رینیرا تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۱۹ اوت
خط ۶۱: خط ۶۱:
در {{تاریخ|۱۱۱}}، تورنی بزرگی در [[بارانداز پادشاه]] به مناسبت پنجمین سالگرد ازدواج شاه ویسریس با ملکه آلیسنت برگزار شد. در میهمانی گشایش، ملکه لباسی سبز بر تن داشت، در حالی که شاهدخت رینیرا به شکلی نمایشی در سرخ و سیاه [[خاندان تارگرین]] ظاهر شد. این موضوع مورد توجه قرار گرفت و از آن پس رسم شد که هنگام سخن گفتن از جناح ملکه و جناح شاهدخت، آنان را به ترتیب «[[سبزها]]» و «[[سیاهان]]» بنامند. سیاهان در تورنی کامیاب‌تر بودند، چرا که کریستون، با نشان رینیرا، همهٔ قهرمانان ملکه را از اسب به زیر کشید، از جمله دو پسرعموی او و برادر کوچکش، سر [[گویین های تاور]].{{رف|شوم}}
در {{تاریخ|۱۱۱}}، تورنی بزرگی در [[بارانداز پادشاه]] به مناسبت پنجمین سالگرد ازدواج شاه ویسریس با ملکه آلیسنت برگزار شد. در میهمانی گشایش، ملکه لباسی سبز بر تن داشت، در حالی که شاهدخت رینیرا به شکلی نمایشی در سرخ و سیاه [[خاندان تارگرین]] ظاهر شد. این موضوع مورد توجه قرار گرفت و از آن پس رسم شد که هنگام سخن گفتن از جناح ملکه و جناح شاهدخت، آنان را به ترتیب «[[سبزها]]» و «[[سیاهان]]» بنامند. سیاهان در تورنی کامیاب‌تر بودند، چرا که کریستون، با نشان رینیرا، همهٔ قهرمانان ملکه را از اسب به زیر کشید، از جمله دو پسرعموی او و برادر کوچکش، سر [[گویین های تاور]].{{رف|شوم}}


به روایت سپتون [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، پیش از رسیدن رینیرا به شانزده سالگی، او [[بکارت|بکارت]] خود را به عمویش، شاهزاده دیمون، از دست داد؛ پس از آنکه وی او را فریفت. اما روایت دلقک [[ماشروم]] رسواتر است، چرا که او ادعا می‌کند دیمون به رینیرا درس‌هایی درباره چگونگی اغوا و خشنود ساختن یک مرد داد، درس‌هایی که ماشروم اصرار دارد خودش نیز در آن‌ها شرکت داشته است. ماشروم همچنین ادعا کرد که دیمون رینیرا را در هیئت یک پسرک خدمتکار، به‌طور پنهانی از اتاق‌هایش بیرون می‌برد و به [[فاحشه‌خانه]]‌های [[خیابان ابریشم]] می‌کشاند، تا او بتواند عمل عشق‌ورزی را مشاهده کند و «هنرهای زنانه» را از [[روسپی]]‌ها بیاموزد. روایت ماشروم با روایت یوستاس تفاوت دارد، چرا که ماشروم مدعی است رینیرا طی این درس‌ها همچنان باکره مانده بود. به گفتهٔ ماشروم، رینیرا این درس‌ها را از دیمون دریافت کرد زیرا او دل‌بستهٔ کریستون کول بود و می‌خواست که وی او را به چشم یک زن بنگرد. هر کدام از این روایات که درست باشد، (کبیر استاد [[رانسیتر]] تنها ادعا می‌کند که آن دو برادر با یکدیگر مشاجره کردند)، شاه ویسریس برادرش را به تبعید فرستاد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}
به روایت سپتون [[یوستاس (رقص اژدهایان)|یوستاس]]، پیش از رسیدن رینیرا به شانزده سالگی، او [[بکارت|بکارت]] خود را به عمویش، شاهزاده دیمون، از دست داد؛ پس از آنکه وی او را فریفت. اما روایت دلقک [[ماشروم]] رسواتر است، چرا که او ادعا می‌کند دیمون به رینیرا درس‌هایی درباره چگونگی اغوا و خشنود ساختن یک مرد داد، درس‌هایی که ماشروم اصرار دارد خودش نیز در آن‌ها شرکت داشته است. ماشروم همچنین ادعا کرد که دیمون رینیرا را در هیئت یک پسرک خدمتکار، به‌طور پنهانی از اتاق‌هایش بیرون می‌برد و به [[فاحشه‌خانه]]‌های [[خیابان ابریشم]] می‌کشاند، تا او بتواند عمل عشق‌ورزی را مشاهده کند و «هنرهای زنانه» را از [[روسپی]]‌ها بیاموزد. روایت ماشروم با روایت یوستاس تفاوت دارد، چرا که ماشروم مدعی است رینیرا طی این درس‌ها همچنان باکره مانده بود. به گفتهٔ ماشروم، رینیرا این درس‌ها را از دیمون دریافت کرد زیرا او دل‌بستهٔ کریستون کول بود و می‌خواست که وی او را به چشم یک زن بنگرد. هر کدام از این روایات که درست باشد، (استاد اعظم [[رانسیتر]] تنها ادعا می‌کند که آن دو برادر با یکدیگر مشاجره کردند)، شاه ویسریس برادرش را به تبعید فرستاد.{{رف|شوم|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}}


===شاهزاده خانم حاکم دراگون‌استون===
===شاهزاده خانم حاکم دراگون‌استون===
۹۳۳

ویرایش