۵۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==نقل قول ها== | |||
{{نقل قول|یک برادری از تبعید شدگان و پسران تبعید شدگان،متحد شده بوسیله ی رویای بیتراستیل.این خونه ست که اونها میخوان همونقدر که طلا میخوان{{رف|ضبک|13}}|[[آریانه مارتل]] به [[اریس اوکهارت]]}} | |||
{{نقل قول|تیریون:چجوری گروهان طلایی رو متقاعد کردی که برای شهبانوی عزیزمون بجنگن وقتی که آنها زمان زیادی از تاریخشون در برابر [[تارگرین]]ها جنگیدن؟ | |||
ایلیریو:سیاه یا قرمز،یک اژدها هنوز هم یک اژدهاست.زمانی که [[میلیس هیول]]ا،در [[استپ استونز]] مرد،نسل مذکر [[خاندان بلک فایر]] هم به پایان رسید.[[دنریس]] به تبعیدیها آن چیزی را خواهد که [[بیتراستیل]] و [[بلک فایر]]ها هیچوقت نتونستند.او آنها را به خونه میبره.{{رف|ربا|5}}|[[تیریون لنیستر]] و [[ایلیریو موپاتیس]]}} | |||
{{نقل قول|ارواح و دروغگوها...از مرگ بازگشته هایی از جنگ های فراموش شده،اهداف از دست رفته،شورشهای شکست خورده،یک برادری شکست خورده و سقوط کرده،بی آبرو و طرد شده.این ارتش منه.این بهترین امید ماست.{{رف|ربا|24}}|اندیشه های [[جان کانینگتون]]}} | |||
{{نقل قول|لایسونو:اگان اول وستروس رو بدون خواجه ها گرفت،چرا اگان ششم هم نباید همون کارو بکنه؟ | |||
هری:نقشه__ | |||
تریستان:کدوم نقشه؟...نقشه [[ایلیریو موپاتیس|مرد چاق]]؟همون نقشه ای که هربار که [[ماه]] میچرخه عوض میشه؟اول قرار بود [[ویسریس تارگرین]] با پنجاه هزار [[دوتراکی]] همراهش به ما بپیونده.بعدش شاه گدا مرده بود،و این خواهرش،یک بچه ملکه ی نرم شدنی و تاثیرپذیر،بود که با سه اژدهای تازه از تخم درومده در راه [[پنتوس]] بود.در عوض دختر از [[خلیج برده داران]] سر درمیاره و بدنبال خودش شهرهای درحال سوختن بجا میذاره.و مرد چاق تصمیم میگیره که ما باید در [[ولانتیس]] اونو ملاقات کنیم.الان اون نقشه هم از بین رفته.دیگه از نقشه های ایلیریو خسته شدم.[[رابرت باراتیون]] بدون اژدها [[تخت آهنین]] رو تصاحب کرد.ما هم میتونیم همین کارو بکنیم.{{رف|ربا|24}}|[[لایسونو مار]]،[[هری استریکلند]] و [[تریستان ریورز]]}} | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} | ||
[[en:Golden Company]] | |||
[[رده:گروها طلایی]][[رده:گروهان مزدور]][[رده:گروهان مزدور وستروسی]] |
ویرایش