باریستان سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۸۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ ژوئن ۲۰۱۴
خط ۴۳: خط ۴۳:


مانند دیگر برادران قسم خورده اش در [[گارد پادشاه]]، او نیز در [[تورنمنت هارن هال]] حضور داشت. او شیثفته ی زیبایی بانو [[آشارا داین ]] (Ashara Dayne) شده بود، اگرچه نمی توانست این تمایلش را نشان دهد. او برنامه داشت که اگر تورنمنت را ببرد، آشارا تاج [[ملکه ی عشق و زیبایی]] (Queen of Love and Beauty) را به آشارا بدهد، اما در دور آخر توسط شاهزاده [[ریگار تارگرین]] از روی اسب انداخته شد و شکست خورد. سپس شاهزاده ریگار، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را ملکه ی عشق و زیبایی خود کرد و با این عمل اولین زنجیر از اتفاقاتی را که منجر به [[شورش رابرت]] شد را درست کرد. سلمی با تعجب با خود فکر می کند که تنها اگر او شاهزاده ریگار را در تونمنت شکست می داد، می توانست از بروز جنگ و نابودی [[خاندان تارگرین]] جلوگیری کند. او همچنین تصور می کند که اگر تورنمنت را برده بود و آشارا را ملکه ی عشق و زیبایی کرده بود، شاید آشارا به جای ''"" استارک ""'' به او توجه می کرد. او فکر می کند که عشق ناگفته و پنهان مانده اش به آشارا، یکی از بزرگترین شکست های او است.
مانند دیگر برادران قسم خورده اش در [[گارد پادشاه]]، او نیز در [[تورنمنت هارن هال]] حضور داشت. او شیثفته ی زیبایی بانو [[آشارا داین ]] (Ashara Dayne) شده بود، اگرچه نمی توانست این تمایلش را نشان دهد. او برنامه داشت که اگر تورنمنت را ببرد، آشارا تاج [[ملکه ی عشق و زیبایی]] (Queen of Love and Beauty) را به آشارا بدهد، اما در دور آخر توسط شاهزاده [[ریگار تارگرین]] از روی اسب انداخته شد و شکست خورد. سپس شاهزاده ریگار، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) را ملکه ی عشق و زیبایی خود کرد و با این عمل اولین زنجیر از اتفاقاتی را که منجر به [[شورش رابرت]] شد را درست کرد. سلمی با تعجب با خود فکر می کند که تنها اگر او شاهزاده ریگار را در تونمنت شکست می داد، می توانست از بروز جنگ و نابودی [[خاندان تارگرین]] جلوگیری کند. او همچنین تصور می کند که اگر تورنمنت را برده بود و آشارا را ملکه ی عشق و زیبایی کرده بود، شاید آشارا به جای ''"" استارک ""'' به او توجه می کرد. او فکر می کند که عشق ناگفته و پنهان مانده اش به آشارا، یکی از بزرگترین شکست های او است.
در طی [[شورش رابرت]]، پس از شکست لرد [[جان کانینگتون]] (Jon Connington) در [[نبرد زنگ ها]] (Battle of the Bells)، سر باریستان به همراه سر [[جونوتور دری]] (Jonothor Darry)، برای جمع کردن بقایای ارتش کانینگتون فرستاده شدند. باریستان در [[نبرد ترایدنت]] (Battleof the Trident) بشدت زخمی شد. لرد [[روس بولتون]] (Roose Bolton) توصیه کرد که گلوی او را ببرند اما [[رابرت براتیون|رابرت]] به جای اینکار استادی را برای درمان زخم های او فرستاد.
۱٬۹۴۶

ویرایش