باریستان سلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۶۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ ژوئیهٔ ۲۰۱۴
خط ۹۷: خط ۹۷:
در طی مدتی که دنی منتظر نتیجه ی حاصل از حمله به [[یونکای]] است، کسی رابه دنبال ریش سفید می فرستد تا او را نزدش آورد. وقتی که او می رسد، دنی از او می خواهد که درباره ی [[ریگار تارگرین|ریگار]] به او بگوید. به خصوص دنی از ریش سفید می پرسد که آیا [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس]] راست گفته است که ریگار همه ی تورنمنت ها را برده است یا نه. ریش سفید به او گفت که ریگار بزرگترین تورنمنت تمام دوران را در [[هارن هال]] (Harrenhal) برده است. دنی گفت که این  تورنمنت، همان تورنمنتی است که ریگار در آن [[لیانا استارک]] را به عنوان [[ملکه ی عشق و زیبایی]] خود انتخاب کرد و کمی بعد لیانا را، با وجود اینکه با [[رابرت براتیون]] نامزد بود، دزدید. ریش سفید نتوانست درباره ی این اقدام ریگار توضیح خاصی دهد. سپس دنریس به او می گوید که ویسریس او را مقصر این عمل ریگار می دانست زیرا معتقد بود که اگر دنی زودتر به دنیا می آمد، ریگار با او ازدواج می کرد و شاید اینقدر از ازدواجش ناخرسند و ناراحت نمی شد و با لیانا استارک فرار نمی کرد. ریش سفید به او پاسخ می دهد که ریگار در غم و اندوه به دنیا آمده بود. سپس به دنی می گوید که چگونه شاهزاده ریگار به تنهایی و با چنگش به [[سامرهال]] (Summerhall) می رفت و پس از بازگشتن از آن محل آهنگ های غمگینی را می ساخت. پس از آن دنی می پرسد که رابرت چه نوع آهنگ هایی را دوست می داشت، ریش سفید پاسخ می دهد که رابرت در حالت مستی به آهنگ های پر سر و صدا گوش می داد. در همین هنگام سر جورا با خبر پیروزی با تلفات بسیار کمی می رسد.
در طی مدتی که دنی منتظر نتیجه ی حاصل از حمله به [[یونکای]] است، کسی رابه دنبال ریش سفید می فرستد تا او را نزدش آورد. وقتی که او می رسد، دنی از او می خواهد که درباره ی [[ریگار تارگرین|ریگار]] به او بگوید. به خصوص دنی از ریش سفید می پرسد که آیا [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس]] راست گفته است که ریگار همه ی تورنمنت ها را برده است یا نه. ریش سفید به او گفت که ریگار بزرگترین تورنمنت تمام دوران را در [[هارن هال]] (Harrenhal) برده است. دنی گفت که این  تورنمنت، همان تورنمنتی است که ریگار در آن [[لیانا استارک]] را به عنوان [[ملکه ی عشق و زیبایی]] خود انتخاب کرد و کمی بعد لیانا را، با وجود اینکه با [[رابرت براتیون]] نامزد بود، دزدید. ریش سفید نتوانست درباره ی این اقدام ریگار توضیح خاصی دهد. سپس دنریس به او می گوید که ویسریس او را مقصر این عمل ریگار می دانست زیرا معتقد بود که اگر دنی زودتر به دنیا می آمد، ریگار با او ازدواج می کرد و شاید اینقدر از ازدواجش ناخرسند و ناراحت نمی شد و با لیانا استارک فرار نمی کرد. ریش سفید به او پاسخ می دهد که ریگار در غم و اندوه به دنیا آمده بود. سپس به دنی می گوید که چگونه شاهزاده ریگار به تنهایی و با چنگش به [[سامرهال]] (Summerhall) می رفت و پس از بازگشتن از آن محل آهنگ های غمگینی را می ساخت. پس از آن دنی می پرسد که رابرت چه نوع آهنگ هایی را دوست می داشت، ریش سفید پاسخ می دهد که رابرت در حالت مستی به آهنگ های پر سر و صدا گوش می داد. در همین هنگام سر جورا با خبر پیروزی با تلفات بسیار کمی می رسد.


زمانی که [[دنریس تارگرین]] [[میرین]] (Meereen) را محاصره می کند، [[اوزناک زو پاهل]] (Oznak zo Pahl) با اسبی سفید و نیزه ای به طول چهارده فوت، از دروازه های میرین بیرون می آید و به محاصره کنندگان می گوید که قهرمانشان را برای مبارزه با او بفرستند.
زمانی که [[دنریس تارگرین]] [[میرین]] (Meereen) را محاصره می کند، [[اوزناک زو پاهل]] (Oznak zo Pahl) با اسبی سفید و نیزه ای به طول چهارده فوت، از دروازه های میرین بیرون می آید و به محاصره کنندگان می گوید که قهرمانشان را برای مبارزه با او بفرستند. ابتدا خون سواران دنی می خواهند که مبارزه طلبی اوزناک را قبول کنند، اما دنی احساس می کند که نمی تواند آنان را از دست بدهد. دنی معتقد است که نباید به مبارزه طلبی اوزناک توجه بکنند و سر [[جورا مورمونت|جورا]] نیز با این حرف موافق است، اما ریش سفید اعتقاد دارد که اوزناک با این کارش در دل مردمش شجاعت بوجود می آورد و در دل سربازان دنی شک می اندازد. سر جورا اشاره می کند که اگر قهرمان آن ها در نبرد با اوزناک شکست بخورد، روحیه ی سربازان دنی به طور خطرناکی آسیب می بیند، ریش سفید پاسخ می دهد که کسی که از نبرد بترسد هیچگاه نمی تواند پیروزی ای بدست آورد. دنی درحالی که نگران مسائل مهمتری است، آن دو را آرام می کند. پس از آنکه اوزناک در مقابل اردوگاه دنی می ش*اشد، ریش سفید به دنی می گوید که این مبارزه طلبی باید پاسخ داده شود. دنی به او می گوید که این اتفاق می افتد و [[بلواس نیرومند]] را برای مقابله با اوزناک می فرستد، زیرا بلواس نه فرمانده ی مهمی در لشکر او بود و به دلیل اینکه بلواس یک برده ی آزاد شده بود، کشتنش هیچ افتخاری نصیب اوزناک نمی کرد.
۱٬۹۴۶

ویرایش