۵۳۷
ویرایش
(صفحهای جدید حاوی «{{اطلاعات اشخاص| نام_شخصیت = '''دست سرد''' | تصویر = 300px| تو...» ایجاد کرد) |
|||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
[[پرونده:UrukkiSaki_bransmonsterII.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دست سرد برن را به سمت [[کلاغ سه چشم]] هدایت میکند - اثری از Urukki Saki ©]] | [[پرونده:UrukkiSaki_bransmonsterII.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|دست سرد برن را به سمت [[کلاغ سه چشم]] هدایت میکند - اثری از Urukki Saki ©]] | ||
دست سرد برن، [[هودور]]، [[میرا رید|میرا]] و [[جوجن رید]] را به سمت [[غار آخرین غیبگوی سبز]] هدایت میکند. در راه او چند نفر از برادران نگهبان شب را میکشد. برن به عنوان [[وارگ]] وارد جسم سامر شده و این موضوع را میفهمد و همچنین تایید میکند که این اتفاق در یک روستای خالی از سکنه رخ داده. آنها متوجه میشوند که دست سرد مرده است اما او همچنان از نشان دادن چهرهی خود خودداری میکند. برن این موضوع را نمیداند که برادران سیاهپوشی که دست سرد کشته بود در واقع بازماندگان و خائنین [[شورش قلعه ی کرستر]] بودهاند.{{رف|ربا|4}} وقتی در میانه سفر آنها گوزن بزرگ در حال مرگ است دست سرد دعایی را به زبان ناشناس زمزمه میکند و گلوی گوزن را میبرد. او و میرا جنازه ی گوزن را برای غذا سلاخی میکنند.{{رف|ربا|13}} | |||
{{اسپویلر|دست سرد برن، [[هودور]]، [[میرا رید|میرا]] و [[جوجن رید]] را به سمت [[غار آخرین غیبگوی سبز]] هدایت میکند. در راه او چند نفر از برادران نگهبان شب را میکشد. برن به عنوان [[وارگ]] وارد جسم سامر شده و این موضوع را میفهمد و همچنین تایید میکند که این اتفاق در یک روستای خالی از سکنه رخ داده. آنها متوجه میشوند که دست سرد مرده است اما او همچنان از نشان دادن چهرهی خود خودداری میکند. برن این موضوع را نمیداند که برادران سیاهپوشی که دست سرد کشته بود در واقع بازماندگان و خائنین [[شورش قلعه ی کرستر]] بودهاند.{{رف|ربا|4}} وقتی در میانه سفر آنها گوزن بزرگ در حال مرگ است دست سرد دعایی را به زبان ناشناس زمزمه میکند و گلوی گوزن را میبرد. او و میرا جنازه ی گوزن را برای غذا سلاخی میکنند.{{رف|ربا|13}} | |||
دست سرد برن و همراهانش را به سوی غار [[کلاغ سه چشم]] هدایت میکند اما خودش نمیتواند وارد شود. او در حال مبارزه با وایتها میباشد در حالی که برن و دوستانش وارد غار میشوند.{{رف|ربا|13}} | دست سرد برن و همراهانش را به سوی غار [[کلاغ سه چشم]] هدایت میکند اما خودش نمیتواند وارد شود. او در حال مبارزه با وایتها میباشد در حالی که برن و دوستانش وارد غار میشوند.{{رف|ربا|13}} | ||
}} | |||
==نقل قولهای دست سرد== | ==نقل قولهای دست سرد== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۶: | ||
{{نقل قول|وقتی اینجا قلب یه نفر از تپش میایسته، خونش تو بقیهی اندامش پخش میشه و اونجا غلیظ میشه و یخ میزنه. | {{نقل قول|وقتی اینجا قلب یه نفر از تپش میایسته، خونش تو بقیهی اندامش پخش میشه و اونجا غلیظ میشه و یخ میزنه. | ||
دست و پاهاش متورم میشه و رنگش به سیاهی شب میشه در حالی که بقیه | دست و پاهاش متورم میشه و رنگش به سیاهی شب میشه در حالی که بقیه بدنش مثل شیر سفید میمونه.{{رف|ربا|4}}|دست سرد خطاب به [[برن استارک]]}} | ||
==نقل قولها دربارهی دست سرد== | ==نقل قولها دربارهی دست سرد== | ||
خط ۳۹: | خط ۴۳: | ||
{{نقل قول|اونها (وایتها) خیلی وقت پیش اون (دست سرد) رو کشتن{{رف|ربا|13}}|[[لیف]]}} | {{نقل قول|اونها (وایتها) خیلی وقت پیش اون (دست سرد) رو کشتن{{رف|ربا|13}}|[[لیف]]}} | ||
== | ==نگاه کنید به== | ||
* [[دست سرد/تئوری ها]] | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع|2}} | {{منابع|2}} | ||
[[رده:شخصیت های شمال]] | |||
[[en:Coldhands]] | [[en:Coldhands]] |
ویرایش