گویا اُلیویا کوک، بازیگر نقش الیسنت هایتاور، چند هفته پیش در برای نمایش HOTD در پاریس حضور داشت. به محض ورود به پاریس میبیند که شهر برای فستیوال بزرگی آماده شده است. او در ابتدا فکر میکند که این آمادهسازیهای عظیم، برای نمایش پریمیر فرانسوی سریال است، کوک با شوخی به اشتباه خود اشاره کرد:
«ما تازه از پرواز پیاده شده بودیم و گفتیم: «خدای من. این همه برای ماست!»
سپس واقعیت زودتر از آنچه انتظار داشتند مشخص شد که این مقدمات برای المپیک پاریس است، نه نمایش سریالشان! و این باعث خنده او شد:
«اوه، این لعنتی واسه المپیک پاریسه. به خودت بیا!»
البته که از HBO اصلن بعید نبود که چنین کاری را در پاریس انجام دهد. تلاشهای تبلیغاتی HBO واقعا شگفت انگیز بودهاست. کارهایی مثل سبز کردن امپایراستیت در حالی که ویگار دور آن پیچیده! کوک با اشاره به این تجربهها گفت:
«اون روز، روز خیلی بزرگی بود. واای چه شغلی!»
و در ادامه به بازخورد سریال و اینکه بازیگران سریال در مرکز توجه قرار دارند گفت.
در مقابل تجربیات واقعی، تصور کوک از الیسنت هایتاور او را به قلمروی احساسی کاملن متفاوتی میبرد. در این قسمت از سریال، الیسنت با عبور از سیاست پرخطر کینگزلندینگ، با تجربههایی پر از مانورهای استراتژیک و خودشناسیهایی عمیق، در نزدیکترین لحظات به سقوط است. کوک در حالی که دربارهی این لحظات مهم و حیاتی صحبت میکرد، توضیح داد که الیسنت پس از ترک قلعه با تنها یک نگهبان، احساس طردشدگی و ناامیدی میکند. او گفت:
«الیسنت نیاز داره که از کینگزلندینگ بیرون بیاد تا به این فکر کنه که خانه، خانواده و خودش تا کی دووم میارن… او رفته تا تصمیمهای بزرگی بگیره که ممکنه برای همیشه دوران جانشینی اگان رو تحت تاثیر قرار بده.»
کوک همچنین به موضوعات گستردهتری مانند جنسیت و دینامیکهای قدرت در سریال اشاره کرد و آنها را با مسائل امروزه مقایسه کرد:
«خیلی سخته که تنها زنِ خانهی اژدها باشی، چه برسه به شکوفا شدن.»
کوک به موانع سیستماتیکی که الیسنت با آنها مواجه است اشاره کرد، که حتی در سیاست مدرن میتوان مشابه آن را یافت و به واکنشهای زنستیزانه در جریان اعلام کامالا هریس به عنوان نامزد ریاستجمهوری اشاره کرد.
علاوه بر این، نقشآفرینی کوک شامل روابط پیچیدهای است که بهشدت تحول پیدا میکنند، مانند تعامل او با سرکریستون کول و حرکات بحثبرانگیز و استراتژیک او در شورای کوچک. سفری که شخصیت الیسنت طی میکند، از عمق خیانت شخصی تا لحظاتی که به شدت آسیبپذیر است. لحظاتی مثل مانند تطهیر نمادین در دریاچه، تصویری از زنی است که از تجربههای تلخش دوباره زاده شده است. کوک گفت:
«جدا کردن لایهی بیرونی… این لحظه به نوعی لحظهی رشد کردنه، شروع بقیهی زندگیشه، تصمیم برای کاری که قراره انجام بده و به زنی که ممکنه تبدیل بشه.»
بحث در مورد پایان قریبالوقوع که کوک در مورد قسمت آخر فصل دوم سریال گفت:
«یکی قربانی شده!»
حرفی رمزآلود که حدسها و شکها را برای ادامهی داستان شخصیتش در HOTD بیشتر کرد. در زندگی عادی، فعالیتهای کوک به اندازه شخصیت در سریال پویا هستند. او را در آینده در یک تریلر روانشناختی به کارگردانی رابین رایت و در یک پروژهی عاشقانه در رم خواهیم دید. رشد کوک در صنعت فیلم و سریال چشمگیر است و در مسیر آرزوهایش برای شکلدهی به مسیر حرفهای خود قدم برمیدارد.