۵۳۷
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(←شخصیت) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== شخصیت == | == شخصیت == | ||
دنی در جوانی دختری ملایم و کمرو با اعتماد به نفس و عزت نفس کم بود. او از زندگی چیزی جز تبعید، وابستگی و ترس دائمی از برادرش [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys) نمی دانست. او تنها | دنی در جوانی دختری ملایم و کمرو با اعتماد به نفس و عزت نفس کم بود. او از زندگی چیزی جز تبعید، وابستگی و ترس دائمی از برادرش [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] (Viserys) نمی دانست. او تنها خانوادهای بود که دنی می شناخت، اما معمولاً سرپرستی بی رحم، دمدمی مزاج و مستعد خشونت بود. | ||
ازدواج دنی با [[کال دروگو]] (Khal Drogo) | ازدواج دنی با [[کال دروگو]] (Khal Drogo) نقطهی عطفی برای او بود، سازگاری با زندگی دوتراکی در ''[[کالاسار]]'' (Khalasar) سخت بود، اما به او اجازه داد از برادر بدزبانش استقلال یابد. او از این تجربه در قامت زنی قوی، مطمئن و شجاع بیرون آمد. با این حال، او فراموش نمی کند یک بچهی قربانی شده بودن چگونه است و تجربیاتش در او ترحمی برجای گذاشته است که برای فاتح آینده غیرمعمول است. او در به ارمغان آوردن عدالت به میان قلمرویش مصمم است و پایان دادن به [[برده داری]] (Slavery) را اولویتی ویژه قرار داده است. علی رغم حیطهی اخلاقی قوی اش، او قادر است با دشمنانش بی رحمانه برخورد کند. | ||
معمولاً گفته می شود پادشاهان تارگرین به [[دیوانگی تارگرین|مردان دیوانه]] یا حاکمانی باهوش تمایل دارند، و به نظر می رسد دنریس هدیهی طبیعی رهبری را همچون حقوق انکساری تولدش به ارث برده است. پیروانش عموماً از او با احترام و عشق یاد می کنند. او معمولاً با برادر مرحومش [[ریگار تارگرین|ریگار]] (Rhaegar) مقایسه می شود، رهبری کاریزماتیک که به مهارت، عزم راسخ، ذهنی پژوهشگر و احساسی قوی به عدالت معروف بود. ضعف اصلی دنی به عنوان یک حاکم، جوانی و بی تجربگی نسبی اوست، هرچند، ذهن تیزی دارد و از اشتباهاتش سریعاً درس می گیرد. | |||
اگرچه او به | اگرچه او به اندازهی کافی بالغ شده است تا بفهمد که [[ویسریس تارگرین|ویسریس]] ضعیف، ترسو و بی رحم بود، اما دلمشغولی دائمی ویسریس در بازپس گیری تاج، که احساس می کرد حق قانونی او بود، در دنریس باوری مشابه القا کرده است، باور به آن که پس گرفتن [[هفت پادشاهی]] (Seven Kingdoms) حق و وظیفهی او به عنوان آخرین تارگرین است و این بزرگترین هدف او در زندگی است. با اینحال، [[وستروس]] برای او سرزمینی بیگانه است که هرگز آن را با چشمان خود ندیده است و گاهی از ته دل آرزوی خانهی در قرمز در [[براووس]] را می کند که به نوعی سمبل کودکی از دست رفتهاش شده است. | ||
== تاریخچه == | == تاریخچه == |
ویرایش