پرش به محتوا

ویسریس تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:
دنی سعی کرد تا دوباره برای او توضیح بدهد که او باید برای گرفتن تاجش صبر می کرد، ویسریس پاسخ داد:
دنی سعی کرد تا دوباره برای او توضیح بدهد که او باید برای گرفتن تاجش صبر می کرد، ویسریس پاسخ داد:


{{نقل قول|من خیلی صبر کردم. برای تاجم، برای تختم، برای تو. همه ی اون سال ها، و تنها یه تاج طلایی مذاب گرفتم. چرا اونا تخم های اژدها رو به تو دادن؟ اون ها باید مال من میشدن. اگه من [[اژدها]] داشتم، معنی داشتنش رو به همه ی دنیا می فهموندم.|گوینده{{رف|ربا|71}}}}
{{نقل قول|من خیلی صبر کردم. برای تاجم، برای تختم، برای تو. همه ی اون سال ها، و تنها یه تاج طلایی مذاب گرفتم. چرا اونا تخم های اژدها رو به تو دادن؟ اون ها باید مال من میشدن. اگه من [[اژدها]] داشتم، معنی داشتنش رو به همه ی دنیا می فهموندم.{{رف|ربا|71}}}}


سپس ویسریس شروع به قهقهه زدن کرد و تا زمانی که دود، خون و طلای مذاب از دهانش گذشتند و فکش از صورتش جدا شد ادامه داد. سپس دنی نفس نفس زنان از خواب بیدار شد.}}
سپس ویسریس شروع به قهقهه زدن کرد و تا زمانی که دود، خون و طلای مذاب از دهانش گذشتند و فکش از صورتش جدا شد ادامه داد. سپس دنی نفس نفس زنان از خواب بیدار شد.}}
۱٬۹۴۶

ویرایش