گرگ و شیر (سریال): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۳: خط ۳۳:
{{سخ}}=== در بارانداز پادشاه===
{{سخ}}=== در بارانداز پادشاه===
بعد از اینکه [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) ، پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) را قاتع می کند که در مسابقه شرکت نکند ، مردم مسابقه ی سواره ای را بین سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و سر [[لوراس تایرل]] (Loras Tyrell)، شوالیه ی گل ها، تماشا می کنند ، که در آخر لوراس با حیله گری برنده می شود (او می دانست اسب کلگان نر است بنابراین اسب ماده ای که آماده ی جفت گیری بود را انتخاب کرد که باعث شد اسب کلگان نتواند مستقیم پیش رود). گرگور شکست خود را نپذیرفت و اسب خود را سر برید و قصد کشتن لوراس را کرد. [[سندور کلگان]] "تازی" (Sandor "The Hound" Clegane) لوراس را نجات داد و از او در برابر برادرش دفاع کرد تا اینکه رابرت دستور داد تمامش کنند. لوراس سپاسگذار از نجات یافتنش توسط سندور ، او را قهرمان نامید و مورد تشویق جمعیت قرارا گرفت.
بعد از اینکه [[ادارد استارک]] (Eddard Stark) ، پادشاه [[رابرت براتیون|رابرت]] (Robert) را قاتع می کند که در مسابقه شرکت نکند ، مردم مسابقه ی سواره ای را بین سر [[گرگور کلگان]] (Gregor Clegane) و سر [[لوراس تایرل]] (Loras Tyrell)، شوالیه ی گل ها، تماشا می کنند ، که در آخر لوراس با حیله گری برنده می شود (او می دانست اسب کلگان نر است بنابراین اسب ماده ای که آماده ی جفت گیری بود را انتخاب کرد که باعث شد اسب کلگان نتواند مستقیم پیش رود). گرگور شکست خود را نپذیرفت و اسب خود را سر برید و قصد کشتن لوراس را کرد. [[سندور کلگان]] "تازی" (Sandor "The Hound" Clegane) لوراس را نجات داد و از او در برابر برادرش دفاع کرد تا اینکه رابرت دستور داد تمامش کنند. لوراس سپاسگذار از نجات یافتنش توسط سندور ، او را قهرمان نامید و مورد تشویق جمعیت قرارا گرفت.
{{سخ}}بعد از آن ، [[ادارد استارک|ند]] (Ned) با [[واریس]] (Varys) صحبت کرد که اظهار داشت [[جان آرن]] به خاطر رسیدن سوالاتی به قتل رسیده و به وسیله ی سمی به نام "اشک های لایس" مرده است و پیشخدمت سابق جان آرن که به تازگی توسط سر هیو (Hugh) از دره کشته شده را قاتل می داند. در حالیکه [[آریا استارک|آریا]] تمرین خود برای دنبال کردن گربه ای در قلعه ی سرخ ادامه می دهد به طور اتفاقی مکالمه ای سری را میان واریس و مجیستر الیریو (Magister Illyrio) می شنود که  توطئه ای برای ایجاد هرج و مرج در هفت پادشاهی برای حمله ی دوتراکی ها می چینند. هرچند شاید خبر ناگهانی بارداری [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen)باعث سرعت بخشیدن به نقشه هایشان شود.ایلیریو پیشنهاد می کند که با قتل دست پادشاه جدید مقداری زمان به دست خواهند آورد.آریا تلاش می کند پدرش را آگاه کند ، ولی او قادر به شناسایی دو توطئه گر نیست و حرف هایش را با لکنت می گوید. با ورود یورن (Yoren) که ند از رباییدن تیریون توسط همسرش با خبر می کند سخنان آن ها قطع می شود.
{{سخ}}بعد از آن ، [[ادارد استارک|ند]] (Ned) با [[واریس]] (Varys) صحبت کرد که اظهار داشت [[جان آرن]] به خاطر رسیدن سوالاتی به قتل رسیده و به وسیله ی سمی به نام "[[اشک لایس]]" مرده است و پیشخدمت سابق جان آرن که به تازگی توسط سر هیو (Hugh) از دره کشته شده را قاتل می داند. در حالیکه [[آریا استارک|آریا]] تمرین خود برای دنبال کردن گربه ای در قلعه ی سرخ ادامه می دهد به طور اتفاقی مکالمه ای سری را میان واریس و مجیستر الیریو (Magister Illyrio) می شنود که  توطئه ای برای ایجاد هرج و مرج در هفت پادشاهی برای حمله ی دوتراکی ها می چینند. هرچند شاید خبر ناگهانی بارداری [[دنریس تارگرین]] (Daenerys Targaryen)باعث سرعت بخشیدن به نقشه هایشان شود.ایلیریو پیشنهاد می کند که با قتل دست پادشاه جدید مقداری زمان به دست خواهند آورد.آریا تلاش می کند پدرش را آگاه کند ، ولی او قادر به شناسایی دو توطئه گر نیست و حرف هایش را با لکنت می گوید. با ورود یورن (Yoren) که ند از رباییدن تیریون توسط همسرش با خبر می کند سخنان آن ها قطع می شود.
{{سخ}}{{سخ}}
{{سخ}}{{سخ}}
خبر بارداری دنریس تارگرین توسط جاسوس واریس ، سر [[جوراه مورمونت]] (Jorah Mormont)، به شورای کوچک می رسد. رابرت از هراس احتمال تهاجم  با اتحاد [[دوتراکی]] و تارگرین دستور قتل دنریس و بچه ی زاده نشده اش را می دهد. ند از اطاعت چنین دستور ناشایسته ای سرپیچی می کند و از مقامش به عنوان [[دست پادشاه]] استفا می دهد. ولی قبل از ترک پایتخت ، [[پتایر بیلیش|انگشت کوچیکه]] (Little Finger) او را باز می دارد و به او پیشنهاد می کند که او را نزد آخرین فردی که جان آرن با او سخن گفته ببرد. او فاحشه ای است با نم میگان (Mhagan) ، مادر یکی دیگر از دختر بچه های نا مشروع رابرت. انگشت کوچیکه اظهار می کند جان آرن به دلیل نا معلومی دنبال حرامزاده های رابرت میگشته است. وقتی ند و گاردیانش میخواهند بروند ، توسط [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) و نیروهایش محاصره می شوند که درباره ی اسارت تیریون جوابی می خواهد. ند ادعا می کند مسئولیت کار های همسرش با اوست و خودش دستور گرفن تیریون را داده است که باعث مبارزه ای میان افرادشان می شود. در آخر ، همه ی افراد گارد ند به همراه سروانش [[جوری کسل]] (Jory Cassel) کشته می شوند و ند به وسیله ی اصابت نیزه ای در پایش زخمی می شود. جیمی تصمیم می گیرد ند را زنده نگه دارد ولی به او هشدار می دهد که برادرش را پس می خواهد، سپس می رود و ند را در حال خونریزی میان خاک ها رها می کند.
خبر بارداری دنریس تارگرین توسط جاسوس واریس ، سر [[جوراه مورمونت]] (Jorah Mormont)، به شورای کوچک می رسد. رابرت از هراس احتمال تهاجم  با اتحاد [[دوتراکی]] و تارگرین دستور قتل دنریس و بچه ی زاده نشده اش را می دهد. ند از اطاعت چنین دستور ناشایسته ای سرپیچی می کند و از مقامش به عنوان [[دست پادشاه]] استفا می دهد. ولی قبل از ترک پایتخت ، [[پتایر بیلیش|انگشت کوچیکه]] (Little Finger) او را باز می دارد و به او پیشنهاد می کند که او را نزد آخرین فردی که جان آرن با او سخن گفته ببرد. او فاحشه ای است با نم میگان (Mhagan) ، مادر یکی دیگر از دختر بچه های نا مشروع رابرت. انگشت کوچیکه اظهار می کند جان آرن به دلیل نا معلومی دنبال حرامزاده های رابرت میگشته است. وقتی ند و محافظانش میخواهند بروند ، توسط [[جیمی لنیستر]] (Jaime Lannister) و نیروهایش محاصره می شوند که درباره ی اسارت تیریون جوابی می خواهد. ند ادعا می کند مسئولیت کار های همسرش با اوست و خودش دستور گرفن تیریون را داده است که باعث مبارزه ای میان افرادشان می شود. در آخر ، همه ی محافظین ند به همراه سروانش [[جوری کسل]] (Jory Cassel) کشته می شوند و ند به وسیله ی اصابت نیزه ای در پایش زخمی می شود. جیمی تصمیم می گیرد ند را زنده نگه دارد ولی به او هشدار می دهد که برادرش را پس می خواهد، سپس می رود و ند را در حال خونریزی میان خاک ها رها می کند.
{{سخ}}
{{سخ}}
{{سریال}}
{{سریال}}
[[رده:سریال بازی تاج و تخت]]
[[رده:سریال بازی تاج و تخت]]
[[en:The Wolf and the Lion]]
[[en:The Wolf and the Lion]]
۹۸

ویرایش