ایریس تارگرین دوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:


ایریس در جوانی اش، جذاب، خوشتیپ و مسمم بود، اگرچه تا حدودی زود عصبانی میشد. همانطور که او بزرگتر میشد، به طور فزاینده ای حسود، بدگمان و ظالم نیز میشد و هر لحظه امکان داشت که خشمش طغیان کند.
ایریس در جوانی اش، جذاب، خوشتیپ و مسمم بود، اگرچه تا حدودی زود عصبانی میشد. همانطور که او بزرگتر میشد، به طور فزاینده ای حسود، بدگمان و ظالم نیز میشد و هر لحظه امکان داشت که خشمش طغیان کند.


بعد از شورش داسکندیل، این ویژگی ها در او بارز تر شد. او هر رویداد غیر قابل توضیح و یا سرپیچی های جزئی را به عنوان توطئه ای علیه خودش میدید و مجازات های وحشتناکی را برای کسانی که تصور میکرد دشمنش هستند ابداع میکرد. او شیفته آتش بود. علاقه ای که مدام رشد میافت و در نهایت به جایی رسید که او تنها با دیدن سوختن و مردن کسی تحریک میشد. او با خواهر-همسرش [[ریلا تارگرین|ریلا]] ازدواج کرد درحالی که از این ازدواج خوشحال نبود و در اواخر سلطنت خود از او سوء استفاده جنسی میکرد.
بعد از شورش داسکندیل، این ویژگی ها در او بارز تر شد. او هر رویداد غیر قابل توضیح و یا سرپیچی های جزئی را به عنوان توطئه ای علیه خودش میدید و مجازات های وحشتناکی را برای کسانی که تصور میکرد دشمنش هستند ابداع میکرد. او شیفته آتش بود. علاقه ای که مدام رشد میافت و در نهایت به جایی رسید که او تنها با دیدن سوختن و مردن کسی تحریک میشد. او با خواهر-همسرش [[ریلا تارگرین|ریلا]] ازدواج کرد درحالی که از این ازدواج خوشحال نبود و در اواخر سلطنت خود از او سوء استفاده جنسی میکرد.
خط ۳۵: خط ۳۴:
جنون او تا پایان عمرش ادامه داشت و آسیب های زیادی به ظاهر او وارد کرد به طوری که هر چند او در زمان مرگش تنها چهل سال داشت اما به نظر پیر تر می آمد. او از ترس اینکه مبادا در غذایش سم باشد کم میخورد و به همین دلیل بدقیافه شده بود.
جنون او تا پایان عمرش ادامه داشت و آسیب های زیادی به ظاهر او وارد کرد به طوری که هر چند او در زمان مرگش تنها چهل سال داشت اما به نظر پیر تر می آمد. او از ترس اینکه مبادا در غذایش سم باشد کم میخورد و به همین دلیل بدقیافه شده بود.


او بخاطر این که میترسید که از وسایل تیز برعلیه او استفاده کنند، هنگامی که بر روی تخت آهنین می نشست، بجز [[اعضای گارد پادشاهی]]، به هیچکس دیگر اجازه نمیداد که شمشیر یا خنجر با خودش بیاورد، و به همین دلیل حتی از کوتاه کردن موها وناخن هایش نیز امتناع می کرد.
او بخاطر این که میترسید که از وسایل تیز برعلیه او استفاده کنند، هنگامی که بر روی تخت آهنین می نشست، بجز اعضای [[ گارد پادشاهی]]، به هیچکس دیگر اجازه نمیداد که شمشیر یا خنجر با خودش بیاورد، و به همین دلیل حتی از کوتاه کردن موها وناخن هایش نیز امتناع می کرد.
ناخن های او به اندازه یک فوت بلند شده بودن و مو و ریشش حتی از شانه هایش هم به صورت دو دسته گذشته بودند. او تاج [[اگان تارگرین چهارم|اگان چهارم]] را بر سر میگذاشت.
ناخن های او به اندازه یک فوت بلند شده بودند و مو و ریشش حتی از شانه هایش هم به صورت دو دسته گذشته بودند. او تاج [[اگان تارگرین چهارم|اگان چهارم]] را بر سر میگذاشت.




۱٬۹۴۶

ویرایش