۲۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== شخصیت و ظاهر == | == شخصیت و ظاهر == | ||
گرگور کلگان به اندازه، ظالم بودن و دلاوری اش در میدان نبرد مشهور است. گرگور زیادی قد بلند است (نزدیک به ٨ فوت قد دارد). او "شانه های حجیم و بازو های ضخیم مانند تنه ی درختان کوچک را دارد." گرگور بیشتر از سی سنگ وزن دارد (٤٢٠ پوند)، تقریبا تمام عضله، که او را فراتر از انسان قدرتمند می کند. قدرت گرگور به او اجازه می دهد تا یک شمشیر دو دستی شش-پایی را در یک دست حمل کند، که | گرگور کلگان به اندازه، ظالم بودن و دلاوری اش در میدان نبرد مشهور است. گرگور زیادی قد بلند است (نزدیک به ٨ فوت قد دارد). او "شانه های حجیم و بازو های ضخیم مانند تنه ی درختان کوچک را دارد." گرگور بیشتر از سی سنگ وزن دارد (٤٢٠ پوند)، تقریبا تمام عضله، که او را فراتر از انسان قدرتمند می کند. قدرت گرگور به او اجازه می دهد تا یک شمشیر دو دستی شش-پایی را در یک دست حمل کند، که دسترسی بزرگی به او می دهد در حالی که هنوز یک سپر هم به دست دارد. با این قدرت گفته می شود که او می تواند با یک ضربه یک مرد را به دو نیم کند. | ||
در نبرد او سنگین ترین و ضخیم ترین زره فلزی را در [[هفت پادشاهی]] می پوشد. زره اش به حدی سنگین است که هیچ مرد معمولی نمی تواند با آن حرکت کند، چه برسد به اینکه بتواند با آن مبارزه کند، که او را در میدان نبرد تقریبأ شکست ناپذیر می کند. در زیر زره اش او زره زنجیری و چرم جوشانده شده می پوشد. او همچنین یک کلاه خود آهنی با یک شکاف باریک برای دیدن می پوشد، که در بالای آن یک مشت سنگی به سمت آسمان گرفته شده است. گرگور یک سپر بلوط بزرگ ضخیم حمل می کند که که در روی آن سه سگ خاندان کلگان در زمینه ی زرد است. | در نبرد او سنگین ترین و ضخیم ترین زره فلزی را در [[هفت پادشاهی]] می پوشد. زره اش به حدی سنگین است که هیچ مرد معمولی نمی تواند با آن حرکت کند، چه برسد به اینکه بتواند با آن مبارزه کند، که او را در میدان نبرد تقریبأ شکست ناپذیر می کند. در زیر زره اش او زره زنجیری و چرم جوشانده شده می پوشد. او همچنین یک کلاه خود آهنی با یک شکاف باریک برای دیدن می پوشد، که در بالای آن یک مشت سنگی به سمت آسمان گرفته شده است. گرگور یک سپر بلوط بزرگ ضخیم حمل می کند که که در روی آن سه سگ خاندان کلگان در زمینه ی زرد است. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
گرگور به خشونت و ظالم بودن مشهور است. او یک متجاوز گر و قاتل سادیستی است. [[بریندن تالی]] (Brynden Tully) او را به یک "سگ هار" تشبیه می کند. با وجود اینکه او یک مرد تاریک و بی رحم است، غریزه ی جنگجویی بسیار خوبی دارد. او خیلی منزوی است، هیچ وقت مکانش را مگر برای جنگ و مسابقات ترک نمی کند. | گرگور به خشونت و ظالم بودن مشهور است. او یک متجاوز گر و قاتل سادیستی است. [[بریندن تالی]] (Brynden Tully) او را به یک "سگ هار" تشبیه می کند. با وجود اینکه او یک مرد تاریک و بی رحم است، غریزه ی جنگجویی بسیار خوبی دارد. او خیلی منزوی است، هیچ وقت مکانش را مگر برای جنگ و مسابقات ترک نمی کند. | ||
در سن ١٧ سالگی، گرگور یکی از اولین سربازان لنیستر است که در پایان جنگ در طی [[غارت بارانداز پادشاه|غارت]] وارد [[بارانداز پادشاه]] شد. وقتی سربازان لنیستر به [[رد کیپ]] رسیدند، او و سر [[آموری لورچ]] (Amory Lorch) [[دژ میگور]] (Maegor's Holdfast) را اندازه گیری کردند. گرگور وارد شیر خوارگاه شاهزاده [[اگان تارگریان|اگان]] پسر [[ریگار تارگرین|ریگار]] شد و با کوبیدن سر نوزاد به دیوار او را کشت. سپس به مادر اگان شاهزاده [[الیا مارتل|الیا]] تجاوز کرد و او را کشت. در حالی که دستانش به خون و مغز پسرش آلوده بوده. | |||
==وقایع اخیر== | |||
===بازی تاج و تخت=== | |||
سر گرگور در [[تورنومنت دست]] (Tourney of the Hand) شرکت می کند. او سر [[هیو]] (Hugh) از [[ویل]]، شوالیه ی تازه منصوب شده را در دومین مسابقه ی نیزه با شکافتن گلو می کشد. بر طبق گفته ی [[سندور کلگان]]، گلوی شوالیه کاملا بسته نشده بود و گرگور نیزه اش را آن سمت تاخت. او [[بیلون سوان]] Balon Swann را شکست می دهد، ولی نهایتأ به وسیله ی سر [[لوراس تایرل]] که بر مادیان جذابی سوار شده و نریان گرگور را عصبانی می کند، از اسب می افتد. گرگور به جنون می افتد و سر اسب خود را با یک ضربه جدا می کند. سپس به لوراس ناآماده حمله می کند و اگر برادرش [[سندور کلگان|سندور]] دخالت نکرده بود، گرگور او را کشته بود. وقتی شاه [[رابرت براتیون]] به او می گوید که تمام کند، گرگور نهایتأ به سر عقل می آید. بعد از تورنومنت او به قلعه اش باز می گردد. یک رودخانه ی پرآب گروهشان را به نزدیک یک میخانه منحرف می کند. که در آنجا او و [[مردان کوه|مردانش]] به طور وحشیانه به دختر سیزده ساله ی صاحب میخانه تجاوز می کنند. | |||
[[en:Gregor_Clegane]] | [[en:Gregor_Clegane]] | ||
[[رده:خاندان کلگان]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های سرزمین های غربی]][[رده:شوالیه ها]] | [[رده:خاندان کلگان]][[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های سرزمین های غربی]][[رده:شوالیه ها]] |
ویرایش