ایریس تارگرین دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۷۵: خط ۷۵:
{{مقاله اصلی|شورش رابرت}}
{{مقاله اصلی|شورش رابرت}}


سرانجام ایریس به پسر خودش، شاهزاده ریگار نیز بی اعتماد شد. در نهایت برای اولین بار ایریس قلعه سرخ را برای حاضر شدن در [[تورنمنت هارنهال]] در {{تاریخ|281}} ترک کرد.{{رف|ربا|24}} او تنها به خاطر اصرار واریس این کار را انجام داد، کسی که به او گفته بود که شاهزاده ریگار قصد دارد از این تورنومنت برای همراه کردن لردها با خودش برای گرفتن تاج و تخت از پدرش، استفاده کند.{{رف|ربا|67}} [[شوالیه رازها]] (Mystery knight)، [[شولیه درخت خندان]] (Knight of the Laughing tree) در این تورنومنت به رقابت پرداخت. این شوالیه هویت خود را مخفی می کرد، زیرا دشمن سلطنت بود. ایریس به ریگار دستور داد که هویت او را کشف کند ولی او نتوانست چیزی بدست آورد. ریگار در مسابقات پیروز شد و سپس در حالی که همه را شوکه کرد، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را به جای همسرش، شاهزاده الیا، [[ملکه عشق و زیبایی]] (Queen of Love and Beauty) خود معرفی کرد.
سرانجام ایریس به پسر خودش، شاهزاده ریگار نیز بی اعتماد شد. در نهایت برای اولین بار ایریس قلعه سرخ را برای حاضر شدن در [[تورنمنت هارن هال]] در {{تاریخ|281}} ترک کرد.{{رف|ربا|24}} او تنها به خاطر اصرار واریس این کار را انجام داد، کسی که به او گفته بود که شاهزاده ریگار قصد دارد از این تورنومنت برای همراه کردن لردها با خودش برای گرفتن تاج و تخت از پدرش، استفاده کند.{{رف|ربا|67}} [[شوالیه رازها]] (Mystery knight)، [[شولیه درخت خندان]] (Knight of the Laughing tree) در این تورنومنت به رقابت پرداخت. این شوالیه هویت خود را مخفی می کرد، زیرا دشمن سلطنت بود. ایریس به ریگار دستور داد که هویت او را کشف کند ولی او نتوانست چیزی بدست آورد. ریگار در مسابقات پیروز شد و سپس در حالی که همه را شوکه کرد، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را به جای همسرش، شاهزاده الیا، [[ملکه عشق و زیبایی]] (Queen of Love and Beauty) خود معرفی کرد.


چند وقت بعد، ظاهرا شاهزاده ریگار پس از ربودن لیانا ناپدید می شود. برادر بزرگتر لیانا،[[برندون استارک|برندون]] با چند تن از دوستانش به سمت بارانداز پادشاه تاختند. پس از این که به قلعه سرخ رسیدند، برندون از اسب پایین آمد و خطاب به ریگار غرید "بیرون بیا و بمیر". سپس معلوم شد که ریگار در آن جا حضور ندارد ولی ایریس چرا. پادشاه برندون و همراهانش را به جرم توطئه علیه زندگی ولیعهد، دستگیر کرد و سپس پدرانشان را به دادگاه فرا خواند تا جوابگوی جنایات پسرانشان باشند. زمانی که آن ها به قلعه سرخ آمدند، ایریس بدون هیچ محاکمه ای آن ها را محکوم به اعدام کرد. لرد [[ریکارد استارک]] (Lord Rickard Stark) بوسیله ی آتش وحشی در زره فولادینش سوزانده شد، در حالی که پسرش برندون این صحنه را تماشا می کرد، سعی داشت که پدرش را نجات دهد ولی به دستور ایریس، طنابی به گردن او بسته شده بود که با هر تلاش او برای نجات پدرش، به دور گردنش سفت تر می شد و سرانجام او را خفه کرد. سپس پادشاه به [[جان ارن]] (Jon Arryn) در ایری، دستور داد که سر [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) و نامزد لیانا [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) را برایش بفرستد، به اعتقاد او هر دوی آن ها در توطئه با خاندان استارک هم دست بودند. جان ارن از این کار امتناع کرد و سپس اعمال بی رحمانه پادشاه تبدیل به زنجیره ای از اتفاقاتی شد که در بین طرفداران تارگرین ها به نام جنگ غاصب و در بین طرفداران جناح دیگر به نام شورش رابرت شناخته شده است. [[خاندان ارن]] (House Arryn)، [[خاندان استارک]] (House Stark)، [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) و [[خاندان تالی]] (House Tully) بر علیه تخت آهنین شورش کردند، متحدان پشت رابرت جمع شدند، کسی که از طرف مادربزرگش، [[ریل تارگرین]]، عمه ی پادشاه، خون سلطنتی داشت.  
چند وقت بعد، ظاهرا شاهزاده ریگار پس از ربودن لیانا ناپدید می شود. برادر بزرگتر لیانا،[[برندون استارک|برندون]] با چند تن از دوستانش به سمت بارانداز پادشاه تاختند. پس از این که به قلعه سرخ رسیدند، برندون از اسب پایین آمد و خطاب به ریگار غرید "بیرون بیا و بمیر". سپس معلوم شد که ریگار در آن جا حضور ندارد ولی ایریس چرا. پادشاه برندون و همراهانش را به جرم توطئه علیه زندگی ولیعهد، دستگیر کرد و سپس پدرانشان را به دادگاه فرا خواند تا جوابگوی جنایات پسرانشان باشند. زمانی که آن ها به قلعه سرخ آمدند، ایریس بدون هیچ محاکمه ای آن ها را محکوم به اعدام کرد. لرد [[ریکارد استارک]] (Lord Rickard Stark) بوسیله ی آتش وحشی در زره فولادینش سوزانده شد، در حالی که پسرش برندون این صحنه را تماشا می کرد، سعی داشت که پدرش را نجات دهد ولی به دستور ایریس، طنابی به گردن او بسته شده بود که با هر تلاش او برای نجات پدرش، به دور گردنش سفت تر می شد و سرانجام او را خفه کرد. سپس پادشاه به [[جان ارن]] (Jon Arryn) در ایری، دستور داد که سر [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) و نامزد لیانا [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) را برایش بفرستد، به اعتقاد او هر دوی آن ها در توطئه با خاندان استارک هم دست بودند. جان ارن از این کار امتناع کرد و سپس اعمال بی رحمانه پادشاه تبدیل به زنجیره ای از اتفاقاتی شد که در بین طرفداران تارگرین ها به نام جنگ غاصب و در بین طرفداران جناح دیگر به نام شورش رابرت شناخته شده است. [[خاندان ارن]] (House Arryn)، [[خاندان استارک]] (House Stark)، [[خاندان براتیون]] (House Baratheon) و [[خاندان تالی]] (House Tully) بر علیه تخت آهنین شورش کردند، متحدان پشت رابرت جمع شدند، کسی که از طرف مادربزرگش، [[ریل تارگرین]]، عمه ی پادشاه، خون سلطنتی داشت.  
۱٬۹۴۶

ویرایش