رقص اژدهایان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳۷: خط ۲۳۷:


===  نبرد رود سرخ و فیش‌فید ===
===  نبرد رود سرخ و فیش‌فید ===
{{مقاله اصلی|نبرد رود سرخ|نبرد آکورن‌ هال|نبرد کنار دریاچه}}
در همین زمان، لرد [[والیس موتون]] موفق شد [[روکزرست]] را بازپس گیرد، اما در تلاش برای کشتن [[سان‌فایر]] زخمی و درگذشت. وقتی برخی از مردانش بازگشتند، اثری از سان‌فایر نیافتند و ردپایی هم نبود؛ گویی با وجود جراحات دوباره پرواز کرده است. او تا نیم‌سال دیگر دیده نشد.
در همین زمان، لرد [[والیس موتون]] موفق شد [[روکزرست]] را بازپس گیرد، اما در تلاش برای کشتن [[سان‌فایر]] زخمی و درگذشت. وقتی برخی از مردانش بازگشتند، اثری از سان‌فایر نیافتند و ردپایی هم نبود؛ گویی با وجود جراحات دوباره پرواز کرده است. او تا نیم‌سال دیگر دیده نشد.


خط ۲۶۷: خط ۲۶۹:
او نزدیک بود [[کَیس]] را تصرف کند و [[فِر آیل]] را به دست آورد. هرچند نتوانست به [[کَسترلی راک]] نفوذ کند، چون بیوهٔ جیسون، [[جوهانا لنیستر]]، دروازه‌ها را بست، اما [[لنیسپورت]] را غارت کرد.{{رف|آوخ|جزایر آهنین: کراکن سرخ}}{{رف|آوخ|زیر نیابت‌ها - دست نقابدار}}
او نزدیک بود [[کَیس]] را تصرف کند و [[فِر آیل]] را به دست آورد. هرچند نتوانست به [[کَسترلی راک]] نفوذ کند، چون بیوهٔ جیسون، [[جوهانا لنیستر]]، دروازه‌ها را بست، اما [[لنیسپورت]] را غارت کرد.{{رف|آوخ|جزایر آهنین: کراکن سرخ}}{{رف|آوخ|زیر نیابت‌ها - دست نقابدار}}
=== کشتار قصاب ===
=== کشتار قصاب ===
{{مقاله اصلی|کشتار قصاب}}
شاهزاده [[ایموند تارگرین]] شهرهای [[دری]]، [[لرد هارووی‌تاون]]، [[لردز میل]]، [[بلک‌باکل]]، [[باکل]]، [[کلی‌پول]]، [[سوین‌فورد]] و [[اسپایدر‌وود]] را به آتش کشید. در همین حال، سر [[کریستون کول]] که به سوی جنوب می‌رفت، در مسیر خود با ویرانی روبه‌رو شد: جنگل‌های سوخته، روستاهای نابودشده، اسب‌ها و مردگان. دیده‌بانانش اجسادی زره‌پوش را زیر درختان یافتند که گویی دور هم نشسته و ضیافتی مردگان را برگزار می‌کردند. پس از دیدن چندین «ضیافت جسد»، سپاه کریستون به این صحنه‌ها خو گرفت. اما در [[کراسد المز]]، اجساد در واقع مردان سیاه بودند که خود را به شکل مردگان درآورده بودند و هنگامی که سپاه سبز از کنارشان گذشت، حمله کردند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
شاهزاده [[ایموند تارگرین]] شهرهای [[دری]]، [[لرد هارووی‌تاون]]، [[لردز میل]]، [[بلک‌باکل]]، [[باکل]]، [[کلی‌پول]]، [[سوین‌فورد]] و [[اسپایدر‌وود]] را به آتش کشید. در همین حال، سر [[کریستون کول]] که به سوی جنوب می‌رفت، در مسیر خود با ویرانی روبه‌رو شد: جنگل‌های سوخته، روستاهای نابودشده، اسب‌ها و مردگان. دیده‌بانانش اجسادی زره‌پوش را زیر درختان یافتند که گویی دور هم نشسته و ضیافتی مردگان را برگزار می‌کردند. پس از دیدن چندین «ضیافت جسد»، سپاه کریستون به این صحنه‌ها خو گرفت. اما در [[کراسد المز]]، اجساد در واقع مردان سیاه بودند که خود را به شکل مردگان درآورده بودند و هنگامی که سپاه سبز از کنارشان گذشت، حمله کردند.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}


خط ۲۷۳: خط ۲۷۷:
شاهزاده [[دیمون تارگرین]] در [[میدن‌پول]] همراه با [[نتلز]] اقامت گزید، در حالی که ایموند به ویرانی ریورلندز ادامه داد و به [[استونی‌هد]]، [[کوه‌های ماه]]، [[سویت‌ویلو]]، [[سالی‌دنس]] و دیگر نواحی تاخت. در همین زمان [[کارکسس]] و [[شیپ‌استیلر]] از میدن‌پول در جستجوی [[وگار]] پرواز می‌کردند، اما بی‌ثمر بازمی‌گشتند.
شاهزاده [[دیمون تارگرین]] در [[میدن‌پول]] همراه با [[نتلز]] اقامت گزید، در حالی که ایموند به ویرانی ریورلندز ادامه داد و به [[استونی‌هد]]، [[کوه‌های ماه]]، [[سویت‌ویلو]]، [[سالی‌دنس]] و دیگر نواحی تاخت. در همین زمان [[کارکسس]] و [[شیپ‌استیلر]] از میدن‌پول در جستجوی [[وگار]] پرواز می‌کردند، اما بی‌ثمر بازمی‌گشتند.
===  اول تامبلتون ===
===  اول تامبلتون ===
{{مقاله اصلی|محاصره لانگ‌ تیبل|غارت بیتربریج|نبرد اول تامبلتون}}
ارتش لرد [[اورموند های‌تاور]] به همراه شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] و اژدهایش [[تساریون]] آرام‌آرام به سوی [[بارانداز پادشاه]] پیشروی کرد و هر جا نیروهای وفادار به [[رینيرا تارگرین]] را یافت، شکست داد. هنگام [[محاصره لانگ‌تیبل]]، شاهزاده [[مایلور تارگرین]] و محافظش، سر [[ریکارد ثورن]]، توسط جمعیتی از هواداران رینيرا در [[بیتربریج]] شناسایی شدند. مردم هجوم آوردند و در نزاعی خونین، پسر خردسال سه‌ساله را تکه‌تکه کردند. دارون که خشمگین شده بود، شهر را با [[غارت بیتربریج]] به آتش کشید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
ارتش لرد [[اورموند های‌تاور]] به همراه شاهزاده [[دارون تارگرین (پسر ویسریس تارگرین اول)|دارون]] و اژدهایش [[تساریون]] آرام‌آرام به سوی [[بارانداز پادشاه]] پیشروی کرد و هر جا نیروهای وفادار به [[رینيرا تارگرین]] را یافت، شکست داد. هنگام [[محاصره لانگ‌تیبل]]، شاهزاده [[مایلور تارگرین]] و محافظش، سر [[ریکارد ثورن]]، توسط جمعیتی از هواداران رینيرا در [[بیتربریج]] شناسایی شدند. مردم هجوم آوردند و در نزاعی خونین، پسر خردسال سه‌ساله را تکه‌تکه کردند. دارون که خشمگین شده بود، شهر را با [[غارت بیتربریج]] به آتش کشید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
در همین حال، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] همراه با سر [[ویلیس فِل]] به سلامت به [[استورمز اند]] رسید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سلطنت کوتاه و غم‌انگیز اگان دوم}}
در همین حال، شاهدخت [[جهیرا تارگرین]] همراه با سر [[ویلیس فِل]] به سلامت به [[استورمز اند]] رسید.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - سلطنت کوتاه و غم‌انگیز اگان دوم}}
خط ۲۸۴: خط ۲۹۰:
در همین زمان، هرج‌ومرج هم بارانداز پادشاه و هم تامبلتون را فرا گرفت. سر [[هوبِرت های‌تاور]] کوشید فرماندهی سپاه سبز را برعهده بگیرد، اما ناتوان بود. دارون فرمان توقف غارت را صادر کرد، ولی کارساز نشد. اُلف سفید رؤیای حکومت بر [[های‌گاردن]] را در سر داشت و هیو چکش به فکر تاج پادشاهی افتاد. ارتش سبز، بی‌رهبر و سرشار از فرار سربازان، هر روز ضعیف‌تر می‌شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
در همین زمان، هرج‌ومرج هم بارانداز پادشاه و هم تامبلتون را فرا گرفت. سر [[هوبِرت های‌تاور]] کوشید فرماندهی سپاه سبز را برعهده بگیرد، اما ناتوان بود. دارون فرمان توقف غارت را صادر کرد، ولی کارساز نشد. اُلف سفید رؤیای حکومت بر [[های‌گاردن]] را در سر داشت و هیو چکش به فکر تاج پادشاهی افتاد. ارتش سبز، بی‌رهبر و سرشار از فرار سربازان، هر روز ضعیف‌تر می‌شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
=== سقوط دراگون استون ===
=== سقوط دراگون استون ===
{{مقاله اصلی|سقوط دراگون‌استون}}
هم‌زمان با رخدادهای [[نبرد اول تامبلتون|تامبلتون اول]]، کشتی بازرگانی ''[[نِساریا]]'' که از مسیر خود در اثر طوفان منحرف شده بود، برای تعمیر و تدارکات در [[دراگون‌استون]] توقف کرد. ملوانان هنگام گذر از کنار [[دراگون‌مانت]]، دو اژدها را در حال نبرد دیدند. روز بعد، ماهیگیران محلی بقایای سوخته و شکستهٔ [[گرِی گوست]] را یافتند و قلعه‌بان [[رابرت کوینس]]، [[کانیبال (اژدها)|کانیبال]] را عامل مرگ او دانست.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
هم‌زمان با رخدادهای [[نبرد اول تامبلتون|تامبلتون اول]]، کشتی بازرگانی ''[[نِساریا]]'' که از مسیر خود در اثر طوفان منحرف شده بود، برای تعمیر و تدارکات در [[دراگون‌استون]] توقف کرد. ملوانان هنگام گذر از کنار [[دراگون‌مانت]]، دو اژدها را در حال نبرد دیدند. روز بعد، ماهیگیران محلی بقایای سوخته و شکستهٔ [[گرِی گوست]] را یافتند و قلعه‌بان [[رابرت کوینس]]، [[کانیبال (اژدها)|کانیبال]] را عامل مرگ او دانست.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}


خط ۲۹۱: خط ۲۹۹:


اکنون شاه [[اگان تارگرین دوم]] کنترل دراگون‌استون را به دست آورده بود، گرچه در نبرد پایش شکست و دچار جراحات تازه‌ای شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
اکنون شاه [[اگان تارگرین دوم]] کنترل دراگون‌استون را به دست آورده بود، گرچه در نبرد پایش شکست و دچار جراحات تازه‌ای شد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
=== نبرد فراتر از چشم خدا ===
 
ملکه [[رینيرا تارگرین]] به لرد [[مانفرد موتون]] از [[میدن‌پول]] فرمان داد سر [[نتلز]] را بفرستد. رینيرا باور داشت که نتلز معشوقهٔ شوهرش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، شده و به همین دلیل به خیانت متهم بود. از آنجا که نتلز میهمان آن‌ها به شمار می‌آمد، کشتنش نقض [[حق میزبانی]] بود و بیم می‌رفت خشم دیمون را برانگیزد. اما اگر از دستور سرپیچی می‌کردند، به خیانت به ملکه متهم می‌شدند.
نبرد بر فراز چشم خدایان
 
نبرد بر فراز چشم خدایان
 
{{مقاله اصلی|نبرد بر فراز چشم خدایان}}[[پرونده:Sir-Heartsalot Daemon Targaryen v Aemond One-Eye.JPG|بندانگشتی|راست|350px|نبرد بر فراز چشم خدایان، اثر Sir-Heartsalot ©]]ملکه [[رینيرا تارگرین]] به لرد [[مانفرد موتون]] از [[میدن‌پول]] فرمان داد سر [[نتلز]] را بفرستد. رینيرا باور داشت که نتلز معشوقهٔ شوهرش، شاهزاده [[دیمون تارگرین]]، شده و به همین دلیل به خیانت متهم بود. از آنجا که نتلز میهمان آن‌ها به شمار می‌آمد، کشتنش نقض [[حق میزبانی]] بود و بیم می‌رفت خشم دیمون را برانگیزد. اما اگر از دستور سرپیچی می‌کردند، به خیانت به ملکه متهم می‌شدند.


[[مستر نورن]] پیشنهاد داد که تظاهر کنند نامه را نخوانده‌اند و همان شب دیمون را از ماجرا آگاه ساخت.
[[مستر نورن]] پیشنهاد داد که تظاهر کنند نامه را نخوانده‌اند و همان شب دیمون را از ماجرا آگاه ساخت.
خط ۲۹۸: خط ۳۱۰:
نتلز همراه با [[شیپ‌استیلر]] سپیده‌دم روز بعد میدن‌پول را ترک کرد و به سرنوشتی نامعلوم رفت. هیچ کلام وداعی میان او و دیمون رد و بدل نشد، اما هنگامی که شیپ‌استیلر به آسمان برخاست، [[کارکسس]] نعره‌ای کشید. دیمون به مانفرد گفت خبر را پخش کند که او به سوی [[هارنهال]] پرواز خواهد کرد تا [[ایموند تارگرین]] را تنها به مصاف بطلبد. پس از رفتن دیمون، لرد موتون پرچم‌های رینيرا را پایین کشید و پرچم‌های سبز شاه [[اگان تارگرین دوم]] را برافراشت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
نتلز همراه با [[شیپ‌استیلر]] سپیده‌دم روز بعد میدن‌پول را ترک کرد و به سرنوشتی نامعلوم رفت. هیچ کلام وداعی میان او و دیمون رد و بدل نشد، اما هنگامی که شیپ‌استیلر به آسمان برخاست، [[کارکسس]] نعره‌ای کشید. دیمون به مانفرد گفت خبر را پخش کند که او به سوی [[هارنهال]] پرواز خواهد کرد تا [[ایموند تارگرین]] را تنها به مصاف بطلبد. پس از رفتن دیمون، لرد موتون پرچم‌های رینيرا را پایین کشید و پرچم‌های سبز شاه [[اگان تارگرین دوم]] را برافراشت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}


دیمون هارنهال را از اندک مدافعان باقی‌مانده گرفت و سیزده روز در انتظار ماند. در روز چهاردهم، [[وگار]] با [[ایموند تارگرین]] و معشوقه‌اش، پیشگوی باردار [[الیس ریورز]]، ظاهر شد. ایموند الیس را روی زمین گذاشت و خود بر فراز آسمان [[خدایان‌چشم]] با دیمون درگیر شد.
دیمون هارنهال را از اندک مدافعان باقی‌مانده گرفت و سیزده روز در انتظار ماند. در روز چهاردهم، [[وگار]] با [[ایموند تارگرین]] و معشوقه‌اش، پیشگوی باردار [[الیس ریورز]]، ظاهر شد. ایموند الیس را روی زمین گذاشت و خود بر فراز آسمان [[چشم خدایان]] با دیمون درگیر شد.


در بحبوحه نبرد، هر دو اژدها در هم قفل شدند و به سوی دریاچه سقوط کردند. گفته می‌شود دیمون در لحظه آخر از [[کارکسس]] به [[وگار]] جست و با [[خواهر تاریک]]، شمشیر [[والیریایی]]‌اش، از میان چشم نابینای ایموند گذر کرد.
در بحبوحه نبرد، هر دو اژدها در هم قفل شدند و به سوی دریاچه سقوط کردند. گفته می‌شود دیمون در لحظه آخر از [[کارکسس]] به [[وگار]] جست و با [[خواهر تاریک]]، شمشیر [[والیریایی]]‌اش، از میان چشم نابینای ایموند گذر کرد.
خط ۳۰۴: خط ۳۱۶:
کارکسس نیمه‌جان خود را به زیر دیوارهای [[هارنهال]] کشاند و همان‌جا جان داد. وگار نیز در آب مرد و سال‌ها بعد با استخوان‌های ایموند که هنوز به زین زنجیر شده و شمشیر در کاسهٔ چشمش فرو رفته بود، یافت شد. اما جسد دیمون هرگز پیدا نشد؛ همین باعث شد آوازخوان‌ها بگویند او زنده مانده و واپسین روزهایش را در کنار نتلز گذرانده است. این نبرد در روز بیست‌ودوم ماه پنجم سال {{تاریخ|130}} رخ داد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
کارکسس نیمه‌جان خود را به زیر دیوارهای [[هارنهال]] کشاند و همان‌جا جان داد. وگار نیز در آب مرد و سال‌ها بعد با استخوان‌های ایموند که هنوز به زین زنجیر شده و شمشیر در کاسهٔ چشمش فرو رفته بود، یافت شد. اما جسد دیمون هرگز پیدا نشد؛ همین باعث شد آوازخوان‌ها بگویند او زنده مانده و واپسین روزهایش را در کنار نتلز گذرانده است. این نبرد در روز بیست‌ودوم ماه پنجم سال {{تاریخ|130}} رخ داد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا پیروزمند}}
=== یورش به دراگون‌پیت ===
=== یورش به دراگون‌پیت ===
{{مقاله اصلی|شورش بارانداز پادشاه (رقص اژدهایان)|یورش به دراگون‌پیت|گریز به دراگون‌استون}}
در [[بارانداز پادشاه]]، ناوگان خاندان [[ولاریون]] که بیش از نیمی از ارتش را از [[دراگون‌استون]] همراه آورده بود، با شنیدن خبر زندانی شدن لرد [[کورلیس ولاریون]] در سیاه‌چال، ملکه [[رینيرا تارگرین]] را رها کرد. باقی‌ماندهٔ سپاه نیز دیگر قابل اعتماد نبودند.
در [[بارانداز پادشاه]]، ناوگان خاندان [[ولاریون]] که بیش از نیمی از ارتش را از [[دراگون‌استون]] همراه آورده بود، با شنیدن خبر زندانی شدن لرد [[کورلیس ولاریون]] در سیاه‌چال، ملکه [[رینيرا تارگرین]] را رها کرد. باقی‌ماندهٔ سپاه نیز دیگر قابل اعتماد نبودند.


خط ۳۲۴: خط ۳۳۸:


مشاوران رینيرا پذیرفتند که شهر از دست رفته است. او را قانع کردند که فردا از [[دروازه اژدها]] خارج شود و به [[داسکندیل]] بگریزد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
مشاوران رینيرا پذیرفتند که شهر از دست رفته است. او را قانع کردند که فردا از [[دروازه اژدها]] خارج شود و به [[داسکندیل]] بگریزد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
=== نبرد دوم تامبلتون ===  
=== نبرد دوم تامبلتون ===
{{مقاله اصلی|نبرد دوم تامبلتون}}
 
خبر آشوب در [[بارانداز پادشاه]] به [[تامبلتون]] رسید و باعث شد ارتش [[های‌تاور]] تصمیم بگیرد به سوی شهر حرکت کند. اما سر [[هوبِرت های‌تاور]] مردد بود و [[دو خیانتکار]] ــ [[هیو چکش]] و [[اُلف سفید]] ــ تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شد، از همکاری سر باز زدند.
خبر آشوب در [[بارانداز پادشاه]] به [[تامبلتون]] رسید و باعث شد ارتش [[های‌تاور]] تصمیم بگیرد به سوی شهر حرکت کند. اما سر [[هوبِرت های‌تاور]] مردد بود و [[دو خیانتکار]] ــ [[هیو چکش]] و [[اُلف سفید]] ــ تا زمانی که خواسته‌هایشان برآورده نمی‌شد، از همکاری سر باز زدند.


خط ۳۴۰: خط ۳۵۶:


برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بی‌رهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقب‌نشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[بارانداز پادشاه]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
برای رهایی از اُلف سفید، هوبرت جامی از [[شراب طلایی آربور]] زهرآلود نوشید و او را هم به کام مرگ برد. بی‌رهبر شدن سبزها و نبود سواری برای سیلور وینگ، سبب شد لرد پیک سپاه را به عقب‌نشینی فرمان دهد. بدین ترتیب [[بارانداز پادشاه]] از خطر سقوط به دست سبزها نجات یافت.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
===  مرگ رینیرا ===  
===  مرگ رینیرا ===
ملکه [[رینيرا تارگرین]] همراه با پسرش [[اگان تارگرین سوم|اگان جوان]] از [[بارانداز پادشاه]] به [[دراگون‌استون]] گریخت. او گمان می‌کرد دژ همچنان در دست وفادارانش است، اما به دام افتاد. دروازه‌ها بسته شد و او در درون قلعه با شاه [[اگان تارگرین دوم]] و [[سان‌فایر]] روبه‌رو شد.
[[پرونده:Season5Dance of Dragons25.png|بندانگشتی|400px|[[رینيرا تارگرین]] به [[سان‌فایر]] خورانده می‌شود. در محتوای تکمیلی بلوری فصل پنجم ''[[بازی تاج‌وتخت]]''.]]
در حضور پسرش، رینيرا به [[سان‌فایر]] خورانده شد. اگان دوم، پس از دیدن این صحنه، پسر را وارث و جانشین خود اعلام کرد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - رینيرا سرنگون‌شده}}
[[رینيرا تارگرین]] در [[روزبی]] اجازهٔ ورود نیافت و تنها یک شب در [[استوک‌وورث]] ماند، نیمی از [[شنل‌های طلایی]] او در راه گریختند و مهاجمان چندین تن از شوالیه‌هایش را کشتند. در [[داسکندیل]] اجازهٔ ورود یافتند اما نتوانستند بیش از چندی بمانند. چون نمی‌خواست از پسرش [[اگان سوم تارگرین|اگان خردسال]] جدا شود و کشتی در اختیار نداشت، رینيرا تاج خود را فروخت تا بهای گذر بر یک کشتی [[براووسی]] را بپردازد. او به [[دراگون‌استون]] بازگشت به امید آن‌که از [[تخم اژدها]]ی جزیره، اژدهای تازه‌ای بیرون آید.
سر [[آلفرد بروم]] و سربازانش باقی‌ماندهٔ افراد رینيرا را کشتند و ملکه، ندیمه‌هایش و اگان خردسال را به اسارت گرفتند. پس از ورود به دروازه‌ها، رینيرا با [[اگان دوم تارگرین]] و [[سان‌فایر]] زخمی روبه‌رو شد. اگان بزرگ، رینيرا را به اژدهایش خوراند در حالی که اگان خردسال نظاره‌گر بود. چون این امکان بود که وفاداران رینيرا به نام پسرش همچنان به جنگ ادامه دهند، اگان خردسال گروگان شد. این رویداد در روز بیست‌ودوم از ماه دهم سال {{تاریخ|130}} رخ داد.


===ماه سه پادشاه===  
در روز نهم از ماه دوازدهم، سان‌فایر زرین در دراگون‌استون مُرد. پس از آن، اگان آغاز به طرح‌ریزی بازگشت به [[پایتخت (کینگزلندینگ)|کینگزلندینگ]] کرد. گرچه رینيرا مرده بود، آرمان او زنده ماند. اگان دوم بار دیگر بر تخت نشست، اما تنها برای نیم سال دیگر دوام آورد.{{رف|آوخ|مرگ اژدهایان - فرمانروایی کوتاه و غم‌انگیز اگان دوم}}
===ماه سه پادشاه===
پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[بارانداز پادشاه]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند:
پس از مرگ [[رینيرا تارگرین]]، آشوب در [[بارانداز پادشاه]] ادامه یافت. سه مدعی مختلف برای تخت آهنین ظاهر شدند که هر کدام خود را پادشاه نامیدند:


۱۲۴

ویرایش