ادارد استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۳
خط ۳۰: خط ۳۰:
با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد [[وینترفل]] شده بود. او قصد داشت با افزایش نیروهای خود به شورش بپیوندد. اما رسیدن به شمال از طریق [[دره ی ارن|دره]] کاری دشوار بود، چرا که [[گال تاون]] (Gulltown)، بندرگاه مرکزی دره، هنوز وفادار به تخت آهنین بود. ند ناگزیر بود با گذر از کوه ها به [[فینگرز]] (Fingers) رفته و در آنجا ماهیگیری را اجیر کند تا او را با قایق به [[وایت هاربر]] (White Harbor) برساند. ولی آنها در [[بایت]] (Bite) گرفتار طوفان شدند و ماهیگیر غرق شد. با این وجود دختر ماهیگیر موفق شد ند را تا جزایر [[سه خواهر]] (Three Sisters) برساند. وقتی ند به [[سیسترتون]] (Sisterton) رسید، یکی از استادان اصرار ورزید که [[خاندان بارل|لرد بارل]] (Lord Borrell) سر ند را به شاه ایریس تحویل دهد ولی لرد بارل که اطلاع داشت جان ارن و رابرت براتیون در همین اثنا گال تاون را تسخیر کرده اند، در این که چه کسی برنده ی این کشمکش خواهد شد، مردد بود. به این ترتیب او گذاشت تا ند به وایت هاربر برود و در مقابله با خطر شکست در شورش از او خواست تا اقامتش در سیسترتون را مخفی نگه دارد.{{رف|ربا|9}} ند بعد از این که نیرو جمع کرد، به جنوب تاخت تا به جنگ رابرت بپیوندد و زمانی به آنجا رسید که [[نبرد ناقوس ها]] (Battle of the Bells) شرایط را زیر و رو کرد. او سپس به [[ریورران]] رفت تا با [[کتلین تالی]](Catelyn Tully) که نامزد برادرش، برندون، بود، ازدواج کند. جان ارن در همان مراسم با [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa)، خواهر کتلین، ازدواج کرد. این دو ازدواج هم زمان، [[خاندان تالی]] (House Tully) را موظف کرد تا به شورشیان بپیوندند.{{رف|بتت|2}}
با مرگ پدر و برادر ند، وی هم اکنون لرد [[وینترفل]] شده بود. او قصد داشت با افزایش نیروهای خود به شورش بپیوندد. اما رسیدن به شمال از طریق [[دره ی ارن|دره]] کاری دشوار بود، چرا که [[گال تاون]] (Gulltown)، بندرگاه مرکزی دره، هنوز وفادار به تخت آهنین بود. ند ناگزیر بود با گذر از کوه ها به [[فینگرز]] (Fingers) رفته و در آنجا ماهیگیری را اجیر کند تا او را با قایق به [[وایت هاربر]] (White Harbor) برساند. ولی آنها در [[بایت]] (Bite) گرفتار طوفان شدند و ماهیگیر غرق شد. با این وجود دختر ماهیگیر موفق شد ند را تا جزایر [[سه خواهر]] (Three Sisters) برساند. وقتی ند به [[سیسترتون]] (Sisterton) رسید، یکی از استادان اصرار ورزید که [[خاندان بارل|لرد بارل]] (Lord Borrell) سر ند را به شاه ایریس تحویل دهد ولی لرد بارل که اطلاع داشت جان ارن و رابرت براتیون در همین اثنا گال تاون را تسخیر کرده اند، در این که چه کسی برنده ی این کشمکش خواهد شد، مردد بود. به این ترتیب او گذاشت تا ند به وایت هاربر برود و در مقابله با خطر شکست در شورش از او خواست تا اقامتش در سیسترتون را مخفی نگه دارد.{{رف|ربا|9}} ند بعد از این که نیرو جمع کرد، به جنوب تاخت تا به جنگ رابرت بپیوندد و زمانی به آنجا رسید که [[نبرد ناقوس ها]] (Battle of the Bells) شرایط را زیر و رو کرد. او سپس به [[ریورران]] رفت تا با [[کتلین تالی]](Catelyn Tully) که نامزد برادرش، برندون، بود، ازدواج کند. جان ارن در همان مراسم با [[لایسا تالی|لایسا]] (Lysa)، خواهر کتلین، ازدواج کرد. این دو ازدواج هم زمان، [[خاندان تالی]] (House Tully) را موظف کرد تا به شورشیان بپیوندند.{{رف|بتت|2}}
شورشیان در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) که در آن رابرت پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) را در نبردی تن به تن به قتل رساند، پیروزی خود را قطعی کردند. از آن جایی که رابرت به دست ریگار زخمی شده بود، تعقیب بازماندگان لشکر ایریس تا [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) به عهده ی ادارد افتاد. وقتی به آنجا رسید که نیروهای [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) شهر را غارت کرده بودند. ادارد در طول شورش [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را خوار و پست شمرد، از این که لرد تایوین آشکارانه و مدت زمانی طولانی بی طرف ماند تا در نهایت به گروه برنده بپیوندد. این تحقیر زمانی افزایش یافت که ادارد فهمید لرد تایوین با حیله و نیرنگ شهر را فتح کرده است و مردانش همسر و فرزندان ریگار را به وحشیانه ترین طریق کشته اند. علاوه بر آن، زمانی که ادارد به آنجا رسید پرچم لنیستر در [[قلعه سرخ]] (Red Keep) برافراشته شده بود و وقتی به سوی تخت آهنین میرفت تا رابرت را مدعی تاج و تخت اعلام کند، شاه کش، سر [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر روی آن و جسد شاه ایریس را روی پله های پایین تخت آهنین، یافت. همه ی این ها سوءظن ادارد نسبت به اهداف جاه طلبانه ی لنیسترها را بیشتر برانگیخت. او احساس میکرد نحوه ی تسخیر بارانداز پادشاه، قیام رابرت را ناشرافتمندانه جلوه داد. وقتی که رابرت به شهر رسید، ادارد از این که او در این عذاب وجدان او شریک نشد، از او ناامید گردید، به ویژه این که از قتل فرزندان ریگار حمایت کرد. او همچنین توصیه ی ادارد را درباره ی این که سر جیمی باید به جرم شکستن سوگندش نسبت به حفاظت از پادشاه به عنوان یکی از شوالیه های [[گارد پادشاه]] (Kingsguard)، به [[نگهبانان شب]] بپیوندد، رد کرد .اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|21}}{{رف|یش|36}}
شورشیان در [[نبرد ترایدنت]] (Battle of the Trident) که در آن رابرت پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) را در نبردی تن به تن به قتل رساند، پیروزی خود را قطعی کردند. از آن جایی که رابرت به دست ریگار زخمی شده بود، تعقیب بازماندگان لشکر ایریس تا [[بارانداز پادشاه]] (King’s Landing) به عهده ی ادارد افتاد. وقتی به آنجا رسید که نیروهای [[تایوین لنیستر]] (Tywin Lannister) شهر را غارت کرده بودند. ادارد در طول شورش [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را خوار و پست شمرد، از این که لرد تایوین آشکارانه و مدت زمانی طولانی بی طرف ماند تا در نهایت به گروه برنده بپیوندد. این تحقیر زمانی افزایش یافت که ادارد فهمید لرد تایوین با حیله و نیرنگ شهر را فتح کرده است و مردانش همسر و فرزندان ریگار را به وحشیانه ترین طریق کشته اند. علاوه بر آن، زمانی که ادارد به آنجا رسید پرچم لنیستر در [[قلعه سرخ]] (Red Keep) برافراشته شده بود و وقتی به سوی تخت آهنین میرفت تا رابرت را مدعی تاج و تخت اعلام کند، شاه کش، سر [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر روی آن و جسد شاه ایریس را روی پله های پایین تخت آهنین، یافت. همه ی این ها سوءظن ادارد نسبت به اهداف جاه طلبانه ی لنیسترها را بیشتر برانگیخت. او احساس میکرد نحوه ی تسخیر بارانداز پادشاه، قیام رابرت را ناشرافتمندانه جلوه داد. وقتی که رابرت به شهر رسید، ادارد از این که او در این عذاب وجدان او شریک نشد، از او ناامید گردید، به ویژه این که از قتل فرزندان ریگار حمایت کرد. او همچنین توصیه ی ادارد را درباره ی این که سر جیمی باید به جرم شکستن سوگندش نسبت به حفاظت از پادشاه به عنوان یکی از شوالیه های [[گارد پادشاه]] (Kingsguard)، به [[نگهبانان شب]] بپیوندد، رد کرد .اختلافات آن ها در مورد این موارد شکافی موقت در روابط ادارد و رابرت ایجاد کرد که حتی جان ارن نیز قادر به ترمیم آن نبود.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|21}}{{رف|یش|36}}
ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به [[استورمز اند]] (Storm’s End) رفت و در آنجا [[محاصره ی استورمز اند|محاصره ی قلعه]] را از میان برداشت. سپس به [[دورن]] (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در [[برج سرور]] (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.{{رف|بتت|12}}
ادارد رابرت را در بارانداز پادشاه تنها گذاشت و به [[استورمز اند]] (Storm’s End) رفت و در آنجا [[محاصره ی استورمز اند|محاصره ی قلعه]] را از میان برداشت. سپس به [[دورن]] (Dorne) سفر کرد تا خواهرش لیانا را که ظاهرا در [[برج شادی]] (Tower of Joy) زندانی بود، آزاد کند. وقتی ادارد با ۶ تن از همراهانش به قلعه رسید، دریافت که آنجا توسط سه تن از اعضای محافظین پادشاه، شامل سر [[آرتور دین]] (Arthur Dayne) محافظت می شود. نتیجه درگیری پیش آمده مرگ همه ی افراد هردو طرف غیر از ادارد و [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. متاسفانه، وقتی ادارد لیانا را پیدا کرد که در حال مرگ بود. قبل از مرگش قولی از ادارد گرفت که ظاهرا هیچ گاه آن را با کسی در میان نگذاشت. این حادثه برای همیشه مایه عذاب و رنج ادارد واقع شد. با این وجود اندوه مشترک از دست دادن لیانا موجب شد تا ادارد با دوستش و هم اکنون شاه رابرت اول تجدید دوستی نماید.{{رف|بتت|12}}


=== لرد وینترفل ===
=== لرد وینترفل ===
۵۳۷

ویرایش