پرش به محتوا

خاندان تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۷۴۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۱: خط ۸۱:


اگان سر [[دانک|دانکن بلندقامت]] (Ser Duncan the Tall) را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Lord Commander of the Kingsguard) انتخاب نمود؛ همان شوالیه خانه به دوشی که اگ در زمان جوانی ملازم او بود. مدتی بعد در زمان پادشاهی خود، اگان سپاهی را به [[استپ استونز]] (Stepstones) فرستاد تا با [[مایلیس هیولا]] (Maelys the Monstrous) واپسین مدعی بلک فایر مقابله کند؛ و در جنگی که به [[نبرد ناین پنی کینگز]] (War of the Ninepenny Kings) مشهور شد، بلک فایرها و حامیانشان شکشت خوردند و مایلیس نیز کشته شد.
اگان سر [[دانک|دانکن بلندقامت]] (Ser Duncan the Tall) را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Lord Commander of the Kingsguard) انتخاب نمود؛ همان شوالیه خانه به دوشی که اگ در زمان جوانی ملازم او بود. مدتی بعد در زمان پادشاهی خود، اگان سپاهی را به [[استپ استونز]] (Stepstones) فرستاد تا با [[مایلیس هیولا]] (Maelys the Monstrous) واپسین مدعی بلک فایر مقابله کند؛ و در جنگی که به [[نبرد ناین پنی کینگز]] (War of the Ninepenny Kings) مشهور شد، بلک فایرها و حامیانشان شکشت خوردند و مایلیس نیز کشته شد.
اگان پس از شنیدن یک پیشگویی از یک ساحره جنگلی مبنی بر این که [[شاهزاده موعود|شاهزاده وعده داده شده]] ای (Prince That Was Promised) که [[آدرها]] (Others) را شکست می دهد از نسل نوه هایش [[ایریس دوم|ایریس]] و [[رایلا تارگرین|رایلا]] (Rhaella) خواهد بود، ازدواج آن دو با یکدیگر را ترتیب داد. از آن جا که اگان خود از روی عشق ازدواج کرده بود، به فرزندانش نیز اجازه داد چنین کنند؛ اما این امر به جای آن که برای او دوستانی فراهم کند، دشمنانی سرسخت نصیب او کرد. دختر او [[رایلی تارگرین|رایلی]] (Rhaelle) با فردی از خاندان باراتیون ازدواج کرد، و پسرش [[دانکن تارگرین|دانکن کوچک]] (Duncan the Small) شاهزاده درگن فلایز (Prince of Dragonflies) به خاطر [[جنی اهل اولد استونز]] (Jenny of Oldstones) از حق خود بر پادشاهی چشم پوشی کرد. این رویدادها به نحوی در سال 259 به [[فاجعه سامرهال]] (Tragedy of Summerhall) منجر شد، که در آن شاه اگان پنجم و هر دو دانکن جان باختند. پسر بیمارگونه اگان، [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II)، برای مدت کوتاهی عهده دار پادشاهی شد تا این که در سال 262 درگذشت. او مهربان، خردمند و شایسته بود؛ اما با این وجود آن دسته از لردهای نظامی که نسبت به طبیعت شکننده او بدبین بودند، او را ضعیف می پنداشتند. بزرگ ترین پسر او [[ایریس دوم]] (Aerys II)، جانشین او گشت.
===سرنگونی===
[[ایریس دوم|ایریس]] حکومتش را با وعده صلح و آرامش و با یاری [[دست پادشاه|دست]] توانایش [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) آغاز کرد؛ اما پس از آن که در طی یک شورش ناموفق از سوی [[خاندان دراکلین]] که از متحدان دیرپای تارگرین ها بودند ربوده شد، او به طور فزاینده ای پارانویید و دیوانه گشت. وارث او، شاهزاده [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Prince Rhaegar)، مصمم بود که پادشاه بهتری باشد، و قصد داشت که خود را به همگان ثابت کند و نیز پیش گویی [[شاهزاده موعود]] را محقق سازد.
ایریس سر [[جیمی لنیستر]] (Ser Jaime Lannister) پسر تایوین را به عنوان عضوی از محافظان شخصی خود برگزید، و این گونه وارث تایوین را از او گرفت؛ و نیز او پیشنهاد تایوین برای ازدواج دخترش [[سرسی]] (Cersei) با ریگار را رد کرد؛ و این آزردگی ها موجب شد تا تایوین از مقام خود کناره گیری کند. همچنین در طول [[مسابقات هارن هال]] (Tourney at Harrenhal) ریگار [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) را با انتخاب نامزدش [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) به عنوان ملکه عشق و زیبایی به جای همسر خودش [[الیا مارتل]] (Elia Martell)؛ بسیار رنجاند.
مدت کوتاهی پس از پایان مسابقات، شاهزاده ریگار با لیانا فرار کرد. هنگامی که [[ریکارد استارک|پدر]] و [[برندون استارک|برادر]] لیانا به شاه اعتراض کردند، ایریس آن دو را کشت. این رویداد منجر به آغاز یک [[شورش رابرت|جنگ داخلی]] شد. شاهزاده ریگار فرماندهی نیروی سلطنتی را بر عهده گرفت، اما در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) شکست خورد و توسط رابرت براتیون کشته شد. شاهزاده [[ویسریس سوم|ویسریس]] و شهبانو [[رایلا تارگرین|رایلا]] که در آن هنگام باردار بود، به [[درگن استون]] گریختند. لنیسترهای پیمان شکن شاه ایریس، الیا و فرزندان ریگار شاهدخت [[راینیس تارگرین (دختر ریگار)|راینیس]] (Rhaenys) و شاهزاده [[اگان تارگرین (پسر ریگار)|اگان]] (که نوزادی بیش نبود) را در [[بارانداز پادشاه]] به قتل رساندند. در درگن استون، شهبانو رایلا در هنگام زایمان درگذشت، و ویسریس همراه شاهدخت [[دنریس]] (Daenerys) تازه متولد شده به [[شهرهای آزاد]] گریخت. در پایان رابرت براتیون به عنوان پادشاه وستروس تاج گذاری کرد، که تا حدودی به خاطر این بود که [[رایلی تارگرین|مادربزرگ او]] یک تارگرین بود.
شاه ایریس دوم آخرین پادشاه سلسله ای بود که به مدت 300 سال بدون گسستگی فرمانروایی کرده بود. از آن زمان که تارگرین ها حکومتشان را چون نیمه خدایانی دست نایافتنی بر فراز اژدهایانی آتشین دم آغاز کرده بودند، تا کنون قدرت آنان به دلیل جنگ های داخلی و نبردهایی سخت، بسیار کاهش پیدا کرده بود. دیوانگی ایریس نجیب زادگان را به واکنش نشان دادن تحریک کرد، اما در واقع چنین مبارزه طلبی گسترده ای علیه تارگرین ها هرگز اتفاق نمی افتاد اگر اعتبار خاندان آن ها در طول زمان تا این اندازه کاهش پیدا نکرده بود. کاهش نفوذ و برتری آنان بیشتر از همه آن جا آشکار می شود که اگان پنجم به وسیله یک شورا به پذیرفتن مقام پادشاهی دعوت می شود، نه این که خود آن را چون حقی الهی مطالبه کند. [[شورش داسکن دیل]] (The Defiance of Duskendale) که توسط [[خاندان دراکلین]] که یکی از سرسخت ترین متحدان دیرپای تارگرین ها محسوب می شد، به راه اندخته شد، نشانه مهم دیگری بر کاهش اعتبار خاندان تارگرین است.


==منابع و یادداشت ها==
==منابع و یادداشت ها==
{{منابع|2}}
{{منابع|2}}
[[رده:خاندان های اشرافی]]
[[رده:خاندان های اشرافی]]
۲۲۳

ویرایش