۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
در تراس، دنریس به سر باریستان می گوید که او را بخشیده است. سلمی به دنی می گوید که می تواند به سوالات او پاسخ دهد. اولین سوال دنریس این بود که آیا پدر او واقعا دیوانه بوده است؟ زیرا ویسریس همیشه به او می گفته است که دیوانگی پدرشان تنها دروغی ساختگی از جانب غاصب است. باریستان به او می گوید که ایریس از ابتدا دیوانه نبود، بلکه گذر زمان و سیر اتفاقات او را به جنونی وحشتناک کشاند. [[ریلا تارگرین|مادر دنریس]] همیشه تمام تلاشش را برای محافظت از ویسریس در برابر بدترین افراط های ایریس انجام می داد و نمی گذاشت ویسریس بداند که پدرش به چه جنون وحشتناکی مبتلا است. دنی تصمیم می گیرد که دیگر بیشتر از این نمی تواند چیزی بشنود اما سر باریستان به او می گوید که از این به بعد چیزهای بیشتری می تواند به او بگوید. | در تراس، دنریس به سر باریستان می گوید که او را بخشیده است. سلمی به دنی می گوید که می تواند به سوالات او پاسخ دهد. اولین سوال دنریس این بود که آیا پدر او واقعا دیوانه بوده است؟ زیرا ویسریس همیشه به او می گفته است که دیوانگی پدرشان تنها دروغی ساختگی از جانب غاصب است. باریستان به او می گوید که ایریس از ابتدا دیوانه نبود، بلکه گذر زمان و سیر اتفاقات او را به جنونی وحشتناک کشاند. [[ریلا تارگرین|مادر دنریس]] همیشه تمام تلاشش را برای محافظت از ویسریس در برابر بدترین افراط های ایریس انجام می داد و نمی گذاشت ویسریس بداند که پدرش به چه جنون وحشتناکی مبتلا است. دنی تصمیم می گیرد که دیگر بیشتر از این نمی تواند چیزی بشنود اما سر باریستان به او می گوید که از این به بعد چیزهای بیشتری می تواند به او بگوید. | ||
زمانی که دنریس به مشاورانش اعلام می کند که می خواهد در میرین بماند، سر باریستان نیز در میان مشاورانش حضور دارد. هنگامی که دنریس از گروه می پرسد که او یک اژدها است یا یک هارپی، سر باریستان اعلام می کند که او یک اژدها است. سپس دنریس می پرسد که او چگونه می خواهد به هفت پادشاهی حکومت کند درحالی که نمی تواند از عهده ی اداره ی یک شهر برآید؟ سر باریستان هیچ پاسخی برای این پرسش ندارد. دنریس اعلام می کند که این شهر را ترک نمی کند و در آن می ماند تا مانند یک ملکه حکومت کند. | |||
=== رقصی با اژدهایان === |
ویرایش