خاندان استارک: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۹۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ اکتبر ۲۰۱۷
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


=== یورش شمشیرها ===
=== یورش شمشیرها ===
[[پرونده:Robb Stark RW 1.jpg|بندانگشتی|چپ|150px|فری ها راب استارک را به قتل رسانده و سر دایرولفش را به بدنش دوختند.]]
با درهم شکستن قوای [[استنیس براتیون]] در [[نبرد بلک واتر]] و متحد شدن [[تایرل]] ها و [[مارتل]] ها با لنیستر ها، قوای متحد استارک-تالی در برابر دشمنان شان در جنوب تنها شده اند، و گریجوی ها نیز شمال را تهدید می کنند.
رمسی تیان و [[آهن زاده]] هایش را مقصر کشتار در وینترفل جلوه می دهد.{{رف|یش|35}} اخبار حاکی از مرگ برن و ریکان زمینه ساز دو تصمیم سرنوشت ساز می شوند. کتلین که در اقدامی بی ثمر از سر ناچاری برای تبادل جیمی لنیستر با دخترانش او را ازاد کرده و به همراهی برین راهی بارانداز پادشاه کرده در [[ریورران]] محبوس است. راب از لشکرکشی اش به سرزمین های غربی باز می گردد، در حالی که با [[جین وسترلینگ]]، دختر یکی از پرچم داران پایین رتبه لنیستر ها، که اندوهش را تسکین داده بود ازدواج کرده است. این اتفاق اتحاد خاندان استارک با فری ها را زیر سوال می برد.
در همین حال، لرد [[ریکارد کاراستارک]] دو تن از لنیستر های زندانی را به جای جیمی می کشد و در جواب به دست راب اعدام می شود، که باعث دلسردی یک خاندان پرچمدار وفادار می شود. لرد [[والدر فری]] پیشنهاد راب برای ازدواج یکی از دختران فری با دایی اش لرد [[ادمور تالی]] به جای خود و بخشش تخطی راب از قرار ازدواجش را می پذیرد. راب و کتلین با 3,500 کهنه سرباز شمالی راهی [[دوقلوها]] می شوند تا در مراسم ازدواج شرکت کنند.
برن به همراه [[هودور]]، [[جوجن رید|جوجن]] و [[میرا رید]] و دایرولفش [[سامر]] به شمال سفر می کند. انها در [[نایت فورت]] با کمک سم تارلی و [[کلدهندز]] از دیوار عبور می کنند.
در شمال دوردست تر، جان اسنو خود را در دل [[مردم آزاد]] جای می دهد، با [[ایگریت]] وارد رابطه عاشقانه می شود و با [[پادشاه آنسوی دیوار]] [[منس ریدر]] و سایر رهبران وحشی ها دوست می شود. او با [[استایر]] مگنار [[سرزمین تن|تن]] از دیوار بالا می رود و به موقع برای اماده شدن برای تقابل با یورش به [[کسل بلک]] می گریزد. وقتی یورش صورت می گیرد، و پس از مرگ [[دونال نوی]]، فرماندهی به عهده جان قرار می گیرد. ایگریت در طی مبارزه کشته می شود. وضعیت جان خوب است، تا اینکه رقیب هایش [[جنوس اسلینت]] و [[آلیسر تورن]] سر می رسند و به اتهام شکستن سوگند هایش زندانی اش می کنند. انها جان را زیر پرچم صلح برای کشتن منس ریدر راهی می کنند، اما قبل از به وقوع پیوستن این اتفاق استنیس براتیون از راه می رسد و سپاه وحشی ها را در هم می شکند. پس از [[نبرد کسل بلک|نبرد]]، جان به عنوان [[فرمانده کل نگهبانان شب]] انتخاب می شود، به کمک دخالت های دوستش سم تارلی.
نامزدی سانسا با پادشاه جافری پس از نامزدی جافری با [[مارجری تایرل]] بر هم می خورد. سانسا کم کم با زنان تایرل در بارانداز پادشاه نشست و برخاست می کند و تقریبا تا نامزدی با [[ویلاس تایرل]] پیش می رود، اما در عوض با [[تیریون لنیستر]] ازدواج می کند؛ هرچند انها هرگز ازدواجشان را با هم خوابگی تکمیل نمی کنند. این زوج بابت [[عروسی بنفش|قتل جافری]] در مراسم ازدواجش ملامت می شوند؛ که در حقیقت توسط پیتر بیلیش و [[اولنا تایرل]] برنامه ریزی شده بود. بیلیش سانسا را به طور قاچاقی از پایتخت خارج می کند و دوستش دانتوس هولارد، که در اصل دست نشانده بیلیش است را می کشد. او سانسا را به [[ایری]] می برد، و در انجا با خاله اش [[لایسا تالی]] ازدواج می کند. لیتل فینگر با معرفی کردن سانسا به عنوان دختر تنی خودش به نام الین او را مخفی می کند. وقتی که لایسا در حالت مستی سانسا را به تلاش برای دزدین پیتر متهم می کند و افشا می کند که در حقیقت انها بودند که [[جان ارن]] را به قتل رساندند، پیتر او را از [[دروازه ماه]] به بیرون پرت می کند.{{رف|یش|80}}
آریا سرزمین های رودخانه را می پیماید، ناخوداگاه وارد ذهن دایرولفش نایمریا می شود و چند تن از مزدوران عضو [[یاران شجاع]] که در تعقیبش هستند را می کشد. او به [[انجمن برادری بدون پرچم]] که نگهبان های وینترفل [[الین]] و [[هاروین]] از اعضای بنیانگذارش هستند می پیوندد. هرچند آریا به دست [[سندور کلگان]] معروف به تازی ربوده می شود، که امیدوار است در عروسی ادمور بابت تحویل اریا سربهایی دریافت کند. راب وارثش را تعیین می کند (گمان می رود جان اسنو، به رغم عهد های نگهبانان شب) و تصمیم می گیرد به شمال لشکرکشی کند تا سرزمین مادری اش را از گریجوی ها پس گرفته و در میان مسیر نیز در عروسی دایی اش در دوقلوها حضور یابد. هرچند، لرد فری با [[تایوین لنیستر]] و روس بولتون خیانت پیشه دسیسه چیده است. راب، کتلین و بسیاری از پرچمداران شان که تحت [[حق مهمان]] بودند در [[عروسی سرخ]] به قتل می رسند.{{رف|یش|51}}
با گمان مرگ برن و ریکان، و مفقود بودن سانسا و اریا، خاندان استارک در دید جهانیان منقرض شده است. [[خاندان بولتون]] در مقام [[محافظ شمال]] جایگزین انها می شود. بیشتر مردان رودخانه به صلح پادشاه باز می گردند، و بیشتر لردهای شمالی با اکراه تسلط دردفورت را می پذیرند. تازی در اقدامی برای دریافت سربها از بانو لایسا، اریا را به سمت ایری می برد، اما مورد هجوم [[مردان کوه]] قرار می گیرند و سندور چاقو می خورد. اریا سندور را رها می کند تا بمیرد و با استفاده از سکه اهنی ای که از [[جیکن هگار]] گرفته بود برای عبور از [[دریای باریک]] کابینی در کشتی [[دختر تایتان]] اجاره می کند.{{رف|یش|74}}


=== ضیافتی برای کلاغ‌ها ===
=== ضیافتی برای کلاغ‌ها ===
۴۹

ویرایش