باریستان سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۳۱۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
خط ۹۴: خط ۹۴:


زمانی که سپاهیان دنی به [[یونکای]] (Yunkai) رسیدند، برده های سرباز و گروه های مزدور درحال دفاع از شهر بودند. دنی پیشنهاد اتحاد خود را به گروه های مزدور می فرستد و از افسران آن ها می خواهد که تا روز بعد جوابشان را به او بدهند. دنی به مشاوران خود اعلام کرد که برنامه دارد که در شب به شهر حمله کند و انتظار دارد که در همان زمان، [[مرغان طوفان]] (the Stormcrows) مشغول بحث درباره ی پیشنهاد او باشند و [[پسران دوم]] (the Second Sons) شرابی را که او برایشان فرستاده است را نوشیده و مست باشند. او همچنین اعلام کرد که آویژه ها از سمت چپ و راست حمله می کنند، در حالی که اسب او بین دوگروه آویژه ها است و از وسط حمله می کند ( سربازان برده در برابر سواره نظام ایستادگی نخواهند کرد). سپس او نظر مشاورانش را می پرسد، و ریش سفید نیز با سر [[جورا مورمونت|جورا]] موافق است که دنی به واقع خواهر [[ریگار تارگرین|ریگار]] است و اضافه می کند که او درست مثل یک ملکه است.
زمانی که سپاهیان دنی به [[یونکای]] (Yunkai) رسیدند، برده های سرباز و گروه های مزدور درحال دفاع از شهر بودند. دنی پیشنهاد اتحاد خود را به گروه های مزدور می فرستد و از افسران آن ها می خواهد که تا روز بعد جوابشان را به او بدهند. دنی به مشاوران خود اعلام کرد که برنامه دارد که در شب به شهر حمله کند و انتظار دارد که در همان زمان، [[مرغان طوفان]] (the Stormcrows) مشغول بحث درباره ی پیشنهاد او باشند و [[پسران دوم]] (the Second Sons) شرابی را که او برایشان فرستاده است را نوشیده و مست باشند. او همچنین اعلام کرد که آویژه ها از سمت چپ و راست حمله می کنند، در حالی که اسب او بین دوگروه آویژه ها است و از وسط حمله می کند ( سربازان برده در برابر سواره نظام ایستادگی نخواهند کرد). سپس او نظر مشاورانش را می پرسد، و ریش سفید نیز با سر [[جورا مورمونت|جورا]] موافق است که دنی به واقع خواهر [[ریگار تارگرین|ریگار]] است و اضافه می کند که او درست مثل یک ملکه است.
در طی مدتی که دنی منتظر نتیجه ی حاصل از حمله به [[یونکای]] است، کسی رابه دنبال ریش سفید می فرستد تا او را نزدش آورد. وقتی که او می رسد، دنی از او می خواهد که درباره ی [[ریگار تارگرین|ریگار]] به او بگوید. به خصوص دنی از ریش سفید می پرسد که آیا [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس]] راست گفته است که ریگار همه ی تورنمنت ها را برده است یا نه. ریش سفید به او گفت که ریگار بزرگترین تورنمنت تمام دوران را در [[هارن هال]] (Harrenhal) برده است. دنی گفت که این  تورنمنت، همان تورنمنتی است که ریگار در آن [[لیانا استارک]] را به عنوان [[ملکه ی عشق و زیبایی]] خود انتخاب کرد و کمی بعد لیانا را، با وجود اینکه با [[رابرت براتیون]] نامزد بود، دزدید. ریش سفید نتوانست درباره ی این اقدام ریگار توضیح خاصی دهد. سپس دنریس به او می گوید که ویسریس او را مقصر این عمل ریگار می دانست زیرا معتقد بود که اگر دنی زودتر به دنیا می آمد، ریگار با او ازدواج می کرد و شاید اینقدر از ازدواجش ناخرسند و ناراحت نمی شد و با لیانا استارک فرار نمی کرد. ریش سفید به او پاسخ می دهد که ریگار در غم و اندوه به دنیا آمده بود. سپس به دنی می گوید که چگونه شاهزاده ریگار به تنهایی و با چنگش به [[سامرهال]] (Summerhall) می رفت و پس از بازگشتن از آن محل آهنگ های غمگینی را می ساخت. پس از آن دنی می پرسد که رابرت چه نوع آهنگ هایی را دوست می داشت، ریش سفید پاسخ می دهد که رابرت در حالت مستی به آهنگ های پر سر و صدا گوش می داد. در همین هنگام سر جورا با خبر پیروزی با تلفات بسیار کمی می رسد.
۱٬۹۴۶

ویرایش