۵۳۷
ویرایش
←رقصی با اژدهایان
استاد آمون (بحث | مشارکتها) |
|||
| (یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
| خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
| کتابها= [[یورش شمشیر ها]] (اشاره شده){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](شخصیت اصلی) | | کتابها= [[یورش شمشیر ها]] (اشاره شده){{سخ}}[[ضیافتی برای کلاغ ها]](اشاره شده){{سخ}}[[رقصی با اژدهایان]](شخصیت اصلی) | ||
}} | }} | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
زمانی که به میرین رسیدند در حضور دنریس خودشان را سربازان تازه ی [[کلاغ های سنگی]] معرفی کردند،{{رف|ربا|36}} سپس کوینتین و همراهانش هویتشان را آشکار کردند. آن ها به دنریس درباره پیمان مخفی ای که پانزده سال پیش بین سر [[ویلم دری]] و ابراین مارتل و با حضور [[لرد دریاهای براووس]] بسته شده بود گفتند. طبق این پیمان [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس تارگرین]] در عوض پشتیبانی دورن برای بازپس گیری [[تخت آهنین]]، باید با آریانه مارتل ازدواج می کرد. اکنون با مرگ ویسریس، کوینتین خود پیشنهاد ازدواجش با دنریس را برای پشتیبانی دورن از او مطرح کرد. [[داریو | زمانی که به میرین رسیدند در حضور دنریس خودشان را سربازان تازه ی [[کلاغ های سنگی]] معرفی کردند،{{رف|ربا|36}} سپس کوینتین و همراهانش هویتشان را آشکار کردند. آن ها به دنریس درباره پیمان مخفی ای که پانزده سال پیش بین سر [[ویلم دری]] و ابراین مارتل و با حضور [[لرد دریاهای براووس]] بسته شده بود گفتند. طبق این پیمان [[ویسریس تارگرین سوم|ویسریس تارگرین]] در عوض پشتیبانی دورن برای بازپس گیری [[تخت آهنین]]، باید با آریانه مارتل ازدواج می کرد. اکنون با مرگ ویسریس، کوینتین خود پیشنهاد ازدواجش با دنریس را برای پشتیبانی دورن از او مطرح کرد. [[داریو ناهاریس]] کوینتین را مسخره کرد و به او گفت که دنریس به یک مرد احتیاج دارد نه یک پسر بچه، این حرف او خشم همراهان کوینتین را برانگیخت. کوینتین سعی کرد تا دنریس را متقاعد کند که هنوز هم برای رد کردن پیشنهاد ازدواجش با [[هیزارد زو لوراک]] و برگشتنش به [[وستروس]] دیر نشده است. | ||
هرچند دنریس پیشنهاد کوینتین را نپذیرفت و مودبانه از آنان خواست که به دورن بازگردند.{{رف|ربا|43}} بعدا سر باریستان سلمی یاداشت کرد که اگر گریس شاهزاده دورن بود ممکن بود حوادث جور دیگری تمام شوند زیرا او خیلی از کوینتین جذاب تر بود. | هرچند دنریس پیشنهاد کوینتین را نپذیرفت و مودبانه از آنان خواست که به دورن بازگردند.{{رف|ربا|43}} بعدا سر باریستان سلمی یاداشت کرد که اگر گریس شاهزاده دورن بود ممکن بود حوادث جور دیگری تمام شوند زیرا او خیلی از کوینتین جذاب تر بود. | ||
| خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
{{الگو:شخصیت های اصلی}} | {{الگو:شخصیت های اصلی}} | ||
[[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های دورن]][[رده:خاندان مارتل]][[رده:شوالیه ها]][[رده:شخصیت های اصلی]][[رده:مزدوران]][[رده:بادزده]] | [[رده:نجیب زادگان]][[رده:شخصیت های دورن]][[رده:خاندان مارتل]][[رده:شوالیه ها]][[رده:شخصیت های اصلی]][[رده:مزدوران]][[رده:بادزده]] | ||
[[en:Quentyn Martell]] | |||
[[it:Quentyn Nymeros Martell]] | |||