۱٬۹۴۶
ویرایش
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
استاد آمون (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
بر اساس منابع نیمه معتبر، او تقریبا در گهواره درگذشت و بیشتر عمر خود را مریض بود.او مومن بود و یکبار زمانی که دایرون به دنیا آمد از اگان خواست که او را از نذرش آزاد کند و اجازه دهد که به مذهب بپیوندد و یک سپتا شود ولی اگان از انجام اینکار امتناع کرد. | بر اساس منابع نیمه معتبر، او تقریبا در گهواره درگذشت و بیشتر عمر خود را مریض بود.او مومن بود و یکبار زمانی که دایرون به دنیا آمد از اگان خواست که او را از نذرش آزاد کند و اجازه دهد که به مذهب بپیوندد و یک سپتا شود ولی اگان از انجام اینکار امتناع کرد. | ||
او از ازدواجش ناراحت بود و تنها برادرش ایمون و پسرش دایرون میتوانستند باعث شوند که او لبخند بزند. | او از ازدواجش ناراحت بود و تنها برادرش ایمون و پسرش دایرون میتوانستند باعث شوند که او لبخند بزند. | ||
برادر او شاهزاده ایمون از او دربرابر تهمت سر [[مورگیل]] (ser morgil) دفاع کرد. بعدا او یک دختر به نام دنریس بدنیا آورد.{{رف|بتت|15}} | برادر او شاهزاده ایمون از او دربرابر تهمت سر [[مورگیل]] (ser morgil) دفاع کرد. بعدا او یک دختر به نام دنریس بدنیا آورد.{{رف|بتت|15}} | ||
ویرایش