۲۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| خاندان =[[خاندان لنیستر]] | | خاندان =[[خاندان لنیستر]] | ||
| تاریخ_تولد ={{تاریخ|244}}{{رف|ضبک|33}} | | تاریخ_تولد ={{تاریخ|244}}{{رف|ضبک|33}} | ||
| تاریخ_مرگ = | | تاریخ_مرگ ={{تاریخ|300}} در بارانداز پادشاه | ||
| همسر =[[جوانا لنیستر]] | | همسر =[[جوانا لنیستر]] | ||
| کتابها =[[بازی تاج و تخت]](حضور دارد){{سخ}}[[نزاع شاهان]](حضور دارد){{سخ}}[[یورش شمشیرها]](حضور دارد){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شده) | | کتابها =[[بازی تاج و تخت]](حضور دارد){{سخ}}[[نزاع شاهان]](حضور دارد){{سخ}}[[یورش شمشیرها]](حضور دارد){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](اشاره شده) | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
زمانی که [[تیریون]] شانزده ساله شد، سن رسمی بزرگسالی، اعتقاد داشت که دیگر آزاد خواهد بود و اجباری برای انجام خواستههای پدرش وجود ندارد. تایوین او را دلسرد کرد و گفت: | زمانی که [[تیریون]] شانزده ساله شد، سن رسمی بزرگسالی، اعتقاد داشت که دیگر آزاد خواهد بود و اجباری برای انجام خواستههای پدرش وجود ندارد. تایوین او را دلسرد کرد و گفت: | ||
{{نقل قول|هیچ کس آزاد نیست. تنها کودکان و | {{نقل قول|هیچ کس آزاد نیست. تنها کودکان و احمقها هستند که فکر می کنند باهوش تر از دیگرانند.{{رف|ربا|8}}}} | ||
اگر چه فرزندان تایوین به او احترام زیادی قائل هستند، هیچ یک از آنها نتوانستند برنامههایی که او برایشان داشت را عملی کنند، این یک واقعیت است که موجب مشکلات زیادی شده است.{{رف|ضبک|44}} | اگر چه فرزندان تایوین به او احترام زیادی قائل هستند، هیچ یک از آنها نتوانستند برنامههایی که او برایشان داشت را عملی کنند، این یک واقعیت است که موجب مشکلات زیادی شده است.{{رف|ضبک|44}} | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
پس از اینکه متوجه میشود [[راب استارک]] (Robb Stark) به طور غیر منتظرهای با [[جین وسترلینگ]] (Jeyne Westerling) ازدواج کرده است و [[خاندان وسترلینگ]] (House Westerling) با [[خاندان استارک|استارکها]] متحد شدهاند، تایوین همچنان به وسیلهی کلاغها با مادر جین، [[سیبل اسپایسر]] (Sybell Spicer) در ارتباط می ماند. او همچنین با [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، که پس از تصرف [[هارن هال]] به نفع لنیسترها تغییر موضع داده بود، و لرد [[والدر فری]] (Walder Frey)، که با ازدواج [[راب استارک]] با [[جین وسترلینگ]] به او و [[خاندان فری]] (House Frey) توهین شده بود چرا که [[راب استارک|راب]] در ازای عبور از [[دوقلو ها]] (Twins) سوگند خورده بود که با یکی از دختران فری ازدواج کند، ارتباط برقرار می کند. [[عروسی سرخ]] (The Red Wedding) نتیجهی مستقیم نامه نگاریهای آنان بود، که در آن به [[راب استارک]] خیانت شد و در حالی که تحت محافظت میزبان بود او و اکثریت همراهیانش توسط میزبانانشان به قتل رسیدند، وقایع عروسی به طور مؤثری در پایان دادن به جنگ و پیروزی [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) نقش داشت. | پس از اینکه متوجه میشود [[راب استارک]] (Robb Stark) به طور غیر منتظرهای با [[جین وسترلینگ]] (Jeyne Westerling) ازدواج کرده است و [[خاندان وسترلینگ]] (House Westerling) با [[خاندان استارک|استارکها]] متحد شدهاند، تایوین همچنان به وسیلهی کلاغها با مادر جین، [[سیبل اسپایسر]] (Sybell Spicer) در ارتباط می ماند. او همچنین با [[روس بولتون]] (Roose Bolton)، که پس از تصرف [[هارن هال]] به نفع لنیسترها تغییر موضع داده بود، و لرد [[والدر فری]] (Walder Frey)، که با ازدواج [[راب استارک]] با [[جین وسترلینگ]] به او و [[خاندان فری]] (House Frey) توهین شده بود چرا که [[راب استارک|راب]] در ازای عبور از [[دوقلو ها]] (Twins) سوگند خورده بود که با یکی از دختران فری ازدواج کند، ارتباط برقرار می کند. [[عروسی سرخ]] (The Red Wedding) نتیجهی مستقیم نامه نگاریهای آنان بود، که در آن به [[راب استارک]] خیانت شد و در حالی که تحت محافظت میزبان بود او و اکثریت همراهیانش توسط میزبانانشان به قتل رسیدند، وقایع عروسی به طور مؤثری در پایان دادن به جنگ و پیروزی [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) نقش داشت. | ||
تایوین شمشیر والریایی [[ادارد استاک]] (Eddard Stark)، [[آیس]] (Ice)، را ذوب می کند و به دو شمشیر تبدیلش می کند و به عنوان هدیه، یکی را در روز عروسی [[جافری براتیون|جافری]] (Joffrey) به او میدهد و دیگری را به [[جیمی]] (Jaime) اهدا میکند.{{رف|یش|32}} مدت کمی پس از آن، [[جافری براتیون|پادشاه جافری]] در ضیافت عروسیاش با [[مارجری تایرل]] (Margaery Tyrell) مسموم می شود و می میرد. پسر تایوین، [[تیریون]] (Tyrion) به اشتباه متهم به ارتکاب جرم می شود، و تایوین در کنار [[اوبراین مارتل]] (Oberyn Martell) و [[میس تایرل]] (Mace Tyrell) یکی از سه قاضی دادگاه [[تیریون]] می شود. زمانی که تقریباً گناهکار بودن او دارد آشکار می شود، تیریون در خواست محاکمه از طریق مبارزه می کند، و به شکل غیر منتظرهای [[اوبراین مارتل|اوبرین]] داوطلب می شود تا برای او مبارزه کند. [[سرسی]] (Cersei) که شاکی [[تیریون]] است، سر [[گرکور کلگان]] (Gregor Clegane) را به عنوان نمایندهی سلطنت انتخاب می کند. [[گرگور کلگان|گرگور]] با وجود اینکه توسط نیزهی سمی [[اوبرین مارتل|اوبرین]] مسموم می شود در مبارزه پیروز می شود و در نتیجه [[تیریون]] (Tyrion) مجرم شناخته می شود.{{رف|یش|70}} | |||
تایوین با مشکلات سیاسی بزرگی پس از محاکمه رو به رو می شود. پیش از کشته شدن [[ابراین مارتل|اوبرین]]، [[گرگور کلگان|گرگور]] گناهش در قتل [[الیا مارتل]] (Elia Martell) و [[اگان تارگرین|پسر او]] را در برابر تمامی حاضرین فریاد می زند. تایوین می هراسد که شاید [[دورن]] (Dorne) به [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) ملحق شود، عملی که باعث می شود جنگ، سالها به طول انجامد. او برنامهای میچیند تا با اعدام [[گرگور کلگان|گرگور]] از [[خاندان مارتل]] (House Martell) دلجویی کند، اما این عمل باید به نحوی صورت بگیرد که عدالت پادشاه به نظر بیاید نه تأثیر سم. تایوین به [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle) دستور می دهد تا [[گرگور کلگان|گرگور]] را معالجه کند ولی تلاش های او بی فایده می ماند.{{رف|یش|72}} | تایوین با مشکلات سیاسی بزرگی پس از محاکمه رو به رو می شود. پیش از کشته شدن [[ابراین مارتل|اوبرین]]، [[گرگور کلگان|گرگور]] گناهش در قتل [[الیا مارتل]] (Elia Martell) و [[اگان تارگرین|پسر او]] را در برابر تمامی حاضرین فریاد می زند. تایوین می هراسد که شاید [[دورن]] (Dorne) به [[استنیس براتیون]] (Stannis Baratheon) ملحق شود، عملی که باعث می شود جنگ، سالها به طول انجامد. او برنامهای میچیند تا با اعدام [[گرگور کلگان|گرگور]] از [[خاندان مارتل]] (House Martell) دلجویی کند، اما این عمل باید به نحوی صورت بگیرد که عدالت پادشاه به نظر بیاید نه تأثیر سم. تایوین به [[استاد اعظم پایسل]] (Grand Maester Pycelle) دستور می دهد تا [[گرگور کلگان|گرگور]] را معالجه کند ولی تلاش های او بی فایده می ماند.{{رف|یش|72}} | ||
خط ۹۴: | خط ۹۴: | ||
در طول انتظار برای اجرای حکم، [[تیریون]] (Tyrion) توسط برادرش [[جیمی]] (Jaime) و [[واریس]] (Varys) بی تمایل، از سیاهچال [[قلعه سرخ]] (Red Keep) فرار می کند. در هنگام فرار، [[جیمی]] حقیقت را راجع به همسر اول [[تیریون]]، [[تایشا]] (Tysha) به او می گوید، این که او یک روسپی نبوده و یک دختر عامی تنها بود که آنها در جاده دیده بودند اما تایوین او را مجبور کرده بود تا به برادرش [[تیریون]] دروغ بگوید. [[تیریون]] خشمگین می شود و توسط راه مخفی که [[واریس]] نشان او میدهد مستقیم به سمت اقامتگاه تایوین در [[برج دست]] (Tower of the Hand) می رود، [[تیریون]] معشوقه سابق خود [[شی]] (Shae) را در حالی در تخت تایوین می یابد که به جز زنجیر طلایی پدرش چیز دیگری به تن ندارد. [[تیریون]] او را خفه می کند. سپس او کمانی صلیبی (crossbow) را روی دیوار مییابد، آن را بر می دارد و پدرش را در توالت پیدا می کند و از او راجع به [[تایشا]] (Tysha) باز خواست می کند. تایوین حالت خصمانه خود را حفظ میکند و تکرار می کند که او یک روسپی بوده، [[تیریون]] (Tyrion) حرف او را به عنوان آخرین توهین او در نظر می گیرد، و با کمان تیری به سمت او شلیک می کند و تیر به شکل مرگباری به او اصابت می کند. تایوین در حالی که در توالت افتاده و تیر در بدنش است می میرد، در لحظهای که تایوین می میرد و پسرش دارد جنازه او را ترک می کند [[تیریون]] با خود فکر می کند: | در طول انتظار برای اجرای حکم، [[تیریون]] (Tyrion) توسط برادرش [[جیمی]] (Jaime) و [[واریس]] (Varys) بی تمایل، از سیاهچال [[قلعه سرخ]] (Red Keep) فرار می کند. در هنگام فرار، [[جیمی]] حقیقت را راجع به همسر اول [[تیریون]]، [[تایشا]] (Tysha) به او می گوید، این که او یک روسپی نبوده و یک دختر عامی تنها بود که آنها در جاده دیده بودند اما تایوین او را مجبور کرده بود تا به برادرش [[تیریون]] دروغ بگوید. [[تیریون]] خشمگین می شود و توسط راه مخفی که [[واریس]] نشان او میدهد مستقیم به سمت اقامتگاه تایوین در [[برج دست]] (Tower of the Hand) می رود، [[تیریون]] معشوقه سابق خود [[شی]] (Shae) را در حالی در تخت تایوین می یابد که به جز زنجیر طلایی پدرش چیز دیگری به تن ندارد. [[تیریون]] او را خفه می کند. سپس او کمانی صلیبی (crossbow) را روی دیوار مییابد، آن را بر می دارد و پدرش را در توالت پیدا می کند و از او راجع به [[تایشا]] (Tysha) باز خواست می کند. تایوین حالت خصمانه خود را حفظ میکند و تکرار می کند که او یک روسپی بوده، [[تیریون]] (Tyrion) حرف او را به عنوان آخرین توهین او در نظر می گیرد، و با کمان تیری به سمت او شلیک می کند و تیر به شکل مرگباری به او اصابت می کند. تایوین در حالی که در توالت افتاده و تیر در بدنش است می میرد، در لحظهای که تایوین می میرد و پسرش دارد جنازه او را ترک می کند [[تیریون]] با خود فکر می کند: | ||
{{نقل قول|بوی تعفنی که فضای توالت را پر کرده گواهی است بر اینکه آن شوخی همیشگی در مورد پدرش تنها دروغی مانند دیگر دروغها بوده، این که مدفوع لرد تایوین لنیستر در آخر از طلا نبود.{{رف|یش|77}} | {{نقل قول|بوی تعفنی که فضای توالت را پر کرده گواهی است بر اینکه آن شوخی همیشگی در مورد پدرش تنها دروغی مانند دیگر دروغها بوده، این که مدفوع لرد تایوین لنیستر در آخر از طلا نبود.{{رف|یش|77}} | ||
}} | |||
===ضیافتی برای کلاغ ها=== | ===ضیافتی برای کلاغ ها=== | ||
پس از یافتن جنازه تایوین، آن را برای تدفین آماده میکنند. [[سرسی]] (Cersei)، [[خاندان کتل بلک|کتل بلک ها]] (Kettleblacks) را مجبور میکند که جنازه [[شی]] (Shae) را ناپدید کنند و سوگند میخورد که زبان هرکسی را که در مورد حضور [[شی]] در اتاق پدرش حرفی بزند، قطع کند.{{رف|ضبک|3}} یادبود لرد تایوین به مدت هفت روز در [[سپت بزرگ بیلور]] (Great Sept of Baelor)، با حظور شوالیهها و لردهای [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) برگزار شد. بوی جنازه به اندازهای متعفن بود که بسیاری از عزادارانی که نزدیک به جنازه بودند دچار ضعف و بیماری شدند. خشک شدن دهان تایوین موجب شده بود تا لب های او حالتی از لبخند به خود بگیرند،{{رف|ضبک|8}} این حالت باعث مشوش شدن حال [[جیمی]] (Jaime) و [[سرسی]] شد، چرا که لرد تایوین در طول حیاتش به ندرت لبخند میزد. | |||
===رقصی با اژدهایان=== | ===رقصی با اژدهایان=== | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
'''تایوین''':احمق ترین افراد اغلب اوقات با هوش تر از کسانی هستن که به آنها می خندن{{رف|یش|19}}|تایوین به [[تیریون]]}} | '''تایوین''':احمق ترین افراد اغلب اوقات با هوش تر از کسانی هستن که به آنها می خندن{{رف|یش|19}}|تایوین به [[تیریون]]}} | ||
{{نقل قول|تو پسر من نیستی. تو داری میگی [[لرد فرمانده گارد پادشاه]] هستی، همین و بس. باشه سر، برو و وظیفهات رو انجام بده{{رف|یش|62}}|تایوین به [[جیمی]]}} | {{نقل قول|تو پسر من نیستی. تو داری میگی [[لرد فرمانده گارد پادشاه]] هستی، همین و بس. باشه سر، برو و وظیفهات رو انجام بده{{رف|یش|62}}|تایوین به [[جیمی]]}} | ||
==نقل قول های در مورد تایوین== | ==نقل قول های در مورد تایوین== | ||
خط ۱۳۱: | خط ۱۲۹: | ||
'''جافری''':چرا باید اینکار رو بکنم!؟ همه میدونن که این حقیقته. [[رابرت براتیون|پدرم]] توی تمام جنگ ها پیروز شد. اون [[ریگار|شاهزاده ریگار]] رو کشت و تاج رو بدست آورد، همون زمانی که پدرت زیر [[کسترلی راک]] غایم شده بود.{{رف|یش|53}}|[[جافری براتیون|جافری]]}} | '''جافری''':چرا باید اینکار رو بکنم!؟ همه میدونن که این حقیقته. [[رابرت براتیون|پدرم]] توی تمام جنگ ها پیروز شد. اون [[ریگار|شاهزاده ریگار]] رو کشت و تاج رو بدست آورد، همون زمانی که پدرت زیر [[کسترلی راک]] غایم شده بود.{{رف|یش|53}}|[[جافری براتیون|جافری]]}} | ||
{{اسپویلر|{{نقل قول|مردم میگن که تایوین هیچ گاه لبخند نمی زد، اما اون زمان ازدواج با [[جوانا لنیستر|مادرت]] لبخند می زد، همینطور زمانی که [[ایریس دوم|ایریس]] اون رو به عنوان [[دست پادشاه|دست]] انتخاب کرد. [[تایگت لنیستر|تایگ]] مدعی بود زمانی که [[تاربک هال]] بر روی سر [[الین تاربک|بانو الین]]، اون | {{اسپویلر|{{نقل قول|مردم میگن که تایوین هیچ گاه لبخند نمی زد، اما اون زمان ازدواج با [[جوانا لنیستر|مادرت]] لبخند می زد، همینطور زمانی که [[ایریس دوم|ایریس]] اون رو به عنوان [[دست پادشاه|دست]] انتخاب کرد. [[تایگت لنیستر|تایگ]] مدعی بود زمانی که [[تاربک هال]] بر روی سر [[الین تاربک|بانو الین]]، اون هرزهی حقه باز، خراب شد، او لبخند زده بود. همچنین اون هنگام تولد تو [[جیمی]] لبخند زد، من با چشمای خودم دیدم.{{رف|ضبک|33}}|[[جنا لنیستر]] به [[جیمی]]}} | ||
{{نقل قول|تایوین در نظر تو مردی قویه. ولی اون قوی تر چیزی که | {{نقل قول|تایوین در نظر تو مردی قویه. ولی اون قوی تر از چیزی که میبایست باشه نیست. [[تایتوس لنیستر|پدر ما]] فردی آرام و مهربان بود، اما مرد ضعیفی بود پرچمدارانش در محافلشون اون رو به تمسخر می گرفتن. برخی به طور علنی از او سرپیچی می کردن. دیگر لردها از او وام میگرفتن و هیچ عجلهای برای باز پرداخت آن نداشتن. در دربار به تمسخر به او می گفتند شیر بی دندان. حتی معشوقهاش هم ازش دزدی می کرد. زنی که مقامش کمی از یک فاحشه بالاتر بود، جواهرات مادرم را برای خودش برداشته بود، این برای تایوین مقدر بود که [[خاندان لنیستر]] رو به جایگاه مناسبش برگردونه. همانطور که مقدر بود او مملکت رو اداره کنه، در زمانی که بیشتر از بیست سال نداشت. اون این بار سنگین رو به مدت بیست سال حمل کرد و تمام دست آوردهای او باعث حسادت [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]] شد. به جای افتخاری که اون سزاوارش بود، تحقیر های بیشماری را از جانب [[ایریس دوم|ایریس]] دریافت می کرد، با این حال اون صلح، فراوانی و عدالت رو به هفت پادشاهی تقدیم کرد. اون تنها یه مرد عادیه.{{رف|یش|66}}|[[کوان لنیستر]]}} | ||
{{نقل قول|من به شش پادشاه خدمت کردم. اما اینجا در برابر ما بزرگترین مردی قرار گرفته که تا حالا توی زندگیم دیدم. لرد تایوین تاج نداشت، با این حال تمام قابلیت هایی که یک پادشاه باید داشته باشه رو داشت.{{رف|ضبک|8}}|[[استاد اعظم پایسل]]}} | {{نقل قول|من به شش پادشاه خدمت کردم. اما اینجا در برابر ما بزرگترین مردی قرار گرفته که تا حالا توی زندگیم دیدم. لرد تایوین تاج نداشت، با این حال تمام قابلیت هایی که یک پادشاه باید داشته باشه رو داشت.{{رف|ضبک|8}}|[[استاد اعظم پایسل]]}} | ||
{{نقل قول|من هفت سالم بود، زمانی که [[والدر فری]] من رو از [[تایتوس لنیستر|پدرم]] برای [[امون فری|ام]] خواستگاری کرد. پسر دوم اون، حتی | {{نقل قول|من هفت سالم بود، زمانی که [[والدر فری]] من رو از [[تایتوس لنیستر|پدرم]] برای [[امون فری|ام]] خواستگاری کرد. پسر دوم اون، حتی وارثش هم نبود. پدرم خودش پسر سوم و فرزندان کوچک تلاش می کنند تا تأیید بزرگتر هایشان را بدست بیاورند. فری به ضعف درونی او پی برده بود، و پدرم این پیشنهاد رو پذیرفت تنها به این دلیل که اون لطف کرده باشه. نامزدی من در ضیافتی بزرگ با حضور نیمی از بزرگان [[سرزمین های غربی|غرب]]، اعلام شد. [[الین تاربک]] می خندید و [[شیر سرخ]] با خشم از سالن خارج شد، دیگران هم ساکت سر جایشان نشستند. تنها تایوین جرأت کرد که نسبت به این وصلت اعتراض کنه. یه پسر ده ساله. پدرم رنگش مانند شیر مادیان سفید شده بود و [[والدر فری]] در جای خودش می لرزید . . . چگونه می تونم بعد از این کار اون رو دوست نداشته باشم؟ این لازم به گفتن نیست که من تمام کارهایی که اون انجام داده رو تأیید می کنم، و از همراهی مردی که اون بهش تبدیل شد لذت می بردم . . . اما هر دختر بچهای به یک برادر بزرگتر برای حفاظت احتیاج داره. تایوین بزرگ بود حتی زمانی که بچهای بیش نبود.{{رف|ضبک|33}}|[[جنات لنیستر]] در حال یادآوری برادر بزرگترش}} | ||
{{نقل قول|پدر، آیا الان در جهنمی؟ در جهنمی سرد و خوب که بتونی از اونجا منو ببینی که دارم به دختر [[ایریس دوم|ایریس دیوانه]] کمک می کنم که [[تخت آهنین]] پس بگیره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون]]}} | {{نقل قول|پدر، آیا الان در جهنمی؟ در جهنمی سرد و خوب که بتونی از اونجا منو ببینی که دارم به دختر [[ایریس دوم|ایریس دیوانه]] کمک می کنم که [[تخت آهنین]] پس بگیره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون]]}} | ||
خط ۱۴۴: | خط ۱۴۲: | ||
'''تیریون''':شما همیشه موقعیت ها رو سریع درک می کردین، سرورم، شاید این دلیل اینه که چرا شما [[دست پادشاه]] هستین.{{سخ}} | '''تیریون''':شما همیشه موقعیت ها رو سریع درک می کردین، سرورم، شاید این دلیل اینه که چرا شما [[دست پادشاه]] هستین.{{سخ}} | ||
'''تایوین''':تو . . . تو نیستی . . . تو پسر من نیستی.{{سخ}} | '''تایوین''':تو . . . تو نیستی . . . تو پسر من نیستی.{{سخ}} | ||
'''تیریون''':اینجا همون نقطه ایه که داری اشتباه می کنی پدر، چرا، چون من باور دارم که | '''تیریون''':اینجا همون نقطه ایه که داری اشتباه می کنی پدر، چرا، چون من باور دارم که نمونهای کوچک از توهستم. حالا در حق من یه لطفی بکن و سریع بمیر، من یه کشتی برای سوار شدن دارم.{{رف|یش|77}}|[[تیریون]] قبل از مرگ تایوین}} | ||
}} | }} | ||
ویرایش