خاندان تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۳
جز
تبدیل خودکار دراگن به دراگون
جز (تبدیل خودکار باراتیون به براتیون)
جز (تبدیل خودکار دراگن به دراگون)
خط ۵: خط ۵:
| نشان = یک اژدهای سه سر سرخ روی زمینه سیاه
| نشان = یک اژدهای سه سر سرخ روی زمینه سیاه
| شعار = آتش و خون
| شعار = آتش و خون
| جایگاه = [[رد کیپ]]{{سخ}}[[درگن استون]]
| جایگاه = [[رد کیپ]]{{سخ}}[[دراگون استون]]
| لرد_فعلی = شهبانو [[دنریس تارگرین]]
| لرد_فعلی = شهبانو [[دنریس تارگرین]]
| منطقه = [[بارانداز پادشاه]]{{سخ}}[[درگن استون]]{{سخ}}[[والریا]]
| منطقه = [[بارانداز پادشاه]]{{سخ}}[[دراگون استون]]{{سخ}}[[والریا]]
| عنوان = شاه [[هفت پادشاهی]]{{سخ}}فرمانروای [[اندال|اندال ها]]، [[روینار|روینارها]] و [[نخستین انسانها]]{{سخ}}[[شاهزاده درگن استون]] (لقب ولیعهد)
| عنوان = شاه [[هفت پادشاهی]]{{سخ}}فرمانروای [[اندال|اندال ها]]، [[روینار|روینارها]] و [[نخستین انسانها]]{{سخ}}[[شاهزاده دراگون استون]] (لقب ولیعهد)
| وارث =  
| وارث =  
| لرد_بالا_دست = ندارد
| لرد_بالا_دست = ندارد
خط ۱۸: خط ۱۸:
}}
}}
[[پرونده:0-House Targaryen Family tree.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شجره نامه تارگرین ها]]
[[پرونده:0-House Targaryen Family tree.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|شجره نامه تارگرین ها]]
'''خاندان تارگرین''' (House Targaryen) یکی از خاندان های نجیب زاده از نژاد [[والریا]] (Valyrian descent) هستند که توانستند از [[نابودی والریا ]](Doom) نجات یابند. آنان سال ها در جزیره [[درگن استون]] (Dragonstone) زندگی می کردند تا این که [[اگان یکم|اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) و خواهرهایش سوار بر اژدهایانشان [[هفت پادشاهی]] را به زیر سلطه خود درآوردند. خاندان تارگرین به مدت سیصد سال به عنوان پادشاهان [[وستروس]] حکومت کردند تا این که در زمان [[شورش غاصب]] (War of the Usurper) سرنگون شدند. مقر آنان شهر مرکزی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) و قلعه جزیره درگن استون بود.{{رف|بتت|23}}  
'''خاندان تارگرین''' (House Targaryen) یکی از خاندان های نجیب زاده از نژاد [[والریا]] (Valyrian descent) هستند که توانستند از [[نابودی والریا ]](Doom) نجات یابند. آنان سال ها در جزیره [[دراگون استون]] (Dragonstone) زندگی می کردند تا این که [[اگان یکم|اگان تارگرین]] (Aegon Targaryen) و خواهرهایش سوار بر اژدهایانشان [[هفت پادشاهی]] را به زیر سلطه خود درآوردند. خاندان تارگرین به مدت سیصد سال به عنوان پادشاهان [[وستروس]] حکومت کردند تا این که در زمان [[شورش غاصب]] (War of the Usurper) سرنگون شدند. مقر آنان شهر مرکزی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) و قلعه جزیره دراگون استون بود.{{رف|بتت|23}}  


==فرهنگ==
==فرهنگ==
===آداب و رسوم===
===آداب و رسوم===
نشان خاندان تارگرین یک اژدهای سه سر سرخ رنگ در حال دمیدن آتش روی زمینه سیاه است. اژدهای سه سر به [[اگان یکم|اگان فاتح]] و دو خواهرش [[راینیس تارگرین|راینیس]] (Rhaenys) و [[ویسنیا تارگرین|ویسنیا]] (Visenya) اشاره میکند{{رف|بتت|3}}{{رف|بتت|62}}، و شعار این خاندان «آتش و خون» است.{{رف|یش|23}}  شاهان تارگرین در شهر [[بارانداز پادشاه]] به تخت می نشستند، که مکانی بود که اگان و ارتشش نخستین بار پا به وستروس گذاشته و نخستین باروی خود را بنا کردند؛ اما با این وجود [[درگن استون]] همچنان مقر سنتی وارث تاج و تخت باقی ماند.
نشان خاندان تارگرین یک اژدهای سه سر سرخ رنگ در حال دمیدن آتش روی زمینه سیاه است. اژدهای سه سر به [[اگان یکم|اگان فاتح]] و دو خواهرش [[راینیس تارگرین|راینیس]] (Rhaenys) و [[ویسنیا تارگرین|ویسنیا]] (Visenya) اشاره میکند{{رف|بتت|3}}{{رف|بتت|62}}، و شعار این خاندان «آتش و خون» است.{{رف|یش|23}}  شاهان تارگرین در شهر [[بارانداز پادشاه]] به تخت می نشستند، که مکانی بود که اگان و ارتشش نخستین بار پا به وستروس گذاشته و نخستین باروی خود را بنا کردند؛ اما با این وجود [[دراگون استون]] همچنان مقر سنتی وارث تاج و تخت باقی ماند.


خاندان تارگرین در طول تاریخ از خدایان [[والریا]] پیروی میکردند؛ اما اندک زمانی پیش از فتح هفت پادشاهی پرستش خدایان والریا را رها کرده و به [[مذهب هفت|آیین هفت]] (Faith of the Seven) که مذهب غالب در وستروس بود گرویدند. با این حال آنان همچنان به سنت والریایی ازدواج با محارم مبادرت می ورزیدند، و برادران با خواهران و یا با برادرزادگان و خواهرزادگان خود ازدواج می نمودند، و این گونه خود را از دیگر خاندان های اشراف زاده وستروس جدا و برتر نگاه می داشتند.
خاندان تارگرین در طول تاریخ از خدایان [[والریا]] پیروی میکردند؛ اما اندک زمانی پیش از فتح هفت پادشاهی پرستش خدایان والریا را رها کرده و به [[مذهب هفت|آیین هفت]] (Faith of the Seven) که مذهب غالب در وستروس بود گرویدند. با این حال آنان همچنان به سنت والریایی ازدواج با محارم مبادرت می ورزیدند، و برادران با خواهران و یا با برادرزادگان و خواهرزادگان خود ازدواج می نمودند، و این گونه خود را از دیگر خاندان های اشراف زاده وستروس جدا و برتر نگاه می داشتند.
خط ۳۳: خط ۳۳:
تارگرین ها از توانایی تحمل گرمای بیشتری نسبت به مردم معمولی برخوردار بودند، اما همه آنان به هیچ وجه نسبت به آتش کاملا ایمن نبودند.<ref>[http://web.archive.org/web/20051103091500/nrctc.edu/fhq/vol1iss3/00103009.htm/ "مصاحبه با اژدها"، رابرت شاو، 2003]</ref>
تارگرین ها از توانایی تحمل گرمای بیشتری نسبت به مردم معمولی برخوردار بودند، اما همه آنان به هیچ وجه نسبت به آتش کاملا ایمن نبودند.<ref>[http://web.archive.org/web/20051103091500/nrctc.edu/fhq/vol1iss3/00103009.htm/ "مصاحبه با اژدها"، رابرت شاو، 2003]</ref>


ویژگی مشخص دیگر تارگرین ها که به خاندان مشتق شده از آنان، [[خاندان بلک فایر]] (House Blackfyre) نیز به ارث رسیده بود، توانایی دیدن [[رویای اژدها|رویاهایی اخطار گونه]] بود.{{رف|THK}}  پیش از [[نابودی والریا]]، یکی از بزرگان والریا که [[اینار تارگرین]] (Aenar Targaryen) نام داشت، دختر دوشیزه ای به نام [[داینیس رویابین|داینیس]] (Daenys) داشت که رویاهایش موجب شد تا او دوازده سال پیش از نابودی والریا خانواده اش را به درگن استون نقل مکان کند. رویاهای او در کتابی به نام «[[نشانه ها و علامت ها]]» (Signs and Portents) که اکنون از دست رفته، گرد آوری شده است.
ویژگی مشخص دیگر تارگرین ها که به خاندان مشتق شده از آنان، [[خاندان بلک فایر]] (House Blackfyre) نیز به ارث رسیده بود، توانایی دیدن [[رویای اژدها|رویاهایی اخطار گونه]] بود.{{رف|THK}}  پیش از [[نابودی والریا]]، یکی از بزرگان والریا که [[اینار تارگرین]] (Aenar Targaryen) نام داشت، دختر دوشیزه ای به نام [[داینیس رویابین|داینیس]] (Daenys) داشت که رویاهایش موجب شد تا او دوازده سال پیش از نابودی والریا خانواده اش را به دراگون استون نقل مکان کند. رویاهای او در کتابی به نام «[[نشانه ها و علامت ها]]» (Signs and Portents) که اکنون از دست رفته، گرد آوری شده است.


احتمالا به دلیل ازدواج با محارم، تارگرین ها مستعد [[دیوانگی تارگرین ها|دیوانگی]] بودند. از پادشاه [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II) نقل شده است که هنگام تولد یک نوزاد تارگرین، خدایان سکه می اندازند تا تصمیم بگیرند که او بزرگ باشد یا دیوانه.{{رف|یش|71}}
احتمالا به دلیل ازدواج با محارم، تارگرین ها مستعد [[دیوانگی تارگرین ها|دیوانگی]] بودند. از پادشاه [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II) نقل شده است که هنگام تولد یک نوزاد تارگرین، خدایان سکه می اندازند تا تصمیم بگیرند که او بزرگ باشد یا دیوانه.{{رف|یش|71}}
خط ۴۲: خط ۴۲:
تارگرین ها [[اربابان اژدها]] (Dragonlords) نامیده می شوند، و به نظر می رسد نسبت به هر انسان دیگری رابطه نزدیک تری با اژدهایان دارند. اگان یکم هنگام فتح وستروس اژدهایان را به مردم آن سرزمین شناساند، و تارگرین ها تا زمان مرگ [[آخرین اژدها]] در زمان پادشاهی [[اگان سوم]] «بلای جان اژدها» (Dragonbane) بر آنان سوار می‌شدند.
تارگرین ها [[اربابان اژدها]] (Dragonlords) نامیده می شوند، و به نظر می رسد نسبت به هر انسان دیگری رابطه نزدیک تری با اژدهایان دارند. اگان یکم هنگام فتح وستروس اژدهایان را به مردم آن سرزمین شناساند، و تارگرین ها تا زمان مرگ [[آخرین اژدها]] در زمان پادشاهی [[اگان سوم]] «بلای جان اژدها» (Dragonbane) بر آنان سوار می‌شدند.


تارگرین ها برای مدت زمانی طولانی در دوران فرمانروایی شان بر هفت پادشاهی از اژدهایان نگهداری کردند. آن‌ها برای سکونت اژدهایان سازه گنبدی شکل عظیمی در بارانداز پادشاه ساختند که [[چاله اژدها]] یا درگن پیت (Dragonpit) نامیده می شود. اژدهایان جدید از تولید مثل سه اژدهای اصلی اگان یعنی [[وگار]] (Vhagar)، [[مراکسس]] (Meraxes) و [[بالریون]] (Balerion) رعب انگیز حاصل آمدند. کشته شدن اژدهایان در نبردها و ضعف پیشرونده آنان در نسل های بعدی موجب شد که جثه این نژاد رفته رفته کوچک‌تر گردد. آخرین اژدها موجودی ناقص و نابارور بود که بسیار زود و در سن پایینی در گذشت. این که دقیقا چه چیزی موجب شد تا واپسین اژدهایان این گونه منقرض شوند مشخص نیست. بر طبق یک افسانه این [[اگان سوم]] بود که آنان را مسموم کرد، اما استاد بزرگ [[ماروین]] (Archmaester Marwyn) اذعان کرده است که [[استادان]] به نحوی با این موضوع در ارتباط بوده‌اند. همچنین افراد دیگری ادعا دارند که نگهداری اژدهایان در مکان های بسته، حتی درگن پیت، با طبیعت آنان ناسازگار بوده و موجب از رشد باز ماندن آنان شده است.
تارگرین ها برای مدت زمانی طولانی در دوران فرمانروایی شان بر هفت پادشاهی از اژدهایان نگهداری کردند. آن‌ها برای سکونت اژدهایان سازه گنبدی شکل عظیمی در بارانداز پادشاه ساختند که [[چاله اژدها]] یا دراگون پیت (Dragonpit) نامیده می شود. اژدهایان جدید از تولید مثل سه اژدهای اصلی اگان یعنی [[وگار]] (Vhagar)، [[مراکسس]] (Meraxes) و [[بالریون]] (Balerion) رعب انگیز حاصل آمدند. کشته شدن اژدهایان در نبردها و ضعف پیشرونده آنان در نسل های بعدی موجب شد که جثه این نژاد رفته رفته کوچک‌تر گردد. آخرین اژدها موجودی ناقص و نابارور بود که بسیار زود و در سن پایینی در گذشت. این که دقیقا چه چیزی موجب شد تا واپسین اژدهایان این گونه منقرض شوند مشخص نیست. بر طبق یک افسانه این [[اگان سوم]] بود که آنان را مسموم کرد، اما استاد بزرگ [[ماروین]] (Archmaester Marwyn) اذعان کرده است که [[استادان]] به نحوی با این موضوع در ارتباط بوده‌اند. همچنین افراد دیگری ادعا دارند که نگهداری اژدهایان در مکان های بسته، حتی دراگون پیت، با طبیعت آنان ناسازگار بوده و موجب از رشد باز ماندن آنان شده است.


==تاریخ==
==تاریخ==
===ریشه ها و فتوحات===
===ریشه ها و فتوحات===
خاندان تارگرین یکی از چهل خاندان نجیب زاده [[والریا]] (Valyrian Freehold) بود، امپراتوری بزرگی که گستره آن بیشتر سرزمین های [[ایسوس|قاره شرقی ]] را در بر می‌گرفت و عملا توسط این خاندان ها که [[اربابان اژدها]] نامیده می‌شدند فرمانروایی می شد.  پس از این که به دختر [[اینار تارگرین]] سرکرده آنان، که [[داینیس رویابین]] (Daenys the Dreamer) نامیده می‌شد، رویاهایی مبنی بر نابودی قریب الوقوع والریا الهام شد؛ آن ها به سوی غربی‌ترین پایگاه مرزی تحت امر والریا یعنی جزیره [[درگن استون]] در نزدیکی سواحل شرقی [[وستروس]] راهی شدند و پنج اژدهای خود - من جمله [[بالریون]] - را نیز همراه خود بردند. دوازده سال پس از مستقر شدن اینار تارگرین در درگن استون، رویدادهای ویران گری بر والریا نازل گردید که منجر به سرنگونی این امپراتوری شد. تارگرین ها جزو مهم ترین خاندان های والریا محسوب نمی شدند، اما یکی از خاندان های انگشت شماری بودند که توانستند از [[نابودی والریا]] جان سالم به در ببرند؛ و نیز آنان تنها اژدهاسوارانی بودند که از این واقعه نجات یافتند. بعدها چهار تن از اژدهایان به دلایل نامعلومی، شاید درگیری درون خانوادگی درگذشتند؛ اما دوتای دیگر از تخم ها متولد شدند: [[وگار]] و [[مراکسس]].
خاندان تارگرین یکی از چهل خاندان نجیب زاده [[والریا]] (Valyrian Freehold) بود، امپراتوری بزرگی که گستره آن بیشتر سرزمین های [[ایسوس|قاره شرقی ]] را در بر می‌گرفت و عملا توسط این خاندان ها که [[اربابان اژدها]] نامیده می‌شدند فرمانروایی می شد.  پس از این که به دختر [[اینار تارگرین]] سرکرده آنان، که [[داینیس رویابین]] (Daenys the Dreamer) نامیده می‌شد، رویاهایی مبنی بر نابودی قریب الوقوع والریا الهام شد؛ آن ها به سوی غربی‌ترین پایگاه مرزی تحت امر والریا یعنی جزیره [[دراگون استون]] در نزدیکی سواحل شرقی [[وستروس]] راهی شدند و پنج اژدهای خود - من جمله [[بالریون]] - را نیز همراه خود بردند. دوازده سال پس از مستقر شدن اینار تارگرین در دراگون استون، رویدادهای ویران گری بر والریا نازل گردید که منجر به سرنگونی این امپراتوری شد. تارگرین ها جزو مهم ترین خاندان های والریا محسوب نمی شدند، اما یکی از خاندان های انگشت شماری بودند که توانستند از [[نابودی والریا]] جان سالم به در ببرند؛ و نیز آنان تنها اژدهاسوارانی بودند که از این واقعه نجات یافتند. بعدها چهار تن از اژدهایان به دلایل نامعلومی، شاید درگیری درون خانوادگی درگذشتند؛ اما دوتای دیگر از تخم ها متولد شدند: [[وگار]] و [[مراکسس]].


پس از نابودی والریا، مردمان [[ولانتیس]] (Volantis) تارگرین ها را تحت فشار گذاشته بودند که به شرق رفته و با آنان متحد شوند؛ چرا که ولانتیسی ها قصد داشتند با غلبه بر دیگر جوامع باقی مانده از والریا (همان ها که امروزه [[شهرهای آزاد]] نامیده می شوند) حکومت والریا را دوباره احیا کنند. با این حال تارگرین ها به مدت یک قرن دیگر در درگن استون باقی ماندند، تا این که [[اگان فاتح]] جوان جاه طلبی های خود را به سوی وستروس نشانه رفت. اما پیش از آن، او به سوی [[سرزمین های مورد مناقشه]] (Disputed Lands) پرواز کرد و در اتحادی علیه ولانتیسی ها شرکت نمود و بلند پروازی های آنان را در هم کوبید.
پس از نابودی والریا، مردمان [[ولانتیس]] (Volantis) تارگرین ها را تحت فشار گذاشته بودند که به شرق رفته و با آنان متحد شوند؛ چرا که ولانتیسی ها قصد داشتند با غلبه بر دیگر جوامع باقی مانده از والریا (همان ها که امروزه [[شهرهای آزاد]] نامیده می شوند) حکومت والریا را دوباره احیا کنند. با این حال تارگرین ها به مدت یک قرن دیگر در دراگون استون باقی ماندند، تا این که [[اگان فاتح]] جوان جاه طلبی های خود را به سوی وستروس نشانه رفت. اما پیش از آن، او به سوی [[سرزمین های مورد مناقشه]] (Disputed Lands) پرواز کرد و در اتحادی علیه ولانتیسی ها شرکت نمود و بلند پروازی های آنان را در هم کوبید.


اگان آرزو داشت هفت پادشاهی وستروس را تحت فرمانروایی یک نفر متحد کند، و آن یک نفر کسی نبود جز خودش. یکصد سال پس از نابودی والریا اگان همراه دو خواهر/همسرش [[راینیس تارگرین|راینیس]] و [[ویسنیا تارگرین|ویسنیا]]، اژدهایانشان و سپاهی کوچک، درگن استون را ترک گفت؛ در دهانه رود [[بلک واتر]] (Blackwater Rush) به خشکی نشست و [[جنگ فتح|نبردهایش]] را برای تسخیر وستروس (Wars of Conquest) آغاز کرد. اگان در طی لشگرکشی‌هایش توسط [[سپتون اعظم]] (High Septon) در شهر [[اولد تاون]] (Oldtown) به عنوان پادشاه تقدیس شد؛ که این امر موجب یکی شدن هفت پادشاهی تحت فرمانروایی تارگرین ها بر [[تخت آهنین]] (Iron Throne) و آغاز سلسله ای شد که سیصد سال به طول انجامید. ناحیه ای که تارگرین ها برای نخستین بار نبردشان را برای پیروزی آغاز کردند، مکان ساخت پایتخت جدیدشان، [[بارانداز پادشاه]] شد و درگن استون به عنوان مقر وارث تاج و تخت برگزیده شد. ناحیه اطراف این قلعه ها [[سرزمین پادشاهی]] (Crownlands) نامیده شد و خاندان های ساکن این نواحی مانند [[خاندان ولاریون|ولاریون ها]] (Velaryons)، [[خاندان دارکلین|دارکلین ها]] (Darklyns) و لرد های [[کرک کلاو پوینت]] (Crackclaw Point) از سرسخت ترین خاندان های وفادار به تارگرین ها شمرده می شدند. دیگر متحد نزدیک آنان [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) بود، چرا که اگان برادر حرامزاده اش [[اوریس براتیون]] (Orys Baratheon) را به حکمرانی بر [[استورم لندز]] (Stormlands) گماشته بود.
اگان آرزو داشت هفت پادشاهی وستروس را تحت فرمانروایی یک نفر متحد کند، و آن یک نفر کسی نبود جز خودش. یکصد سال پس از نابودی والریا اگان همراه دو خواهر/همسرش [[راینیس تارگرین|راینیس]] و [[ویسنیا تارگرین|ویسنیا]]، اژدهایانشان و سپاهی کوچک، دراگون استون را ترک گفت؛ در دهانه رود [[بلک واتر]] (Blackwater Rush) به خشکی نشست و [[جنگ فتح|نبردهایش]] را برای تسخیر وستروس (Wars of Conquest) آغاز کرد. اگان در طی لشگرکشی‌هایش توسط [[سپتون اعظم]] (High Septon) در شهر [[اولد تاون]] (Oldtown) به عنوان پادشاه تقدیس شد؛ که این امر موجب یکی شدن هفت پادشاهی تحت فرمانروایی تارگرین ها بر [[تخت آهنین]] (Iron Throne) و آغاز سلسله ای شد که سیصد سال به طول انجامید. ناحیه ای که تارگرین ها برای نخستین بار نبردشان را برای پیروزی آغاز کردند، مکان ساخت پایتخت جدیدشان، [[بارانداز پادشاه]] شد و دراگون استون به عنوان مقر وارث تاج و تخت برگزیده شد. ناحیه اطراف این قلعه ها [[سرزمین پادشاهی]] (Crownlands) نامیده شد و خاندان های ساکن این نواحی مانند [[خاندان ولاریون|ولاریون ها]] (Velaryons)، [[خاندان دارکلین|دارکلین ها]] (Darklyns) و لرد های [[کرک کلاو پوینت]] (Crackclaw Point) از سرسخت ترین خاندان های وفادار به تارگرین ها شمرده می شدند. دیگر متحد نزدیک آنان [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) بود، چرا که اگان برادر حرامزاده اش [[اوریس براتیون]] (Orys Baratheon) را به حکمرانی بر [[استورم لندز]] (Stormlands) گماشته بود.


===دودمان آغازین و قیام پیروان نظامی مذهب هفت===
===دودمان آغازین و قیام پیروان نظامی مذهب هفت===
خط ۸۱: خط ۸۱:
اگان سر [[دانک|دانکن بلندقامت]] (Ser Duncan the Tall) را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Lord Commander of the Kingsguard) انتخاب نمود؛ همان شوالیه خانه به دوشی که اگ در زمان جوانی ملازم او بود. مدتی بعد در زمان پادشاهی خود، اگان سپاهی را به [[استپ استونز]] (Stepstones) فرستاد تا با [[مایلیس هیولا]] (Maelys the Monstrous) واپسین مدعی بلک فایر مقابله کند؛ و در جنگی که به [[نبرد ناین پنی کینگز]] (War of the Ninepenny Kings) مشهور شد، بلک فایرها و حامیانشان شکشت خوردند و مایلیس نیز کشته شد.
اگان سر [[دانک|دانکن بلندقامت]] (Ser Duncan the Tall) را به عنوان [[لرد فرمانده گارد پادشاهی]] (Lord Commander of the Kingsguard) انتخاب نمود؛ همان شوالیه خانه به دوشی که اگ در زمان جوانی ملازم او بود. مدتی بعد در زمان پادشاهی خود، اگان سپاهی را به [[استپ استونز]] (Stepstones) فرستاد تا با [[مایلیس هیولا]] (Maelys the Monstrous) واپسین مدعی بلک فایر مقابله کند؛ و در جنگی که به [[نبرد ناین پنی کینگز]] (War of the Ninepenny Kings) مشهور شد، بلک فایرها و حامیانشان شکشت خوردند و مایلیس نیز کشته شد.


اگان پس از شنیدن یک پیشگویی از یک ساحره جنگلی مبنی بر این که [[شاهزاده موعود|شاهزاده وعده داده شده]] ای (Prince That Was Promised) که [[آدرها]] (Others) را شکست می دهد از نسل نوه هایش [[ایریس دوم|ایریس]] و [[رایلا تارگرین|رایلا]] (Rhaella) خواهد بود، ازدواج آن دو با یکدیگر را ترتیب داد. از آن جا که اگان خود از روی عشق ازدواج کرده بود، به فرزندانش نیز اجازه داد چنین کنند؛ اما این امر به جای آن که برای او دوستانی فراهم کند، دشمنانی سرسخت نصیب او کرد. دختر او [[رایلی تارگرین|رایلی]] (Rhaelle) با فردی از خاندان براتیون ازدواج کرد، و پسرش [[دانکن تارگرین|دانکن کوچک]] (Duncan the Small) شاهزاده درگن فلایز (Prince of Dragonflies) به خاطر [[جنی اهل اولد استونز]] (Jenny of Oldstones) از حق خود بر پادشاهی چشم پوشی کرد. این رویدادها به نحوی در سال 259 به [[فاجعه سامرهال]] (Tragedy of Summerhall) منجر شد، که در آن شاه اگان پنجم و هر دو دانکن جان باختند. پسر بیمارگونه اگان، [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II)، برای مدت کوتاهی عهده دار پادشاهی شد تا این که در سال 262 درگذشت. او مهربان، خردمند و شایسته بود؛ اما با این وجود آن دسته از لردهای نظامی که نسبت به طبیعت شکننده او بدبین بودند، او را ضعیف می پنداشتند. بزرگ ترین پسر او [[ایریس دوم]] (Aerys II)، جانشین او گشت.
اگان پس از شنیدن یک پیشگویی از یک ساحره جنگلی مبنی بر این که [[شاهزاده موعود|شاهزاده وعده داده شده]] ای (Prince That Was Promised) که [[آدرها]] (Others) را شکست می دهد از نسل نوه هایش [[ایریس دوم|ایریس]] و [[رایلا تارگرین|رایلا]] (Rhaella) خواهد بود، ازدواج آن دو با یکدیگر را ترتیب داد. از آن جا که اگان خود از روی عشق ازدواج کرده بود، به فرزندانش نیز اجازه داد چنین کنند؛ اما این امر به جای آن که برای او دوستانی فراهم کند، دشمنانی سرسخت نصیب او کرد. دختر او [[رایلی تارگرین|رایلی]] (Rhaelle) با فردی از خاندان براتیون ازدواج کرد، و پسرش [[دانکن تارگرین|دانکن کوچک]] (Duncan the Small) شاهزاده دراگون فلایز (Prince of Dragonflies) به خاطر [[جنی اهل اولد استونز]] (Jenny of Oldstones) از حق خود بر پادشاهی چشم پوشی کرد. این رویدادها به نحوی در سال 259 به [[فاجعه سامرهال]] (Tragedy of Summerhall) منجر شد، که در آن شاه اگان پنجم و هر دو دانکن جان باختند. پسر بیمارگونه اگان، [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II)، برای مدت کوتاهی عهده دار پادشاهی شد تا این که در سال 262 درگذشت. او مهربان، خردمند و شایسته بود؛ اما با این وجود آن دسته از لردهای نظامی که نسبت به طبیعت شکننده او بدبین بودند، او را ضعیف می پنداشتند. بزرگ ترین پسر او [[ایریس دوم]] (Aerys II)، جانشین او گشت.


===سرنگونی===
===سرنگونی===
خط ۸۸: خط ۸۸:
ایریس سر [[جیمی لنیستر]] (Ser Jaime Lannister) پسر تایوین را به عنوان عضوی از محافظان شخصی خود برگزید، و این گونه وارث تایوین را از او گرفت؛ و نیز او پیشنهاد تایوین برای ازدواج دخترش [[سرسی]] (Cersei) با ریگار را رد کرد؛ و این آزردگی ها موجب شد تا تایوین از مقام خود کناره گیری کند. همچنین در طول [[مسابقات هارن هال]] (Tourney at Harrenhal) ریگار [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) را با انتخاب نامزدش [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) به عنوان ملکه عشق و زیبایی به جای همسر خودش [[الیا مارتل]] (Elia Martell)؛ بسیار رنجاند.
ایریس سر [[جیمی لنیستر]] (Ser Jaime Lannister) پسر تایوین را به عنوان عضوی از محافظان شخصی خود برگزید، و این گونه وارث تایوین را از او گرفت؛ و نیز او پیشنهاد تایوین برای ازدواج دخترش [[سرسی]] (Cersei) با ریگار را رد کرد؛ و این آزردگی ها موجب شد تا تایوین از مقام خود کناره گیری کند. همچنین در طول [[مسابقات هارن هال]] (Tourney at Harrenhal) ریگار [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) را با انتخاب نامزدش [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) به عنوان ملکه عشق و زیبایی به جای همسر خودش [[الیا مارتل]] (Elia Martell)؛ بسیار رنجاند.


مدت کوتاهی پس از پایان مسابقات، شاهزاده ریگار با لیانا فرار کرد. هنگامی که [[ریکارد استارک|پدر]] و [[برندون استارک|برادر]] لیانا به شاه اعتراض کردند، ایریس آن دو را کشت. این رویداد منجر به آغاز یک [[شورش رابرت|جنگ داخلی]] شد. شاهزاده ریگار فرماندهی نیروی سلطنتی را بر عهده گرفت، اما در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) شکست خورد و توسط رابرت براتیون کشته شد. شاهزاده [[ویسریس سوم|ویسریس]] و شهبانو [[رایلا تارگرین|رایلا]] که در آن هنگام باردار بود، به [[درگن استون]] گریختند. لنیسترهای پیمان شکن شاه ایریس، الیا و فرزندان ریگار شاهدخت [[راینیس تارگرین (دختر ریگار)|راینیس]] (Rhaenys) و شاهزاده [[اگان تارگرین (پسر ریگار)|اگان]] (که نوزادی بیش نبود) را در [[بارانداز پادشاه]] به قتل رساندند. در درگن استون، شهبانو رایلا در هنگام زایمان درگذشت، و ویسریس همراه شاهدخت [[دنریس]] (Daenerys) تازه متولد شده به [[شهرهای آزاد]] گریخت. در پایان رابرت براتیون به عنوان پادشاه وستروس تاج گذاری کرد، که تا حدودی به خاطر این بود که [[رایلی تارگرین|مادربزرگ او]] یک تارگرین بود.
مدت کوتاهی پس از پایان مسابقات، شاهزاده ریگار با لیانا فرار کرد. هنگامی که [[ریکارد استارک|پدر]] و [[برندون استارک|برادر]] لیانا به شاه اعتراض کردند، ایریس آن دو را کشت. این رویداد منجر به آغاز یک [[شورش رابرت|جنگ داخلی]] شد. شاهزاده ریگار فرماندهی نیروی سلطنتی را بر عهده گرفت، اما در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) شکست خورد و توسط رابرت براتیون کشته شد. شاهزاده [[ویسریس سوم|ویسریس]] و شهبانو [[رایلا تارگرین|رایلا]] که در آن هنگام باردار بود، به [[دراگون استون]] گریختند. لنیسترهای پیمان شکن شاه ایریس، الیا و فرزندان ریگار شاهدخت [[راینیس تارگرین (دختر ریگار)|راینیس]] (Rhaenys) و شاهزاده [[اگان تارگرین (پسر ریگار)|اگان]] (که نوزادی بیش نبود) را در [[بارانداز پادشاه]] به قتل رساندند. در دراگون استون، شهبانو رایلا در هنگام زایمان درگذشت، و ویسریس همراه شاهدخت [[دنریس]] (Daenerys) تازه متولد شده به [[شهرهای آزاد]] گریخت. در پایان رابرت براتیون به عنوان پادشاه وستروس تاج گذاری کرد، که تا حدودی به خاطر این بود که [[رایلی تارگرین|مادربزرگ او]] یک تارگرین بود.


شاه ایریس دوم آخرین پادشاه سلسله ای بود که به مدت 300 سال بدون گسستگی فرمانروایی کرده بود. از آن زمان که تارگرین ها حکومتشان را چون نیمه خدایانی دست نایافتنی بر فراز اژدهایانی آتشین دم آغاز کرده بودند، تا کنون قدرت آنان به دلیل جنگ های داخلی و نبردهایی سخت، بسیار کاهش پیدا کرده بود. دیوانگی ایریس نجیب زادگان را به واکنش نشان دادن تحریک کرد، اما در واقع چنین مبارزه طلبی گسترده ای علیه تارگرین ها هرگز اتفاق نمی افتاد اگر اعتبار خاندان آن ها در طول زمان تا این اندازه کاهش پیدا نکرده بود. کاهش نفوذ و برتری آنان بیشتر از همه آن جا آشکار می شود که اگان پنجم به وسیله یک شورا به پذیرفتن مقام پادشاهی دعوت می شود، نه این که خود آن را چون حقی الهی مطالبه کند. [[شورش داسکن دیل]] (The Defiance of Duskendale) که توسط [[خاندان دراکلین]] که یکی از سرسخت ترین متحدان دیرپای تارگرین ها محسوب می شد، به راه اندخته شد، نشانه مهم دیگری بر کاهش اعتبار خاندان تارگرین است.
شاه ایریس دوم آخرین پادشاه سلسله ای بود که به مدت 300 سال بدون گسستگی فرمانروایی کرده بود. از آن زمان که تارگرین ها حکومتشان را چون نیمه خدایانی دست نایافتنی بر فراز اژدهایانی آتشین دم آغاز کرده بودند، تا کنون قدرت آنان به دلیل جنگ های داخلی و نبردهایی سخت، بسیار کاهش پیدا کرده بود. دیوانگی ایریس نجیب زادگان را به واکنش نشان دادن تحریک کرد، اما در واقع چنین مبارزه طلبی گسترده ای علیه تارگرین ها هرگز اتفاق نمی افتاد اگر اعتبار خاندان آن ها در طول زمان تا این اندازه کاهش پیدا نکرده بود. کاهش نفوذ و برتری آنان بیشتر از همه آن جا آشکار می شود که اگان پنجم به وسیله یک شورا به پذیرفتن مقام پادشاهی دعوت می شود، نه این که خود آن را چون حقی الهی مطالبه کند. [[شورش داسکن دیل]] (The Defiance of Duskendale) که توسط [[خاندان دراکلین]] که یکی از سرسخت ترین متحدان دیرپای تارگرین ها محسوب می شد، به راه اندخته شد، نشانه مهم دیگری بر کاهش اعتبار خاندان تارگرین است.
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
*[[نابودی والریا]] (100-)
*[[نابودی والریا]] (100-)


خاندان تارگرین به جزیره [[درگن استون]] در سواحل وستروس نقل مکان می کنند. ممالک والریا ویران می شود.
خاندان تارگرین به جزیره [[دراگون استون]] در سواحل وستروس نقل مکان می کنند. ممالک والریا ویران می شود.


*[[جنگ فتح]] (1)
*[[جنگ فتح]] (1)
۱۱۰

ویرایش