شاه شب (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
مورس مارتل (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان [[عصر قهرمانان]]، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن [[دیوار]] زندگی میکرد. او یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین [[فرمانده ی نگهبانان شب]]، برگزیده شد. بعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند [[آدرها]] توصیف شده است). | براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان [[عصر قهرمانان]]، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن [[دیوار]] زندگی میکرد. او یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین [[فرمانده ی نگهبانان شب]]، برگزیده شد. بعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند [[آدرها]] توصیف شده است). | ||
او آن زن را با خود با قلعه ی [[نایتفورت]] (قلعه ی سیاه - Nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرد. در طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود. پادشاه شمال، به همراهی [[جورامون]] (Joramun)، [[پادشاه آنسوی دیوار|پادشاه پشت دیوار]]، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند. بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالن مشابه کرستر – Craster) تقدیم میکرد. همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند. {{رف|یش|56}} | او آن زن را با خود با قلعه ی [[نایتفورت]] (قلعه ی سیاه - Nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرد. در طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود. پادشاه شمال، به همراهی [[جورامون]] (Joramun)، [[پادشاه آنسوی دیوار|پادشاه پشت دیوار]]، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند. بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالن مشابه کرستر – Craster) تقدیم میکرد. همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند. {{رف|یش|56}} | ||
[[پرونده:475px-Queen of North.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:475px-Queen of North.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|ملکه شاه شب، اثر wolverrain]] | ||
=== رویدادهای اخیر: ==={{اسپویلر| | === رویدادهای اخیر: ==={{اسپویلر| | ||
درحالیکه به سمت شمال حرکت میکردند، [[برن استارک|برن]] (Bran) داستانهای [[نان پیر]] (Old Nan) را درباره ی پادشاه شب، و نایتفورت به فرزندان استارک گفته میشد به یاد آورد. او میگفت، بعضی از مردم بر این باورند که پادشاه شب، یک بولتون (bolton)، و یا یک مگنار از [[اسکاگوس]] (Magnar out of Skagos) و یا یک [[آمبر]] (Umber)، یا یک [[فلینت]] (Flint)، یک [[نورری]] (Norrey) و یا یک [[وودفوت]] (Woodfoot)، کسی که قبل از آمدن [[آیرون من]] (ironmen) بر [[بیر آیلند]] (جزیره خرس - Bear Island) حکمرانی میکرد بود، اما او (Old Nan)، پادشاه شب را یک استارک، هم نام برن و برادر پادشاه شمال می داند. {{رف|یش|56}} | درحالیکه به سمت شمال حرکت میکردند، [[برن استارک|برن]] (Bran) داستانهای [[نان پیر]] (Old Nan) را درباره ی پادشاه شب، و نایتفورت به فرزندان استارک گفته میشد به یاد آورد. او میگفت، بعضی از مردم بر این باورند که پادشاه شب، یک بولتون (bolton)، و یا یک مگنار از [[اسکاگوس]] (Magnar out of Skagos) و یا یک [[آمبر]] (Umber)، یا یک [[فلینت]] (Flint)، یک [[نورری]] (Norrey) و یا یک [[وودفوت]] (Woodfoot)، کسی که قبل از آمدن [[آیرون من]] (ironmen) بر [[بیر آیلند]] (جزیره خرس - Bear Island) حکمرانی میکرد بود، اما او (Old Nan)، پادشاه شب را یک استارک، هم نام برن و برادر پادشاه شمال می داند. {{رف|یش|56}} |
نسخهٔ ۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۹:۲۵
| |
القاب | شاه شب |
---|---|
عنوان | فرمانده ی نگهبانی (لقب قدیمی) |
نژاد | نخستین انسانها |
تولد | در عصر قهرمانان |
کتاب(ها) | یورش شمشیرها ضیافتی برا کلاغها |
نایت کینگ (پادشاه شب - Night's King)، یکی از فرماندهان افسانه ای نگهبانان شب بود، که در عصر قهرمانان می زیست.
تاریخچه:
براساس افسانه ها، پادشاه شب در زمان عصر قهرمانان، مدتی نه چندان طولانی بعد از کامل شدن دیوار زندگی میکرد. او یک جنگجوی بی باک بود، که به عنوان سیزدهمین فرمانده ی نگهبانان شب، برگزیده شد. بعدها، او در دام عشق زنی " با پوست سفید همانند ماه، و چشمانی شبیه ستاره آبی" افتاد. او را تعقیب کرد و با آنکه پوست او یخ و سرد بود، به عشق بازی با او پرداخت، و روح خود را نیز تسلیم آن زن کرد. (مشخصات آن زن همانند آدرها توصیف شده است). او آن زن را با خود با قلعه ی نایتفورت (قلعه ی سیاه - Nightfort) برگرداند، و بعد از پیوند نامقدسشان، خود را شاه، و آن زن را ملکه خود کرد، و سیزده سال در نایت فورت حکومت کرد. در طول سالهای تاریک حکومت خود، جنایتهای وحشتناکی را مرتکب شد، که این داستانها، هنوز هم در شمال گفته می شود. پادشاه شمال، به همراهی جورامون (Joramun)، پادشاه پشت دیوار، او را از سلطنت به پایین کشیدن و نگهبانان شب را آزاد کردند. بعد از سقوط او کشف شد که قربانیانی به آدرها (احتمالن مشابه کرستر – Craster) تقدیم میکرد. همه اسناد مربوط به او را نابود کردند، و ذکر نام او نیز قدغن شد. این کار احتمالا به این دلیل بود، که تضمین شود اربابان شمال، از سوی جنوب برای نگه داشتن دیوار، در نظر گرفته شوند. [۱]
رویدادهای اخیر:
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ یورش شمشیرها، فصل 56، برن.