خاندان استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵٬۳۲۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۷
قسمت توضیحات اصلی کاملا به روز و مطابق ویکی انگلیسی شد.
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(قسمت توضیحات اصلی کاملا به روز و مطابق ویکی انگلیسی شد.)
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ترجمه|[[کاربر:Ser Duncan The Tall|Ser Duncan The Tall]] ([[بحث کاربر:Ser Duncan The Tall|بحث]])}}
{{در حال ترجمه|[[کاربر:Ser Duncan The Tall|Ser Duncan The Tall]] ([[بحث کاربر:Ser Duncan The Tall|بحث]])}}
{{خاندان  
{{خاندان  
| نام_خاندان =[[پرونده:House Stark.PNG|چپ|50px]] خاندان استارک House Stark [[پرونده:House Stark.PNG|راست|50px]]
| نام_خاندان =[[پرونده:House Stark.PNG|چپ|50px]] [[پرونده:House Stark.PNG|راست|50px]] خاندان استارک{{سخ}}House Stark
| تصویر        = [[پرونده:House Stark.PNG|200px]]
| تصویر        = [[پرونده:House Stark.PNG|200px]]
| توضیح_نصویر =  
| توضیح_نصویر =  
خط ۱۱: خط ۱۱:
| عنوان = [[پادشاه شمال]] (سابقا){{سخ}}[[پادشاه ترایدنت]](سابقا){{سخ}}[[لرد وینترفل]] (سابقا){{سخ}}[[محافظ شمال]](سابقا)
| عنوان = [[پادشاه شمال]] (سابقا){{سخ}}[[پادشاه ترایدنت]](سابقا){{سخ}}[[لرد وینترفل]] (سابقا){{سخ}}[[محافظ شمال]](سابقا)
| وارث = [[ریکان استارک]] (مفقود)
| وارث = [[ریکان استارک]] (مفقود)
| لرد_بالا_دست = [[خاندان براتیون از بارانداز پادشاه]](بازی تاج و تخت){{سخ}}{{اسپویلر|[[خاندان بولتون]](رقصی با اژدهایان}}
| لرد_بالا_دست = [[خاندان براتیون از بارانداز پادشاه]](بازی تاج و تخت){{سخ}}{{اسپویلر|[[خاندان بولتون]](رقصی با اژدهایان)}}
| سلاح_اجدادی  =    [[آیس]] (نابود شده)
| سلاح_اجدادی  =    [[آیس]] (نابود شده)
| شاخه_ها = [[خاندان گری استارک]]{{سخ}}[[خاندان کار استارک]]
| شاخه_ها = [[خاندان گری استارک]]{{سخ}}[[خاندان کار استارک]]
خط ۱۸: خط ۱۸:
| تاریخ_انقراض =
| تاریخ_انقراض =
}}
}}
'''خاندان استارک''' (House Stark) یکی از بزرگترین خاندان‌های [[وستروس]] (Westeros) و مهمترین خاندان [[شمال]] (North) است؛ و بسیاری از خاندان‌های کوچک تر به این خاندان سوگند وفاداری خورده‌اند. در روزگار قدیم آن‌ها به عنوان [[شاه شمال|شاهان زمستان]] (Kings of Winter) حکمرانی می کردند؛ اما از زمان [[جنگ فتح|فتوحات تارگرین‌ها]] (Targaryen Conquest) آن‌ها [[محافظ شمال|محافظین شمال]] (Wardens of the North) شده‌اند. جایگاه آن‌ها، [[وینترفل]] (Winterfell)، دژی کهن است که به استحکامش مشهور است. نشان خاندان [[دایرولف]]ی (Direwolf) خاکستری در زمینه‌ی سفید است، و شعار خاندان "زمستان در راه است" (Winter is coming) از معدود شعارهایی است که هشدار است و نه خودستایی.{{رف|بتت|1}} اعضای خاندان غالباً اندامی لاغر و صورتی کشیده دارند، با موهای قهوه‌ای تیره و چشمان خاکستری. تعداد زیادی از شخصیت‌های اصلی و راوی داستان از این خاندان هستند. به جز [[خاندان کاراستارک|کاراستارک‌های]] [[کارهولد]]، استارک‌ها اقوام دوری در نقاط مختلف شمال، بخصوص در [[وایت هاربر]] و [[بارو تاون]] دارند.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1239/ چنین گفت مارتین]: خاندان استارک، 10 ژوئن 2003</ref>
'''خاندان استارک''' یکی از [[خاندان های بزرگ]] [[وستروس]] و مهمترین خاندان [[شمال]] است. در روزگار قدیم آن‌ها به عنوان [[پادشاه شمال|پادشاهان زمستان]] حکمرانی می کردند؛ اما از زمان [[جنگ فتح|فتوحات تارگرین‌ها]] آن‌ها به عنوان [[محافظ شمال|محافظین شمال]] و لرد وینترفل حکمرانی می کنند. جایگاه آن‌ها، [[وینترفل]] ، دژی کهن است که به استحکامش مشهور است.  


== تاریخ ==
نشان خاندان [[دایرولف]]ی خاکستری در زمینه‌ی سفید است، و شعار خاندان "زمستان در راه است" از معدود شعارهایی است که هشدار اند و نه خودستایی.{{رف|بتت|1}}چندین تن از [[شخصیت های راوی]] [[نغمه ای از یخ و آتش]] از اعضای خاندان استارک هستند.


استارک‌ها خاندان باستانی هستند و ریشه‌یشان به [[برندون معمار]] می‌رسد، قهرمانی اساطیری از [[عصر قهرمانان]] که وینترفل و [[دیوار]] را هزاران سال پیش بنا کرد. ریشه‌ی استارک‌ها به [[نخستین انسان ها]] بازمی‌گردد{{رف|بتت|1}} و هنوز بسیاری از رسومات آن‌ها را اجرا می‌کنند و [[خدایان قدیم]] جنگل را می‌پرستند. استارک‌ها چندین هزار سال، احتمالاً از دوران برندون معمار، [[پادشاه شمال|پادشاهان زمستان]] بوده‌اند. از آن جا که برندون دیوار را تأسیس کرد، استارک‌ها همواره دوست [[نگهبانان شب]] بوده‌اند و هزاران سال دیوار را اداره کرده‌اند. گفته می‌شود [[پادشاه شب]]، سیزدهمین [[لرد فرمانده نگهبانان شب]] در کنار اصالت‌های احتمالی بسیاری که در موردش حدس زده می‌شود، یک استارک بوده است. استارک‌ها همچنین کمک کردند تا جلوی چندین یورش مهم [[وحشی ها]] گرفته شود، از جمله زمانی که آن‌ها و پرچمدارشان، [[خاندان آمبر|آمبر‌ها]] (Umber)، [[پادشاه آن سوی دیوار]] را شکست دادند. آن‌ها بر دو برادر به نام‌های [[گندل]] و [[گورن]] چیره شدند و همین طور [[بائل|بائل آوازه خوان]]، شخصیتی بیشتر افسانه‌ای تا تاریخی را که طبق افسانه‌های شمال دیوار هم پدر یک استارک شده و هم با همان استارک جنگیده و کشته شد.
به جز [[خاندان کاراستارک|کاراستارک‌های]] [[کارهولد]]، استارک‌ها اقوام دوری در نقاط مختلف شمال دارند. [[وایت هاربر]] و [[بارو تاون]] مکان های احتمالی این خویشاوندان هستند.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1239/ چنین گفت مارتین]: خاندان استارک، 10 ژوئن 2003</ref> بعضی از استارک های کوچک تر به عنوان دست نشانده در قلعه های کوچکی به لردهای وینترفل خدمت می کرده اند.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/Land_Ownership_and_Marriage_in_Westeros بنا بر گفته مارتین]:
مالکیت زمین و ازدواج در وستروس، 19 دسامبر 1999 </ref>


برای چندین هزار سال استارک‌ها پادشاه بلا منازع شمال نبوده‌اند، اما رقیب اصلیشان، [[خاندان بولتون|بولتون‌های]] [[دردفورت]] حدود یک هزار سال پیش به آن‌ها سوگند وفاداری خوردند و به روش پوست کندنشان خاتمه دادند. در همین زمان پادشاه [[جان استارک]] دزدان دریایی را از [[وایت نایف]] بیرون کرد و [[کنام گرگ]] (Wolf's Den) را در دهانه‌ی این رود ساخته شد. این دژ و شهری که اطراف آن ساخته شد، [[وایت هاربر]]، برای سالیان طولانی خانه‌ی پسران و نوه‌های پادشاهان شمال و دیگر پرچمداران استارک‌ها بود تا آن که نهایتاً به [[خاندان مندرلی|مندرلی ها]]، خاندانی تبعیدی از [[ریچ]] داده شد. پسر شاه جان، [[ریکارد استارک (پادشاه)|ریکارد]]، [[پادشاه باتلاق]] را شکست داد و با دخترش ازدواج کرد و [[نک]] را که [[خاندان رید]] بر آن حکومت می‌کردند، به زیر فرمان [[وینترفل]] درآورد. [[خاندان کاراستارک]] زمانی تأسیس شد که [[کارلان استارک]]، برادر شاه وقت یک لرد شورشی را سرکوب کرد و در همان منطقه دژ [[کارهولد]] را ساخت. در نهایت [[جزیره خرس]] نیز زمانی به مورمونت‌ها رسید که شاه [[رودریک استارک]] آن را در یک مبارزه‌ی کشتی از یک [[آهن زاده]] برد. نزاع استارک‌ها با [[خاندان ارن|ارن‌های]] [[دره]] بر سر [[سه خواهران]] به واگذاری این جزایر منجر شد.
==فرهنگ==


سوای کاراستارک‌ها، خاندان استارک در سایر نقاط شمال، از جمله [[بارو تاون]] و [[وایت هاربر]] نیز خویشاوندانی احتمالی دارد.
'''صفات'''


آخرین شاه شمال [[تورهن استارک]] (Torhen Stark) بود، که در پایان [[جنگ فتح]] (War of Conquest) در برابر [[اگان فاتح]] (Aegon the Conquerer) زانو زد. از آن زمان استارک ها به عنوان [[محافظ شمال|محافظین شمال]] به [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) خدمت می کنند.
استارک ظاهری با چهره ای کشیده، اندامی لاغر، موی قهوه ای تیره و چشمانی خاکستری دارند.{{رف|بتت|13}}{{رف|بتت|15}}{{رف|بتت|40}}{{رف|ربا|12}}{{رف|ربا|20}}


در حدود سال 213AL خاندان استارک با مشکل در وراثت رو به رو شد. چندین لرد وینترفل در جنگ هایی علیه شورشی های [[اسکاگوس]]ی (Skagosi)، [[ریمون رد بیرد]] (Raymon Redbeard) شاه وحشی‌ها و خطرات دیگر کشته شدند، از این رو [[برون استارک]] (Beron Stark) لرد وینترفل شد. بعد از زخمی مهلک که او در مبارزه علیه [[دیگان گریجوی]] (Dagon Greyjoy) و [[آهن زاده|آهن زادگانش]] برداشت، همسر او و چهار زن تازه بیوه شده‌ی دیگر خاندان بر سر آن که فرزندشان به حکومت برسد به نزاع پرداختند. از میان ده فرزند استارک موجود در آن زمان، چندین وارث احتمالی وجود داشت.
در نسل کنونی استارک ها، چند تن از اغصای خانواده (مثل [[آریا استارک|آریا]] و [[برن استارک]]، و [[جان اسنو]]) قابلیت [[وارگ]] کردن و وارد شدن به ذهن [[دایرولف]] هایشان را دارند، که به آنها ویژگی تجربه احساسات دایرولف هایشان{{رف|یش|79}} را می دهد. و دیدن از طریق چشمانشان که بیشتر در حین خوابشان رخ می دهد،{{رف|نش|53}}{{رف|ربا|45}} البته می توانند در بیداری و به اختیار نیز این کار را انجام دهند، وقتی که ازموده تر شده باشند.{{رف|یش|40}}{{رف|ربا|45}} تنها استثنا ها [[برندون استارک]]


=== پیشینه‌ی اخیر ===
'''رسوم'''


لرد [[ریکارد استارک]] (Rickard Stark) و استادش، والیس فلوورز (Walys Flowers) به منظور افزایش متحدانشان در جنوب وارث لرد ریکارد، [[برندون استارک]] (Brandon Stark) را با [[کتلین تالی]] (Catelyn Tully) از [[ریورران]] (Riverrun) نامزد کردند. [[پتایر بیلیش]] (Petyr Baelish) ملقب به "لیتل فینگر" (Littlefinger) پسری تحت قیومیت [[هاستر تالی|پدر کتلین]] عاشق کتلین بود و به خاطر او برندون را به دوئل دعوت کرد. برندون مبارزه را برد اما برای رضایت کتلین از کشتن او صرف نظر کرد. در همین زمان، [[لیانا استارک]] (Lyanna Stark) نامز لرد [[رابرت براتیون]] (Robert Baratheon) شد، که از دور شیفته‌ی او بود. با این وجود لیانا چندان عشق پر حرارتی به رابرت نداشت و از شیوه‌ی زندگی عیاشانه‌‌ی او آگاه بود. پرنس [[ریگار تارگرین]] (Rhaegar Targaryen) بعد از پیروزی در تورنومنت [[هارن هال]] (Harrenhall) با بی توجه به همسرش [[الیا مارتل]] (Elia Martell) پرنسس [[دورن]]ی (Dornish)، لیانا را ملکه‌ی عشق و زیبایی نام گذاری کرد. طبیعت دقیق رابطه‌ی ریگار و لیانا کاملاً مشخص نیست ولی کمی بعد او به همراه ریگار ناپدید شد و رابرت و برندون معتقد بودند که لیانا برخلاف میلش ربوده شده است. برندون در راه رفتن به ریورران برای ازدواج با کتلین بود که این خبر را شنید. او و چهار همراهش به [[بارانداز پادشاه]] (King's Landing) رفتند و خواستار بازگشت خواهرشان شدند، اما هم او و هم پدرش لرد ریکارد به دستور شاه دیوانه، [[ایریس تارگرین دوم]] (Aerys II Targaryen) کشته شدند. ایریس سپس از [[جان ارن]] (Jon Arryn) [[لرد ایری]] (Eyrie) خواست که [[ادارد استارک]] (Eddard Stark)، پسر دوم لرد ریکارد و [[رابرت براتیون]] (Robert Barartheon) را که هر دو تحت قیومیتش بودند را سر ببرد. جان ارن امتناع کرد و این امر موجب آغاز [[قیام رابرت|جنگی بزرگ]] شد.
خاندان استارک اعضای فوت شده خانواده را طبق سنتشان در [[سرداب وینترفل|سرداب زیر وینترفل]] دفن می کنند.{{رف|نش|69}}{{رف|بتت|50}} برای [[پادشاه شمال|پادشاهان زمستان]] و [[لرد وینترفل|لردهای وینترفل]] تندیس هایی مشابه ظاهرشان، به شکل نشسته در کنار مقبره شان تراشیده می شود، در حالی که برای اعضای معمولی چنین نیست.{{رف|بتت|66}} تنها استثنا ها [[برندون استارک|برندون]] و [[لیانا استارک]] هستند که به دستور برادرشان، لرد [[ادارد استارک]] تندیس هایی دریافت کرده اند.{{رف|بتت|66}} تندیس های پادشاهان و لرد ها گرگ های سنگی ای پی پاهایشان،{{رف|یش|35}}{{رف|بتت|50}} و شمشیرهایی بر روی ران هایشان دارند،{{رف|بتت|50}} که گفته می شود ارواح مردگان را محفوظ در مقبره شان در آرامش نگاه می دارند.{{رف|ربا|41}}{{رف|نش|69}}


در طی نبرد، لرد ادارد استارک به خاطر احترام گذاشتن به تعهد نامزدی برادرش برندون با کتلین تالی ازدواج کرد و [[هاستر تالی]] (Hoster Tully) نیز به جرگه‌ی شورشیان پیوست. ادارد از سران اصلی شورشیان بود، ولی زمانی که رابرت کمک خیانت آمیز [[خاندان لنیستر]] (House Lannister) را پذیرفت و به خاطر نفرتش از ریگار از قتل بی رحمانه‌ی [[الیا مارتل|همسر]]، [[اگان تارگرین|پسر]] و [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|دختر]] ریگار چشم پوشی کرد با او به مشکل برخورد. او و شش همراهش برای بازپس گرفتن لیانا به برجی که ریگار آن را [[برج شادی]] (Tower of Joy) می نامید رفت. آن‌ها با سه تا از اعضای [[گارد پادشاه]] (Kingsguard) جنگیدند، و این جنگ منجر به مرگ آن سه و تمام هماهان ادارد به جز [[هاولند رید]] (Howland Reed) شد. ادارد لیانا را در بستری از خون و حلقه‌ای پژمرده از رز آبی در حال مرگ یافت. لیانا ادارد را مجبور کرد که به او قولی بدهد که محتوایش نامعلوم است، اما برای ادامه‌ی زندگی ادارد او را تحت تسخیر خودش قرار داد. او موقع مرگ شانزده ساله بود و در سرداب وینترفل و در کنار برندون و لرد ریکارد دفن شد.
خاندان استارک مرسوما از [[خدایان قدیم]] پیروی می کنند.{{رف|بتت|53}}{{رف|بتت|57}}{{رف|بتت|70}}{{رف|نش|43}} در پی ازدواج [[ادارد استارک]] با [[کتلین تالی]] که پیرو [[مذهب هفت]] بود، به افتخار مذهب هفت سپت کوچکی در [[وینترفل]] ساخته شد.{{رف|بتت|2}}


ند و رابرت به هنگام غم مشترکشان آشتی کردند ولی ند از دربار رابرت، شاه جدید به علت ازدواجش با [[سرسی لنیستر]] (Cersei Lannister) و اجازه دادن به [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) برای ماندن در مقام گارد پادشاه، آن هم بعد از کشتن اربابش ایریس دوری گزید. ند در موقع برگشتش از جنگ پسر قانونی و وارث تازه به دنیا آمده‌اش [[راب استارک|راب]] (Rob) را دید، اما او به همراه خود نوزادی به نام [[جان اسنو]] (Jon Snow) را داشت که آن را پسر حرام زاده‌ی خود معرفی کرد. شش سال بعد ند به برادر خوانده‌اش، رابرت کمک می کند تا [[قیام گریجوی|قیام]][[ بیلون گریجوی]] (Balom Greyjoy) را در هم بشکند. ند [[تیان گریجوی]] (Theon Greyjoy) پسر بیلون را به عنوان گروگان به وینترفل می برد. پسر جوان‌تر لرد ریکارد، [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) به نگهبانان شب می پیوندد و تبدیل به گشتی ارشد می شود. ند بر شمال تحت نام رابرت حکومت می کند و از دربار آلوده به دسیسه‌ی لنیستری فاصله می گیرد.
استارک ها همواره از دوستان [[نگهبانان شب]] بوده اند.{{رف|بتت|66}} چهار تن از جوان ترین مردانی که به عنوان [[فرمانده نگهبانان شب]] رسیده اند، از جمله [[اوسریک استارک]]، از برادران، پسران و یا [[حرامزاده ها]]ی [[پادشاهان شمال]] بوده اند.{{رف|ضبک|5}}
 
== تاریخچه ==
 
'''پادشاهان شمال'''
 
استارک ها خاندانی باستانی از راسته [[نخستین انسان ها]] هستند.{{رف|بتت|1}} خاندان استارک توسط [[برندون معمار]] تاسیس شد. شخصیتی افسانه ای که در [[عصر قهرمانان]] می زیست. گفته می شود برندون معمار جایگاه خاندان استارک، [[وینترفل]] را بنا نهاده است، همینطور [[دیوار]] را.{{رف|بتت|24}} استارک ها پس از عصر قهرمانان برای هشت هزار سال{{رف|نش|21}} [[پادشاهان زمستان]] بوده اند، احتمالا برندون معمار اولین آنها بوده است. [[شاه شب]] ، سیزدهمین [[فرمانده نگهبانان شب|فرمانده کل]] منتخب نگهبانان شب یک استارک اظهار شده است.{{رف|یش|56}}
 
استارک های قدیم رفته رفته شاهان رقیبشان را شکست دادند، مثل [[پادشاهان پشته]] در جنوبشان و [[پادشاهان سرخ]] در شرقشان.{{رف|دیا|شمال: پادشاهان زمستان}} برای چندین هزاره، استارک ها پادشاهان بی رقیب شما نبودند. هرچند رقیبان اصلی آنها، پادشاهان سرخ [[خاندان بولتون]] از [[درد فورت]] ، حدود هزار سال پیش سوگند وفاداری خوردند و و سنت پوست کندن شان را کنار گزاشتند. در همین حال، پادشاه [[جان استارک]] دزدان دریایی را از [[وایت نایف]] بیرون راند و در دهانه اش [[کنام گرگ]] را بنا نهاد. این قلعه اغلب به پسران و نوه های پادشاه شمال اعطا می شد؛ یکی از همین زیر شاخه ها، [[خاندان گری استارک|گری استارک ها]] پس از متحد شدن با بولتون ها بر علیه استارک ها منقرض شدند.{{رف|ربا|29}} پسر پادشاه جان، [[ریکارد استارک (پادشاه)|ریکارد]] ، [[پادشاه مرداب]] را شکست داد و با دخترش ازدواج کرد، بدین وسیله [[نک]] را با حاکمیت [[خاندان رید]] به قلمروی وینترفل افزود.{{رف|بتت|66}}
 
زمانی که [[اندال ها]] تلاش کردند شمال را فتح کنند، پادشاه [[تیان استارک]] با خاندان بولتون هم پیمان شد و [[آرگوس هفت ستاره]] را در [[نبرد ویپینگ واتر]] شکست داد، سپس ناوگانی تجهیز کرد و به [[اندالوس]] بادبان کشید و در آنجا با سوزاندن روستاها و کشتن صدها تن انتقام گرفت. وی بعدها [[سه خواهران]] را فتح کرد و به نبرد به [[آهن زاده]] ها پرداخت، آنها را از [[دماغه کراکن]] و [[جزیره خرس]] بیرون راند و [[راووس هوار]] را کشت. بعدها هردوی این ها مکان دوباره و این بار توسط [[لورون گریجوی]] اشغال شد، و پادشاه [[رودریک استارک]] پس از مرگ لورون [[جزیره خرس]] را بازپس گرفت. گفته می شود وی جزیره را در یک مسابقه کشتی پیروز شد، هرچند بعضی محققان به حقیقت این داستان مشکوک اند.{{رف|دیا|شمال: قبایل کوهستانی}}{{رف|بتت|66}} پسرها و نوه های رودریک نیز دماغه کراکن را پس گرفتند.{{رف|دیا|شمال: پادشاهان زمستان}} پادشاها تیان شورشی در [[ریلز]] را نیز سرکوب کرد و در برابر [[وحشی ها]] به نگهبانان شب یاری رساند.{{رف|دیا|شمال: پادشاهان زمستان}}
 
خاندان استارک قصد فتح سه خواهران را کردند، که باعث آغاز مناقشه ای بین استارک ها و [[خاندان ارن|ارن]] های [[دره]] شد، شروع این مناقشه از آنجا بود که [[مردان خواهر]] که در [[تجاوز به سه خواهران]] از استارک ها شکست خورده بودند، از [[ماتوس ارن دوم]] [[پادشاه کوهستان و دره]] درخواست کمک کردند. این مناقشه که به [[جنگ آنسوی آب]] معروف است هزار سال طول کشید، که در این زمان استارک ها سه بار در [[فینگرز]] قدم گزاشتند.{{رف|دیا|دره}}{{رف|ربا|9}} در طول حکومت صد ساله پادشاه [[ادریک استارک]] ، [[کنام گرگ]] که تو سط [[خاندان ارن]] به اتش کشیده شده بود به دست دزدان دریایی [[استپ استونز]] اشغال شد. نتیجه ی ادریک،
پادشاه [[برندون چشم یخی]] کنام گرگ را بازپس گرفت.{{رف|ربا|29}} پس از هزار سال جنگ، ارن ها پیروز شده و از آن پس بر سه خواهران حکومت می کنند.{{رف|دیا|دره}}
 
چندین قرن پیش از [[فتح اگان]] و در دوران حکومت [[پرسیون گاردنر سوم]] [[پادشاه ریچ]] ، [[خاندان مندرلی]] توسط لرد [[لوریمار پیک]] از [[مندر]] تبعید شدند.<ref>برای اطلاعات بیشتر مقاله [[خاندان مندرلی]] را مطالعه کنید</ref>{{رف|دیا|شمال: پادشاهان زمستان}} استارک ها ورود مندرلی ها به شمال را پذیرا شدند، سوگند وفاداری آنهارا پذیرفتند و کنام گرگ و زمین های اطرافش را به آنها بخشیدند که به بنا شدن [[وایت هاربر]] انجامید.{{رف|دیا|شمال: پادشاهان زمستان}}{{رف|ربا|19}}<ref>د[[نیایی از یخ و آتش]]</ref>
 
حدود سال 700 ق.ف، [[کارلون استارک]] پ ، یکی تز پسران کوچک تر وینترفل در سرکوب لردی شورشی کمک کرد. به عنوان پاداش، زمین هایی دریافت کرد که در آن دژی بنا نهاد و نامش را کارلز هولد. با گزشت زمان، نام دژ به [[کارهولد]] تغییر کرد و نوادگان کارل به [[خاندان کار استارک]] مشهور شدند.{{رف|یش|20}}
 
پادشاه [[برندون استارک (کشتی ساز)|برندون کشتی ساز]] قصد بادبان کشیدن به آنسوی [[دریای غروب]] کرد، اما هرگز باز نگشت. پسرش که همانند پدرش [[برندون استارک (سوزاننده)|برندون]] نام داشت، در عذای پدرش ناوگان شمالی را به آتش کشید.{{رف|بتت|7}} شمال از آن پس ناوگانی نداشته است.{{رف|نش|16}}
 
استارک ها چندین در دفع چندی از تهاجم های بزرگ [[وحشی ها]] نقش داشته اند، مانند زمانی در سه هزار سال پیش که به همراه پرچم دارشان [[خاندان آمبر|آمبر]] ها، برادران، [[گندل]] و [[گورن]] که [[پادشاه آنسوی دیوار|پادشاهان آنسوی دیوار]] بودند را شکست دادند.{{رف|دیا|دیوار و آنسویش: وحشی ها}} گفته می شود که [[بائل]] آوازخوان از دختر دوشیزه [[برندون استارک (بی دختر)|برندون بی دختر]] صاحب پسری شده است. بعدها بائل به دست پسر خودش کشته شد، ناآگاه از این حقیقت که بائل پدرش است.{{رف|نش|51}}
 
'''سلسله تارگرین'''
 
آخرین پادشاه شمال [[تورهن استارک]] بود که در طی [[جنگ فتح]] تسلیم [[اگان تارگرین اول]]شد و به ''شاهی که زانو زد'' معروف شد. از آن زمان استارک ها به عنوان [[محافظ شمال|محافظان شمال]] به نیابت از [[ارباب هفت پادشاهی|اربابان هفت پادشاهی]] در شمال حکومت می کنند.{{رف|بتت|ضمیمه}} ملکه [[رینیس تارگرین]] در عملی برای پیوند قلمرو تازه تشکیل شده ترتیب ازدواج دختر تورهن با [[لرد ایری]] ، [[رانل ارن]] را داد.{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}}{{رف|دیا|دره: خاندان ارن}} در [[سیتادل]] نامه هایی وجود دارد که اظهار می کنند تورهن پس از اعتراض فراوان این پیوند را پذیرفت، و اینکه پسرانش از شرکت در مراسم ازدواج سر باز زدند.{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}} پسران تورهن با حکومت [[خاندان تارگرین]] موافق نبودند. بعضی از شوریدن و برافراشتن پرچم استارک حرف می زدند،{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}} اما اینکه شورشی رخ داد یا نه نامعلوم است.
 
در زمان حکومت [[جیهریس تارگرین اول]] ، لرد استارک<ref>در چاپ های اولیه [[دنیای یخ و آتش]]اظهار شده که لرد [[الارد استارک]] به اجبار هدیه جدید را بخشیده است، هرچند در چاپ های بعدی این عبارت با جمله ''استارک ها خوشحال بودند'' جایگزین شد، و مشخص نیست که منظور کدام یک از استارک هاست</ref> زمینی را به [[نگهبانان شب]] بخشید که به [[هدیه جدید]] مشهور شد. هرچند در دوران کنونی گفته می شود که لرد استارک با خوشحالی این کار را انجام داد، اما در حقیقت پادشاه جیهریس و ملکه [[آلیسان تارگرین|آلیسان]] او را مجبور کرده بودند. برادر لرد استارک نامه هایی به [[سیتادل]] فرستاد و درخواست نمونه هایی مخالف بخشش اجباری ملک کرد. همچنین در آن زمان گفته می شد که استارک ها از جدایی اجباری زمین هایشان ناراحت بودند، و [[استاد یاندل]] بر این باور است که این اتفاق ممکن است دلیل حمایت لرد [[الارد استارک]] از ادعای [[لینور ولاریون]] در برابر ادعای شاهزاده [[ویسریس تارگرین اول|ویسریس تارگرین]] در [[شورای بزرگ سال 101 پس از فتح]] باشد.{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}}
 
در سال [[سال 129 پس از فتح|129 ب.ف]] و در شروع [[رقص اژدهایان]] شاهزاده [[جاکریس ولاریون]] حمایت لرد [[کرگان استارک]] را برای مادرش [[رینیرا تارگرین]] به دست اورد که به [[معاهده یخ و آتش]] مشهور شد.{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}} هرچند که شمال دورافتاده تر از آن بود که نفوذ چندانی در جنگ داشته باشد.<ref>[[شاهدخت و ملکه]]</ref> کرگان در ارسال نیروهایش تعلل کرد، به این دلیل که میخواست قبل از شروع زمستان تمام مردان ممکن برای دروی محصول را در اختیار داشته باشد.{{رف|دیا|پادشاهان تارگرین: اگان دوم}} پس از شروع زمستان کرگان ارتش بزرگی از مردان بی فرزند، بی خانمان، مجرد، پیر و پسران جوان تر را به [[بارانداز پادشاه]] هدایت کرد. هرچند او پس از مسموم شدن [[اگان تارگرین دوم]] به آنجا رسید، و با اینکه میخواست لردهایی که از اگان دوم پشتیبانی کرده بودند را تنبیه کند، لرد [[کورلیس ولاریون]] از پیش زاغ هایی با پیشنها صلح راهی کرده بود. در حین انتظار برای جواب ها، کرگان قدرت را در دربار به دست گرفت و تمام کسانی که در مرگ اگان دوم دخیل بودند را دستگیر کرد. پادشاه جوان، [[اگان تارگرین سوم]] ترغیب شده بود که کرگان را [[دست پادشاه]] بنامد، با اینکه کرگان تنها یک روز، که به [[ساعت گرگ]] مشهور شد، در آن مقام خدمت کرد بیست و یک تن از بیست و دو زندانی اش را محاکمه کرد. تنها کسی که از محاکمه عفو شد لرد کورلیس بود؛ پادشاه اگان سوم کورلیس را بخشید و عناوینش را به او باز گرداند، و وقتی که [[آلیسان بلک وود]] پیشنهاد کرد که با کرگان ازدواج کند با بخشش موافقت کرد. کرگان روز بعد به شمال بازگشت.{{رف|دیا|پادشاهان تارگرین: اگان سوم}}
 
وارث کرگان، [[ریکان استارک (پسر کرگان)|ریکان]] در طی حکومت [[دیرون تارگرین اول]] در [[فتح دورن]] جنگید. و در یکی از نبردهای پایانی در بیرون [[سان اسپیر]] مرد.{{رف|دیا|شمال: لردهای وینترفل}} پسر کوچک تر کرگان، لرد [[بارتوگان استارک]] در دوران حکومت پادشاه [[دیرون تارگرین دوم]] در شورش [[اسکاگوس|اسکاگوسی]] ها مرد.{{رف|دیا|شمال: سنگ زاده های اسکاگوس}} در ابتدای حکومت [[ایریس تارگرین اول|ایریس اول]] ، نوه ی کرگان، لرد [[برون استارک]] نیروهایی برای نبرد با لرد [[دیگون گریجوی]] جمع آوری کرد.{{رف|شم}} وی در نبرد به شدت مرگباری زخمی شد، و در حالی که زخم هایش به آرامی او را از پا در می آوردند، همسرش و تعدادی از بیوه های استارک های دیگر بر سر وراثت در کشمکش بودند، زیرا که وارث های احتمالی زیادی وجود داشتند.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1408/ بوسکون: قسمت یک]:به گفته مارتین. 17 فبریه 2006</ref> <ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/1409/ بوسکون: قسمت دو]:به گفته مارتین. 17 فبریه 2006</ref>
 
در سال [[سال 226 پس از فتح|226 ب.ف]] [[پادشاه آنسوی دیوار]] [[ریمون|ریمون ریش سرخ]] تهاجم [[وحشی ها]] را رهبری کرد. در سواحل [[لانگ لیک]] لرد [[ویلیام استارک]] از وینترفل و لرد [[هارموند آمبر]] از [[لست هارث]] با نیروی وحشی ها روبرو شدند. لرد ویلیام استارک به دست ریمون کشته شد. برادر کوچک ترش، [[آرتوس استارک]] با کشتن ریمون انتقامش را گرفت.{{رف|ربا|7}}{{رف|دیا|دیوار و آنسویش: وحشی ها}}
 
'''شورش رابرت'''
 
لرد [[ریکارد استارک]] به اصرار استادش، [[والیس فلاورز|والیس]] به منظور افزایش متحدان [[جنوب ور]]ش برآمد.{{رف|ربا|37}} او پسر دومش [[ادارد استارک|ادارد]] را در هشت سالگی به [[ایری]] فرستاد تا نزد لرد [[جان ارن]] پرورش یابد. در آنجا ادارد با [[رابرت براتیون]] که تحت قیومیت لرد ارن بود دوست شد.{{رف|بتت|2}}{{رف|بتت|6}} ریکارد وارثش [[برندون استارک|برندون]] را با [[کتلین تالی]] دختر لرد [[هاستر تالی]] از [[ریورران]] و تنها دخترش [[لیانا استارک|لیانا]] را با لرد [[استورمز اند]] رابرت نامزد کرد.{{رف|بتت|4}}{{رف|دیا|سقوط اژدهایان: سال بهار دروغین}} چهار فرزند ریکارد در [[تورنمنت هارن هال]] در سال [[سال 281 پس از فتح|281 ب.ف]] حضور داشتند، و در آنجا [[هاولند رید]] را ملاقات کردند. پس از پیروزی در رقابت سواری با نیزه، شاهزاده [[ریگار تارگرین]] از کنار کنار همسرش، شاهدخت [[الیا مارتل]] گذشت و لیانا را به عنوان [[ملکه عشق و زیبایی]] اش تاج گزاری کرد.{{رف|بتت|58}}
 
در سال [[سال 282 پس از فتح|282 ب.ف]] برندون در ریورران بود که تاریخ ازدواجش با کتلین تالی اعلام شد. [[پیتر بیلیش]] که تحت قیومیت لرد هاستر بوده و برای سالها عاشق کتلین بوده است، برندون را به مبارزه برای ازدواج با کتلین طلبید. برندون پیروز شد.{{رف|بتت|40}}{{رف|بتت|18}}{{رف|بتت|29}}<ref>[[دنیای از یخ و آتش]]</ref> پس از مبارزه برندون ریورران را ترک کرد و به عروس آینده اش قول داد که به زودی باز می گرد.{{رف|بتت|40}} هرچند برندون در راه بازگشتش به ریورران، راجب ربوده شدن خواهرش توسط شاهزاده ریگار مطلع شد، و به سمت بارانداز پادشاه راند، که در آنجا به دستور ایریس دوم به جرم تهدید کردن شاهزاده سلطنتی دستگیر شد. ریکارد که به همراه مهمان های عروسی در راه ریورران بود، به پایتخت فراخوانده شد تا برای جرم برندون جوابگو باشد. برندون و ریکارد به دستور ایریس دوم اعدام شدند؛ ریکارد زنده سوزانده شد، در حالی که برندون در تلاش برای نجات پدرش خود را خفه کرد.{{رف|بتت|53}}{{رف|نش|5}}<ref>[[دنیایی از یخ و آتش]]</ref> پس از اعدام ها، ایریس سرهای ادارد استارک و رابرت براتیون را از قیم سابقشان جان ارن طلب کرد. هرچند لرد ایری آن را رد کرده و پرچم هایش را به نشانه شوش برافراشت.{{رف|بتت|2}}{{رف|دیا|سقوط اژدهایان: شورش رابرت}} این اقدام به عنوان آغاز [[شورش رابرت]] دیده می شود.{{رف|دیا|سقوط اژدهایان: شورش رابرت}}
 
در طی جنگ، ادارد به شمال سفر کرد تا پرچمدارانش را فرا بخواند.{{رف|ربا|9}} او به جنوب لشکر کشید و پیروزی بزرگی در [[نبرد ناقوس ها]] به دست آورد و دوستش رابرت را نجات داد.{{رف|نش|29}} سپس به ریورران رفته و در آنجا با ازدواج با کتلین تالی به عنوان بخشی از اتحاد با [[خاندان تالی]] برای اوردن آنها به زیر پرچم شورشی ها نامزدی برادرش را خود تکمیل کرد.{{رف|بتت|6}}{{رف|یش|2}} به عنوان یکی از فرماندهان اصلی جنگ، ند پس از [[نبرد ترایدنت]] فرماندهی ارتش شورشی را به عهده گرفت و باقی مانده ارتش ریگار را تا [[بارانداز پادشاه]] دنبال کرد.
 
ند پس از [[غارت بارانداز پادشاه]] به دست لرد [[تایوین لنیستر]] به شهر رسید و ایریس را مرده و [[جیمی لنیستر]] را نشسته بر [[تخت آهنین]] یافت.{{رف|بتت|12}} پس از اینکه رابرت حمایت [[خاندان لنیستر]] را پذیرفت و از قتل [[الیا مارتل|همسر]] ، [[رینیس تارگرین (دختر ریگار)|دختر کوچکش]] و [[اگان تارگرین (پسر ریگار)|پسر نوزادش]] چشم پوشی کرد ند با او مشاجره ای داشت. روز بعد ادارد به جنوب تاخت تا [[محاصره استورمز اند]] را پایان بخشد.{{رف|بتت|12}} پس از آن، ند و شش همراهش برای پس گرفتن لیانا به سمت قلعه ای که ریگار [[برج شادی]] نامیده بود رفتند.{{رف|بتت|39}} آنها با سه تن از [[محافظان پادشاه]] مستقر شده [[مبارزه در برج شادی|درگیر]] شدند که همه به جز ند و هاولند رید کشته شدند.{{رف|بتت|39}} ادارد لیانا را در تختی در حال مرگ یافت، در حالی که به گلبرگ های رز پژمرده و سیاهی که در دستانش بود چنگ می زد.{{رف|بتت|4}} لیانا ادارد را مجبور کرد که به او قولی دهد، که محتویات آن نانعلوم است، ولی از آن پس ادارد را آزار می دهد.{{رف|بتت|12}}
 
ادارد به همراه پسر حرامزاده اش، جان اسنو، بازگشت.{{رف|بتت|6}} که گفته می شود مادرش [[وایلا]] نام دارد.{{رف|بتت|12}} در حالی که کتلین پس از رسیدن از ریورران پسر حلال زاده اش، [[راب استارک|راب]] را به او پیشکش کرد. ند جسد لیانا را در [[سرداب وینترفل]] و در کنار پدر و برادرش به خاک سپرد.{{رف|بتت|4}} برادر کوچک تر ادارد، [[بنجن استارک|بنجن]] چند ماه پس از بازگشت ند از جنگ به [[نگهبانان شب]] ملحق شد.<ref>[http://www.westeros.org/Citadel/SSM/Entry/ConQuest_Kansas_City_MO_May_27_294 به گفته مارتین]</ref> او که [[گشتی]] ای قابل بود در نهایت به مقام [[گشتی ارشد]] رسید.{{رف|بتت|19}} ادارد در سال [[سال 289 پس از فتح|289 ب.ف]] در [[شورش گریجوی]] جنگید و [[تیان گریجوی|تیان]] ، پسر لرد [[بیلون گریجوی]] را با خود به وینترفل برد تا به عنوان گروگان وفاداری [[لرد جزایر آهن]] را تضمین کند.{{رف|بتت|4}} از آن پس ادارد به نام رابرت بر [[شمال]] حکومت کرده است و فاصله اش را از جماعت فتنه گر بارانداز پادشاه حفظ می کند.{{رف|بتت|8}}


== حوادث اخیر ==
== حوادث اخیر ==
۴۹

ویرایش