۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
در {{تاریخ|129}}، صبح روزی که شاه [[ویسریس تارگرین اول]] مرده یافت شد، ملکه [[آلیسنت های تاور|آلیسنت]] و [[کریستون کول]]، اعضای [[شورای کوچک]] را به اقامتگاههای ملکه فراخواندند. [[استاد اعظم]] [[اورویل]] بحث را با تدابیری که باید پس از مرگ شاه اتخاذ میشد و تدارکات برای تاجگذاری [[رینیرا تارگرین|رینيرا]] آغاز کرد، اما اتو های تاور سخن او را قطع کرد و گفت نخست باید دربارهٔ جانشینی تصمیمگیری شود. سِر اتو به شورا گفت که به عنوان دست پادشاه، بر هفت پادشاهی فرمان خواهد راند تا زمانی که شاه [[اگان تارگرین دوم|اگان]] تاجگذاری کند. اتو اظهار داشت که نباید اجازه دهند رینیراملکه شود، زیرا شوهرش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، فرمانروای واقعی خواهد بود و بیدرنگ آلیسنت و خود او را اعدام خواهد کرد. در بحثی که به دنبال آمد، تنها [[لایمن بیزبری]] لرد اصرار داشت که رینیراباید به عنوان ملکه تاجگذاری شود و قصد ترک جلسه را داشت. بنا به گفتهٔ اورویل، سپس اتو دستور بازداشت و زندانی کردن لرد سالخورده بیزبری را در [[سیاهچالها]] (black cells) صادر کرد، جایی که او بر اثر سرما جان سپرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | در {{تاریخ|129}}، صبح روزی که شاه [[ویسریس تارگرین اول]] مرده یافت شد، ملکه [[آلیسنت های تاور|آلیسنت]] و [[کریستون کول]]، اعضای [[شورای کوچک]] را به اقامتگاههای ملکه فراخواندند. [[استاد اعظم]] [[اورویل]] بحث را با تدابیری که باید پس از مرگ شاه اتخاذ میشد و تدارکات برای تاجگذاری [[رینیرا تارگرین|رینيرا]] آغاز کرد، اما اتو های تاور سخن او را قطع کرد و گفت نخست باید دربارهٔ جانشینی تصمیمگیری شود. سِر اتو به شورا گفت که به عنوان دست پادشاه، بر هفت پادشاهی فرمان خواهد راند تا زمانی که شاه [[اگان تارگرین دوم|اگان]] تاجگذاری کند. اتو اظهار داشت که نباید اجازه دهند رینیراملکه شود، زیرا شوهرش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، فرمانروای واقعی خواهد بود و بیدرنگ آلیسنت و خود او را اعدام خواهد کرد. در بحثی که به دنبال آمد، تنها [[لایمن بیزبری]] لرد اصرار داشت که رینیراباید به عنوان ملکه تاجگذاری شود و قصد ترک جلسه را داشت. بنا به گفتهٔ اورویل، سپس اتو دستور بازداشت و زندانی کردن لرد سالخورده بیزبری را در [[سیاهچالها]] (black cells) صادر کرد، جایی که او بر اثر سرما جان سپرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
پس از کنار گذاشتن بیزبری، شورای سبز نقشههای خود را طراحی کردند و به تحریک [[لارس استرانگ]] لرد، سوگند خون خوردند تا وفاداریشان را به یکدیگر و به شاه جدید اعلام کنند. سِر اتو دستور بازداشت همهٔ کسانی را صادر کرد که در [[بارانداز پادشاه]] ممکن بود به رینیراوفادار باشند. او پسرش، سِر [[گواین های تاور]] را به عنوان دومین فرمانده [[شنلهای زرین]] (gold cloaks) منصوب کرد و به او دستور داد که [[لوتر لارجنت]]، [[فرمانده نگهبانان شهر]]، را زیر نظر داشته باشد تا نشانهای از خیانت به شاه اگان دوم در او بیابد. در حالی که اتو مشغول سنجش حامیان و نیروهای احتمالی رینیرابود، [[کلاغ]]ها به سوی همهٔ لردها و شوالیههایی که احتمالاً به اگان وفادار میماندند فرستاده شدند. اتو همچنین کلاغی برای [[دالتون | پس از کنار گذاشتن بیزبری، شورای سبز نقشههای خود را طراحی کردند و به تحریک [[لارس استرانگ]] لرد، سوگند خون خوردند تا وفاداریشان را به یکدیگر و به شاه جدید اعلام کنند. سِر اتو دستور بازداشت همهٔ کسانی را صادر کرد که در [[بارانداز پادشاه]] ممکن بود به رینیراوفادار باشند. او پسرش، سِر [[گواین های تاور]] را به عنوان دومین فرمانده [[شنلهای زرین]] (gold cloaks) منصوب کرد و به او دستور داد که [[لوتر لارجنت]]، [[فرمانده نگهبانان شهر]]، را زیر نظر داشته باشد تا نشانهای از خیانت به شاه اگان دوم در او بیابد. در حالی که اتو مشغول سنجش حامیان و نیروهای احتمالی رینیرابود، [[کلاغ]]ها به سوی همهٔ لردها و شوالیههایی که احتمالاً به اگان وفادار میماندند فرستاده شدند. اتو همچنین کلاغی برای [[دالتون گریجوی]] لرد فرستاد و در برابر اتحاد و استفاده از ناوگانش، منصب [[استاد کشتیها]] را به او پیشنهاد داد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
هنگامی که [[استفان دارکلین]] (Ser Steffon Darklyn) از [[گارد پادشاهی]] و دیگر [[سیاهان|وفاداران به سیاهان]] (black loyalists) از بارانداز پادشاه گریختند و [[تاج]] شاه ویسریس را با خود بردند، اتو جایزهای برای دستگیری آنان تعیین کرد و آنان را [[خائن تغییروفا]] (turncloak) نامید. در همین حال، رینیرادر [[دراگوناستون]] (Dragonstone) باقی مانده بود و تنها پس از تاجگذاری اگان از [[غصب]] (usurpation) خود آگاه شد. پس از رسیدن سِر استفان به دراگوناستون، او نیز تاجگذاری کرد و به عنوان [[رینیرا تارگرین اول|ملکه رینیرا تارگرین اول]] شناخته شد. نخستین اقدام او اعلام خیانت و طغیان اتو های تاور و ملکه آلیسنت بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | هنگامی که [[استفان دارکلین]] (Ser Steffon Darklyn) از [[گارد پادشاهی]] و دیگر [[سیاهان|وفاداران به سیاهان]] (black loyalists) از بارانداز پادشاه گریختند و [[تاج]] شاه ویسریس را با خود بردند، اتو جایزهای برای دستگیری آنان تعیین کرد و آنان را [[خائن تغییروفا]] (turncloak) نامید. در همین حال، رینیرادر [[دراگون استون|دراگوناستون]] (Dragonstone) باقی مانده بود و تنها پس از تاجگذاری اگان از [[غصب]] (usurpation) خود آگاه شد. پس از رسیدن سِر استفان به دراگوناستون، او نیز تاجگذاری کرد و به عنوان [[رینیرا تارگرین اول|ملکه رینیرا تارگرین اول]] شناخته شد. نخستین اقدام او اعلام خیانت و طغیان اتو های تاور و ملکه آلیسنت بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
اتو نوهاش، شاهزاده [[ایموند تارگرین]] را بر پشت [[ | اتو نوهاش، شاهزاده [[ایموند تارگرین]] را بر پشت [[ویگار]] (Vhagar) [[اژدها]] به [[استورمز اند|استورمزاند]] (Storm's End) فرستاد تا با پیشنهاد یک [[نامزدی]] (betrothal) به یکی از [[چهار طوفان]] ([[Four Storms]])، وفاداری [[بوروس براتیون]] لرد را به سبزها جلب کند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} او موفق شد، اما زمانی که شاهزاده [[لوسریس ولاریون]]، پسر رینيرا، برای پیشنهاد اتحاد با ملکه نزد بوروس آمد، ایموند با خشونت پاسخ داد، چرا که سالها پیش لوسریس او را زخمی کرده بود. آنان بر فراز [[خلیج کشتیشکن]] (Shipbreaker Bay) بر اژدهایانشان [[نبرد بالای خلیج کشتیشکن|جنگیدند]] و این نبرد به مرگ لوسریس و [[آرکس]] (Arrax) انجامید. هنگامی که ایموند به بارانداز پادشاه بازگشت، اتو ناخشنود بود و گفت: «تو فقط یک چشم از دست دادی. چگونه میتوانی چنین نابینا باشی؟»{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری در برابر پسری}} | ||
شاهزاده [[دیمون تارگرین]] برای مرگ پسرخواندهاش سوگند به انتقام یاد کرد و [[آدمکش]]انی را به [[قلعه سرخ]] (Red Keep) فرستاد؛ قصابی به نام [[بلاد (قصاب)|بلاد]] و [[موشگیر]]ی که به [[چیز (موشگیر)|چیز]] معروف بود. آنان شاهزاده [[جهریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهریس تارگرین]]، پسر شاه اگان را کشتند و گریختند. (در حالی که بلاد دستگیر و تا مرگ [[شکنجه]] شد، چیز هرگز یافت نشد، و در خشم، اگان دستور داد همهٔ موشگیران بارانداز پادشاه اعدام شوند. اتو صد [[گربه]] به قلعه سرخ آورد تا جایگزین آنان شوند.) پس از مرگ دو شاهزاده، لوسریس و جهریس، هر دو طرف خواستار انتقام شدند و درگیری میان شاه و ملکهٔ رقیب به جنگ آشکار بدل گشت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری در برابر پسری}} | شاهزاده [[دیمون تارگرین]] برای مرگ پسرخواندهاش سوگند به انتقام یاد کرد و [[آدمکش]]انی را به [[قلعه سرخ]] (Red Keep) فرستاد؛ قصابی به نام [[بلاد (قصاب)|بلاد]] و [[موشگیر]]ی که به [[چیز (موشگیر)|چیز]] معروف بود. آنان شاهزاده [[جهریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهریس تارگرین]]، پسر شاه اگان را کشتند و گریختند. (در حالی که بلاد دستگیر و تا مرگ [[شکنجه]] شد، چیز هرگز یافت نشد، و در خشم، اگان دستور داد همهٔ موشگیران بارانداز پادشاه اعدام شوند. اتو صد [[گربه]] به قلعه سرخ آورد تا جایگزین آنان شوند.) پس از مرگ دو شاهزاده، لوسریس و جهریس، هر دو طرف خواستار انتقام شدند و درگیری میان شاه و ملکهٔ رقیب به جنگ آشکار بدل گشت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری در برابر پسری}} | ||
با آغاز نخستین نبردهای جنگ، سِر اتو سرگرم جلب حمایت لردها، استخدام [[سربازان اجیر]] (sellswords)، تقویت استحکامات بارانداز پادشاه و جستجوی متحدان دیگر بود. او پیامهایی برای [[اورموند های تاور]]، برادرزادهاش، فرستاد و از او التماس کرد که نیروهای [[اولدتاون]] را برای سرکوب شورشهای متحدان رینیرادر [[ | با آغاز نخستین نبردهای جنگ، سِر اتو سرگرم جلب حمایت لردها، استخدام [[سربازان اجیر]] (sellswords)، تقویت استحکامات بارانداز پادشاه و جستجوی متحدان دیگر بود. او پیامهایی برای [[اورموند های تاور]]، برادرزادهاش، فرستاد و از او التماس کرد که نیروهای [[اولد تاون|اولدتاون]] را برای سرکوب شورشهای متحدان رینیرادر [[ریچ]] (Reach) به کار گیرد. اتو تلاش کرد تا حمایت [[کورِن مارتل]] (Qoren Martell)، [[شاهزاده دورن]]، را به دست آورد که پیشتر در [[جنگ استپ استونز]] (War for the Stepstones) با شاهزاده دیمون جنگیده بود، اما ناکام ماند. از آنجا که [[دالتون گریجوی]] به پیشنهادش پاسخ نداده بود، اتو به دشمن دیگر شاهزاده دیمون، یعنی [[اتحاد سهگانه]] (Triarchy) شامل [[میر]] (Myr)، [[لیس]] (Lys) و [[تایروش]] (Tyrosh) روی آورد و وعدهٔ حقوق انحصاری تجارت در بارانداز پادشاه را در برابر شکستن محاصرهٔ [[خاندان ولاریون]] (House Velaryon) بر [[گالت]] (Gullet) به آنان داد، و همچنین کنترل سنگهای پلهای را پیشنهاد کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و زرین}} | ||
با این حال، شاه [[اگان تارگرین دوم]] دیپلماسی اتو را در زمانی که شاهزاده دیمون [[یورش به هارنهال|هارنهال را تسخیر]] کرده بود و بسیاری از خاندانها به سیاهان پیوسته بودند، کند و بزدلانه تلقی کرد. به گفتهٔ [[سپتون]] [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، روزی اگان وقتی اتو را در حال نوشتن نامهای دیگر دید، دوات را روی دامن پدربزرگش ریخت و به او گفت «خون بریز، نه جوهر.» بازرگانان بارانداز پادشاه هر صبح از محاصره نزد شاه شکایت میکردند و اتحاد سهگانه هنوز به پیشنهاد اتو پاسخی نداده بود. سرانجام، اگان از صبر کردن برای «انجام کاری» از سوی اتو به تنگ آمد. بهرغم التماسهای ملکه آلیسنت، شاه اگان دوم زنجیر منصب را از گردن پدربزرگش کند و مقام دست پادشاه را به [[کریستون کول]]، [[فرمانده کل گارد پادشاهی]]، سپرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و زرین}} | با این حال، شاه [[اگان تارگرین دوم]] دیپلماسی اتو را در زمانی که شاهزاده دیمون [[یورش به هارنهال|هارنهال را تسخیر]] کرده بود و بسیاری از خاندانها به سیاهان پیوسته بودند، کند و بزدلانه تلقی کرد. به گفتهٔ [[سپتون]] [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، روزی اگان وقتی اتو را در حال نوشتن نامهای دیگر دید، دوات را روی دامن پدربزرگش ریخت و به او گفت «خون بریز، نه جوهر.» بازرگانان بارانداز پادشاه هر صبح از محاصره نزد شاه شکایت میکردند و اتحاد سهگانه هنوز به پیشنهاد اتو پاسخی نداده بود. سرانجام، اگان از صبر کردن برای «انجام کاری» از سوی اتو به تنگ آمد. بهرغم التماسهای ملکه آلیسنت، شاه اگان دوم زنجیر منصب را از گردن پدربزرگش کند و مقام دست پادشاه را به [[کریستون کول]]، [[فرمانده کل گارد پادشاهی]]، سپرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و زرین}} | ||