راه شاهی (سریال): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:


=== در شمال ===
=== در شمال ===
[[برن]] (Bran) از زمانی که از برج افتاده، بیهوش است. [[تیریون]] (Tyrion) بعد از سیلی زدن به پسر خواهرش که به دلیل تسلیت نگفتن به [[استارک]] ها بود، او به خواهر و برادرش می گوید که با وجود سقوط برن، او زنده خواهد ماند و این اصلا برای دو قلو ها لنیستر خوشایند نیست. وقت خداحافظی رسیده است و استارک ها باید از هم جدا شوند. دو دختران ند (Ned) باید با پدرشان راهی پایتخت شوند، در حالی که [[جان اسنو]] (Jon Snow) به همراه عمویش [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و [[تیریون]] که می خواهد "لبه ی دنیا" را ببیند، به سمت [[دیوار]] می رود.
[[برن]] (Bran) از زمانی که از برج افتاده، بیهوش است. [[تیریون]] (Tyrion) بعد از سیلی زدن به پسر خواهرش که به دلیل تسلیت نگفتن به [[استارک]] ها بود، او به خواهر و برادرش می گوید که با وجود سقوط برن، او زنده خواهد ماند و این اصلا برای دو قلو های لنیستر خوشایند نیست. وقت خداحافظی رسیده است و استارک ها باید از هم جدا شوند. دو دختران ند (Ned) باید با پدرشان راهی پایتخت شوند، در حالی که [[جان اسنو]] (Jon Snow) به همراه عمویش [[بنجن استارک]] (Benjen Stark) و [[تیریون]] که می خواهد "لبه ی دنیا" را ببیند، به سمت [[دیوار]] می رود. قبل از رفتن، جان به خواهرش [[آریا]] (Arya) شمشیری هدیه می دهد. لیدی [[کتلین استارک]] (Catelyn Stark) به خاطر ترک زود شوهرش حال خرابی دارد و از زمان سقوط [[برن]] در کنارش مانده است. جان برای خداحافظی پیش برن می آید، ولی کتلین از او می خواهد که آنجا را ترک کند و ند (Ned) را برای اطاعت از [[رابرت]] سرزنش می کند. قبل از جدا شدن، جان از ند می خواهد که درباره ی مادرش صحبت کند، ولی ند قول می دهد که در ملاقات بعدی در این مورد با او صحبت می کند. [[وینترفل]] را آتش فرا می گیرد و هرج و مرج برپا می شود، در این هنگام قاتلی سعی می کند [[برن]] را به قتل برساند. کتلین به سختی می تواند از خودش و برن دفاع کند، اما [[دایرولف]] برن می پرد و گلو ی قاتل را می بُرد. بعد از پیدا کردن یک تار موی بلوند در برج متروکه، مطمئن می شود که پای [[لنیستر]] ها در کار است. او بعد از مشورت با پسرش راب، استاد لوین (Luwin)، سر [[رودریک کسل]] (Rodrik Cassel) و پسر خوانده اش [[تیون گریجوی]] (Theon Grayjoy)، او تصمیم می گیرد که با رودریک به [[مفر پادشاهی]] برود و به شوهرش هشدار بدهد.
قبل از رفتن، جان به خواهرش [[آریا]] (Arya) شمشیری هدیه می دهد. لیدی [[کتلین استارک]] (Catelyn Stark) به خاطر ترک زود شوهرش حال خرابی دارد و از زمان سقوط [[برن]] در کنارش مانده است. جان برای خداحافظی پیش برن می آید، ولی کتلین از او می خواهد که آنجا را ترک کند و ند (Ned) را برای اطاعت از [[رابرت]] سرزنش می کند. قبل از جدا شدن، جان از ند می خواهد که درباره ی مادرش صحبت کند، ولی ند قول می دهد که در ملاقات بعدی در این مورد با او صحبت می کند. [[وینترفل]] را آتش فرا می گیرد و هرج و مرج برپا می شود، در این هنگام قاتلی سعی می کند [[برن]] را به قتل برساند. کتلین به سختی می تواند از خودش و برن دفاع کند، اما [[دایرولف]] برن می پرد و گلو ی قاتل را می بُرد. بعد از پیدا کردن یک تار موی بلوند در برج متروکه، مطمئن می شود که پای [[لنیستر]] ها در کار است. او بعد از مشورت با پسرش راب، استاد لوین (Luwin)، سر [[رودریک کسل]] (Rodrik Cassel) و پسر خوانده اش [[تیون گریجوی]] (Theon Grayjoy)، او تصمیم می گیرد که با رودریک به [[مفر پادشاهی]] برود و به شوهرش هشدار بدهد.
۲۲۶

ویرایش