۱۲۴
ویرایش
| خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
=== شورای کوچک === | === شورای کوچک === | ||
پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، ملکه [[آلیسنت هایتاور]] و [[فرمانده لرد نگهبانان شاهی|لرد فرمانده]] [[کریستون کول]]، اعضای [[نگهبانان شاهی]] را فرستادند تا اعضای [[شورای کوچک]] را گرد آورند. در این گردهمایی، گفتوگو خیلی زود به سوی تاجگذاری [[رینيرا تارگرین]] کشیده شد، اما [[اتو هایتاور]]، [[دست پادشاه]]، اعلام کرد که شاهزاده [[اگان تارگرین دوم|اگان بزرگتر]] باید تاجگذاری کند؛ در حالی که [[لایمن بیزبری]]، [[استاد خزانه]]، اصرار داشت که رینيرا باید بهعنوان ملکه تاجگذاری شود. | پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، ملکه [[آلیسنت هایتاور]] و [[فرمانده لرد نگهبانان شاهی|لرد فرمانده]] [[کریستون کول]]، اعضای [[نگهبانان شاهی]] را فرستادند تا اعضای [[شورای کوچک]] را گرد آورند. در این گردهمایی، گفتوگو خیلی زود به سوی تاجگذاری [[رینيرا تارگرین]] کشیده شد، اما [[اتو هایتاور]]، [[دست پادشاه]]، اعلام کرد که شاهزاده [[اگان تارگرین دوم|اگان بزرگتر]] باید تاجگذاری کند؛ در حالی که [[لایمن بیزبری]]، [[استاد خزانه]]، اصرار داشت که رینيرا باید بهعنوان ملکه تاجگذاری شود. | ||
چند تن دیگر از اعضای شورا با او مخالفت کردند. [[تایلند لنیستر]] استدلال کرد که سوگندهایی که در {{تاریخ|105}} به رینيرا خورده شده بود دیگر اعتبار ندارد، چون ۲۴ سال گذشته است. [[جسپر واید]] یادآور شد که [[جاهریس تارگرین اول]] دو بار وارث مذکر را بر وارث مونث و [[لینور ولاریون|فرزندان او]] ترجیح داده بود. همچنین سر اوتو استدلال کرد که رینيرا با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده و در صورت رسیدن او به تاجوتخت، دیمون فرمانروای واقعی خواهد شد. هر دو هایتاور تأکید کردند که اگر رینيرا ملکه شود، نهتنها خودشان بلکه فرزندان آلیسنت هم کشته خواهند شد. به گفتهٔ سپتون [[اوستاس]]، سر کریستون شاهزاده اگان را که در ابتدا مردد بود قانع کرد که تاج را بپذیرد، زیرا در غیر این صورت مادر، برادران، خواهر و فرزندانش توسط رینيرا کشته میشوند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | چند تن دیگر از اعضای شورا با او مخالفت کردند. [[تایلند لنیستر]] استدلال کرد که سوگندهایی که در {{تاریخ|105}} به رینيرا خورده شده بود دیگر اعتبار ندارد، چون ۲۴ سال گذشته است. [[جسپر واید]] یادآور شد که [[جاهریس تارگرین اول]] دو بار وارث مذکر را بر وارث مونث و [[لینور ولاریون|فرزندان او]] ترجیح داده بود. همچنین سر اوتو استدلال کرد که رینيرا با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده و در صورت رسیدن او به تاجوتخت، دیمون فرمانروای واقعی خواهد شد. هر دو هایتاور تأکید کردند که اگر رینيرا ملکه شود، نهتنها خودشان بلکه فرزندان آلیسنت هم کشته خواهند شد. به گفتهٔ سپتون [[اوستاس]]، سر کریستون شاهزاده اگان را که در ابتدا مردد بود قانع کرد که تاج را بپذیرد، زیرا در غیر این صورت مادر، برادران، خواهر و فرزندانش توسط رینيرا کشته میشوند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
[[استاد اعظم اورویل]] پیشبینی کرد که جنگی در راه است، چون رینيرا هرگز حاضر نخواهد شد از حق تولدش چشمپوشی کند و علاوه بر این، اژدها هم در اختیار دارد. وقتی لایمن اعلام کرد که حاضر نیست به دزدانی که قصد دارند تاج او را بدزدند گوش بدهد و تلاش کرد شورا را ترک کند... | [[استاد اعظم اورویل]] پیشبینی کرد که جنگی در راه است، چون رینيرا هرگز حاضر نخواهد شد از حق تولدش چشمپوشی کند و علاوه بر این، اژدها هم در اختیار دارد. وقتی لایمن اعلام کرد که حاضر نیست به دزدانی که قصد دارند تاج او را بدزدند گوش بدهد و تلاش کرد شورا را ترک کند... | ||
به روایت اورویل که در جلسه حضور داشت، اوتو دستور داد لایمن بیزبری را دستگیر و به [[سیاهچال]] بیفکنند، جایی که از سرما مرد. در مقابل، اوستاس ادعا کرد که کریستون گلوی لایمن را با خنجر برید. در حالی که [[قارچ (دلقک دربار)|قارچ]] ادعا کرد که کریستون او را از پنجره به پایین انداخت. هرچند اوستاس و قارچ در جلسه حاضر نبودند. به هر صورت، لایمن بیزبری نخستین قربانی رقص اژدهایان شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | به روایت اورویل که در جلسه حضور داشت، اوتو دستور داد لایمن بیزبری را دستگیر و به [[سیاهچال]] بیفکنند، جایی که از سرما مرد. در مقابل، اوستاس ادعا کرد که کریستون گلوی لایمن را با خنجر برید. در حالی که [[قارچ (دلقک دربار)|قارچ]] ادعا کرد که کریستون او را از پنجره به پایین انداخت. هرچند اوستاس و قارچ در جلسه حاضر نبودند. به هر صورت، لایمن بیزبری نخستین قربانی رقص اژدهایان شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
پس از ماجرای بیزبری، شورای سبز نقشههای خود را کشید، وفاداریشان را به پادشاه جدید سوگند خوردند و همهٔ کسانی را که ممکن بود در [[کینگز لندینگ]] به رینيرا وفادار باشند دستگیر کردند. در همین زمان کلاغهایی به سوی کسانی که احتمال داشت به اگان وفادار باشند فرستاده شدند. در حالی که رینيرا همچنان در [[دراگوناستون]] بیخبر از وقایع بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | پس از ماجرای بیزبری، شورای سبز نقشههای خود را کشید، وفاداریشان را به پادشاه جدید سوگند خوردند و همهٔ کسانی را که ممکن بود در [[کینگز لندینگ]] به رینيرا وفادار باشند دستگیر کردند. در همین زمان کلاغهایی به سوی کسانی که احتمال داشت به اگان وفادار باشند فرستاده شدند. در حالی که رینيرا همچنان در [[دراگوناستون]] بیخبر از وقایع بود.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
=== تاج گذاری اگان دوم === | === تاج گذاری اگان دوم === | ||
{{مقاله اصلی|تاج گذاری اگان دوم}} | {{مقاله اصلی|تاج گذاری اگان دوم}} | ||
شاهزاده [[ایموند تارگرین]] به [[استورمز اند]] فرستاده شد تا با یکی از دختران لرد [[بوروس براتیون]] نامزد شود و بدینوسیله خاندان [[براتیون]] را به جنگ در کنار [[اگان تارگرین دوم]] وادارند. در همان زمان، بوی مرگ از اتاق [[ویسریس تارگرین اول]] در [[مایگورز هولدفست]] به مشام میرسید. هفت روز پس از مرگ ویسریس، مرگ او به اهالی [[کینگز لندینگ]] اعلام شد و [[خواهران خاموش]] فراخوانده شدند. | شاهزاده [[ایموند تارگرین]] به [[استورمز اند]] فرستاده شد تا با یکی از دختران لرد [[بوروس براتیون]] نامزد شود و بدینوسیله خاندان [[براتیون]] را به جنگ در کنار [[اگان تارگرین دوم]] وادارند. در همان زمان، بوی مرگ از اتاق [[ویسریس تارگرین اول]] در [[مایگورز هولدفست]] به مشام میرسید. هفت روز پس از مرگ ویسریس، مرگ او به اهالی [[کینگز لندینگ]] اعلام شد و [[خواهران خاموش]] فراخوانده شدند. | ||
[[تاجگذاری اگان تارگرین دوم]] بهسرعت و با شتاب آماده شد. مکان [[دراگونپیت]] انتخاب شد، چرا که درهای برنزی بزرگ، سقف مستحکم و دیوارهای قطور آن را به محلی قابل دفاع تبدیل میکرد. سر [[کریستون کول]] تاج را بر سر اگان نهاد، در حالی که [[آلیسنت هایتاور]]، همسر-خواهر او [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]] را ملکه کرد. | [[تاجگذاری اگان تارگرین دوم]] بهسرعت و با شتاب آماده شد. مکان [[دراگونپیت]] انتخاب شد، چرا که درهای برنزی بزرگ، سقف مستحکم و دیوارهای قطور آن را به محلی قابل دفاع تبدیل میکرد. سر [[کریستون کول]] تاج را بر سر اگان نهاد، در حالی که [[آلیسنت هایتاور]]، همسر-خواهر او [[هلاِنا تارگرین|هلاِنا]] را ملکه کرد. | ||
اما شب پیش از تاجگذاری، نخستین جدایی و خیانت رخ داد. سر [[استفان دارکلین]] از [[نگهبانان شاهی]] شهر را ترک کرد و در میان چیزهایی که با خود برد، تاجی را هم برد که پیشتر شاهان [[جاهریس تارگرین اول]] و [[ویسریس تارگرین اول]] بر سر نهاده بودند. | اما شب پیش از تاجگذاری، نخستین جدایی و خیانت رخ داد. سر [[استفان دارکلین]] از [[نگهبانان شاهی]] شهر را ترک کرد و در میان چیزهایی که با خود برد، تاجی را هم برد که پیشتر شاهان [[جاهریس تارگرین اول]] و [[ویسریس تارگرین اول]] بر سر نهاده بودند. | ||
در [[دراگوناستون]]، [[رینيرا تارگرین]] با شنیدن خبر مرگ پدرش و خیانت برادرانش، چنان خشمگین شد که به درد زایمان افتاد. این زایمان سه روز طول کشید و در نهایت دختری مرده و ناقصالخلقه به دنیا آمد که رینيرا او را [[ویسنیا تارگرین (دختر دیمون)|ویسنیا]] نامید. در پاسخ به خیانت اگان و مرگ دخترش، رینيرا سوگند به انتقام خورد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | در [[دراگوناستون]]، [[رینيرا تارگرین]] با شنیدن خبر مرگ پدرش و خیانت برادرانش، چنان خشمگین شد که به درد زایمان افتاد. این زایمان سه روز طول کشید و در نهایت دختری مرده و ناقصالخلقه به دنیا آمد که رینيرا او را [[ویسنیا تارگرین (دختر دیمون)|ویسنیا]] نامید. در پاسخ به خیانت اگان و مرگ دخترش، رینيرا سوگند به انتقام خورد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
ویرایش