۹۳۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه درگیری های نظامی | {{جعبه درگیری های نظامی | ||
| نام_نبرد =<center>رقص اژدهایان<br>جنگ جانشینی</center> | | نام_نبرد =<center>رقص اژدهایان<br>جنگ جانشینی</center> | ||
| تصویر = [[پرونده:Deaths of Lucerys and Arrax.jpeg| | | تصویر = [[پرونده:Deaths of Lucerys and Arrax.jpeg|وسط|350px|]] | ||
| توضیح_تصویر = شاهزاده [[لوسریس ولاریون]] و [[اراکس]] در یکی از نخستین رویاروییهای «رقص اژدهایان» به دست شاهزاده [[ایموند تارگرین]] و [[وگار]] کشته میشوند.<br>اثر هنری از چیس استون، برگرفته از ''[[جهان یخ و آتش]]'' | | توضیح_تصویر = شاهزاده [[لوسریس ولاریون]] و [[اراکس]] در یکی از نخستین رویاروییهای «رقص اژدهایان» به دست شاهزاده [[ایموند تارگرین]] و [[وگار]] کشته میشوند.<br>اثر هنری از چیس استون، برگرفته از ''[[جهان یخ و آتش]]'' | ||
| تاریخ ={{تاریخ|129|131}} | | تاریخ ={{تاریخ|129|131}} | ||
| خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
ویسریس در {{تاریخ|114}} جایگاه رینيرا را در جانشینی محکمتر کرد و او را به ازدواج [[لینور ولاریون]] درآورد؛ لینور از طرف مادرش [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس تارگرین]] خون تارگرین داشت. این ازدواج سبب تیرگی رابطهٔ رینيرا با کریستون شد. رینيرا در طول این ازدواج سه پسر به دنیا آورد: [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون]]. هرچند شایعاتی وجود داشت که پدر واقعی این شاهزادگان نه لینور، بلکه [[هاروین استرانگ]] بوده است.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ویسریس در {{تاریخ|114}} جایگاه رینيرا را در جانشینی محکمتر کرد و او را به ازدواج [[لینور ولاریون]] درآورد؛ لینور از طرف مادرش [[رینیس تارگرین (دختر ایمون)|رینیس تارگرین]] خون تارگرین داشت. این ازدواج سبب تیرگی رابطهٔ رینيرا با کریستون شد. رینيرا در طول این ازدواج سه پسر به دنیا آورد: [[جاکریس ولاریون|جاکریس]]، [[لوسریس ولاریون|لوسریس]] و [[جافری ولاریون]]. هرچند شایعاتی وجود داشت که پدر واقعی این شاهزادگان نه لینور، بلکه [[هاروین استرانگ]] بوده است.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
پس از قتل لینور در [[اسپایستاون]] در {{تاریخ|120}}، رینيرا با عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] – برادر کوچکتر ویسریس – ازدواج کرد. از او نیز دو پسر آورد: [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] (برای تمایز از عمویش، اگان آلیسنت، که او را «اگان پیر» مینامیدند) و [[ویسریس تارگرین دوم|ویسریس]]. | پس از قتل لینور در [[اسپایستاون]] در {{تاریخ|120}}، رینيرا با عمویش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]] – برادر کوچکتر ویسریس – ازدواج کرد. از او نیز دو پسر آورد: [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] (برای تمایز از عمویش، اگان آلیسنت، که او را «اگان پیر» مینامیدند) و [[ویسریس تارگرین دوم|ویسریس]]. | ||
رابطهٔ رینيرا و آلیسنت از همان اوایل ازدواج آلیسنت با ویسریس تیره شد، زیرا هر دو میخواستند بانوی نخست دربار باشند، اما جایگاه تنها به یکی تعلق میگرفت. همین دشمنی باعث شد فرزندان آلیسنت با فرزندان رینيرا دشمنی کنند. همچنین پدر آلیسنت، [[اتو | رابطهٔ رینيرا و آلیسنت از همان اوایل ازدواج آلیسنت با ویسریس تیره شد، زیرا هر دو میخواستند بانوی نخست دربار باشند، اما جایگاه تنها به یکی تعلق میگرفت. همین دشمنی باعث شد فرزندان آلیسنت با فرزندان رینيرا دشمنی کنند. همچنین پدر آلیسنت، [[اتو های تاور]]، از همان آغاز سلطنت ویسریس با شاهزاده دیمون – شوهر دوم رینيرا – خصومت داشت.{{رف|آوخ|وارثان اژدها - مسئله جانشینی}} | ||
==رقص اژدهایان== | ==رقص اژدهایان== | ||
=== شورای کوچک === | === شورای کوچک === | ||
پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، ملکه [[آلیسنت های تاور]] و [[فرمانده لرد نگهبانان شاهی|لرد فرمانده]] [[کریستون کول]]، اعضای [[نگهبانان شاهی]] را فرستادند تا اعضای [[شورای کوچک]] را گرد آورند. در این گردهمایی، گفتوگو خیلی زود به سوی تاجگذاری [[رینیرا تارگرین]] کشیده شد، اما [[اتو | پس از مرگ شاه [[ویسریس تارگرین اول]]، ملکه [[آلیسنت های تاور]] و [[فرمانده لرد نگهبانان شاهی|لرد فرمانده]] [[کریستون کول]]، اعضای [[نگهبانان شاهی]] را فرستادند تا اعضای [[شورای کوچک]] را گرد آورند. در این گردهمایی، گفتوگو خیلی زود به سوی تاجگذاری [[رینیرا تارگرین]] کشیده شد، اما [[اتو های تاور]]، [[دست پادشاه]]، اعلام کرد که شاهزاده [[اگان تارگرین دوم|اگان بزرگتر]] باید تاجگذاری کند؛ در حالی که [[لایمن بیزبری]]، [[استاد خزانه]]، اصرار داشت که رینيرا باید بهعنوان ملکه تاجگذاری شود. | ||
چند تن دیگر از اعضای شورا با او مخالفت کردند. [[تایلند لنیستر]] استدلال کرد که سوگندهایی که در {{تاریخ|105}} به رینيرا خورده شده بود دیگر اعتبار ندارد، چون ۲۴ سال گذشته است. [[جسپر واید]] یادآور شد که [[جاهریس تارگرین اول]] دو بار وارث مذکر را بر وارث مونث و [[لینور ولاریون|فرزندان او]] ترجیح داده بود. همچنین سر اوتو استدلال کرد که رینيرا با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده و در صورت رسیدن او به تاجوتخت، دیمون فرمانروای واقعی خواهد شد. هر دو های تاور تأکید کردند که اگر رینيرا ملکه شود، نهتنها خودشان بلکه فرزندان آلیسنت هم کشته خواهند شد. به گفتهٔ سپتون [[اوستاس]]، سر کریستون شاهزاده اگان را که در ابتدا مردد بود قانع کرد که تاج را بپذیرد، زیرا در غیر این صورت مادر، برادران، خواهر و فرزندانش توسط رینيرا کشته میشوند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | چند تن دیگر از اعضای شورا با او مخالفت کردند. [[تایلند لنیستر]] استدلال کرد که سوگندهایی که در {{تاریخ|105}} به رینيرا خورده شده بود دیگر اعتبار ندارد، چون ۲۴ سال گذشته است. [[جسپر واید]] یادآور شد که [[جاهریس تارگرین اول]] دو بار وارث مذکر را بر وارث مونث و [[لینور ولاریون|فرزندان او]] ترجیح داده بود. همچنین سر اوتو استدلال کرد که رینيرا با شاهزاده [[دیمون تارگرین]] ازدواج کرده و در صورت رسیدن او به تاجوتخت، دیمون فرمانروای واقعی خواهد شد. هر دو های تاور تأکید کردند که اگر رینيرا ملکه شود، نهتنها خودشان بلکه فرزندان آلیسنت هم کشته خواهند شد. به گفتهٔ سپتون [[اوستاس]]، سر کریستون شاهزاده اگان را که در ابتدا مردد بود قانع کرد که تاج را بپذیرد، زیرا در غیر این صورت مادر، برادران، خواهر و فرزندانش توسط رینيرا کشته میشوند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سیاهان و سبزها}} | ||
| خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
رینيرا سپس [[تاجگذاری رینیرا تارگرین|تاجگذاری]] شد؛ با تاجی که پدر و پدربزرگش بر سر نهاده بودند و آن را سر [[استفان دارکلین]] از بارانداز پادشاه آورده بود. شاهزاده دیمون شخصاً تاج را بر سر رینيرا گذاشت و لقب «[[نگهبان قلمرو]]» گرفت. همچنین جاکریس رسماً بهعنوان «[[شاهزاده دراگون استون]]» و وارث [[تخت آهنین]] نامیده شد. | رینيرا سپس [[تاجگذاری رینیرا تارگرین|تاجگذاری]] شد؛ با تاجی که پدر و پدربزرگش بر سر نهاده بودند و آن را سر [[استفان دارکلین]] از بارانداز پادشاه آورده بود. شاهزاده دیمون شخصاً تاج را بر سر رینيرا گذاشت و لقب «[[نگهبان قلمرو]]» گرفت. همچنین جاکریس رسماً بهعنوان «[[شاهزاده دراگون استون]]» و وارث [[تخت آهنین]] نامیده شد. | ||
بهعنوان نخستین اقدامش در مقام ملکه، رینيرا [[اتو | بهعنوان نخستین اقدامش در مقام ملکه، رینيرا [[اتو های تاور]] و ملکه-بیوه [[آلیسنت های تاور]] را خائن و شورشی اعلام کرد، اما برای برادران و خواهران ناتنیاش امکان بخشش قائل شد، به شرطی که زانو بزنند؛ چرا که «[[خویشکش]]» همواره نفرینشده است. | ||
=== پیشنهاد صلح اگان به رینیرا === | === پیشنهاد صلح اگان به رینیرا === | ||
| خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
آنجا، ملکه [[آلیسنت های تاور]] را بستند و دهانش را با پارچه گرفتند و خدمتکارش را کشتند. وقتی [[هلاِنا تارگرین|ملکه هلاِنا]] همراه با سه فرزندش ظاهر شد، خون و پنیر درها را بستند و به او گفتند باید یکی از پسرانش را برای مرگ انتخاب کند. هلاِنا ناچار [[مایلور تارگرین|مایلور]] کوچک را برگزید، اما خون خلاف انتخاب او عمل کرد و [[جهیریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهیریس]] را سر برید. سپس سر کودک را با خود بردند و بقیه را زنده گذاشتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}} | آنجا، ملکه [[آلیسنت های تاور]] را بستند و دهانش را با پارچه گرفتند و خدمتکارش را کشتند. وقتی [[هلاِنا تارگرین|ملکه هلاِنا]] همراه با سه فرزندش ظاهر شد، خون و پنیر درها را بستند و به او گفتند باید یکی از پسرانش را برای مرگ انتخاب کند. هلاِنا ناچار [[مایلور تارگرین|مایلور]] کوچک را برگزید، اما خون خلاف انتخاب او عمل کرد و [[جهیریس تارگرین (پسر اگان دوم)|جهیریس]] را سر برید. سپس سر کودک را با خود بردند و بقیه را زنده گذاشتند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}} | ||
بعدها، خون در [[دروازه خدایان]] دستگیر شد؛ سر شاهزاده جیهریس را در زین پنهان کرده بود. زیر شکنجه اعتراف کرد که راهی [[هارنهال]] بوده تا پاداشش را از شاهزاده دیمون دریافت کند. او همچنین زن بدکارهای به نام [[میساریا]] را بهعنوان واسطه معرفی کرد. نگهبانان طلایی به رهبری سر [[لوتور لارگنت]] سراسر [[خیابان ابریشم]] را جستجو کردند، اما نشانی از میساریا یا پنیر نیافتند. در خشم خود، شاه [[اگان تارگرین دوم]] فرمان داد همهٔ موشگیران شهر به دار آویخته شوند. پس از آن، سر [[اتو | بعدها، خون در [[دروازه خدایان]] دستگیر شد؛ سر شاهزاده جیهریس را در زین پنهان کرده بود. زیر شکنجه اعتراف کرد که راهی [[هارنهال]] بوده تا پاداشش را از شاهزاده دیمون دریافت کند. او همچنین زن بدکارهای به نام [[میساریا]] را بهعنوان واسطه معرفی کرد. نگهبانان طلایی به رهبری سر [[لوتور لارگنت]] سراسر [[خیابان ابریشم]] را جستجو کردند، اما نشانی از میساریا یا پنیر نیافتند. در خشم خود، شاه [[اگان تارگرین دوم]] فرمان داد همهٔ موشگیران شهر به دار آویخته شوند. پس از آن، سر [[اتو های تاور]] یکصد گربه را به قلعه آورد تا جای موشگیران را بگیرند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}} | ||
ملکه هلاِنا از آن پس در اندوهی عمیق فرو رفت؛ از خوردن و حمام کردن سر باز زد و حاضر نبود از اتاقهایش بیرون آید. او حتی نمیتوانست در حضور مایلور دوام بیاورد، چون خود او را برای مرگ برگزیده بود. سرانجام شاه پسر را از او گرفت و به مادرش [[آلیسنت های تاور]] سپرد تا بزرگش کند. پس از این واقعه، شاه و ملکه جدا از هم زندگی کردند؛ هلاِنا بیشتر و بیشتر در جنون فرو رفت و اگان هم در خشم و میگساری غرق شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}} | ملکه هلاِنا از آن پس در اندوهی عمیق فرو رفت؛ از خوردن و حمام کردن سر باز زد و حاضر نبود از اتاقهایش بیرون آید. او حتی نمیتوانست در حضور مایلور دوام بیاورد، چون خود او را برای مرگ برگزیده بود. سرانجام شاه پسر را از او گرفت و به مادرش [[آلیسنت های تاور]] سپرد تا بزرگش کند. پس از این واقعه، شاه و ملکه جدا از هم زندگی کردند؛ هلاِنا بیشتر و بیشتر در جنون فرو رفت و اگان هم در خشم و میگساری غرق شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - پسری برای پسری}} | ||
| خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
=== دست سبز جدید === | === دست سبز جدید === | ||
سر [[اتو | سر [[اتو های تاور]]، [[دست پادشاه]]، تلاش کرد با جلب حمایت لردها، استخدام مزدوران، تقویت دفاعی [[بارانداز پادشاه]] و بستن اتحادهای تازه، جایگاه سبزها را محکم کند. او کلاغها را به [[وینترفل]]، [[اری]]، [[ریورران]]، [[وایت هاربر]]، [[گالتاون]]، [[بیتربریج]]، [[فِر آیل]] و دهها قلعهٔ دیگر فرستاد. همچنین سوارهنظام به نواحی نزدیکتر به پایتخت اعزام شد تا لردها و بانوهایشان را برای ادای سوگند وفاداری به شاه [[اگان تارگرین دوم]] به دربار فرا بخوانند. او حتی به [[دورن]] نیز پیام فرستاد، چون دیمون در [[جنگ استپاستونها]] با آنها جنگیده بود، اما شاهزاده [[کورِن مارتل]] از مشارکت خودداری کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - اژدهای سرخ و اژدهای زرین}} | ||
سقوط [[هارنهال]] و شکستهای آسیاب سوخته و استونهیج اگان دوم را ترساند. هراس او بیشتر شد وقتی کلاغها از [[ریچ]] بازگشتند: اگرچه خاندان [[های تاور]] در [[اولدتاون]] و خاندان [[ردواین]] در [[آربور]] همچنان پشتیبان شاه بودند، اما لردهای [[کاستین]] از [[تریتاورز]]، [[مولندور]] از [[آپلندز]]، [[آلن تارلی]] از [[هورن هیل]]، [[تدیوس روان]] از [[گلدنگروو]] و [[گریم]] از [[گریشیلد]] به سود رینيرا اعلام وفاداری کرده بودند. این شکاف باعث شد سرپرستان و قیمهای لرد خردسال [[لیونل تایرل]] از ورود به جنگ خودداری کنند. | سقوط [[هارنهال]] و شکستهای آسیاب سوخته و استونهیج اگان دوم را ترساند. هراس او بیشتر شد وقتی کلاغها از [[ریچ]] بازگشتند: اگرچه خاندان [[های تاور]] در [[اولدتاون]] و خاندان [[ردواین]] در [[آربور]] همچنان پشتیبان شاه بودند، اما لردهای [[کاستین]] از [[تریتاورز]]، [[مولندور]] از [[آپلندز]]، [[آلن تارلی]] از [[هورن هیل]]، [[تدیوس روان]] از [[گلدنگروو]] و [[گریم]] از [[گریشیلد]] به سود رینيرا اعلام وفاداری کرده بودند. این شکاف باعث شد سرپرستان و قیمهای لرد خردسال [[لیونل تایرل]] از ورود به جنگ خودداری کنند. | ||
| خط ۲۵۹: | خط ۲۵۹: | ||
لرد [[لاریس استرانگ]] همراه با شاه [[اگان تارگرین دوم]]، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] و شاهزاده [[مایلور تارگرین]] گریخت. او جیهیرا را به همراه سر [[ویلیس فِل]] به [[استورمز اند]] فرستاد و مایلور را با سر [[ریکارد ثورن]] نزد لرد [[اورموند های تاور]] برد. | لرد [[لاریس استرانگ]] همراه با شاه [[اگان تارگرین دوم]]، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] و شاهزاده [[مایلور تارگرین]] گریخت. او جیهیرا را به همراه سر [[ویلیس فِل]] به [[استورمز اند]] فرستاد و مایلور را با سر [[ریکارد ثورن]] نزد لرد [[اورموند های تاور]] برد. | ||
دیگر اعضای شورای سبز که در بارانداز پادشاه مانده بودند تسلیم شدند و رینيرا بر [[تخت آهنین]] نشست. ملکهبیوه [[آلیسنت های تاور]] بخشیده شد، اما پدرش سر [[اتو | دیگر اعضای شورای سبز که در بارانداز پادشاه مانده بودند تسلیم شدند و رینيرا بر [[تخت آهنین]] نشست. ملکهبیوه [[آلیسنت های تاور]] بخشیده شد، اما پدرش سر [[اتو های تاور]] گردن زده شد و همچنین لرد [[جسپر واید]]. سر [[تایلند لنیستر]] به دست شکنجهگران سپرده شد تا شاید مکان طلای پنهانشدهاش را فاش کند. | ||
شاهزادگان [[جافری ولاریون]] و [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] ــ که در آن زمان گمان میرفت [[ویسریس تارگرین دوم]] مرده است ــ به بارانداز پادشاه فراخوانده شدند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}} | شاهزادگان [[جافری ولاریون]] و [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] ــ که در آن زمان گمان میرفت [[ویسریس تارگرین دوم]] مرده است ــ به بارانداز پادشاه فراخوانده شدند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}} | ||