ایریس تارگرین دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۴۹۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۰: خط ۶۰:
در {{تاریخ|276}}، لرد تایوین [[تورنومنتی]] به افتخار پادشاه برگزار کرد. او پیشنهاد ازدواج دخترش [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersie) را با شاهزاده ریگار داد. هرچند ایریس از ترس این که تایوین قدرت بیشتری پیدا کند، این پیشنهاد را رد کرد و گفت که تایوین خدمتکار سلطنت است و دختر یک خدمتکار مناسب ازدواج با شاهزاده ای که خون سلطنتی دارد نیست. مسابقه بدون جشنی به پایان رسید و ایریس با حالتی سرد آن جا را ترک کرد. تایوین این توهین را فراموش نکرد.
در {{تاریخ|276}}، لرد تایوین [[تورنومنتی]] به افتخار پادشاه برگزار کرد. او پیشنهاد ازدواج دخترش [[سرسی لنیستر|سرسی]] (Cersie) را با شاهزاده ریگار داد. هرچند ایریس از ترس این که تایوین قدرت بیشتری پیدا کند، این پیشنهاد را رد کرد و گفت که تایوین خدمتکار سلطنت است و دختر یک خدمتکار مناسب ازدواج با شاهزاده ای که خون سلطنتی دارد نیست. مسابقه بدون جشنی به پایان رسید و ایریس با حالتی سرد آن جا را ترک کرد. تایوین این توهین را فراموش نکرد.


== نافرمانی داسکندیل ==
{{مقاله اصلی|نافرمانی داسکندیل}}
در اواخر {{تاریخ|276}}، لرد [[دنیس دارکلین]] (Denys Darklyn) از [[داسکندیل]] (Duskendale)، احتمالا تحت تاثیر [[همسر میریشی]] خود، مالیاتش را به سلطنت پرداخت نکرد. ایریس مشتاق بود که توانایی های خود را در رسیدگی به مشکلات بدون کمک گرفتن از دست خود نشان دهد به همین دلیل تصمیم گرفت که شخصا به این مسئله رسیدگی کند، تصمیمی که به صورت وحشیانه ای نتیجه ی معکوسی را به همراه داشت. ایریس با ارتشی کوچک و تنها با یک شوالیه از گارد پادشاهی برای دستگیری لرد دنیس به راه افتاد. دنیس هراسان پادشاه را دستگیر و زندانی کرد. تایوین شروع به حل بحران کرد، ارتشی را گرد آوری کرد و شهر را محاصره کرد. این وضعیت به مدت شش ماه در یک بن بست باقی ماند و همچنین دنیس تهدید میکرد که با دیدن اولین نشانه از یورش تایوین به شهر، پادشاه را میکشد. سرانجام سر باریستان سلمی توانست جسورانه به شهر نفوذ کند و موفق به نجات پادشاه شد.




۱٬۹۴۶

ویرایش