ویسریس تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
سپس آریانه در باره پیمان مخفی که پدرش سال ها پیش بسته بود فکرد کرد، هیچ کس به او نگفته بود که قرار بو با شاهزاده ویسریس ازدواج کند. آریانه به سر دیمون گفت که ویسریس بدست یک دوتراکی که شوهر ملکه اژدها بوده است کشته شد. سر دیمون گفت شنیده است اما که چه؟ آریانه تعجب کرد;
سپس آریانه در باره پیمان مخفی که پدرش سال ها پیش بسته بود فکرد کرد، هیچ کس به او نگفته بود که قرار بو با شاهزاده ویسریس ازدواج کند. آریانه به سر دیمون گفت که ویسریس بدست یک دوتراکی که شوهر ملکه اژدها بوده است کشته شد. سر دیمون گفت شنیده است اما که چه؟ آریانه تعجب کرد;


{{نقل قول|فقط ... چرا دنریس گذاشت این اتفاق بیوفته؟ ویسریس برادرش بود و تنها کسی که از خون او بود. <ref>[http://www.georgerrmartin.com/excerpt-from-the-winds-of-winter/ سایت رسمی جرج آر. آر. مارتین]</ref>}}}}
{{نقل قول|فقط ... چرا دنریس گذاشت این اتفاق بیوفته؟ ویسریس برادرش بود و تنها کسی که از خون او بود. <ref>[http://www.georgerrmartin.com/excerpt-from-the-winds-of-winter/ سایت رسمی جرج آر. آر. مارتین]</ref>}}


سر دیمون تنها پاسخ داد که دوتراکی ها یک مشت وحشی هستند، چه کسی می داند چرا آن ها او را کشتند؟ آریانه با خودش فکر کرد که شاید دنریس از برادرش متنفربود. آریانه فکر کرد که اگر دنریس فهمیده باشد زمانی برادرش قرار بوده با او ازدواج کند، ممکن است او بقیه عمرش را دز یک چادر زندگی کند و مانند یک اسب نفس بکشد.
سر دیمون تنها پاسخ داد که دوتراکی ها یک مشت وحشی هستند، چه کسی می داند چرا آن ها او را کشتند؟ آریانه با خودش فکر کرد که شاید دنریس از برادرش متنفربود. آریانه فکر کرد که اگر دنریس فهمیده باشد زمانی برادرش قرار بوده با او ازدواج کند، ممکن است او بقیه عمرش را دز یک چادر زندگی کند و مانند یک اسب نفس بکشد.


هرچند آریانه خبر نداشت که دنریس تا زمان آمدن کوینتین و ملاقات کردن او در میرین، هیچ چیزی از پیمان مخفی نمی دانست. او می آید، حفاظت را فریاد می زند و موقعیت قدرتمند خاندانش قبل از او. به نظر نمی آید که آریانه به طور کامل شرایط بحرانی دنریس و برادرش و این که چگونه خشم، تلخی، پارانویا، تکدی گری ها و دیوانگی ویسریس قبل از ازدواج خواهرش، او را به سطوح آورده بود را درک کرده باشد. }}
هرچند آریانه خبر نداشت که دنریس تا زمان آمدن کوینتین و ملاقات کردن او در میرین، هیچ چیزی از پیمان مخفی نمی دانست. او می آید، حفاظت را فریاد می زند و موقعیت قدرتمند خاندانش قبل از او. به نظر نمی آید که آریانه به طور کامل شرایط بحرانی دنریس و برادرش و این که چگونه خشم، تلخی، پارانویا، تکدی گری ها و دیوانگی ویسریس قبل از ازدواج خواهرش، او را به سطوح آورده بود را درک کرده باشد.}}  


== نقل قول هایی درباره ویسریس ==
== نقل قول هایی درباره ویسریس ==
۱٬۹۴۶

ویرایش