دروگو: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ دسامبر ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۶: خط ۳۶:
{{اسپویلر|در [[میرین]] (Meereen) [[دنریس|دنی]] چشم هایش را می بندد و به درگاه خدایان دعا می کند:
{{اسپویلر|در [[میرین]] (Meereen) [[دنریس|دنی]] چشم هایش را می بندد و به درگاه خدایان دعا می کند:
{{نقل قول|خدایان شما دروگو را از من گرفتید، کسی که خورشید و ستاره ی من بود. شما از خون من آشامیدید. اکنون وقت آن است که من را یاری کنید، من به درگاه خدایان دعا می‌ کنم. به من آگاهی‌ دهید که راه درست را تشخیص دهم و به من قدرتی‌ عطا کنید که بتوانم بچه‌ هایم را ایمان نگهدارم|}}
{{نقل قول|خدایان شما دروگو را از من گرفتید، کسی که خورشید و ستاره ی من بود. شما از خون من آشامیدید. اکنون وقت آن است که من را یاری کنید، من به درگاه خدایان دعا می‌ کنم. به من آگاهی‌ دهید که راه درست را تشخیص دهم و به من قدرتی‌ عطا کنید که بتوانم بچه‌ هایم را ایمان نگهدارم|}}
قبل از ازدواجش با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) در [[میرین]] دنریس با خود فکر می‌ کند که او باید در مورد ازدواجش خوشحال و مشتاق باشد. دنی‌ شب اولین ازدواجش را به یاد می آورد. وقتی‌ که کال دروگو با کرگی او را زیر نور ستارگان مال خود کرد. او به یاد می آورد ک او چقدر ترسیده بود در این حال چقدر هیجان زده بود. او از خود می‌ پرسد که آیا این ازدواجش هم مانند قبل میشود؟ ...اما او به وضوح در قلب خود احساس می‌ کند که او دیگر آن آدم قبل نیست و این داماد جدید هم کال دروگو نیست.}}
قبل از ازدواجش با [[هیزدار زو لوراک]] (Hizdahr zo Loraq) در [[میرین]] دنریس با خود فکر می‌ کند که او باید در مورد ازدواجش خوشحال و مشتاق باشد. دنی‌ شب اولین ازدواجش را به یاد می آورد. وقتی‌ که کال دروگو با کرگی او را زیر نور ستارگان مال خود کرد. او به یاد می آورد که او چقدر ترسیده بود در این حال چقدر هیجان زده بود. او از خود می‌ پرسد که آیا این ازدواجش هم مانند قبل میشود؟ ...اما او به وضوح در قلب خود احساس می‌ کند که او دیگر آن آدم قبل نیست و این داماد جدید هم کال دروگو نیست.}}
[[en:drogo]]
[[en:drogo]]
[[it:drogo]]
[[it:drogo]]
{{الگو:همسران پادشاهان وستروس}}
{{الگو:همسران پادشاهان وستروس}}
۲۲۶

ویرایش