ویسریس تارگرین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۷: خط ۱۳۷:
{{نقل قول|ممکن نیست که اون یک پادشاه بشه. مگه نه؟|دنی{{رف|بتت|23}}}}
{{نقل قول|ممکن نیست که اون یک پادشاه بشه. مگه نه؟|دنی{{رف|بتت|23}}}}


{{نقل قول|مادر من موقع بدنیا اومدن مرد و پدرم و حتی قبل از اون برادرم ریگار. اگه ویسریس نبود که به من بگه من تنها چیزی که از اونا میدونستم یه اسم بود. ویسریس تنها کسیه که من دارم. تنها اون.{{رف|بتت|23}}|گوینده}}
{{نقل قول|مادر من موقع بدنیا اومدن مرد و پدرم و حتی قبل از اون برادرم ریگار. اگه ویسریس نبود که به من بگه من تنها چیزی که از اونا میدونستم یه اسم بود. ویسریس تنها کسیه که من دارم. تنها اون.{{رف|بتت|23}}|دنی}}


{{اسپویلر|{{نقل قول|حتی در کودک برادر شما ویسریس خیلی شبیه پدرتان بود به طوری که ریگار هرگز نبود|سر باریستان سلمی{{رف|یش|71}}}}
{{اسپویلر|{{نقل قول|حتی در کودکی برادر شما ویسریس خیلی شبیه پدرتان بود به طوری که ریگار هرگز نبود|سر باریستان سلمی{{رف|یش|71}}}}


{{نقل قول|ویسریس یک مرد جوان تهی مغز و حریص بود.ویسریس نتنها به تخت پدرش شهوت داشت بلکه به خواهرش دنریس نیز میل داشت و از دادن او به کال دروگو بیزار بود. ویسریس فرزند دیوانه ی ایریس بود.|ایلیریو مپاتیس{{رف|ربا|5}}}}
{{نقل قول|ویسریس یک مرد جوان تهی مغز و حریص بود.ویسریس نتنها به تخت پدرش شهوت داشت بلکه به خواهرش دنریس نیز میل داشت و از دادن او به کال دروگو بیزار بود. ویسریس فرزند دیوانه ی ایریس بود.|ایلیریو مپاتیس{{رف|ربا|5}}}}
۱٬۹۴۶

ویرایش