تالیسا
-
تعداد ارسال ها
849 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
پست ها ارسال شده توسط تالیسا
-
-
}}نایا{{ هم مال جدولس یا مال رفرنس دهیه؟جدول دومی
-
اره داریم. اینو بزن آخر مقاله : {{آثار مارتین}} {{نایا}}
-
توی بخش Editions تو مقاله بازی تاج و تخت ویکی اینگلیسی قسمت آخرش یه جدول داره. الگویی واسه اون هست؟ پایین این جدول دوتا جدول دسترسی سریع هم هست. این جدول ها رو داریم؟کدوم مقاله؟
-
خوب یه سوال دیگه هم به نظرم رسید.......از اون جا که زمانی که جان چاقو خورد ..او قوله یکی از شوالیه های ملکرو داغون کرده بود.((((فک کنم شوایه هه رفته بود ول رو بدزده.)))))...و یه عده می خواستن بهش حمله کنن اما جان داشت جلوشونو می گرفت....یه عده از مردم آزادم اونجا بودن.....
به نظرتون امکان داره که بعد چاقو خوردن جان اونجا بین مردم آزاد و شوالیه ها و برادران سیاه خونو خون ریزی بشه و تو کتاب بعدی تو دیوار نیرویی نمونده باشه؟؟؟؟
به نظر من محتمله.
-
آخه من نمی دونم شما تو ناتالی دورمر چی دیدین که بهش میگین خوشگل. آخه با اون دماغ شبیه ه.
-
فک می کنی اگه رابرت یا ند می دونستن لیانا کجاست، نمی رفتن دنبالش.
الان این حرف سر تالیسا باعث شد من خندم بگیره
معلومه که اگه رابرت میدونست نمیرفت دنبالش این براتیون ریا کار طماع، از همون اول چشمش دنبال پادشاهی بود نه چیز دیگه ای و همراهی لیانا با ریگار فقط یه بهانه برای رابرت بود تا به طمع قدرتش برسه
اگر واقعاً عاشق لیانا بود و بخاطر عشقش وستروس رو به خاک و خون کشید چرا بعد از رسیدن به تخت پادشاهی از کینگزلندینگ تکان نخورد و نرفت دنبال لیانا!؟ غیر از اینه که رابرت طمع پادشاهی داشت و لیانا فقط یه بهونه بود واسش!؟
این حرف شما که خنده دارتره. همه میدونن رابرت آدم قدرت طلبی نبود. اون انقد به قدرت بیمیل بوده که کلا سیاستو ول کرده بود و تو جلسات شورا شرکت نمی کرد و بارها این بی علاقگی شو به ند گفته بود.
اها یعنی واسشون حتی مهم نبود که حتی ریگار به لیانا دست درازی کرده یا نه فقط میخواستن انتقام غرور جریحه دار شدشون بگیرن
دیگه یه سال از دیزدیدن لیانا گذشته. ریگار تو این مدت هر قصدی که داشته رو به انجام رسونده. علاوه بر همه اینا اونا باید به دنبال این می بودن که تمام بازماندگان تارگرین و تمام پایگاه هاشون تو وستروسو نابود کنن. وگرنه یه سال بعد قیامشون سرکوب می شد. تا ارتش و شور قیام و ... هست باید کارو تموم کرد نه اینکه خب اول بریم دختره رو آزاد کنیم بعدش بریم به فرض دراگون استونو تسخیر کنیم.
-
من خیلی دوست داشتم که بازیگر سنسا عوض شه...آخه هی تو کتابش می گن این خوشگله هی من میام سریالو می بینم حالم بد می شه.البته امید واهی ایه خودم می دونم.
حالا نه که دنریس خوب باشه ولی قابل تحمله...ولی این سنسا ....یارو که بازیگر انتخاب می کرده اصلا سلیقه نداشته ها.....این مارتینو بگو که موافقت کده.
بیخیال سوفی ترنر خوشگله. از همه بازیگرا بهتره. فقط تو فصل یک و دو طوری گریمش کردن که بچه سالتر نشون بده. اینو قد مارجری و سرسی گریم کنن که از همشون بهتر میشه.
-
من فک می کنم ک نمی دونستن و همه اینا در حد احتماله. ولی بحث مهمتر اقدام برندون و ریگاره و من تو کتم نمیره که کار برندونو احمقانه بدونیم ولی ریگارو مقصر ندونیم. این دیگه از اون حرفاست. بابا دختر مردمو برده، می خوای حرف نزنه آخه. اگه این کارو با سرسی میکرد، جیمی پا نمیشد بره خره ایریس یا ریگارو بگیره؟
-
لرد ها که دیگه بلا نسبت کور نبودن! میدیدن ایریس با اون کاراش دیوانس.میدونستن برج شادیه.نمیدونستن؟
دیگه اینقدر با ملایمت هم نمیگفتن که ریگار پر رو شه جوابشون رو نده ولی دیگه اینقدر خشونت آمیز.....
تا زمانی ک ایریس، برندون و ریکارد و ... کشت، کسی نمیدونست اوضاع جنونش انقد وخیمه. حداقل فک نمی کردن با لردای مهم مملکت اینکارو کنه.
اگه می دونست خب از اول می رفت خواهرشو می آورد. بعد از قیام بود ک با تسخیر بارانداز پادشاه و پرس و جو فهمیدن ک تو برج شادیه. فک می کنی اگه رابرت یا ند می دونستن لیانا کجاست، نمی رفتن دنبالش.
بعد یه مساله ای رو من باید اینجا روشن کنم. مهم نیست یلانا می خواست با ریگار بره یا نه. ریگار خودش باید شعورش برسه نامزد مردمو بلند نکنه. حتی اگه لیانا نامزد نداشتم این حقو واسه ریگار بوحود نمیاورد که دختر محافظ شمالو بدزده یا ببره یا هرچی.
-
به جان اسنو: قبل اینکه این اتفاقات بیفته. موقعی که جو برندون رو گرفت و رفت پسر یه شاه دیوانه ی خل رو تهدید کرد اگه یه بزرگتر رو باهاش میفرستادن و بجای اینکه برن پایتخت خود ریگار رو پیدا میکردن و حالا به هر روشی دلیل این کارش رو میفهمیدن دیگه این وضع پیش نمیدمد.
عشق رابرت ممکن بود فقط از طرف رابرت باشه. قضیه بین ریگار و لیانا مشخص نیست پس نمیشه همینجوری چیزی دربارش گفت. خصوصا اگه در رابطه با ت.ج.ا.و.ز ریگار به لیانا باشه.
آخه اصلا معلوم بود اون ریگار کدوم جهنمیه که بگردن پیداش کنن؟!! بعدش اینا با خودشون گفتن حالا اون جوونه یه که کاری کرده، بریم به بزرگترش ک شاه مملکته بگیم. چه می دونستن پدر و پسر هم از هم مجنون ترن. والا همیشه وقتی از یه جوونی اشتباهی سر میزنه، میرن سراغ بزرگش. این حرفی ک شما میزنی کاملا متناقض با همه اون چیزاییه که عرفه.
-
اگه میشه یه الگوی رف برای the princess and the queen بذارین.
-
عجب سوال بجایی ! :دیخب مطمعن هستم اجازه نمیدم قربانی به راحتی بمیره . در صورتی که شکنجه گر من باشم درد مزمن ، طولانی و توان فرسا خواهد بود . از هیچ امکانات روحی و فیزیکی کم نمیذارم . در سرما و تاریکی برای مدت طولانی نگه میدارمش . با جریان برق هرچند وقت یک بار غافلگیرش میکنم و ... در آخر با سوزن های سرخ شده در آتش ذره ذره میپذمش و در نهایت مثل بولتون ها پوستش رو میکنم .
راست میگن که تو وجود هر کس یه موجود خبیث و سنگدل نشسته. آخه اینا چی ن؟ آدم دلش نمیاد این کارا رو روی یه گربه پاده کنه که تو حالا میخوای این بلا رو سر یه آدم بیاری؟! حالا می فهمم چرا شخصیت محبوبت اون سرسیه.
-
گاهی اوقات شک میکنم که شما از جبهه حق بیرون اومده و به جبهه ی باطل رفتید!مانوئل جبهه نداره یکی به نعل میزنه یکی به میخ.
-
سر تالیسا، می خواین جانشین خودتون برای محاکمه شدن رو انتخاب کنین یا از جایگاهتون راضی هستین؟اه. یادم نبود.
خب ریگار محاکمه شه.
-
فک کنم اونی که اولش با اسب داره میره ابرینه.
-
باز من نبودم جو رو متشنج کردین.چشونه سوالا ؟ حالا نیست که واسه هر قسمت 5 سطر توضیح می نویسین، خیلی طاقت فرسا می شه.
نمی نویسم؟!! واسه هر کدوم از سوالات جون میدم.
جدا اینا رو از کجا میاری؟! تراوشات ذهنی خودته یا از جایی برمیداری؟
الان درصد جدی بودن جمله اولت رو به دور از هرگونه شوخی مشخص کن.
خودم همینجوری می پرسم، اصلاً هم در حد تراوش ذهنی نمی رم.
خب من تا اونجا که می تونستم جواب دادم. کلی یم توضیح میدم. جدا چطور بود جوابام؟
-
باز من نبودم جو رو متشنج کردین.چشونه سوالا ؟ حالا نیست که واسه هر قسمت 5 سطر توضیح می نویسین، خیلی طاقت فرسا می شه.
نمی نویسم؟!! واسه هر کدوم از سوالات جون میدم.
جدا اینا رو از کجا میاری؟! تراوشات ذهنی خودته یا از جایی برمیداری؟
-
ای بابا! پس چرا برا سامیانو از این سناریوها طرح نمی کنین؟!
Stop!
من آزمایشی بودم برای آشنایی بیشتر با صندلی داغ
خب بفرما آزمایشی اینارم روت اجرا کنن.
-
سر تالیسا چرا این سوالمو جواب ندادی؟!- مهمترین داشته زندگیت چیه؟ چه چیزایی رو ازت بگیرن بیش از همه چی ناراحتت میکنه؟ (اعضای خانواده رو نمیتونی بگی به جز اون!)یادم رفت. خب درسیه که خوندم، تمام داریی منه. اینو بگیرن ازم دیگه چیزی ندارم.
کلا نظر من این هست هفته رو بردارید ، اسمش صندلی داغ هست باید طرف سوخاری شده از تایپک بیاد بیرون برای همین پیشنهاد میدم وقتی دیگه سئوال های هم دوستان ته کشید و دیگه هیچ سئوالی باقی نموند قضیه صندلی داغ تموم بشه :یای بابا! پس چرا برا سامیانو از این سناریوها طرح نمی کنین؟!
-
:renly baratheonسلام به سر تالیسای عزیز.
سلام
اینم سوالات من با تاخیر.
(ممنون شکلات تلخ هم دوست دارم! :دی)
- به نظر خودت تابلوترین مشخصه ظاهریت چیه؟
لاغر بودنم.
- به نظر خودت تابلوترین مشخصه اخلاقیت چیه؟
نمیدونم. ولی تو برخورد اول مغرور به نظر میرسم. ولی اونجور که دوستام میگن اینطوری نیستم.
- بزرگترین ترس زندگیت چیه؟
اینکه ندونم چیکار میخوام کنم و دنبال چیم.
- از مرگ میترسی ؟ نه
مرگ تو دید تو چه شکلیه؟چجوریه؟
مثه خواب، من فکر میکنم اصلا ترسناک نیست و اگه اون طرف چیزی منتظرمون باشه، چیز بد و وحشتناکی نیست.
- وسیله ای یا شی ای بوده که همیشه با خودت به همراه داشته باشی؟ دلیلش؟
نه فقط وقتی بچه بودم خیلی خرسمو دوست داشتم، همه جا با خودم می بردمش.
- چقدر طول میکشه تو یه جمعی صمیمی بشی؟ دیالوگ ها و لحن ـت هم همراه با این صمیمت تغییر میکنه؟ (بیشتر منظورم اینه چقدر طول میکشه خودت بشی یا شاید هم از خودت دور بشی)
کاملا بستگی به آدمای دور و ور داره. اگه تو اون جمع تعداد آدمایی که از قبل میشناسم زیاد باشه خب سریع با اون غریبه هام صمیمی میشم. ولی اگه اینجور نباشه بستگی داره اون آدمایی که ت اون جمعن چطورین. از اینان که یکی دیگه رو هم تو جمعشون وارد میکنن و سریع مچ میشن یا اونایی که سختتر یه غریبه رو می پذیرن.
در کل بد نیست. به نسبت سریع صمیمی میشم ولی نه خیلی زیاد و خودمونی.
- هیچوقت فکر کردی اگه تو یه خانواده جای زن و مرد تو زندگی خانوادگی عوض شه چی میشه؟ مثلا" یه زن بتونه درامد خوبی داشته باشه و بره سر کار و مرد به بقیه کارهای زندگی برسه. اگر یه زوج اینجوری ببینی چه حسی پیدا میکنی؟
چه اشکالی داره. خب مردم عادت دارن همیشه یه چیزو ببینن وقتی یه چیز غیرمعمول میبینن شروع می کنن راجع بهش قضاوت کردن. خب زندگی اوناست. لابد این سبک زندگی رو برای خودشون بهتر دیدن.
حس خاص ندارم چون اساسا همیشه سعی می کنم راجع به دیگران قضاوت نکنم.
- کل زندگیتو وقف رشته ی ورزشیت کردی و ی استعداد خارق العادم تو رشتت داری تموم زندگیتم رشته ی ورزشیته اگه نذارن ادامش بدی چه حالی بهت دس میده؟
خب مسلما خیلی حالم بد میشه و تو اون لحظه حس میکنم زندگی دیگه برام معنایی نداره. بعد عصبانی میشم و میخوام تلافی کنم. واحتمالا بعدشم که نمیتونم، دچار افسردگی میشم.
- بیشتر آدم احساسی ای هستی یا منطقی؟!منطقی
- اولین چیزی که وقت خواب بهش فکر میکنی چیه؟چیزای مختلفین. ولی معمولا انقد خوابم میاد که وقتی سرمو میذارم رو بالش خوابم میبره
- وقتایی که خوابت نمیبره چیمار میکنی؟پا میشم یه جوری خودمو سرگرم میکنم تا خوابم بگیره. معمولا وبگردی میکنم.
- در ایران به جز شهر خودت دوست داری توی کدوم شهر زندگی کنی؟ تهران
خارج از ایران چه طور؟میامی، ریو
- مهمترین داشته زندگیت چیه؟ چه چیزایی رو ازت بگیرن بیش از همه چی ناراحتت میکنه؟ (اعضای خانواده رو نمیتونی بگی به جز اون!)
- تا حالا دلت خواسته جای کس دیگه ای باشی؟نه هیچوقت
- اگه مارتین بخواد فقط سه نفر رو زنده نگه داره کیو انتخاب میکنی؟آریا، جان، سانسا خیلی انتخابای کلیشه ای هستن ولی من میخوام اینا زنده بمونن
- اگه بخواد 3نفر از کسایی رو کشته زنده کنه چی؟ کیا رو انتخاب میکنی؟ (برای جلوگیری از گزینه تکراری، حق نداری راب رو انتخاب کنی! :دی)
ند،
ابرین مارتل و جان
- دوست داشتنی ترین, نفرت انگیز ترین, ترحم انگیز ترین , شجاعترین, با صداقت ترین و ضعیف ترین شخصیت دنیای نغمه؟ اگه ترین دیگه ای مورد نظرته خودت اضافه کن.
دوست داشتنی: آریا، منفورترین: تایوین، ترحم انگیز: تیان ،شجاع ترین: جان، صداق ترین: ند، ضعیفترین: سانسا (بخصوص اون اوایل)
- بهترین سوالی که ازت پرسیده شده تا الان چی بوده؟سوال نه نارملا و سری دوم سوالای آخر.
- دوست داشتی چه سوالی این جا ازت پرسیده بشه که نشده؟دیگه دوستان سوالی رو نپرسیده نذاشتن. تا بطن زندگی من رفتن.
- دوست داشتی چه سوالی این جا ازت پرسیده نشه؟!دوست نداشتم راجع به روابط خصوصیم سوالی پرسیده بشه.
-
راحت باشن استاد، سوالاتتون رو بپرسین.من با پیشنهاد s.i.s موافقم. به نظرم کلا باید برا این کار یه تالار جدید می ساختیم.
سر تالیسا من اشتیاق شما رو که می بینم، احساس می کنم یک هفته ی دیگه هم باید در خدمتتون باشیم.
کدوم اشتیاق؟!! کیوان که سوالاش مثه سوالای پایان ترم به قسمت «و» و «ه» میرسه. شما و بقیه دوستانم معلوم نیست این سوالای غیر معمولو از کجا میارین؟!!
-
من میتونم یه سری سوال از سر تالیسا بپرسم یا دیگه زمان محاکمشون تموم شده؟بپرسید استاد. دوستان که و این یه هفته سنگ تموم گذاشتن، شمام سوالای آخرو بپرسین.
-
سوال 19 در مورد زمان جنگ بود که به قول کیوان خیلی فری وارانه ربطش دادی به زمان صلح تا از دادن جوابی که به مذاقت خوش نمیاد طفره بری، فکر نکن که متوجه نشدمسوال 21 خیلی توهم توطئه داری من نظر شخصیت رو میخواستم ولی ربطش دادی به نغمه
19- حالا یکی پیدا شده trick خودتو به خودت میزنی ناراحت شدی؟!
21- از اون لحاظ. خیلی دوست دارم بهش عمل کنم ولی در عمل نمی تونم. یهنی نمیشه.
-
نارملا:سلام
سلام
1 چند ساعت درس میخونی؟
حالت عادی 5-6 ساعت. موقع امتحان دیگه کنکوری میخونم. 10 ساعت اینا
2ادم خودخواهی هستی؟
معلومه؟!!
3 تا حالا شده جایی گیر کنی که نه راهه پس داشته باشی نه پیش؟(توضیح)
نه برام پیش نیومده. اگه م بوده انقد جزیی و بی اهمیت بوده که دیگه الان یادم نیاد.
4 به نظرت میتونستی از لحاظ احساسی جای ایلین پین باشی؟
نه، آخه چی باعث شده فک کنی مثه ایلین پینم.
5 چرا بهت میگن سر تالیسا به جای لیدی؟
چون شوالیه گارد پادشاهم
http://westeros.ir/granted-titles/
6 اخلاقات پسرونس بیشتر یا دخترونه؟
عموما دخترونه ست. موقع امتحانا اخلاق پسرونم بیشتر نمود پیدا میکنه.
7 به نظرت ند استارک یه ادمه با شرافت بود یا کسی که ضریب هوشی پایینی داشت؟
شرافتمند
8 روزی چند ساعت تو نت میگردی؟(البته غیر درسی)
دو- سه ساعت
9 اگه تناسخ درست باشه دوست داری به صورت ادم برگردی یا یه موجود دیگه؟ اگه موجود چی؟
مسلما آدم. اگه موجود بودم دوست داشتم یه جونور شکارچی باشم که سر هرم تغذیه ست.
10 از سوسک میترسی؟بلی
11 تا حالا شده با خودت بلند صحبت کنی؟بسیار
12 تا حالا خودت و سر کار گذاشتی؟جونم؟!!! یعنی چی؟
13 بازی کامپیوتریه انلاین؟(البته با درس و دانشگاهت نمیخونه نه؟)
آره. خب بازی که این روزا میکنم وقتی ازم نمیگیره، سه چهار ساعت یه بار باید 5 دقیقه بهش سر بزنم. ولی وقتایی که بیکارم دیگه اون وقتگیرا رو باز یمی کنم.
چرا نمیخوره. نصف بچه های فنی خوره بازین. حالا یا گوشی یا لپتاپ یا آنلاین
14 از الان به فکر پروژه پایانی هستی؟(موضوع انتخاب کردی؟)
به فکرش که هستم. ولی اینجا تا بهمن وقت هست. یه چیزایی تو سرمه باید چند تا مقاله بخونم ببینم اوضاع چطوره. تقریبا میدونم چی می خوام و چیو نمی خوام.
15 از جغد خوشت میاد؟
وای از کجا فهمیدی؟!!
16 دوست داشتی جای رابینسون کروزوئه بودی یا دنریس؟
خب معلومه دنریس. اخه رابینسون کروزوئه چی داره که ادم بخواد جاش باشه. تک و تنها وسط یه جزیره دور افتاده. در عوض دنریس کمه کمش سه تا اژدها داره.
17 از چه گلی خوشت میاد؟قبلا گفتم: آفتابگردون و ژرورا
18 تا حالا با حیوونا حرف زدی؟نه والا من از این کارا بلد نیستم.
19 نظرت در مورده فانتزی زندگی چیه؟منظورت اینه که زندگی یه فانتزیه (از این بحثای فلسفی) یا سبق و سیاق زندگی فانتزی.
خب من فرض رو بر دومی میذارم. خوبه دوسش دارم. آدم فانتزی بازی نیستم (یعنی سبک زندگیم این نیست) ولی دوسش دارم.
20 زیاد فکر میکنی؟(رویا پردازی)آره، خیلی زیاد. میتونم بگم تقریبا همیشه.
21 برا خودت تا حالا دنیای مجازی ساختی؟ رنگش چیه؟
خب من خیلی با تصوراتم زندگی میکنم ولی نمیدونم منظورت از دنیای مجازی چیه. ولی اگه بخوام واسه تصوراتم رنگی در نظر بگیرم میتونم بگم رنگی ندارن. شاید خاکستری
22 به نظرت اگه کینگ رابرت با (عشقش) ملکه مارمولکا ازدواج کنه چی میشه؟
رابرت طبق معمول خیانت میکنه و لیانام تحملشو نداره و اونم شروع به اقدام متقابل میکنه. بعدش یه شورش میشه از شورش رابرت بدتر.
دلت برا کدوم بیشتر میسوزه؟مسلما لیانا. چون مردم که شاهشونو مقصر نمیدونن. همه میگن زنش نجیب نبوده.
23 زلزله ای یا دریا؟(بیشتر زلزله میخوری چند ریشتر؟)
دفه اول که ببینیم دریا به نظر میام ولی اگه بشناسیم شاید زلزله باشم.
من اصلا منظورتو نگرفتم ها. دارم براساس اون برداشت ناقص خودم جواب میدم.
24 بهترین سرگرمیت؟
پیاده روی با یه آدم پایه
25 روز تولدت و دوست داری؟چرا نداشته باشم. البته در کل خیلی برام با روزای دیگه فرقی نداره.
26 رنگی که دوست داری؟اینم قبلا گفتم. به ترتیب: سیاه، سفید، آبی، زرد
27 جلو اینه چی به خودت میگی؟هیچی والا. چی باید بگم؟!
28 از خواب خسته نمیشی؟ چرا بشم. مگه من چند ساعت در روز می خوابم.
29 نظرت در مورده لیانا چیه؟در دوره خودش سنت شکنه و میتونست تو رنسانس وستروس جز زنای پیش رو باشه
30 کدوم نوع پایان و میپسندی؟(مثل کتاب(جین) فیلم(تالیسا))فیلم
31 تا حلا شده از استادات نمره بگیری؟نه همیشه خودم نمره گرفتم.
32 سخت ترین درسی که تا حالا داشتی؟الکترونیک دو
33 نظرت در مورد والدر فری چیه؟ نظرت رو به این سخن تیریون جلب می کنم: والدر فری یه پیرمرد کج خلقه که برای ناز کردن زن جوونش و فکر کردن به تمام تحقیرایی که شده، زندگی می کنه. من هیچ شکی ندارم که اون تخم جوجه کریه شو گذاشته ولی هرگز جرات همچین کاری رو بدون قول محافظت نداره.
34 ترس از ارتفاع داری؟خیر
35 خواب مورد علاقه؟ترجیح میدم خواب نبینم و تا صبح تخت بخوابم.
36 دوست داشتی هیچوقت خواب نمیدیدی؟آره جدا
37 سرما یا گرما؟گرما
38 موهات فره؟ نه اتفاقا لخته.
39 سوتی زیاد میدی؟نه
40 ارامش و تو چی میبینی؟دغدغه چیزی رو نداشتن.
موفق باشی
مرسی
بحث پیرامون محاکمه هایی از یخ و آتش (صندلی داغ )
در وینترتاون
ارسال شده در
اون وقت دیگه ملت بلا نسبت تفم تو روی ریگار نمینداختن. تو روز روشن قید زن و بچه شو بزنه بره زن ثانی اختیار کنه. فک می کنی با این کار بازم حمایت دورنو داشتی؟ دوران بازم میومد کمکت استورمز اندو محاصره کنه یا یه خظر به القوه رو نزدیک کینگزلندینگ ایجاد می کردی؟