیل به مرزی طبیعی برای شمال کرده است. دژ مهیب موت کیلین (Moat Cailin) بر تنها مسیر قابل عبور از نک احاطه دارد و هر گونه تهدید احتمالی را دفع می کند. در این نقطه شاهان شمال (Kings in the North) بار ها و بار ها تهاجم جنوبی ها را دفع کرده اند.

شمال را دو دریای بزرگ احاطه کرده اند. دریای شیورینگ (Shivering Sea) در شرق و دریای سانست (Sunset Sea) در غرب. در نزدیکی ساحل هر دو دریا جزایر بسیاری قرار دارند، برخی مسکونی و برخی غیر قابل سکونت. دو رو زرگ زمین های شمال را سیراب مب کنند. رود وایت نایف (White Knife) که در وایت هاربور (White Harbor) به دریا می ریزد و چون از نزدیکی وینترفل رد می شود، امکان تجارت دریایی را با آن را ایجاد می کند. رود دیگر لست ریور (Last River) نام دارد که از لست هرت (Last Hearth) رد می شود.

مکان های قابل ذکر

وینترفل
  • نک، یک ناحیه تنگه مانند در مرز جنوبی، یک باتلاق وسیع که منزلگاه مردم مرداب (Crannogmen) است. قلعه ی ویرانه ی موت کیلین در شمال آن قرار دارد. این ناحیه سدی طبیعی در برابر هر گونه تهاجم از جنوب است.
  • دیوار، یک بنای عظیم الجثه که از شمال در برابر زمین های وحشی آن سوی دیوار حفاظت می کند. زمین های نایت واچ که هدیه (The Gift) نام دارند، دیوار را از بقیه ی شمال جدا می کند.

مردم

شمالی ها را گاها گرگ می نامند. اثری از Tiziano Baracchi

تقریبا همه ی مردم شمال از نسل نخستین انسان ها هستند. آن ها مردمانی سرسخت خشن و جسورند که راحتی جنوب را به دیده ی تحقیر می نگرند. اغلب آن ها هنوز خدایان قدیم (Old Gods) درختان ویروود (Weirwood) را می پرستند. البته تعدادی کمی از جمله مندرلی ها استثنا هستند. مندرلی ها از نسل آندال ها (Andal) هستند و به مذهب هفت اعتقاد دارند.

آب و هوا و زمین شمال در برابر نیاز های روزمره مردمان به راحتی تسلیم نمی شود. سرمای مداوم و چنگ آهنین زمستان شمالی ها را از مردمان پادشاهی های جنوب نک جدا کرده است. تمام زندگی در گرو این حقیقت است که زمستان خواهد رسید و آن ها باید خود را آماده کنند تا از آن جان به در ببرند. در چنین محیطی نه از تواضع تو خالی خبری است ،نه از تشریفات درباری و نه از تورنومنت ها (Tourneys) و فرهنگ تجملی. فرهنگ آن ها هرگز با رسوم جنوبی تماس چندانی نداشته، از این رو مردمان شمال، خصوصا استارک ها، سخت پایبند شرفی هستند که با دسیسه ها و توطئه های مرسوم در دربار های جنوبی آلوده نشده است. شمالی ها حافظه ای طولانی دارند و چیزی را فراموش نخواهند کرد. یک لرد شمالی که در پی گرفتن انتقام مشروعش بر نیاید، باید این تهدید را که مردانش علیهش برگردند را به جان بخرد.

برخی شمالی ها در نواحی دور افتاده زندگی می کنند، مناطقی دور دست که در آن مردمان تنها کمی بیش از قبایل و طوایفی از جنگجویان وحشی هستند. حتی این مردم دور افتاده از جمله مردم مرداب، قبایل کوهستان شمالی (Northern mountain clans) و اسکاگوسی ها واسال استارک ها هستند. آن ها البته این اجازه را دارند که رسوم و سنن سابق خود را ادامه دهند مشروط بر ان که به وینترفل وفادار بمانند.

نشان های خانوادگی در شمال به میزان قابل توجهی از جنوب ساده تر است، که بیان گر آن است که شوالیه گری در شمال نفوذ کمتری دارد. به علت وجهه ی مذهبی آن، بسیاری از شمالی ها حاضر نمی شوند آیین های مقدس را انجام دهند و از این رو شوالیه (Knight) نمی شوند. با این وجود شمالی ها به نایت واچ احترام بسیاری می گذارند.

فصول

شمال در زمستان های طولانی بسیار سرد و سخت می شود. بسیاری از مردم بر اثر کمی محصول قبل از زمستان و یا عدم امکان کاشت غله در زمستان های طولان تر از گرسنگی می میرند. تنها در "گلخانه های" (باغ های شیشه ای) برخی قلعه های خاص چون وینترفل، که بر روی چشمه های آب گرم قرار دارد، و درد فورت (Dreadfort)، که در زمین های آتش فشانی بنا شده، می توان محصول کاشت و برداشت کرد.

زمانی که اساتید (Maesters) آغاز پاییز را اعلام می کنند، لرد های شمالی مقداری از غله ی برداشت شده ی خود را انبار می کنند. مقدار آن متغیر است، با این وجود معقولانه است که یک پنجم تا یک چهارم محصول ذخیره شود. به علاوه غذا ها را نمک زده، دودی کرده و یا به روش های دیگر برای زمستان نگه می دارند. معاش مردم ساحلی به ماهی گیری وابسته است. هر چند حتی در زمستان ها نیز در رود ها و در دریاچه ی لانگ لیک (Long Lake) ماهی گیری در یخ ها رایج است. محصول کم پش از زمستان به معنی قحطی و گرسنگی در زمستان است.

در زمستان ممکن است تا چهل فوت برف ببارد. باران سرد و سخت می بارد، گاهی تبدیل به تگرگ هایی می شود که محصولات را خراب می کند و کسی یارای ایستادن در زیر آن را ندارد. حتی در تابستان نیز بارش برف غیر معمول نیست، هر چند بارش سبک تر است و به کشاورزان آسیب نمی زند.

تجارت

از آن جا که غالب شمال غیر مزروعی و غیر قابل کشت هستند جاده های مهم کمی در شمال قرار دارند. تجارت زمینی غالبا از جاده ی شاهی (Kingsroad) و یا از طریق رود ها صورت می پذیرد. پشم یکی از عناصر تجاری است.[۱] در وایت هاربور نقره سازی رواج دارد.[۲]

تاریخ

تقریبا نسب تمام مردم شمال به نخستین انسان ها می رسد، که حدود 12000 سال قبل در این سرزمین پای نهادند. اطلاعات کمی از آن زمان در دست است ولی هنوز نوشته های رمز آلود کنده شده بر رو سنگ های کهن و پشته هایی که نخستین انسان ها در آن جا می زیسته اند در زمین های ماهور یافت می شوند.

حدود 8000 سال قبل، شب طولانی (The Long Night) رخ داد و آدرها (Others) حمله کردند، اتفاقی که شمال را دگرگون کرد، و موجبات تاسیس دیوار، فرقه ی نایت واچ، قلعه ی وینترفل و اولین شاهان استارک شد.

زمانی که آندال ها حمله کردند، شاهان زمستان (Kings of the Winter) در برابر آن ها ایستادگی کردند، و در موت کیلین آن ها را عقب راندند. آن ها تنها پادشاهان وستروس بودند که تهاجم آندال ها را دفع کردند.[۳]

برای سال های بسیار بولتون ها رقبای سرسختی برای استارک های وینترفل بودند. علاقه به کندن پوست دشمنانشان به بولتون ها شهرت شومی بخشید. تقریبا حدود هزار سال پیش بولتون ها نهایتا به شاهان شمال سوگند وفاداری خوردند و پذیرفتند که از کندن پوست دشمنانشان دست بکشند. با این وجود سیصد سال بعد بولتون ها علیه استارک ها شورش کردند. لشکر استارک ها درد فورت را برای چهار سال محاصره کرد تا آن که بولتون ها سر انجام تسلیم شدند و بار دیگر پرچم هایشان را پایین آوردند.

هزار سال پیش از جنگ فتح خمندرلی ها به شمال گریختند. استارک ها آن ها را به عنوان پرچم داران خویش پذیرفتند. آن ها در سواحل رود عظیم مندر (Mander) سکنی داشتند اما خاندان گاردنر (House Gardner) آن ها را بیرون راندند.[۴] مندرلی ها تنها شمالی هایی هستند که اصالتی آندال دارند. آن ها در وایت هاربور اقامت گزیدند که سابقا مقر راهزنانی بود که شاه جان استارک (Jon Stark) آن ها را بیرون رانده بود. وایت هاربور یکی از پنج شهر وستروس و بندر اصلی شمال برای تجارت و مسافرت دریایی است.

منابع