۴۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
=== نزاع شاهان === | === نزاع شاهان === | ||
[[پرونده:Stark Lannister Battle.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|پادشاه راب تهاجم موفقیت آمیزی به سرزمین های غربی را فرماندهی می کند.]] | |||
پس از باقی گذاشتن لرد [[روس بولتون]] در مقام فرماندهی نیروهای شمالی اطراف ترایدنت، پادشاه راب تهاجم موفقیت امیزی به [[سرزمین های غربی]] را فرماندهی میکند و در مقابل پرچم داران لنیستر ها پیروزی های پیوسته ای به دست می اورد. در اقدامی برای یافتن متحد، راب ملازم پدرش [[تیان گریجوی]] و مادرش [[کتلین تالی|کتلین]] را به عنوان نماینده هایش به ترتیب به ملاقات [[بیلون گریجوی]] و [[رنلی براتیون]] می فرستد. هرچند تیان به [[خاندان گریجوی|خانواده اش]] می پیوندد و در [[جنگ پنج پادشاه|تهاجم به شمال]] شرکت می کند، در حالی که پیشرفت مذاکرات سیاسی کتلین پس از کشته شدن رنلی به دست [[سایه قاتل]] [[ملیساندر]] بی اثر می ماند. محافظ سوگند خورده ی رنلی، [[برین از تارث]] خدمت به کتلین را می پذیرد. | |||
آریا به همراه [[یورن]] و نواموز های نگهبانان شب به شمال سفر می کند، از جمله حرامزاده ی پادشاه رابرت، [[گندری]]، اما گروهشان در روستایی در کنار چشم خدایان مورد تهاجم مردان غربی قرار می گیرد و آریا اسیر می شود. او در [[هرن هال]] جنایات بی شماری مشاهده می کند ولی قوی باقی می ماند، او به واسطه ی قاتلی به نام [[جیکن هگار]] ترتیب قتل تعدادی از افرادی که اورا رنجیده بودند را می دهد و گروهی از اسرای شمالی را ازاد می کند. وقتی قلعه توسط روس بولتون [[غارت هرن هال|تسخیر]] می شود، اریا که هویت اش را مخفی کرده را به عنوان ساقی اش انتخاب می کند، اما اریا به پرچم دار پدرش اعتماد ندارد و وقتی که تصمیم می گیرد قلعه را به [[وارگو هوت]] بدهد از انجا می گریزد. در همین حال سانسا در قلعه سرخ حبس است، کماکان نامزد پادشاه جافری است و از بدرفتاری هایش رنج می برد، اما روابط ضعیفی با [[سندور کلگان]] و [[دانتوس هولارد]] برقرار می کند. | |||
در وینترفل برن از حکومت افتخاری بهره می برد، در حالی که استاد [[لوین]] و سر [[رودریک کسل]] به موضوعاتی مانند [[جشن برداشت]]، وراثت [[خاندان هورن وود]] و جنایات حرامزاده ی بولتون، [[رمسی اسنو]] رسیدگی می کند. با راهنمایی فرزندان [[خاندان رید|رید]]، [[جوجن رید|جوجن]] و [[میرا رید|میرا]]، برن موهبت [[سبزبینی]] و [[اسکین چنجر]]ی اش را پرورش می دهد. وقتی که سر رودریک کسل شش صد مرد وینترفلی را به همراه نیروهای دیگر برای [[مبارزه در تورهن اسکور|نبرد]] با اهن زاده های تحت فرمان [[دگمر]] کلفت جاو فرماندهی می کند، تیان گریجوی وینترفل را [[تسخیر وینترفل|تصرف می کند]]. پس از برگشت به وینترفل، رودریک و مردانش قصد دارند قلعه را از چنگ تیان رها کنند، اما رمسی به انها خیانت کرده و [[نبرد در وینترفل|تار و مارشان]] می کند. لوین و رودریک به دست نیروهای رمزی به طور مرگباری مجروح می شوند، و تیان در طی [[غارت وینترفل]] اسیر می شود.{{رف|نش|66}} برن و ریکان که تصور می شود به دست تیان کشته شده اند، پس از رفتن [[خاندان بولتون|بولتون ها]] از [[سرداب وینترفل]] خارج می شوند. انها از هم جدا شده و به پناهگاه هایی در شمال دوردست می گریزند.{{رف|نش|69}} | |||
بنجن کماکان در آنسوی دیوار مفقود است. جان اسنو در یک ماموریت پیش اهنگی در [[گذرگاه اسکرلینگ]] به [[کورین نصفه دست]] می پیوندد، در طی این ماموریت از دستور اعدام [[نیزه بانو]]یی به نام [[ایگریت]] سرپیچی می کند. در راه بازگشت به نزد فرمانده کل [[جور مورمونت]]، ان دو به گروهی از وحشی ها به فرماناهی [[رتل شرت]] برخورد می کنند. جان به دستور کورین به عنوان عامل دوگامه به وحشی ها می پیوندد و برای تثبیت هدفش مجبور به کشتن نصفه دست می شود. ایگریت که حالا با رتل شرت است، برای جان ضمانت می دهد. | |||
=== یورش شمشیرها === | === یورش شمشیرها === |
ویرایش