۳۳۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
=== یورش شمشیرها=== | === یورش شمشیرها=== | ||
جان با منس ریدر (Mance Rayder) ملاقات کرد و او را متقاعد ساخت که ترک او از نگهبانی شب، صادقانه است. در حین مکالمه با منس ریدر، جان در مییابد که برنامهٔ او، حمله به هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) است. بعد از مدتی، جان قسم پاکدامنی خود را میشکند، و عاشق ییگریت میشود. جان بین خیانت به او و ترک دیوار به تردید میافتد. جان به ماموریت گروه (استایر Styr) برای بالا رفتن از دیوار میپیوندد تا از دیوار بالا بروند و به معدود افراد باقی مانده در کسل بلک حمله کنند (Castle Black). بعد از بالا رفتن از دیوار او فرصت فرار از دست وحشیها، که در نزدیکی کوئینز کرون (تاج ملکه-Queenscrown) مورد حمله سامر (Summer) قرار گرفتهاند، پیدا میکند. او با دست پاچگی سوار اسب میشود و موفق به فرار میشود، اما در همین حال یک تیر به پای او اصابت میکند. جان از جراحت تیر نجات پیدا میکند و خود را به کستل بلک (Castle Black) میرساند، در آنجا مطلع میشود که برادرانش برن و ریکان، به دستور تئون گریجوی (Theon Greyjoy) کشته شدهاند. او در دفاع از دیوار علیه مهاجمان استایر به دونال نوی (Donal Noye) کمک میکند. تمام مهاجمان از جمله ییگریت که در بازوی جان، بااندوه جان میدهد، کشته میشوند. بعد از مرگ دونال، جان رهبری دیوار علیه حملهٔ احتمالی منس ریدر را به عهده گرفت. جان با استفاده از قدرت رهبری ذاتی خویش، با موفقیت دیوار را علیه حملهٔ قریب الوقوع، برای چند روز نگه میدارد. با این حال، پس از ورود آلیسر تورن (Alliser Thorne) و جانوس سلینت (Janos Slynt) جان به خاطر اقدام عجولانه اش بازداشت میشود و مجبور به ترور منس ریدر، در طی یک مذاکره میشود. قبل از حمله جان، نیروهای استنیس غافلگیرانه در مسیر وحشیها ظاهر میشوند. | جان با منس ریدر (Mance Rayder) ملاقات کرد و او را متقاعد ساخت که ترک او از نگهبانی شب، صادقانه است. در حین مکالمه با منس ریدر، جان در مییابد که برنامهٔ او، حمله به هفت پادشاهی (Seven Kingdoms) است. بعد از مدتی، جان قسم پاکدامنی خود را میشکند، و عاشق ییگریت میشود. جان بین خیانت به او و ترک دیوار به تردید میافتد. جان به ماموریت گروه (استایر Styr) برای بالا رفتن از دیوار میپیوندد تا از دیوار بالا بروند و به معدود افراد باقی مانده در کسل بلک حمله کنند (Castle Black). | ||
{{اسپویلر|بعد از بالا رفتن از دیوار او فرصت فرار از دست وحشیها، که در نزدیکی کوئینز کرون (تاج ملکه-Queenscrown) مورد حمله سامر (Summer) قرار گرفتهاند، پیدا میکند. او با دست پاچگی سوار اسب میشود و موفق به فرار میشود، اما در همین حال یک تیر به پای او اصابت میکند. جان از جراحت تیر نجات پیدا میکند و خود را به کستل بلک (Castle Black) میرساند، در آنجا مطلع میشود که برادرانش برن و ریکان، به دستور تئون گریجوی (Theon Greyjoy) کشته شدهاند. او در دفاع از دیوار علیه مهاجمان استایر به دونال نوی (Donal Noye) کمک میکند. تمام مهاجمان از جمله ییگریت که در بازوی جان، بااندوه جان میدهد، کشته میشوند. بعد از مرگ دونال، جان رهبری دیوار علیه حملهٔ احتمالی منس ریدر را به عهده گرفت. جان با استفاده از قدرت رهبری ذاتی خویش، با موفقیت دیوار را علیه حملهٔ قریب الوقوع، برای چند روز نگه میدارد. با این حال، پس از ورود آلیسر تورن (Alliser Thorne) و جانوس سلینت (Janos Slynt) جان به خاطر اقدام عجولانه اش بازداشت میشود و مجبور به ترور منس ریدر، در طی یک مذاکره میشود. قبل از حمله جان، نیروهای استنیس غافلگیرانه در مسیر وحشیها ظاهر میشوند. | |||
خدمت جان برای دفاع از دیوار، برای او، محبوبیت در بین عموم را فراهم میکند و همین امر سبب آزادی او از زندان میشود. با تلاشهای سمول تارلی، جان به عنوان یکی از کاندیدهای پست فرمانده دیوار، بین جناحهای رقیب در نهگبانان شب، رای آورد و در حالی به عنوان ۹۹۸ مین فرماندهٔ دیوار انتخاب شد که پیشنهاد استنیس را مبنی بر مشروعیت بخشیدن به حرامزادگی جان به عنوان لرد استارک و فرماندهٔ وینترفل شدن، در صورت پذیرش استنیس به عنوان پادشاه، را رد کرد. او در اولین اقدام خود، به عنوان فرماندهٔ دیوار انجام داد، خنثی کردن نقشهٔ کاهنهٔ استنیس، یعنی ملیساندر (Melisandre) بود، و بچهٔ منس ریدر را به طور مخفیانه، با هویت جعلی به خارج از دیوار فرستاد. | خدمت جان برای دفاع از دیوار، برای او، محبوبیت در بین عموم را فراهم میکند و همین امر سبب آزادی او از زندان میشود. با تلاشهای سمول تارلی، جان به عنوان یکی از کاندیدهای پست فرمانده دیوار، بین جناحهای رقیب در نهگبانان شب، رای آورد و در حالی به عنوان ۹۹۸ مین فرماندهٔ دیوار انتخاب شد که پیشنهاد استنیس را مبنی بر مشروعیت بخشیدن به حرامزادگی جان به عنوان لرد استارک و فرماندهٔ وینترفل شدن، در صورت پذیرش استنیس به عنوان پادشاه، را رد کرد. او در اولین اقدام خود، به عنوان فرماندهٔ دیوار انجام داد، خنثی کردن نقشهٔ کاهنهٔ استنیس، یعنی ملیساندر (Melisandre) بود، و بچهٔ منس ریدر را به طور مخفیانه، با هویت جعلی به خارج از دیوار فرستاد. | ||
}} |
ویرایش