پرش به محتوا

نخستین با نام او (سریال): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰: خط ۱۰:


== نکات ==
== نکات ==
* عنوان اپیزود به پادشاه شدن [[تامن براتیون]] اشاره دارد.در وستروس برای معرفی کردن پادشاه با نام جدید از عنوان اولین نفر با نام او استفاده می کنند.
* در این اپیزود شاهد دوباره بازگشت قلعه [[ایری]] (Eyrie) بودیم.ظاهر قلعه از درون تفاوتی با سیزن ابتدای سریال نکرده است ولی ظاهر بیرونی قلعه نسبت به سیزن یک تحولات قابل ذکری رو در خود دارد.
* در این قسمت نهایتا رمز و راز مرگ [[جان ارن]] (Jon Arryn) لرد [[ایری]] و [[دست پادشاه]] پیشن [[رابرت براتیون]] که به مدت هفده سال از سلطنت رابرت را رهبری میکرد مشخص شد.[[پتایر بالیش]] به همسر جان [[لیسا تالی|لیسا]] (Lysa) دستور میدهد که او را مسموم کند و پس از انجام اینکار لیسا برای خواهر خود [[کاتلین تالی|کاتلین استارک]] نامه بفرست و بگوید که [[خاندان لنیستر|لنیسترها]] این کار را انجام داده اند.این نامه چیزی است  [[ادارد استارک|ادارد]] را مجبور کرد که پیشنهاد رابرت را در خصوص دست پادشاه شدن بپزید.همچنین در اپیزود [[آنچه مرده هرگز نمیمیرد (سریال)|آنچه مرده هرگز نمیمیرد]] در فصل دوم [[تیریون لنیستر|تیریون]] در طی بازجویی از [[پایسل]] متوجه می شود که جان در طی اقامتش در [[بارانداز پادشاه]] از این مطلع شده بوده است که هیچ کدام از فرزندان [[سرسی لنیستر|سرسی]] متعلق به رابرت نمی باشد.در حالی که [[پایسل]] یکی از عامل های لنیسترها است توضیح میدهد که او یکی در حال مسموم کردن جان آرن بوده است و با او در حال معامله بوده است (و پایسل به راحتی فرض کرده است ان فرد یکی دیگر از جاسوسان سرسی می باشد).از همین رو پایسل متوجه شده بوده است که جان ارن مسموم شده است  ولی هرگز او را درمان نکرده است ، این اطمنیان را حاصل کرده است که او از پای در می آید.همچنین در فصل یک زمانی که کاتلین از [[واریس]] و پیتر بالیش در خصوص [[خنجر والریایی]] که برای کشتن [[برن استارک|برن]] استفاده شد می پرسد.پتیر به دروغ میگوید که این خنجر متعلق به تیریون لنیستر می باشد.این در حالی بود که این خنجر متلعق به [[جافری براتیون]] می باشد.بالیش هرگز یک عامل لنیستر و دیگر خاندان ها نبوده است . پتیر بالیش در واقع معمار واقعی [[جنگ پنج پادشاهی]] است کسی اوعمدا با فریب دادن [[خاندان استارک|استارک ها]] و لنیستر ها آنها را وارد یک مبارزه وایرنگر و خسته کننده کرد و با ایجاد یک هرج و مرج بزرگ سیاسی توانست خود را به قدرت برساند.
* این قسمت همچنین توضیح میدهد که چرا در فصل اول لیسا ارن از فرستادن ارتش ایرا برای پیوستن به نیروهای [[شمال]] و [[سرزمین های رودخانه]] در برابر لنیستر ها امتناع میکرده است.در آن زمان تنها بهانه او در برابر کاتلین محافظت از فرزندش بوده است و همچنین ادعا کرد که او حاضر نیست به جنگ کسی برود که همسر و پدر پسر او را به قتل رساند اند.در واقع لیسا به خانواده خود ([[خاندان آرن]] ، [[خاندان تالی]] و [[خاندان استارک]]) خیانت میکند و این خیانت فقط برای وسواسی است که نسبت به عشق پیتر داشته است.او نیروهای ایرا به استارک ها محلق نکرد چون میترسد که در صورت پیوستن نیروهای ایرا به شمال نیروهای لنیستر ها به صورت شکست بخورند.این در حالی بود که پتایر بالیش این توقع را داشت که جنگ بیشتر طول بکشد تا هرج و مرج بیشتر بر وستروس حکومت کند.
* اگر چه لیسا ، پیتر را دوست دارد ولی در واقع پیتر هیچ علاقه به او ندارد و تنها کسی که پتیر به او علاقه داشت کاتلین تالی بوده است.
* [[ابراین مارتل]] در طی صحبتش با [[سرسی لنیستر|سرسی]] به این اشاره می کند که هشت دختر دارد.این اولین باری است که در مجموعه تلویزیونی تعداد فرزندان ابرین توسط خود شخص تایید میشود.همه دختران او حرمزاده می باشند.و شناخته شده ترین دختر او [[مارهای شنزار]] (Sand Snakes) نام دارد ، که در صورت تداوم مجموعه تلویزیونی یکی از شخصیت های برجسته داستان را بر عهده میگیرد.این یکی از نکات برجسته سریال در اپیزودهای فعلی می باشد برای اینکه در مجموعه تلویزیونی برخی از خاندان ها بزرگتر از آن چیزی هستن که در مجموعه تلویزیونی نمایش داده می شود.گاهی اوقات در مجموعه تلوزیونی به سادگی تعداد آنها فشرده و کاهش پیدا میکند یا به شخصیت های ثانویه تبدیل می شوند.برای مثال در خصوص [[خاندان تایرل]] ، [[مارجری تایرل]] و [[لوراس تایرل]] در واقع دو برادر بزرگ تر از خود به نام های [[ویلاس تایرل]](Willas Tyrell) و [[گارلان تایرل]] (Garlan Tyrell) دارند.این در حالی است که در مجموعه تلویزیونی لوراس تنها پسر [[میس تایرل]] می باشد.در فصل دوم تیم تولید مطمئن نبود که بتواند دختر [[استنیس براتیون]] را به سریال اضافه کند یا نه ولی با این حال در طی صحبت های صورت گرفت [[شیرین براتیون]] نیز به سریال اضافه شد.همچنین در مصاحبه های بسیاری مارتین در خصوص کم شدن و تعداد اعضایی مارتل اظهار نگرانی کرده و گفت بود امکان دارد چون خاندان تایرل تعدادشان یه دو تا سه خواهر کاهش پیدا کند.اما ظاهرا این فشرده سازی در خصوص خاندان مارتل و دختران ابراین از بین رفته است هر چند معلوم نیست که قرار است هر هشت دختر ابراین در سریال حضور متداوم داشته باشند یا نه ولی آن چیز که مشخص شده است آن است که ابراین مطابق با کتاب داری هشت دختر می باشد.که چهار دختر برای زن قبل از [[الاریا سند]] (Ellaria Sand) می باشد و چهار دختر جوانترش برای [[الاریا سند]] (Ellaria Sand) می باشد. مارهای شنزار دختر اول او و هم سن سانسا می باشد.
* اظهار نظر سرسی به ماجری در خصوص اینکه پادشاهی بعد از 50 سال یک پادشاه خوب می بینید نسبتا دقیق است.[[جافری براتیون]] به مدت سه سال بر وستروس حکومت کرد ، در این مدت جنگ داخلی در وستروس وجود داشته است.رابرت براتیون یک سرباز است که در میدان جنگ تاج و تخت را به دست اورده است ، او در خصوص کشور داری هیچ اطلاعی ندارد در مدت هفده سال حکومتش به جای حضور در [[شورای کوچک]] همیشه در حال فرار و جشن گرفتن بود.پیش از آن نیز [[ایریس تارگرین دوم]] به مدت بیست سال حکومت می کرد که در نهایت حکومت وحشتناکش با ترور شدنش به پایان رسید - هر چند بر عکس رابرت او سال های مرفه نیز داشته است زمانی که دست ایریس [[تایون لنیستر]] پادشاهی در وضع بسیار خوبی به سر میبرد.همچنین قبل از آن نیز [[جیهیریس دوم]] (Jaehaerys II) نیز به مدت سه سال بر وستروس حکومت میکند او پدر ایریس دوم و پدربزرگ [[دنریس تارگرین]] می باشد.در کتاب ذکر شده است که او در نظر دیگران فرد ضعیفی بوده است ولی سر [[باریستان سلمی|باریستان]] (Barristan) که از او محافظت میکرد نظر متفاوتی داشت.در مجموعه تلویزیونی اگان پنجم پدر بزرگ دنریس و پدر ایریس نام برده شده است.گویا اینکار برای کوتاه کردن شجرنامه تارگرین ها در سریال می باشد.
* در صحبت های تایوین با سرسی او عنوان کرد که تمامی معادن طلا در [[ سرزمین های غربی]] (Westerlands) به طور کامل به مدت سال (در طول جنگ) خشک شده است.ممکن است این چیزی فراتر از اغراق باشد ، این عنوان هرگز در کتاب اشاره نشده است.[[وستروس]] در کل یک قاره می باشد و هر یک از [[هفت پادشاهی]] نیز تقریبا اندازه یک کشور اورپایی وسعت دارند.در نتیجه می توان گفت : " همه معادن طلا در سرزمین های غربی خشک شده است " مانند این است که برگردیم بگوییم : " همه معادن طلا در فرانسه خشک شده است " . چیزی که در کتاب رخ میدهد این است که در زمان جنگ هزینه طلا مصرفی برای جنگ بسیار افزایش پیدا میکند.در مجموعه تلویزیونی این موضوع جوری به تصویر کشیده است که نشان میدهد لنیستر ها در بدترین وضعیت مالی قرار دارن و در صورت عدم باز پرداخت بدهی خود به [[بانک بروواس]] وستروس را ورشکست می کنند.
* [[دروازه خونین]] بسیار دورتر از ایرای است و بر روی یک صخره مرتفع قرار گرفته است.
* پیتر سانسا را به عنوان دختر حرامزاده خود معرفی میکند نه خواهر زاده خود.
* لیسا در سرزمین ابا و اجدادی خود با پیتر ازدواج می کند ، نه در ایرا.
* لیسا بسیار کمتر نسبت به حضور سانسا در ایرا خوشحال بود برای اینکه او را یک تهدید برای پسرش رابین میدانست.
* رابین هرگز پیتر را عمو صدا نمیزند.
* رابین هرگز با خبر نمیشود که سانسا دختر خاله اوست.
* بدهی تاج و تخت بیشتر خانه لنیستر هاست نه به بانک آهن.
* لیست آریا هرگز شامل افرادی چون [[والدر فری]] ، [[بریک داندروین]] ، [[میلسنادر]]  و [[توروس]] میری نمیشود.او پس از عروسی سرخ تصمیم گرفته است فری ها را به لیست خود اضافه کند.همچنین بریک و تورس را نیز ه دلیل دادن گندری به ملیسنادر نیز در لیست قرار داده است.هر چند گندری فرار کرده است.
* شخصیت جان لاک همتای [[وارگو هوت]] (Vargo Hoat) در کتاب می باشد او در [[خانه کرستر]] کشته نمیشود بلکه در [[هارنهال]] توسط [[گرگور کلگان]] کشته می شود.




۷۷۹

ویرایش