تایوین لنیستر: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ آوریل ۲۰۱۴
خط ۴۴: خط ۴۴:
[[پرونده:Nachomolina Tywin Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|400px|تایوین لنیستر اثر Nacho Molina]]
[[پرونده:Nachomolina Tywin Lannister.jpg|بندانگشتی|چپ|400px|تایوین لنیستر اثر Nacho Molina]]


زمانی که [[قیام رابرت]] آغاز شد، لرد تایوین در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) خاموش نشست و صبر کرد، او دستور پادشاه [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) مبنی بر فراخواندن ارتشش را نادیده گرفت و تا پس از پیروزی قاطعانه [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) بی طرف باقی ماند. پس از نبرد، تایوین همه نیروهایش را جمع کرد و به سمت پایتخت حرکت کرد. پس از اینکه [[ایریس دوم|ایریس]] توسط [[استاد اعظم پایسل]] متقاعد شد که تایوین برای کمک به او آمده است، دستور داد تا دروازه های شهر را بر روی تایوین بگشایند. نیرو های [[سرزمین های غربی]] اقدام به غارت شهر کردند. [[ایریس دوم|ایریس]] پیش از ورود نیروهای تایوین به [[قلعه سرخ]] (Red Keep)، توسط [[جیمی]] (Jaime) کشته شد، اما [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و [[آموری لورچ]] (Amory Lorch)، شوالیه های سوگند خورده ی تایوین به دستور او، همسر شاهزاده [[ریگار]] (Rhaegar)، [[الیا مارتل|الیا از دورن]] (Elia of Dorne) و دو فرزند کودک او [[رینیس تارگرین|رینیس]] (Rhaenys) و [[اگان تارگرین|اگان]] (Aegon) را به قتل رساندند. تایوین اجساد مقتولین را به خاطر پنهان کردن بهتر بدن خونینشان در رداهای قرمز لنیستری پیچید و به عنوان نشانه ای از وفاداری به [[رابرت براتیون]] پیشکش کرد. چند سال بعد هنگامی که پسرش [[تیریون]] از او پرسید که چرا اجازه نداد تا خود [[رابرت براتیون|رابرت]] دست هایش را به خون آنان آلوده کند، او پاسخ داد:  
زمانی که [[قیام رابرت]] آغاز شد، لرد تایوین در [[کسترلی راک]] (Casterly Rock) خاموش نشست و صبر کرد، او دستور پادشاه [[ایریس دوم|ایریس]] (Aerys) مبنی بر فراخواندن ارتشش را نادیده گرفت و تا پس از پیروزی قاطعانه‌ی [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) بی طرف باقی ماند. پس از نبرد، تایوین همه نیروهایش را جمع کرد و به سمت پایتخت حرکت کرد. پس از اینکه [[ایریس دوم|ایریس]] توسط [[استاد اعظم پایسل]] متقاعد شد که تایوین برای کمک به او آمده است، دستور داد تا دروازه‌های شهر را بر روی تایوین بگشایند. نیروهای [[سرزمین های غربی]] اقدام به غارت شهر کردند. [[ایریس دوم|ایریس]] پیش از ورود نیروهای تایوین به [[قلعه‌ی سرخ]] (Red Keep)، توسط [[جیمی]] (Jaime) کشته شد، اما [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و [[آموری لورچ]] (Amory Lorch)، شوالیه‌های سوگند خورده‌ی تایوین، به دستور او، همسر شاهزاده [[ریگار]] (Rhaegar)، [[الیا مارتل|الیا از دورن]] (Elia of Dorne) و دو فرزند کودک او [[رینیس تارگرین|رینیس]] (Rhaenys) و [[اگان تارگرین|اگان]] (Aegon) را به قتل رساندند. تایوین اجساد مقتولین را به خاطر پنهان کردن بهتر بدن خونینشان در رداهای قرمز لنیستری پیچید و به عنوان نشانه‌ای از وفاداری به [[رابرت براتیون]] پیشکش کرد. چند سال بعد هنگامی که پسرش [[تیریون]] از او پرسید که چرا اجازه نداد تا خود [[رابرت براتیون|رابرت]] دست هایش را به خون آنان آلوده کند، او پاسخ داد:  
{{نقل قول|ما دیر به [[رابرت براتیون|رابرت]] ملحق شدیم و این عمل برای نشان دادن وفاداریمان ضروری بود. زمانی که من آن اجساد را در پای [[تخت آهنین]] (Iron Throne) گذاشتم دیگر هیچ مردی نمیتوانست تردید کند که ما [[خاندان تارگرین]] (House Targaryen) را برای همیشه ترک نکرده ایم. آرامش خاطر خاطر [[رابرت براتیون|رابرت]] قابل لمس بود، چرا که حتی احمق مثل او هم زمانی که فهمید فرزندان [[ریگار]] مرده اند متوجه شد که اکنون [[تخت آهنین]] برای او امن است. با این حال، او خودش را یک قهرمان میدید و قهرمانان کودکان را نمیکشند.{{رف|یش|53}}}}
{{نقل قول|ما دیر به [[رابرت براتیون|رابرت]] ملحق شدیم و این عمل برای نشان دادن وفاداریمان ضروری بود. زمانی که من آن اجساد را در پای [[تخت آهنین]] (Iron Throne) گذاشتم دیگر هیچ مردی نمی‌توانست تردید کند که ما [[خاندان تارگرین]] (House Targaryen) را برای همیشه ترک کرده‌ایم. آرامش خاطر [[رابرت براتیون|رابرت]] قابل لمس بود، چرا که حتی احمقی مثل او هم، زمانی که فهمید فرزندان [[ریگار]] مرده اند، متوجه شد که اکنون [[تخت آهنین]] برای او امن است. با این حال، او خودش را یک قهرمان می‌دید و قهرمانان کودکان را نمی‌کشند.{{رف|یش|53}}}}


در حالی که این جو در مملکت بوجود آمده بود که [[خاندان لنیستر]] از [[خاندان مارتل]] (House Martell) و جامعه ی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) بیزار است، ازدواج پادشاه جدید، [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) با دختر تایوین [[سرسی]] (Cersei) تضمین شده بود. کسی که پیشنهاد نامزدی اش با شاهزاده [[ریگار]] توسط [[ایریس دوم|ایریس]] رد شده بود و ناامیدی تلخی را برای تایوین بوجود آورده بود. پس از قیام، تایوین به [[کسترلی راک]] بازگشت، جایی که او به عنوان لرد کسترلی راک و [[محافظ غرب]] (Warden of the West) به کارش ادامه داد. با توجه به سو مدیریت مالی پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] و همچنین وصلت تایوین با خاندان سلطنتی جدید، او مکرراً پول هایی به سلطنت وام میداد، این امر موجب شد تا دربار چیزی بالغ بر سه میلیون [[اژدهای طلایی]] (Gold Dragons) به [[خاندان لنیستر]] مقروض باشد.
در حالی که این جو در مملکت بوجود آمده بود که [[خاندان لنیستر]] از [[خاندان مارتل]] (House Martell) و جامعه‌ی [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) بیزار است، ازدواج پادشاه جدید، [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) با دختر تایوین [[سرسی]] (Cersei) تضمین شده بود. کسی که پیشنهاد نامزدی‌اش با شاهزاده [[ریگار]] توسط [[ایریس دوم|ایریس]] رد شده بود و ناامیدی تلخی را برای تایوین بوجود آورده بود. پس از قیام، تایوین به [[کسترلی راک]] بازگشت، جایی که او به عنوان لرد کسترلی راک و [[محافظ غرب]] (Warden of the West) به کارش ادامه داد. با توجه به سوء مدیریت مالی پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] و همچنین وصلت تایوین با خاندان سلطنتی جدید، او مکرراً پول‌هایی به سلطنت وام می‌داد، این امر موجب شد تا دربار چیزی بالغ بر سه میلیون [[اژدهای طلایی]] (Gold Dragons) به [[خاندان لنیستر]] مقروض باشد.


با وجود بی رحمی او، اما تایوین مدیری قادر و زیرک بود که رفاه زیادی را در طول دوران انتصابش به عنوان [[دست پادشاه|دست]] برای مردم به ارمغان آورد. او همچنین استعداد زیادی در بالا بردن میزان منابع مالی داشت، که منجر به شوخی مداومی شد که او حتی «مدفوعش هم از طلاست».{{رف|نش|30}} دختر او [[سرسی]] یکبار به یاد آورد که مردم عامی در [[لنیسپورت]] (Lannisport)، تایوین را با صدایی دوبرابر بلند تر از تشویقشان برای پادشاه واقعیشان [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]]، تشویق می کردند. او با توجه به نفرتی که مردم [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) پس از غارت شهر نسبت به او پیدا کردند در [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) احترام و علاقه بیشتری دریافت میکرد.
با وجود بی رحمی او، تایوین مدیری قادر و زیرک بود که رفاه زیادی را در طول دوران انتصابش به عنوان [[دست پادشاه|دست]] برای مردم به ارمغان آورد. او همچنین استعداد زیادی در بالا بردن میزان منابع مالی داشت، که منجر به شوخی مداومی شد که او حتی «مدفوعش هم از طلاست».{{رف|نش|30}} دختر او [[سرسی]] یک بار به یاد آورد که مردم عامی در [[لنیسپورت]] (Lannisport)، تایوین را با صدایی دوبرابر بلند تر از تشویقشان برای پادشاه واقعیشان [[ایریس دوم|پادشاه دیوانه]]، تشویق می کردند. او با توجه به نفرتی که مردم [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) پس از غارت شهر نسبت به او پیدا کردند در [[سرزمین های غربی]] (Westerlands) احترام و علاقه‌ی بیشتری دریافت می‌کرد.


===فرزندان===
===فرزندان===
۵۳۷

ویرایش